«جهاد»،کلیدواژه رهبری، درون‌مایه «نوشدارو»/ نه سفارشی کار کردیم نه سیاسی

خبرگزاری تسنیم: «نوشدارو» سریال مهم ماه گذشته تلویزیون ایران، حرف‌ها و حدیث‌های فراوانی را با خود به‌همراه آورد. در یک صبح پاییزی، مهمان علی لدنی، تهیه‌کننده سریال،جواد اردکانی، کارگردان و بنیامین سربندی نویسنده مجموعه بودیم.

تسنیم: تعبیر ما از «نوشدارو» این است که سریال وقتی همه خواب بودند پخش شد و وقتی همه بیهوش شدند تمام شد .بدون اینکه تبلیغاتی پشت کار باشد، سریالی که قابلیت موج‌افرینی در جامعه را داشت به راحتی ندیده گرفته شد و با این که بحث جهاد و خودکفایی را مطرح می کرد و موضوعش موضوع ملی بود کسی متوجه نشد که اصلا این سریال در حال پخش است.

لدنی: دو تا مشکل وجود داشت که باعث شد در حق این سریال جفا شود. بچه های جهاد کسانی بودند که خیلی کار کردند ولی تا الان دیده نشده اند. نوشدارو بچه های جهاد را به عنوان افراد متخصص در جنگ مطرح می کرد و چنین تصویری از جهادگران تا حالا ارائه نشده بود. این ویژگی میتوانست خیلی تاثیرگذار باشد. در مورد تبلیغ هم بخشی از مشکل به خود ما برمی گشت که چون گرفتار تولید و حاشیه های آن بودیم به اندازه لازم برای تبلیغ کار تلاش نکردیم. از آن طرف دوستان ما در تلویزیون هم موقعی یاد تبلیغ افتادند که زمان از دست رفته بود.

تسنیم: از اول هم قرار بود که «نوشدارو» سریالی در ژانر دفاع مقدس باشد؟

لدنی: بله و بر همین اساس هم در کنداکتور قرار گرفت . منتها پیش بینی ما این بود که 33کار قسمت می شود ولی این اتفاق نیفتاد و سریال در بیست و هشت قسمت بسته شد که تا نیمه های هفته دفاع مقدس روی آنتن بود .

تسنیم: آقای سربندی ، شما به عنوان یکی از نویسندگان فیلمنامه از نحوه شکل گیری ایده نوشدارو بگید. ایده کار از شما بود یا اردکانی؟

سربندی: من در ورود به کار با یک سیناپس کامل روبرو بودم و خود آقای اردکانی ایده را داه بود.

اردکانی: این کار قبل از اینکه من واردش شوم چهارپنج سال عقبه دارد. با توجه به اینکه آقای لدنی خودشان از بچه های خود جهاد بودند، می خواستند کاری برای جهاد انجام بدهند  و چند متن هم نوشته شده بود . متنی که به دست من رسید را آقای کرم یار نوشته بودند و قصه زمان حال آن، قصه مفاسد اقتصادی بود.  منتها ما به این جمع بندی رسیدیم که هم قصه را به روز تر کنیم و هم ارتباط محتوایی بیشتری با موضوع جهاد داشته باشد . نهایتأ به این انتخاب رسیدیم که جهاد علمی که در دوران جنگ هم اتفاق افتاد و کمتر به آن توجه شد و امروزه هم در حال اتفاق افتادن است وباز کمتر به آن توجه می شود را محور کار قرار بدهیم که حاصل آن نوشدارو شد.

