یک سند فاش‌نشده:مرداک به دنبال نفت و گاز در جولان/تشویق به جنگ برای جابه‌جایی مرزهای سوریه؟

خبرگزاری تسنیم: موقعیت کنونی سوریه، بار دیگر شرایطی برای ارزیابی مسیر رسانه‌های جریان اصلی به وجود آورده است.تحلیلگران رسانه‌ای دنیا، امروز شرایط خاص رسانه‌های دنیا در قبال سوریه را به عنوان مصداقی برای کنار رفتن معیار عینیت در ژورنالیسم می‌دانند.

در شرایطی که ایالات متحده آمریکا سوریه را تهدید به حمله نظامی می‌کند، چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم که حملات نظامی پوشش داده شود؟

اول آن که تعداد بسیار کمی خبرنگار آمریکایی یا غربی در سوریه ساکن است و بسیاری از شهروند – خبرنگاران آن منطقه، کشته شدند و یا به دلیل تهدیدات مجبور به ترک منطقه شدند.این‌ها یک پوشش خبری ضعیف را از کسانی که آسیب خواهند دید یا پیش‌بینی می‌شود که درگیر «خسارات مالی» شوند، قطعی خواهد نمود.

مقاله صفحه اصلی نیویورک‌تایمز در روز جمعه که گزارشی درباره سوریه است، هیچ گونه تاریخ‌گذاری ندارد و در بیروت بسته شده است. تایمز شرح می‌دهد که خبرنگاران جریان اصلی قادر به فعالیت آزادانه در سوریه نیستند و مدعی است که رسانه‌های اجتماعی پوشش بهتری را فراهم می‌نمایند.

این مقاله از ژورنالیست سوری، ابسی صمصام (Absi Smesem) نقل می‌کند: «هیچ منبع عینی از دو طرف ماجرا وجود ندارد؛ نه از سوی دولت و نه از سوی شورشیان. ما به رهایی از این فاز فیس‌بوک نیاز داریم؛ جایی که تنها کار ما ناله و شکایت از رژیم است».

پاتریک ال‌.اسمیت (Patrick L Smith) در سالون (Salon) – در قطعه‌ای که توسط Mediachannel.org نیز انتخاب شده است، «رسانه‌های مانند سگ دست‌آموز» غربی را روی صندلی اتهام می‌گذارد و می‌پرسد:

«از چه زمانی ژورنالیست‌ها به خود به عنوان بخشی از فراهم‌کنندگان امنیت ملی نگاه کردند؟ این وضعیت دارد غیرقابل تحمل می‌شود و این پسر پیغام‌رسان (رسانه‌های مطیع) بر خلاف رویه قدرت گرفتن خود اقدام می‌کند. اگر ژورنالیست‌ها کار خود را به درستی انجام دهند، ما به دردسرهای کمتری شبیه آنچه در سوریه در حال وقوع است، روبرو می‌شویم و امنیت ملی ما بیشتر تأمین می‌گردد. چیزی که اکنون داریم این است که رسانه‌ها بخش معیوبی از ساز و کار دموکراتیک هستند».

به احتمال فراوان خبرنگاران غربی در کشتی‌های آمریکایی که موشک‌های کروز «تاماهاوک» را پرتاب می‌کنند، قرار داده می‌شوند. اما در حقیقت آن‌ها تنها می‌توانند اطلاعاتی چون مشخصات فنی موشک‌هایی را که قرار است به کار روند، به ما ارائه کنند. آن‌ها به یقین نمی‌توانند آمار تلفات و میزان خسارات جانبی احتمالی مورد انتظار را گزارش کنند.

(استفاده از نام مستعار تاماهاوک برای بومیان آمریکایی توهین‌آمیز جلوه می‌کند. کسانی که همچنین از اطلاق بن لادن به «جرونیمو» توسط تفنگداران نیروی دریایی، در حمله‌ای که منجر به مرگ او شد، ناخشنود هستند. استفاده از چنین کلیشه‌‌ی نژادپرستانه‌ای تنها چند روز پس از آن صورت پذیرفت که رییس‌جمهور به عنوان یک برنده جایزه صلح نوبل، در مراسم تمجید از مارتین لوترکینگ جونیور سخنرانی نمود که یک منتقد جدی نظامی‌گری ایالات متحده آمریکا بود؛ چیزی بود که در اظهارات اوباما نادیده گرفته شد.)

