گزارش الحیات: نجف حال و هوای دیگری دارد
خبرگزاری تسنیم: مقتدا صدر از اعماق وجودش می خندد و برمی خیزد تا با روزنامه نگارانی که به محافل جامعه مدنی عراق تعلق دارند، بنشیند. آنها می خواهند با او یک عکس یادگاری بگیرند.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، الحیات مینویسد؛ مقتدا صدر از اعماق وجودش می خندد و برمی خیزد تا با روزنامه نگارانی که به محافل جامعه مدنی عراق تعلق دارند، بنشیند. آنها می خواهند با او یک عکس یادگاری بگیرند. صدر می گوید: «من یک اسلام گرا هستم در بین این سکولارها. یا من آنها را به دین دعوت می کنم یا آنها مرا به سکولاریسم». درباره صدر حرف و حدیث های زیادی است که هر روز شنیده می شود.
با چرخشی در کوچه پس کوچه های امروز نجف، یا خیابان ها و مدارس دینی کهن سال این شهر یا حوزه هایی که هزاران نفر از طلاب علوم دینی را از سراسر جهان به خود می خواند، متوجه می شوید که حال وهوای این شهر به سرعت درحال تغییر است. تقریبا از زبان هرکسی می توانی « دولت مدنی » را بشنوی. درباره مسایل امنیتی عراق نیز هرکس برای خودش دیدگاهی دارد. پیرامون نحوه برخورد با اهل سنت یا توجه به جوانان شیعه ای که برای جنگ به سوریه می روند یا رابطه با ایران و کشورهای عرب تقریبا می توان همه نوع دیدگاهی را در بین آنها مشاهده کرد.
صدر می گوید من به تنهایی درحال نبرد هستم. او نسبت به حوادث جاری کشورش بدبین است و نگران آن که نزاع های سیاسی به نزاعی طایفه ای تبدیل شود. می گوید: «به رغم اینکه من در مناطق سنی نشین برخی خلاف ها را دیدم اما همچنان توانستم موضع اصلی خود مبنی بر پشتیبانی از برادران اهل سنت را حفظ کنم. من از اینکه تظاهرات اهل سنت به تظاهرات فرقه ای تبدیل شود جلوگیری کردم. دربرابر انفجارهای جنوب موضع سختی گرفتم و از طرح خطبه های آتشین و تحریک آمیز جلوگیری کردم».
اما این فقط مقتدا صدر نیست که با انتقادات گسترده شیعیان مبنی بر کناره گیری نوری المالکی نخست وزیر وقت عراق همراهی می کند. یک بار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران به صدر گفته بود «رفتن شما به اربیل کمکی به شیعیان نمی کند». حرفی که صدر آن را نپذیرفت و برای آن توجیه دیگری داشت. در عوض می گوید وقتی مالکی چند ماه پیش اقدام به چنین سفری کرد کسی حرفی نزد. جالب اینکه صدر برای سلیمانی احترام خاصی قایل است و او را تحسین کرده و می گوید او خالصانه برای کشورش نبرد می کند. اما درعین حال می افزاید که: «همیشه منافع ایران و عراق یکی نیست. برای ما منافع عراق خط قرمز است».
البته رسانه ها به مواضع صدر پیرامون تحولات سوریه زیاد نپرداختند. درسال 2012 بود که طرفداران صدر پرچم همبستگی با ارتش آزاد سوریه را بالا بردند. صدر درباره گروه های افراطی که علیه اسد می جنگند ملاحظات بسیاری دارد و تاکید می کند که «من همیشه با ملت ها هستم. این اساس موضع گیری من طی این چند سال بوده است». صدر از حوادث 30 ژوئن مصر هم تعریف می کند و آن را یک انقلاب می داند. از عملکرد اسد به دلیل سرکوب مردم در سوریه ناراضی است اما اجازه هم نمی دهد کسی برای نبرد با او به سوریه برود و این مساله را عصیانی علیه خود تلقی می کند. برای همین یکی از طرفداران او اخیرا از دمشق بازگشت تا به صدر بگوید «سرورم ما به تو عصیان کردیم»!