تسنیم: طی این سالها بحث جهاد نه در تلویزون و نه درسینما به شکل درام در نیامده بود و برای اولین بار در نوشدارو اتفاق افتاد . چه شد که این موضوع  جهاد خودکفایی را به عنوان موضوع داستان انتخاب کردید درحالی که موضوعات دیگری هم بود . وچه شد که شما به موضوع خاص جهادسازندگی پرداختید ؟

اردکانی:  آقای  لدنی می خواستند یک کار برای جهاد انجام دهند وآقای دارابی هم که خودشان از بچه های جهاد هستند اصرارداشتند کاری با موضوع جهاد انجام شود. موضوع جهاد هم چند وجهی است یعنی از زاویه های مختلفی به ان می توان نگاه کرد . منتها ما باید زاویه ای را انتخاب می کردیم که به نیاز روز هم پاسخ می داد. از طرفی با مخاطبی روبرو بودیم که نسل جوانش از جهاد چیزی نمی دانست و در ذهن مخاطبهای مسنتر هم یک تصویر کلیشه ای از جهاد وجود داشت که انگار جهادی ها فقط یا سنگر می زنند یا خاکریز . البته سنگر و خاکریز ساختن بخش مهمی از کار بچه های جهاد بود ولی ما تصمیم گرفتیم به بخشهای ناگفته تر کار جهاد مخصوصأ از بعد علمی هم بپردازیم تا به نیاز روز هم جواب داده باشیم . این رویکردی بود که از بیانات رهبری به آن رسیدیم . طی این دوسه سال اخیر رهبری روی مسئله تولید و جهاد اقتصادی و جهش علمی و جهاد علمی خیلی بحث کرده اند و ما به این جمع بندی رسیدیم که الان این موضوع و رویکرد دارای اولویت است.

فارغ از همه مسائل اعتقادی و عاطفی ، من به عنوان یک ایرانی اعتقاد دارم در شرایط فعلی کلید حل مشکلات کشور مراجعه به رویکرد جهادی ، مدیریت جهادی و احیاء فرهنگ جهادی است . چه ما با امریکا ارتباط داشته باشیم چه نداشته باشیم ، چه قیمت دلار پایین بیاید چه نیاید ، ما جز از گذرگاه جهاد به شرایط مطلوب نمی رسیم . اگر به فرهنگ جهادی برگردیم بردیم و اگر به آن برنگردیم باختیم.

 تسنیم: آقای لدنی ما از فرهنگ جهادی از زمان جنگ تا دهه 70برکات زیادی داشتیم چه در جبهه ها و چه در پروژه های صنعتی و عمرانی در کل کشور. اما بعد از تلفیق جهاد کشاوری با جهاد سازندگی  فرهنگ جهادی از بین رفت  فقط اسمی از جهاد باقی ماند . چه شد که این اتفاق در جهاد سازندگی افتاد و دیگر آن جهاد سازندگی که در گذشته بود نیست و چه شد که نوشدارو دوباره آن فرهنگ را مطرح می کند که باید به روحیه جهادی دهه 60 برگردیم؟ 

 لدنی:  با نظر من ادغام جهاد سازندگی در وزارت کشاورزی اتفاق خوبی نبود و همان موقع هم خیلی ها مقاومت کردند که این اتفاق نیفتد. البته در این سالها فکر میکنم دوباره به این رسیده اند که این جهاد سازندگی را به شکلی احیاء کنند در قالبهایی مثل بسج سازندگی یا مثلا ان جی اوهایی بنام جهاد سازندگی . آقای اردکانی گفتند دغدغه رهبری این است که این فرهنگ تداوم بیابد . حضرت آقا همیشه از جهاد نام می برند . جهاد علمی ، جهاد خودکفایی ، جهاد اقتصادی . این ادبیات رهبری دارای یک ارزش معنوی و ملی است. ما در فضای به انسجام و همدلی و روحیه جهادی نیاز داریم . این سازمان هایی هم که راه افتاده اند باید تحقیق بشود که چرا نتواستند خوب عمل کنند. تعارف که نداریم این وفاق دینی و اسلامی در سازمان ها نیست.

 تسنیم: آقای اردکانی مولفه های جهادگری که از زمان جنگ تا دهه 70 وجود داشت چه هستند؟ 

 اردکانی:  در جریان انقلاب و جنگ روحیه‌ای جهادی در جامعه حاکم بود که ربطی به سازمان خاصی نداشت . بسیج و سپاه و مردم و رزمنده ها همه این روحیه را داشتند و از نظر من نقطه محوری هم این بود که در آن دوران آدم ها در استخدام عقیده بودند و از خود می گذشتند برای یک هدف والاتر. اگر می گوییم در آن دوران وحدت بیشتربود به همین علت است که وقتی مردم از خود بگذرند و بالاتر بروند ، بالاتر از فردیت یک نقطه مشترک به اسم اسلام و مملکت وجود دارد که همه را به هم پیوند می دهد.

ریشه وحدت در آسمان و در آسمانی بودن است که در آن سالها خیلی ها این چنین بودند . ریشه خدمت، ایثار و گذشت که محصول رفتار جهادی است در آسمان است . البته همان موقع هم آدم هایی بودند که جنگ و ملت و مملکت را برای منافع خودشان استخدام کرده بودند و همه چیز را فدای منافع خودشان می کردند اما اینها در اقلیت بودند . ما هرچقدر از آن دوران عبور کردیم  آدم ها عوض شدند ونسبت ها بهم ریخت . یعنی آن تعدادی که اسلام و مملکت و دین را برای منافع نامشروع خود می خواستند بیشتر شدند و کسانی که حاضربودند ازمنافع خود برای یک هدف بالاتر بگذرند کمتر شدند و ما از فرهنگ و شرایط جهادی دور و دورتر شدیم .  روحیه جهادی روحیه ای است که منفعت فردی بتواند فدای مصلحت جمعی شود. این مصلحت جمعی می تواند هر رنگی داشته باشد. یک آسیب بزرگ برای کشور که در نوشدارو به وضوح به آن پرداختیم حضور آدم هایی است که همه چیز را برای خودشان می خواهند و همه چیز را براساس منافع خودشان وچه بسا بر اساس منافع نامشروع خودشان تعریف می کنند و چنین افرادی متاسفانه در نقاط مختلف تصمیم گیری هم ممکن است حضور داشته باشند.
 

تسنیم: آقای سربندی در نوشدارو یک چیزهایی برای اولین بار در تلویزون مطرح شد . مثلأ شخصیتی داشتید بنام سمیه که خانم رضوی بازی می کردند . در فیلم نامه اشاره شده بود که امکانات تحصیلی در آنجا بیشتر از ایران است و سمیه به این ترتیب جذب می شود . نمی دانم می توان اسم فرار مغزها را روی آن گذاشت؟ 

سربندی: این را بهتر است آقای  اردکانی جواب دهد. اما قبل ازآن من مایلم چند نکته را درباره فیلم نامه و روحیه جهادی بگویم. روزی که آقای اردکانی به من گفتند فیلم نامه را بخوان من به ایشان گفتم که با یک داستان استراتژیک مواجه هستیم که یک الگو است. امریکا برای اینکه سلطه خودش را به جهانیان نشان دهد سالیانه چندین فیلم می سازد تا روش خودش را نشان دهد. در مقابل ما روش و الگوی جهادی را داریم . این الگو خیلی عقب تر از جنگ و انقلاب است. ما این آیه را مبنا قرار دادیم که می فرماید:" الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا" یعنی "وبه درستی که هرکس در راه خدا جهاد کند ما اورا به راه های خودمان هدایت می کنیم" . این یک وعده قطعی الهی است. در دوره انقلاب وجنگ این وعده جواب داد و الان هم جواب می دهد. پس چرا ما نباید از یک الگوی جواب داده استفاده کنیم. اتفاقی که امروزه افتاده این است که بعضی از چیزها فروکش کرده است مثلا در دهه60 قناعت بیشتر مورد توجه بود اما الان بیشتر دنبال تجملاتیم  و این شکل جامعه را تغییر داده است.

در مورد شخصیت سمیه هم باید بگویم که او دانشجوی نخبه‌ای است که خواسته اش مشروع است . او دوست دارد درس بخواند و به تحقیقات خود ادامه دهد اما با مشکلاتی در داخل روبرو است که مربوط می شود به نوع مدیریت بعضیها . اما  سمیه عقبه خودش را می شناسد و می داند که برای جامعه خودش باید چکار کند وهمین باعث شد که برگردد.