بحث در میان رسانه‌ها و در کنگره بر سر جنگ پیش رو در حال گسترش است و به نظر می‌رسد که فشاری را بر روی رییس‌جمهور اوباما آورده است که حملات موشکی «محدود» وعده داده شده خود را به تعویق بیندازد. او در حال حاضر می‌گوید که قصد دارد تا موافقت کنگره صبر نماید زیرا مخالفت در میان قانون‌گذاران در حال افزایش است.

اوباما در جریان رقابت‌های انتخاباتی در سال 2007  گفت که فقط در شرایطی که کشور با تهدید روبرو شود رییس‌جمهور باید برای اقداماتی مشابه جنگ به دنبال کسب موافقت کنگره باشد. در جایگاه یک رییس‌جمهور، به نظر می‌رسد او پیش از سر و صداهای اعتراض‌آمیز از چپ و راست و اقدامات پارلمان بریتانیا، موضع اولیه‌ی خود را ترک کرده باشد. این مسایل باعث شد که او اعلام نماید که اکنون به دنبال موافقت کنگره خواهد بود.

این پیشرفت بیشتر از سوی مردان کنگره‌ای مخالف اوباما از جمله در حزب چای و دیگر گروه‌ها صورت پذیرفت تا این که تقاضایی از سوی رسانه‌ها باشد. 

پوشش رسانه از خود نیز تبدیل به یک مسئله شده است. به عنوان مثال: اخبار شبکه تلویزیونی جوانان ترک که رسانه‌های خبری را متهم به ترغیب جنگ در سوریه می‌نماید. مشابه آنچه در مورد جنگ عراق نیز انجام گردید. آن‌ها در یک بخش به شدت پرطرفدار در یو‌تیوب، این گونه میدان‌داری مسرورانه‌ی رسانه‌ها را به چالش می‌کشانند.

نشریات لیبرال مانند هافینگتون پست بر روی نقص‌های رسانه‌ای تمرکز می‌کنند، در حالی که رسانه‌های محافظه‌کار در محدوده عدم تمایل اوباما به سر می‌برند؛ تا امروز که درخواست جنگ او را از کنگره با اکثریت جمهوری‌خواه - که صداهای چالشی بیشتر و بیشتری علیه اقدام نظامی یک‌جانبه از سوی آن شنیده می‌شود – با ارجاع به نظرسنجی‌های مردمی پشتیبانی می‌کنند.

Fairness and Accuracy in Reporting (FAIR) بیان می‌دارد: «به نظر می‌رسد یکی از تمایلات رسانه‌های بزرگ پرش به این نتیجه‌گیری است که حملات شیمیایی توسط رژیم اسد انجام پذیرفته است آن هم در حالی که خود اذعان دارند که این ماجرا هنوز ثابت نشده است». همچنین نظرات دال بر استفاده نیروهای شورشی از گاز سارین نیز، هنوز ثابت نشده‌اند.

همانطور که بمب‌ها و موشک‌ها آماده‌ی استفاده علیه اهداف از پیش تعیین شده‌ی ما هستند، ما وزیر خارجه‌ای مانند کری داریم که روزی به عنوان یک فعال ضدجنگ مطرح بود و سابق بر آن نیز رهبر [جنبش] کهنه سربازان ویتنام علیه جنگ که اکنون رهبری کلامی راه‌اندازی جنگ را بر عهده دارد.

واشنگتن‌پست که اغلب رویکردی جنگ‌طلبانه دارد، گزارش داد: «وزیر امور خارجه، جان اف.‌کری می‌گوید رییس‌جمهور اوباما مصمم است که سوریه را بابت استفاده از تسلیحات شیمیایی پاسخگو نگاه دارد و به زودی تصمیم می‌گیرد که چه واکنشی نشان دهد. کری اقدامات سوریه را «یک فضاحت اخلاقی» نامید. روز جمعه او گفت که با «اطمینانی فراوان» معتقد است که رژیم اسد در این ماجرا مسئول است». که مانند استدلال‌های از سر ایمان در زمانی است که مرجع حقایق مربوطه ضعیف هستند.

این یک تعیین یک‌جانبه از سوی ایالات متحده آمریکا است که برای عجله به آغاز جنگ صورت می‌گیرد آن هم زمانی که بازرسان سازمان ملل که در سوریه بودند، و هنوز گزارشی از یافته‌های بررسی‌هایشان ارائه نداده بودند. از آن‌ها انتظار می‌رود که استفاده از تسلیحات شیمیایی را تأیید نمایند بدون آن که مشخص نمایند چه کسی از آن استفاده نموده است. بان کی مون دبیر کل سازمان ملل خواستار استمرار بر روند دیپلماتیک و اجازه دادن به بازرسان برای پایان کار بررسی شد.