در شهر نجف این تنها مقتدا صدر نیست که برای خود دنیایی دارد. گفتمان دینی {حضرت} آیت الله سیستانی نیز به گونه ای است که می توان مواضع سیاسی را هم در لابلای آنها یافت. برای مثال درباره مجوز رفتن به سوریه برای جهاد هرچند به طور مستقیم کسی چیزی نگفته اما به صورت غیر مستقیم دراین باره موضع گیری شده است. یکی از نزدیکان {حضرت} آیت الله سیستانی نقل می کند که «یک بار فردی آمد تا از مراجع چهارگانه نجف بپرسد که آیا مجاز است فرزندش برای جنگ به سوریه برود یا خیر. بدون تردید به او پاسخ داده شد این کار نه به مصلحت است و نه به صلاح».
گرچه {حضرت} آیت الله سیستانی سال هاست درهای خانه اش را به روی سیاستمداران بسته است اما دیدگاه های روشن وی عمدتا از سوی خطیبانی نقل می شود که به نیابت از او در شهرهای مختلف حضور دارند. برای نمونه سید احمد الصافی و شیخ عبدالمهدی کربلایی دو نفری هستند که تمام اجزای خطبه های خود را پیش از ایراد با مرجعیت می سنجند. تعبیر دولت مدنی یکی از تعبیرهایی است که نمایندگان {حضرت} آیت الله سیستانی آن را زیاد به کار می برند. سید جواد خویی نوه {حضرت} آیت الله خویی نیز یکی از مراجع شیعه نجف به شمار می رود. وی می گوید: عراق کشوری ثروتمند و دارای تنوع اجتماعی و تاریخی است. شیوه حکومت کردن برآن باید خارج از این فضا نباشد و سرمایه های دینی و قومی و فکری این کشور را درنظر بگیرد.
خویی یکی از مراجع روشن بین و هشیار نجف است که از میهمانانش در منزل جدش یعنی {حضرت} آیت الله خویی بزرگ پذیرایی می کند. کسی که درسال 1991 از سوی نظام صدام حسین بازداشت شد. وی می گوید «در فاصله چند متری این خانه دفتر حزب کمونیست عراق قرار داشت و هیچ کس متعرض آن نمی شد. نجف بدون این تنوع فکری دیگر نجف نخواهد بود. حال چه برسد به کل عراق ».
مرکز فرهنگی وابسته به بیت آیت الله خویی که در نزدیکی حرم امام علی (ع ) قرار گرفته آرمان ها و ایده های بلندی دارد. وی دراین باره می گوید: « ما تلاش می کنیم یک گفتگوی تمدنی و فکری و دینی را در قلب تپنده نجف به راه اندازیم. ما از سایر گروه ها و طوایف اسلامی نیز دعوت کرده ایم تا برای طلبه های ما سخنرانی کنند. جلسات بحث و مناظره را به راه می اندازیم و قصد داریم میزبان متفکران و روشنفکران غیر دینی و حتی چپ یا سکولار باشیم. ایمان داریم که نجف باید نقشی محوری در احیای فرهنگ تسامح داشته باشد».
اما به نظر می رسد تسامح کالای چندان رایجی در این روزهای عراق نباشد. دست کم جنگ های داخلی و انفجارها چنین چیزی را نشان نمی دهد. این مسایل به نظر آقای خویی نیز غیر قابل تحمل است. می گوید «مرجعیت شیوه حکومت فعلی را تایید نمی کند... حادثه الحویجه قلوب ما را به درد آورد. ما آرزوی یک دولت مدنی و مدرن را داریم که در آن همه زیر یک سقف از حقوقی برابر برخوردار باشند. {حضرت} آیت الله سیستانی حتی قبول ندارد که بگوییم «برادران سنی ما» بلکه می گوید آنها «خود ما» هستند بنابراین هیچ توجیهی وجود ندارد که مردم این طور تحت ستم باشند».
**منور الفکرها
خانواده های دینی قدیمی نجف امروزه فرزندانی دارند که دیدگاه هایشان کاملا با گذشتگان متفاوت است. درمقابل خویی که عمامه سیاه می گذارد و همان لباس های سنتی را می پوشد، احمد صدر یعنی برادر مقتدا صدر به دنبال کسب علوم جدید رفته و حتی توانسته است از دانشگاه لبنان فوق لیسانس علوم سیاسی بگیرد. او احساس می کند آینده عراق دیگر به دست یک طایفه یا حزب نخواهد بود بلکه این آینده از آن همه است.
منور الفکری در نجف هم خصوصیات ویژه خودش را دارد. آنها نیز برای شهرشان آرزوهای بسیاری دارند. برای مثال خیابان « الروان » یکی از خیابان هایی است که می توانی این جوانان روشنفکر را ببینی که غروب ها در آنجا پرسه می زنند. آنها به کافه ها می روند یا به مغازه هایی سرمی زنند که بر در و دیوارش تبلیغ کالاهای جدید زنانه و مردانه است. یکی دستگاه های کامپیوتری می فروشد و دیگری پیتزا و غیره. ظواهر این منطقه چندان تفاوتی با ظواهر یک شهر مدرن امروزی در هرجای دیگری از این جهان ندارد. به جز زن ها که حجاب دارند اما درعین حال از ظاهری شیک برخوردارند.
در برخی از شهرهای عراق به افرادی خارجی برخورد می کنید که به عنوان بازرگان یا مهندس در جایی از این کشور مشغول کار هستند. آنها راحت در خیابان ها می چرخند بدون نیاز به حمایت کسی و مردم هم کاری به کار آنها ندارند.
عدنان الزرقی استاندار این شهر می گوید «نجف دیگر آن شهر قدیمی که محاط در بین چند مقبره بود نیست» الزرقی یکی از طرفداران حزب الدعوه بود که از آن جدا شد و جریان مستقلی به نام «وفاداری به نجف» را تاسیس کرد و سرانجام توانست در انتخابات شوراهای استان برنده شود. وی می گوید: «مدرنیته پیروز شده است. جوانان احزاب سنتی را در برابر حقایقی متفاوت قرار داده اند. ملت می خواهد بدون از دست دادن ارزش های معنوی اش با روح زمانه همراه شود». وی می افزاید وقتی که از حزب الدعوه جدا شدم دانستم احزاب سنتی دیگر پاسخگوی نیازهای جوانان نیستند. برای همین طرفداران من کسانی بودند که در زمان سقوط صدام بیش از 10 سال نداشتند. نسلی متفاوت که گذشته را دیگر مثل ما نمی فهمد و خود را اسیر آن نکرده است. الزرقی از جشنواره ای که در آن موسیقی نواخته شده دفاع می کند و می گوید: «انکار واقعیت سودی ندارد. جوانان ما دیگر به موسیقی جدید گوش می دهند. آنها به فیسبوک و توییتر می روند و فیلم های هالیوودی را تماشا می کنند. آنها قهرمانان ورزشی و هنرمندان را دوست دارند. ما که نمی توانیم جلوی شان را بگیریم».
نجف به نظر ساکنانش یکی از شهرهای امن عراق است. الزرقی این مساله را ناشی از تلاش های امنیتی می داند. هرچند ممکن است کسانی دیگر دراین باره دیدگاه متفاوتی داشته باشند. به هرحال این نکته کاملا روشن است که عراق از صدر تا ذیل سمت و سوی دیگری پیدا کرده است و شهر نجف نیز از این امر مستثنی نیست. شهری که به نظر می رسد به سرعت درحال پوست انداختن است.
منبع: شفقنا
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.