تسنیم: سمیه را می خواستید یک الگو برای کسانی که نخبه محسوب می شوند قرار دهید؟

سربندی: نه به عنوان یک الگوی کامل . ما مفهوم انسان تراز را با شخصیت ابراهیم می سنجیدیم. وقتی روحیه جهادی داریم الگویی مثل ابراهیم می توانیم داشته باشیم .اما وقتی روحیه جهادی نیست الگویی هم وجود ندارد.

اردکانی: ببینید در رفتار محمد و سمیه و حمزه یک خط مشترک وجود دارد و آن این که هر کدام از آنها از یک جایی تصمیم می گیرند که چون مملکت به آنها نیاز دارد از منافع خودشان بگذرند. محمد با وجود اینکه در آن طرف همه چیز را به خوبی برایش فراهم کرده اند وقتی که می فهمد مملکت به او نیاز دارد همه را رها می کند و برمی گردد. سمیه گرچه منفعت شخصی اش این است که در آنجا بماند و درسش را تمام کند وآینده روشنی داشته باشد وقتی به این نتیجه می رسد که می تواند کمکی به کشورش کند همه را رها می کند و برمی گردد و این پیشنهاد ما به همه ایرانیان داخل و خارج است که وقتی کشور به آنها  نیاز دارد منافع شخصی خود را رها کنند و این همان مفهوم رفتار جهادی است.

تسنیم: نکته قابل توجه این بخش از سریال برای من این بود که شخصیت ایرانیانی که در خارج بودند صفرو صدی نبود. مثلا آقای چنگیز جلیلوند یا آقای فیاضی این گونه نبودند که حالا کرواتی زده اند وکسانی هستند که ایران را قبول ندارند و کلا مشکلی با ایران دارند .

اردکانی:همانطور که در داخل کشورطیف وسیعی از آدم ها وجود دارد در خارج هم طیف زیادی از مردم وجود دارد و ما نمی توانیم که تقسیم بندی کنیم که هرکس رفت بد و هر کس ماند خوب است. واقعیت هم این است که وقتی ایرانیان از ایران خارج می شوند اغلب خیلی ایرانی تر می شوند و عرق ملی بیشتری دارند. ایرانی هایی که آن طرف هستند اکثرأ کسانی هستند که به ایران علاقه دارند واگر کمکی بتوانند انجام می دهند حتی اگر نتوانند به ایران بیایند. ضرورتی ندارد که همه ایرانی هایی که می روند دوباره برگردنند ولی ضرورت دارد که هر کدام از ایرانی ها که کشور به کمک آنها نیازدارد کمک کنند.

تسنیم: بعضی از که بازیگرانی در این سریال از آنها استفاده شده بازیگران طراز اولی نبودند وبعضأ بازیگران شهرستانی بودند . کسانی که الف نبودند اما الف ظاهر شدند؟ این به دلیل مسایل مالی بود یا فکر شده بود؟ مثلا در نقش حمزه و ابراهیم ازامیرعلی نبویان استفاده شده که بیشتر به عنوان نویسنده و مجری شناخته شده است.

لدنی: تلویزیون سیاستی دارد که قابل تقدیر است . اساسا دنیال این است که افراد جدید وارد سیستم کند تا فشارهای سیاسی و اجتماعی در حوزه بازیگری کمتر شود . البته بعضی جاها بعضی تهیه کنندگان و کارگردانان خط را می شکنند.  اما من هم از این سیاست تلویزیون دفاع می  کنم . چون عرصه بازیگری نباید فقط در اختیار یک عده یک قشر باشد . خیلی هاهستند که می توانند بازی کنند و حضور داشته باشند و بالاخره از جایی باید شروع کنند .

