زمان مناسب برای صلح با ایران فرا رسیده است

خبرگزاری تسنیم: کارشناس مسائل خاورمیانه در مرکز بلفر معتقد است که لحن و فضای حاکم بر نشست مجمع عمومی سازمان ملل برای نزدیک شدن آمریکا به ایران کاملاً مستعد است.

به گزارش گروه بین‌المللی خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده مرکز بلفر در دانشگاه هاروارد، کارشناس مسائل ایران در این اندیشکده معتقد است که زمان مناسب برای پایان دادن به جنگ سرد میان ایران و آمریکا فرا رسیده است.

این هفته در خاورمیانه اتفاقی مهم و نادر به وقوع پیوست: ایران و ایالات متحده برای اولین بار بعد از سه دهه قبول کردند که مذاکره کنند. رئیس جمهور ایران حسن روحانی و باراک اوباما در سخنرانی‌های پی‌درپی در سازمان ملل اشاره کردند که برای دیپلماسی آماده هستند.
این بدان معنا نیست که موفق می‌شوند یا حتی پیشرفتی در اختلافات بی‌شماری که آنها را از هم جدا می‌کند خواهند داشت؛ ولی رویکردشان به مذاکرات مهم‌ترین فرصتی است برای پایان دادن به جنگ سرد آمریکا و ایران که از دولت کارتر آغاز شده ‌است.

روحانی این گشایش را با تغییر قابل توجهی در لحن خود و جایگزینی سبک اسفناک احمدی‌نژاد به‌عنوان رئیس جمهور با این لحن، به وجود آورد. روحانی با همکاری جواد ظریف وزیر خارجه جدید ایران و آشنا با رسانه‌ها، کمپینی تهاجمی را رهبری کرده که در آن اشاره می‌کند ایران خواهان روابط عادی‌تری با ایالات متحده است. این دو با هم، زندانیان سیاسی را آزاد نموده، اظهارات مسالمت‌ آمیز نسبت به یهودیان جهان ابراز کرده‌اند، و متعهد شدند که باب مذاکرات و گفت‌وگو را با ایالات متحده و دیگر قدرت‌ها در مورد قضیه هسته‌ای باز کنند. حتی رهبر عادتاً کم‌سخن ضدآمریکایی ایران، [آیت‌الله] علی خامنه‌ای، به روحانی پیوست و تأکید کرد که دیپلماسی با ایالات متحده مستلزم «نرمش قهرمانانه» از طرف ایران است.

اوباما از زمان مراسم تحلیفش در سال 2009 منتظر این فرصت بود؛ زمانی که قول داد نیمی از راه را بیاید، اگر ایران «مشت گره‌کرده‌اش» را در مخالفت با آمریکا رها کند. زمانی که ایران در آغاز خواسته اوباما را رد کرد، او به رویکردی شدیدتر روی آورد. با گسترده‌تر کردن و عمیق‌تر کردن تحریم‌های بوش و تهدید به استفاده از زور نظامی در صورتی که ایران از خط قرمز سلاح هسته‌ای آمریکا عبور کند. تحریم‌ها برای ایران ویرانگر بوده‌اند. پول ملی‌اش تقریباً نصف ارزش خود را از دست داد و تولید نفت به یک میلیون بشکه در روز کاهش یافت. یکی از دلایلی که روحانی تا این حد مستأصل است و قصد مذاکره دارد، این است که تحریم‌ها اثر سختی گذاشته‌اند و باعث ناآرامی شدید عمومی شده است.

منتقدین محافظه‌کار اوباما نگرانند که ایران با گفت‌وگوهای پایان‌ناپذیر پیرامون کاهش تحریم‌ها ایالات متحده را سر میز مذاکرات نگه دارد، در حالی که تحقیقات هسته‌ای خود را به‌سرعت پیش می‌برد. این یک نگرانی منطقی است. بااین‌حال، ایالات متحده در باز کردن باب گفت‌وگو با ایران، منافع زیادی برای کسب و چیز کمی برای از دست دادن دارد. این تنها راهی است که می‌توانیم بفهمیم ایران در مورد صلح جدی است یا خیر. بنابراین اوباما تصمیم درستی مبنی بر طی کردن این مسیر آغاز شده دیپلماتیک ــ پیش از در نظر گرفتن جنگ ــ گرفته است. دستور کار باید مسائل و مشکلات منطقه‌ای را که ایران و ایالات متحده در طرف مقابل هم دارا هستند شامل شود؛ یعنی مسائل عراق، سوریه، لبنان و افغانستان.

با این وجود ایرانی‌ها باید در مورد پیشرفت زودهنگام واقع‌بین باشند. به نظر می‌رسد روحانی و ظریف بر این باورند که هجوم جذب کننده‌شان باید تسکین آنی و فوری برای تحریم‌ها به دست آورد. توقع آنها بسیار افراطی است و اگر انتظار دارند که واشنگتن مسیرش را تغییر دهد، باید مصالحه و سازش واقعی پیشنهاد بدهند، نه‌اینکه فقط در حد حرف باقی بمانند. مسلح کردن دوگانه دولت سوریه توسط ایران و حمایت از حزب‌الله در لبنان و نظامیان شیعه در عراق به‌علاوه ادامه دروغ‌گویی در مورد برنامه هسته‌ای‌اش، باعث ایجاد بی‌اعتمادی عمیق در واشنگتن شده است. تا زمانی که ایران شروع به تغییر رفتار خود و نه‌فقط شعارهایش نکرده است، نباید انتظار داشته باشد که اوباما از موضع دفاعی‌اش پایین بیاید. در همین حال، اوباما باید ادامه سخت‌گیری را با انعطاف‌پذیری بر سر میز مذاکرات متعادل کند تا ایران را متقاعد کند که یک توافق با مذاکره بهتر از ادامه مخالفت و مبارزه‌‎طلبی است.

رهبر پیشین اسرائیل، اسحاق رابین، گفته مشهوری دارد که چنین است: «شما با دوستان خود صلح نمی‌کنید، بلکه صلح قراری است که با دشمنان بسیار سرسخت‌ خود عقد می‌کنید.» این سخنانی است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر بسیار ظنین و بد‌دل اسرائیل که اکنون هم در مورد اتخاذ طریقت دیپلماتیک در مورد ایران هشدار داده ‌است، باید روی آن تأمل کند. ایران یک فرصت کمیاب برای دیپلماسی موفقیت‌آمیز را ارائه می‌کند. مانند ریچارد نیکسون با مائو تسه‌تونگ و رونالد ریگان با میخائیل گورباچف، اوباما متوجه است که رهبری در سطح ریاست جمهوری، در بعضی موارد همراه با تلاش برای صلح ــ آن هم در زمانی که به‌نظر احتمالی دست نیافتنی است ــ بهتر عمل می‌کند. موقعیت امروز یکی از آن مواقع است. اکنون کنگره، اسرائیل و همگی ما باید به او زمان و فضایی را که احتیاج دارد بدهیم.

انتهای پیام/*

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط