مأمون به حقانیت امام رضا(ع) علم داشت، اما حب مقام مانع تبعیت از امام زماناش شد
خبرگزاری تسنیم: مسئله مواجهه مأمون با تشیع از دیرباز مورد بحث و نظر علمای اسلام و تشیع قرار گرفته است. برخی او را متظاهر، فریبکار و ریاکار میدانند و برخی دیگر معتقدند او گرایشهای شیعی داشته و از محبان اهل بیت(ع) بوده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بنیالعباس با نام اهل بیت(ع) و با انگیزه خونخواهی شهدای کربلا و با شعار «الرضا من آل محمد(ص)» بر مسند نشستند، اما همین که به حکومت دست یافتند و بر مرکب آرزو سوار شدند، چون از نفوذ علویان در قلبهای مردم و جایگاه ویژه آنان در افکار عمومی آن زمان بیمناک بودند، با شیوههای گوناگون، راه را بر علویان را بستند و مانند بنیامیه سیاست خشونت و خونریزی را در پیش گرفتند. زمانی که نوبت به حکمرانی مأمون خلیفه زیرک عباسی رسید، وی خلافت را با اصرار تمام به امام هشتم حضرت رضا(ع) پیشنهاد کرد و زمانی که با مخالفت امام مواجه شد، ایشان را به ولایتعهدی خود برگزید وجامه سیاهرنگ نیاکان خود را به لباس سبز علوی تغییر داد.
با توجه به این موضوع، مسئله مواجهه مأمون با تشیع از دیرباز مورد بحث و نظر علمای اسلام و تشیع قرار گرفته است. برخی او را چهرهای فریبکار و ریاکار میدانند و برخی دیگر معتقدند مأمون گرایشهای شیعی داشته و یا دستکم به شیعه متمایل بوده و از محبان اهل بیت(ع) بوده است. گفتهاند که در بغداد مجلسی از فقها و علما آراست تا تفضیل امام علی(ع) را بر سایر صحابه اثبات کند و در سال 211 رسماً اعلام کرد که علی(ع) برترین صحابه رسول خداست و خواست تا لعن بر معاویه را بر در و دیوار بنویسند. بنابر این دیدگاه مأمون به خط فکری امام رضا(ع) ایمان داشت و نسبت به علویان و اولاد پیامبر(ص) علاقهمند بود و در راستای اثبات این محبت چندین بار فدک را به اولاد علی(ع) برگرداند.
در اینکه مأمون گرایشهای شیعی داشته شکی نیست و تقریباً مورد اتفاق علمای اسلام است. اما بسیاری معتقدند که همه اینها تظاهر و ریاکاری برای نگه داشتن پایههای حکومت بوده است. وی وقتی کثرت شیعه و محبوبیت امام رضا(ع) و نیز نارضایتی و دشمنی مردم با بنیالعباس را میدید، در ظاهر روش دوستی با علویان را انتخاب کرد تا افکار عمومی را به خود جلب کند و با طرح واگذاری خلافت و سپس ولایتعهدی نیز هدفی جز حفظ قدرت و تثبیت موقعیت خود را دنبال نمیکرد.
حجتالاسلام و المسلمین حسن رمضانی از مدرسین برجسته حوزه علمیه قم و عضو مجمع عالی حکمت اسلامی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم گفت: مامون به حقانیت امام رضا(ع) علم داشت و با آگاهی از این موضوع که خلافت امام، امری ضروری است و باید در دست اولاد امیرالمومنین(ع) باشد، در قبال این امر از امام زمان خویش تبعیت نکرد. عدم تبعیت مامون از حب مقام نشأت میگرفت، چرا که در آن دوره خلافت جایگاه عظیم سیاسی به حساب میآمد و به همین دلیل از برگرداندن حق اولاد علی(ع) صرفنظر کرد.
وی تشریح کرد: متاسفانه در بسیاری از امور در زندگی روزمره، با اینکه انسان علم به حقانیت موضوعی دارد، به علت تعارض با منافع شخصی و تبعیت از هوای نفس و شهوات، تن به انجام آنها نمیدهیم و به همین خاطر تفاوت انسان مومن و عالم در مواقعی اینچنینی روشن میشود، چون علم به تنهایی نمیتواند انسان را به نتیجه مطلوب برساند.
حجتالاسلام رمضانی ادامه داد: مأمون با پیشنهاد ولایتعهدی به دنبال مشروعیتبخشی به حکومت خود بود و در نتیجه امام با علم به این موضوع با امتناع از پذیرش آن، سعی در شناساندن چهره حقیقی حکومت وی داشت، اما مامون به اجبار امام را وادار به پذیرش آن منصب کرد. مامون با گرایشهای مذهبی و علمی خود و با برگزاری جلسات مناظره بین امام و اصحاب حل و عقد سعی در خدشهدار کردن چهره ایشان داشت.
عضو مجمع عالی حکمت اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به این سؤال که موضع ائمه(ع) و از جمله امام رضا در قبال نهضت ترجمه آن روزگار و ورود افکار و عقاید مختلف به دنیای اسلام گفت: با وجود تهاجمات اندیشهای آن زمان به بلاد اسلامی، امام(ع) مخالفتی با ترجمه و آشنایی مسلمین با متون دیگر ادیان نداشتند، اما ایشان موافق نبودند که خلأهای جامعه اسلامی با افکار این چنینی پر شوند.
وی ادامه داد: ورود فرهنگهای نو و اندیشههای غیر اسلامی به قلمرو اسلامی با موضع منفی امام مواجه نشد، چرا که ذائقه و منطق ایشان همسو با فرمایش حق تعالاست که فرمود «فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه»؛ اما نکتهای که نباید از آن غافل بود این است که سردمداران نظام اسلامی آن زمان اهداف دیگری را با انتشار افکار غیراسلامی دنبال میکردند؛ چون میخواستند به نوعی از گرایش روزافزون مردم به سوی مکتب اهل بیت(ع) بکاهند، لذا به تزریق افکار سایر ادیان در جامعه پرداختند تا با تشتت آرا بتوانند از توجهات مردم به سوی امام هشتم کم کنند که این امر اتفاقا با انجام مناظرات و غلبه آن حضرت بر سایرین، عاملی بر محبوبیت بیش از پیش امام و نقش بر آب شدن حیلههای مامون عباسی بود.
انتهای پیام/