اردکانی: یک نکته کلیدی در انتخاب بازیگر این است که هر متنی جنس بازیگر خاص خود را می خواهد و آن جنس بازی  را هم هر بازیگری نمی تواند ارائه دهد. در نوشدارو به شدت دنبال واقعگرایی و واقع نمایی بودم و اصلأ برگ برنده ما این بود که مخاطب کار را به عنوان یک واقعیت ببیند نه به عنوان یک فیلم یا داستان. برای ایجاد آن فضای واقع گرایانه تمهیداتی باید از ابتدا تا انتها در نظر می گرفتیم و بر همین مبنا در انتخاب بازیگربه سراغ کسانی رفتم که اولأ این جنس بازی را بتوانند ارائه دهند و ثانیأ برای تماشاگر خیلی تکراری نباشند . چون پس زمینه های ذهن تماشاگر در مورد یک بازیگر از جمله عواملی است که می تواند بازدارنده باشد و باور تماشاگر را تحت تأثیر قرار دهد. از طرفی ما در شرایطی پروژه را تولید می کردیم که از نظر مالی خیلی در تنگنا بودیم و من به عنوان کارگردان باید کاری می کردم که شانس به پایان رساندن کار را زیاد کنم . البته  ادعا نمی کنم که همه چیز درست بوده . اشکالاتی هم وجود دارد که بعضی از آنها طبیعی بوده و بعضی  هم قابل انتقاد است.

تسنیم: در فیلم نامه شخصیت  ضد قهرمان داستان دکتر پژمان است ودر کناراو رضا آبدارچی. ما در سریال زیاد از گذشته آنها چیزی نمی‌فهمیدیم و زیاد به آنها نزدیک نمی‌شدیم. 

سربندی: نیاز قصه این نبود که اطلاعات بیشتری در مورد این شخصیتها ارائه شود چون اگر چنین میشد قصه طولانی تر می شد.

تسنیم: ما همسر دکتر پژمان را می بینم که مریض است بدون اینکه کدی به مخاطب بدهیم فقط این دیالوگ را داریم که  تو به من خیانت کردی و من به همه خیانت می کنم. این چیزی نبود که مخاطب بتواند درک کند.

اردکانی: یک نکته مهم در کاری مثل نوشدارو که شخصیت های زیادی دارد و هرکدام داستانی می توانند داشته باشند این است که اگر شما به عنوان نویسنده فیلمنامه از ظرفیت های فرعی هر شخصیت اصلی یا فرعی نتوانید بگذرید ممکن است مخاطب سرنخ اصلی را گم کند . یکی از مهارتهای نوشتن درچنین سریال هایی این است که هم فتیله جاذبه ها را کنترل کنیم و هم ارتباط شخصیتهای مختلف را از دست ندهیم تا خط اصلی گم نشود.  از این جهت ترجیح دادیم که نه فقط درموردشخصیت های منفی بلکه درمورد شخصیت های مثبت هم در حد نیاز قصه سراغ آنها برویم و بعضأ چیز زیادی از عقبه آنها مورد نیاز نبود.

تسنیم:  نگاه نوشدارو به جنگ مستقیم نبود. پرهیز داشت از ورود مستقیم. چرا از این نگاه استفاده کردید و از فلش بک استفاده کردید؟

اردکانی: در این مورد دو نکته وجود داشت. ما در بافتن داستانهای فرعی در قصه اصلی باید تمهیدی بکار می بردیم که خط کلی کار کمرنگ نشود. باید بر اساس نیاز قصه زمان حال از گذشته ها استفاده می کردیم.از طرفی ما ترجیح دادیم که فلش بک ها طولانی نباشند. داستانهای مختلف به شکل یک پازل طراحی شده بود وجوری بود که در انتها مخاطب می تواست بخش های مختلف هر داستان را خودش کنار هم قرار دهد و به یک قصه کامل برسد. مثل قصه محمد و ابراهیم ، یا قصه شکل گیری جهاد و یا داستانکهای مربوط به دوران جنگ .