روزنامه اسراییلی ها‌آرتز با اشاره به سرویس‌های اطلاعاتی خود، تمام مدت اصرار دارد که حکومت سوریه از تسلیحات شیمیایی استفاده نموده است و عقیده دارد که وجود برخی اشتباهات داخلی ارتش سوریه منجر به حادثه استفاده از گاز شیمیایی شد که به نفع خود طرف استفاده کننده نیز نبود.

سوریه به طور رسمی نقش خود را در این ماجرا به طور کامل تکذیب نمود و از سازمان ملل خواست تا چیزی را که آن‌ها به آن حملات شیمیایی شورشیان می‌گویند، مورد بررسی قرار دهد. آن‌ها سعودی‌ها را متهم می‌کنند که تسلیحات شیمیایی در اختیار شبه‌نظامیان مورد حمایت خود قرار داده‌اند.

هنگامی که دبیر کل سازمان ملل از آمریکا خواست تا مسیر دیپلماتیک را برگزیند، طنین مخالفت پارلمان بریتانیا با دخالت نظامی انگلیس به طور گسترده در به تعویق افتادن برنامه دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس نقش داشت. فریب‌کاری نخست وزیر سابق، تونی بلر بر سر پرونده‌های پیشین و در توجیه پشتیبانی انگلیس از جنگ عراق به طور گسترده‌ای در این مناقشه مورد اشاره قرار گرفت.

حکومت محافظه‌کار پیشین فرانسه، یکی از شهرهای بزرگ دیپلماسی ایالات متحده آمریکا بود ولی اکنون تحت یک حکومت به ظاهر سوسیالیست، از تصمیم اوباما برای بمباران هوایی که کارشناسان آن را به 38 سایت محدود می‌دانند، پشتیبانی نموده است.

دیگران می‌گویند که عجله غرب برای آغاز جنگ با سوریه، با هدف به انحصار درآوردن هر یافته‌‌ای است که مسئولیت شورشیان سوری را نشان می‌دهد. همچنین آن‌ها سعی می‌کنند که توازن استراتژیک درگیری‌های نظامی داخلی را که اکنون روندی به ضرر شورشیان و به نفع دولت اسد دارد، تغییر دهند.

ایالات متحده آمریکا دخالت سازمان ملل را «بسیار دیرهنگام» نامید. حرکتی که تلاشی آشکار برای به انحصار درآوردن ارتباطش با این ماجرا و نادیده گرفتن یافته‌های ‌آنان بود.
این  ماجرا؛ مهلت 48 ساعته‌ی بوش به صدام و پسرانش برای ترک عراق را به یادها آورد. هنگامی که سازمان ملل به دستورات واشنگتن سر تعظیم فرود نمی‌آورد، اغلب غیرضروری تشخیص داده شده و نادیده گرفته می‌شد.

طبق کدام تقویم «بسیار دیرهنگام» است؟ بازرسان سازمان ملل قبل از این که حتی بتوانند به موقعیت سرزمین‌های شورشیان دستیابی داشته باشند، از آن‌جا اخراج شدند.
چه کسی این کار را انجام داد؟ آیا دولت سوریه که آن‌ها را دعوت نموده بود، مقصر است یا به احتمال بسیار بیشتر، به اصطلاح شورشیان خودخوانده که بیشترین منافع از این تأخیر در بررسی‌ها عایدشان می‌گردد؟ گفته می‌شود شورشیان شامل 6000 نیروی جهادی از القاعده و گروه‌های با تفکر مشابه هستند که به یقین بیشترین نفع را از مبهم نگاه داشتن تعیین مسئولیت حملات اخیر می‌برند.

جنجال جنگ‌افروزی شیمیایی توسط شورشیان تحت حمایت آمریکا که در اردن آموزش دیده‌اند و به سوریه نفوذ داده شده‌اند، مانند قارچ گسترش پیدا نمود. این مطلب درباره ادعای اوباما مبنی بر این که حملات موشکی‌ طرح‌ریزی شده توسط او، مأموریت «تغییر رژیم» را بر عهده ندارند، تردیدهایی ‌می‌افکند.