سربندی: موقع نوشتن کار برای خود من سوال بود که چرا نباید ما طی یک فصل همه قصه جنگ را بسازیم و بعد کات کنیم به سی سال بعد و ادامه ماجرا را بازگو کنیم. اما نهایتأ آقای اردکانی من را قانع کردند که فرم مناسبی نیست چون ممکن است نتوانیم جهاد را خوب نشان دهیم. برای نشان دادن جهاد باید همین کار را می کردیم.

تسنیم: تولید در خارج از کشور و استفاده از بازیگر خارجی کار را سخت نکرد؟

اردکانی: وقتی بخشی از قصه ما در خارج است باید از خارجی ها استفاده کرد.اما مشکل این بود که قصه ما در انگلستان می گذشت ولی ما در قبرس در حال ضبط بودیم. در قبرس بازیگری که زبان انگلیسی رابا لهجه انگلسی بتواند صحبت کند سخت پیدا میشد. از طرفی وقتی یک وقتی پروژه توانایی پرداخت دستمزدهای  بالای بازیگران درجه یک خارجی را ندارد انتخاب باز هم محدود تر می شود. به این دو دلیل کارخیلی سخت بود و یکی از بخش هایی که خودم از آن راضی نیستم انتخاب بازیگران خارجی است والبته هیچ کس هم مقصر نیست.

لدنی: برای تولید خارجی تلویزیون پول نمی دهد و باید از برآورد ریالی استفاده کنید. اگر فرصت و منابع بهتری بود کار بهتر می شد.

تسنیم: بخش مهمی از سریال به ماجرای امپراتوری علمی وچیزهایی که درباره آی اس آی مطرح شده بود اختصاص داشت. این  از آن دست موضوعاتی است که معمولا رسانه‌های ایرانی خیلی کم به سراغش می‌روند

سربندی: در مورد امپراتوری علمی یک حدیثی از امام علی است که می فرمایند "العلم سلطان" هرکس علم دارد پادشاه است. دشمنان ما می ترسند که ایران به این قدرت علمی دست پیدا کند. نقدی هم که در نوشدارو مطرح می شود این است که ما داریم با قوانین آنها بازی می کنیم ونباید با قاعده آنها بازی کنیم.

اردکانی:  در این موضوع شهید حجت الاسلام شرعی که خودش یک جهادگر بوده نکته مهمی را مطرح کرده است . ایشان معتقد بود اگر قرار است ما عقب ماندگی علمی خود نسبت به غرب را جبران کنیم آیا باید از همان راهی که غرب رفته برویم ؟ اگر از همان راه و به همان شیوه برویم معلوم است که این فاصله صد ساله همچنان باقی خواهد ماند . چون ما جلو می رویم و آنها هم جلو می روند. به نظر ایشان ما باید راه و روش خودمان را داشته باشیم تا بتوانیم این صدسال عقب ماندگی را جبران کنیم. این نکته در نوشداروهم مطرح شد .جایی که آقای جلیلوند مطرح کرد شما دوراه بیشتر ندارید یا باید یک عضواز سیستم علمی آنها شوید  یا باید سیستم خودتان را وضع کنید و راه سومی وجود ندارد. اینها نکاتی است که می توان داستان های متعدد درباره آن ساخت. نقش رسانه در این فرهنگ سازی بسیار مهم است.

تسنیم: آقای سربندی چه شد که افسر اطلاعاتی خانم را در این نقش انتخاب کردید؟

سربندی: منافاتی ندارد خانم یا آقا باشد. مقتضیات قصه این بود که زیاد به چشم نیاید . از طرفی قصه ما خیلی مردانه بود و بخش زنانه آن کم بود باید تعادلی ایجاد می کردیم.

تسنیم: اینکه هر قسمت از سریال تقدیم به یک شهید می شد به نظر نکته خلاقانه‌ای در سریال بود. من اینجور برداشت می‌کردم که تقدیم کردن به هر شهید یعنی اینکه زندگی هر کدام یک درام است. 

سربندی: این کار را آقای اردکانی انجام دادند و من هم وقتی فهمیدم خیلی خوشحال شدم و احساس غرور کردم.