به علاوه، خشم ایالات متحده در مورد استفاده سوریه از سلاح های شیمیایی گزینشی و مورد تردید است. خشم ایالات متحده بیش از استفاده از سلاح های شیمیایی نیز گزینشی و مورد تردید است. مجله فارین‌پالیسی گزارش داد که امروز CIA اذعان می‌کند که هنگامی که صدام از گاز اعصاب استفاده می‌نمود، ایالات متحده آمریکا با او همدست بود:
«ممکن است دولت ایالات متحده آمریکا در نظر داشته باشد که در پاسخ به حملات شیمیایی در نزدیکی دمشق، دست به اقدام نظامی بزند. ولی یک نسل پیش، جوامع نظامی و امنیتی آمریکا از مورد مشابهی اطلاع داشتند ولی برای متوقف ساختن مجموعه‌ای از حملات با گاز اعصاب در میزانی به مراتب ویرانگرتر از آنچه در سوریه مشاهده شده است، هیچ اقدامی نکردند. فارین پالیسی این را یادآوری می¬کند».

تا کنون شک و تردید‌های خاطرات منطقی جلوه دادن جنگ ساختگی عراق و نیز استفاده گسترده نیروهای آمریکایی از عوامل شیمیایی از جمله بمب ناپالم و عامل نارنجی در ویتنام، بر این موضوع سایه افکنده است. شبکه CBC کانادا تمایل دارد که بداند آیا در نهایت کسی قادر خواهد بود که تأیید نماید چه کسی از این گازها استفاده نموده است.
نیویورک‌تایمز گزارش نمود: «کاخ سفید زمانی با موانع جدی در مورد ارائه‌ی اطلاعات به عموم مردم و آماده نمودن آن‌ها مواجه است به خصوص از فوریه 2003، که وزیر امور خارجه کالین پاول بر پایه اطلاعاتی از برنامه سلاح‌های عراق، یک مورد دراماتیک و دقیق برای جنگ را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه داد که بعد‌ها بی‌اعتبار شد».

شناخته شده‌ترین بازرس تسلیحاتی سازمان ملل در آن زمان، هانس بلیکس، وزیر خارجه سابق سوئد، بود که به تازگی در گاردین نوشت آمریکا حق حمله به سوریه را ندارد.
او می‌گوید: «بر خلاف جرج بوش در سال 2003، دولت اوباما نسبت به سازمان ملل و منشور قوانینش که تنها برای دفاع از خود و یا در صورت کسب مجوز از سوی شورای امنیت اجازه اقدام نظامی را صادر می‌نماید، انگشت بر ماشه و بی‌شرم نبود. البته اوباما نیز - مانند بوش و بلر - برای نادیده گرفتن نظر شورا و دستور حمله نظامی به سوریه تنها به پشتیبانی حمایت سیاسی انگلیس، فرانسه و چند کشور دیگر، آماده به نظر می‌رسد».

او می‌افزاید: «چنین اقدامی نمی‌تواند «دفاع از خود» و یا «مقابله به مثل» تلقی گردد چرا که آمریکا، انگلیس و فرانسه مورد حمله قرار نگرفته‌اند … این حمله برای تنبیه دولت اسد به دلیل استفاده از تسلیحات شیمیایی، اقدام یک پلیس خودخوانده جهانی خواهد بود. چنین اقدامی از نظر من بسیار غیرعاقلانه خواهد بود».

اکنون منتقدان جنگ عراق اظهار دارند که اعتراضاتی که به آن اقدام صورت پذیرفت، ممکن است همان چیزی باشد که اکنون دولت را تحت تأثیر قرار داده است. دیوید سوانسن (David Swanson) می‌نویسد: «مخالفت با حمله ائتلافی به رهبری آمریکا علیه سوریه در اروپا و آمریکا به سرعت در حال افزایش است که قدرت آگاهی‌های عمومی را به رخ می‌کشد که از مورد ساخته شده برای عراق مورد آسیب واقع شد.

یک اکثریتی در ایالات متحده آمریکا که هنوز نسبت به فریب‌های جنگ عراق بسیار هوشیار هستند، مخالف مسلح نمودن شورشیان سوریه - که اغلب آن‌ها از جنگجویان خارجی و القاعده هستند – می‌باشند. همچنین در نظرسنجی‌های اخیر، نزدیک به 70 درصد مردم مخالف اقدام نظامی آمریکا در سوریه هستند.

این دیدگاه همه‌گیر شده است ولی در مطبوعات خبری از آن نیست. با این حال دور جدیدی از اعتراضات در برابر ماهیت غیرقانونی حملات برنامه‌ریزی شده،  آخر هفته در لندن و واشنگتن انجام پذیرفت و شاید این بتواند به شکلی اجباری این اعتراضات را در دستو کار خبری قرار دهد. در همین زمان نیویورک‌تایمز یک مقاله‌ی op-ed منتشر نمود که از واشنگتن می‌خواهد اقدام نظامی نماید؛ حتی اگر غیر قانونی باشد. 

دولت اوباما در حال تقلا برای یافتن پشتیبان است. فن جونز (Van Jones)، یک منصوب سابق اوباما که پس از مورد سوال قرار گرفتن پیشینه‌اش به عنوان یک افراطی، مجبور به ترک پست خود شد، اکنون در به عنوان مفسر ارتباط زنده در نسخه جدید کراس‌فایر (Crossfire) در CNN است و به نظر می‌رسد با پرداختن به سلیقه رسمی به عنوان اولین صدا از «سمت چپ»، به تأیید تصمیم اوباما جهت حمله به سوریه مشغول است.

زیاده‌گویی است که بسیاری از اعضاء کنگره، از دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان می‌خواهند کنگره یک جلسه رسمی تشکیل دهد و تهدید می‌کنند که علیه این حمله رأی خواهند داد. کوین زیس (Kevin Zeese) می‌نویسد: «طنز ریاست جمهوری اوباما ممکن است در گروی این باشد که او به سوریه حمله نماید. او ریاست جمهوری‌اش را با دریافت زودهنگام جایزه نوبل آغاز نمود و به این صورت می‌تواند آن را با استیضاح شدن برای آغاز نمودن یک جنگ غیرقانونی بدون مجوز کنگره یا تصویب سازمان ملل، یعنی نقض همزمان قوانین داخلی و بین‌المللی،  به پایان ببرد.

ادعاها و بحث‌هایی از تمام جهات توسط سیستم اطلاعاتی اسراییل جمع‌آوری شده است که ادعا می‌کند که به طور اتفاقی به مکالمات تلفنی ژنرال‌های سوری دست پیدا نموده‌اند که در مورد دخالت خود در این ماجرا بحث می‌کردند. وال استریت ژورنال نقش اسراییل را مورد بررسی قرار داد و نتیجه‌ گرفت که هنوز هیچ گونه شواهد قطعی دال بر ادعای آن‌ها موجود نیست.

تقابل انفجاری بالقوه در همه این ماجراها این است که اکنون یکی از قدرتمندترین بازیگران رسانه‌ای در تشویق برای ایجاد یک درگیری که ممکن است مرزهای موجود را جابه‌جا نماید، منافع آشکار شخصی دارد.

کرگ مورای (Craig Murray) سفیر سابق بریتانیا فاش نمود که روبرت مرداک (به همراه دیک چنی) سرمایه‌گذار و مشاور شرکتی به نام «جنی انرژی (Genie Energy)» (NYSE: GNE, GNEPRA) است که دولت اسراییل به شرکت تابعه آن یعنی شرکت نفت و گاز جنی اسراییل با مسئولیت محدود، یک مجوز اکتشاف نفت منحصر به فرد در محدوده‌ای به وسعت 5/396 کیلومتر مربع در بخش جنوبی بلندی‌های جولان  که اکنون جزء اراضی اشغالی به شمار می‌آید، اعطاء نموده است.

(SEC گزارش می‌دهد: « در نوامبر 2010، GOGAS 5/0 درصد از سود سهام خود را به مبلغ یک میلیون دلار به روپرت مرداک فروخت که مبلغ آن به صورت تعهدنامه پرداخت شده است. این تعهدنامه (سفته) از طریق تعهد پرداخت سهام منتشر شده در مبادله برای سفته، تضمین شده است. این تعهدنامه (سفته) سالانه 58/1 درصد سود را افزایش می‌دهد و اصل و سود مذکور در 15 نوامبر سال 2015 به عنوان بدهی محسوب می‌شود و قابل پرداخت است.)

من این ارتباط فاش شده را در هیچ کدام از رسانه‌های خبری اصلی ندیده‌ام.

واشنگتن به طور فزاینده‌ای در حال منزوی شدن است. چین خواستار یک راه حل دیپلماتیک شده است، اتحادیه عرب مخالف اقدام نظامی در سوریه است، ناتو در حاشیه‌ها قرار دارد و بیشتر ائتلاف موافقان جنگ عراق به جز فرانسه و اسراییل عجله‌ای برای حمایت ندارند.

در همین زمان روسیه در حال اعزام ناوهای جنگی خود به منطقه است در حالی که سرویس امنیتی‌اش مدارک متفاوتی دارند که نشان می‌دهد شورشیان خودخوانده و نه دولت سوریه مقصر هستند. پوتین به شکل فزاینده‌ای قصد صریح اوباما را بابت طرح حمله با موشک‌های کروز علیه اهداف سوری مورد انتقاد قرار می‌دهد و از او می‌خواهد که شواهدی را که در دست دارد به سازمان ملل ارائه دهد.

گرگ مایر (Greg Myre) در نشنال پابلیک رادیو (National Public Radio) گریزی به گذشته زد تا حملات پیشین از این دست را بررسی نماید و ادعا نمود این حملات که برای تنبیه رقبا و دشمنان آمریکا صورت پذیرفته است، عمدتاً ناموفق بوده‌اند و خطر منتهی شدن به ضدحملات را نیز در پی داشته‌اند.

او می‌نویسد: «دولت اوباما چندی پیش از این، حملات محدودی را به عنوان راهی برای ارسال یک پیام جدی بدون کشاندن ایالات متحده به یک نبرد بزرگتر، در نظر گرفته است».
اما منتقدان می‌گویند چنین حملاتی به ندرت - و یا حتی هیچوقت – منجر به وارد آوردن آسیب جدی و یا تغییر رفتار هدف مورد نظر می‌گردد. و بدتر از آن، اقدام نظامی محدود آمریکا برخی از مرگبارترین حملات علیه اهداف آمریکایی‌ها در سه دهه قبل را در پی خواهد داشت.

منتقدان همچنین از این می‌ترسند که دولت اوباما اجازه ندهد که حقایق این تهاجم به سوریه مورد بررسی قرار گردد. این جنگ ظاهراً پیش از حمله آمریکا به کوزوو طرح‌ریزی شده است. اکثر گزارش‌های خبری به خوانندگان خود یادآوری نمی‌کنند که این ماجرا 78 روز به طول انجامید اگر چه این مورد قرار است سریع، کنترل شده و بدون قصدی برای تغییر رژیم باشد.

آن‌ها همچنین اشاره نمی‌کنند که در سال 2013، مستند بر موسسه پابلیک اکوریسی (Institue of Public Accuracy)، مجلس نمایندگان با 213 رأی مخالف از مجموع 213 رأی از اعطای مجوز قانونی مورد نیاز برای انجام حمله هوایی علیه یوگسلاوی خودداری نمود.

امروز قول اوباما مبنی بر بمباران برای صلح برای رعایت «خط قرمز» خود، عبارتی که ریشه در پروپاگاندای اسراییلی‌ها دارد و دایره‌هایی را بر روی بسیاری از کشورها می‌کشد، در حالی که بسیاری از کارشناسان (اکثراً از میانه‌ یا سمت راست اتاق‌های فکر) مطرح در روزنامه‌های جریان اصلی می‌گویند اوباما از این هراس پیدا نموده است که بنیه‌ی محدود نظامی‌اش که فاقد توان تأثیر لازم بر این درگیری است، به نمایش گذاشته شود و به تبع آن به یقین این بحران حل و فصل نخواهد شد.

خود این گزارش خبری نیز فاقد تعادل و تنوع لازم بود. به این دلیل که به ندرت اظهارنظرهای منتقدان ضد جنگ پوشش داده می‌شود.

این مسایل ممکن است ضروری باشند، اما در اواخر تابستان با اتاق‌های تحریریه‌ای که برای تعطیلات کوچک شده است و عموم مردم در حال لذت بردن از آخرین اشعه‌های تابستان تماشای قهرمانی تنیس آزاد آمریکا هستند، به ندرت مسایل دردسرساز یک جنگ جدید اعلام شده است. در همین زمان اکثریتی از مردم که در حال دنبال نمودن پوشش مهیا شدن برای جنگ هستند، با آن مخالف هستند و طبق انتظار، به نظر می‌رسد اکثریتی از کارشناسان در حال تشویق به انجام آن هستند.

دنی اسکچتر (Danny Schechter) – گلوبال ریسرچ/ ترجمه از: حسین کمیلیان
http://www.globalresearch.ca/is-the-western-media-promoting-war-on-syria/5347436

انتهای پیام/