اردکانی: در بین شهدای 8 سال جنگ به دو دسته ازشهدا کم توجهی شد. شهدای جهاد و شهدای کردستان. امیدوارم کارهای بیشتر و بهتری در مورد این شهدای بزرگوار انجام شود .

تسنیم: آقای لدنی زیادی پرکار نشده‌اید؟ می‌گویند که آقای لدنی نورچشمی تلویزیون شده است و همیشه چندتا کار همزمان پیش می برد و به هیچ کدام هم خوب نمی رسد. 

لدنی: من الان در حال انجام دوتا پروژه هستم . یکی کار آقای حسن پور که در شمال در حال تولید است به نام گذر از رنجها و یکی هم کار اقای ورزی به نام معمای شاه .واقعیت این است که من هیچ وقت نه کارمند سازمان بودم و نه نورچشمی. من در شرایط فعلی بایداز خودگذشتگی بکنم و کار را جلو ببرم. اگر مدیریت خوبی وجود داشته باشد چه اشکالی دارد که چندکارهمزمان انجام شود ؟ ضمن اینکه اگر یک روز به کار آقای اردکانی یا حسن پور ضربه بزنم بیشتر از همه خودم ضررمی کنم. درست است که سر بعضی از پروژه ها عده ای طلبکار هستند اما این مربوط به تلویزیون است. من بیشتر از پولی که تلویزیون داده هزینه کرده ام. فیلم سازی پراسترس ترین کاردنیا است. با همه تفاسیر گرچه هر کاری سختی های خودش را دارد اما انصافأ گروه  نوشدارو گروه بسیارخوبی بود .

تسنیم: آقای اردکانی فکر نمی‌کنید بیش از حد مناسبتی ساز شده‌اید؟ از برچسب سفارشی‌ساز نمی‌ترسید؟ این روزها نقدهای زیادی به شما می‌شود

اردکانی: این نقد را یکی از دوستان مطرح کردند و البته با لحن غیرکارشناسی. من توقع دارم کارم را نقد کنند. آن هم نقد فنی و کارشناسانه . اگرهم قرار است خود مرا نقد کنند نقد کلی نکنند . چون این که بدون ارائه هیچ دلیلی یکی بگویداردکانی ازجامعه چندین سال عقب است این نقد نیست توهین است. نوشداروعلی رغم موضوع سخت و دشواری که داشت و با اینکه تبلیغ کمی که برای کار شد سریال پرمخاطبی بود. در حالی که می توانست کم مخاطب باشد . یادمان باشد درهمان ساعت پخش نوشدارو ،از ماهواره حریم سلطان پخش می شد و از یکی از شبکه های خودمان یانگوم . اینکه با همه این موارد نوشدارو مخاطب زیاد  خودش را دارد می تواند نشانه ای باشد بر اینکه فیلمساز اتفاقأ مخاطب خودش را خوب می شناسد. حالا شاید مشکل بعضی ها این باشد که نوشدارو را اردکانی ساخته است و نباید او می ساخت. این مشکل آنهاست .

به هرحال انتظارمن از فضای نقد چیز دیگری است. جوری نقد کنیم که به فیلم ساز و مخاطب کمک کند نه اینکه صرفأ بخواهیم از کسی یا چیزی انتقام بگیریم. اگر قرار است در حوزه فیلم سازی قوی شویم باید انتقاد شود اما نقدی که صداقت داشته باشد از منتقدی که سواد داشته باشند .

لدنی: نوشدارو نه سفارشی بود نه جهت گیری سیاسی داشت. ما روی حرف رهبری که گفته بودند جهاد علمی پیش رفتیم. بعضی مواقع چیزهایی که مطرح می شود بغض شخصی است نه نقد فیلم.

تسنیم:  جناب اردکانی درباره کار جدیدتان می‌فرمایید.

اردکانی: یک سریال است راجع به فعالیت فرقه‌ها و تفکر فرقه گرایی در جهان امروز که آقای سربندی مرحله تحقیق و طرح را شروع کرده اند . اهمیت آن هم این است که الان فرقه گرایی تبدیل به یک تهدید جهانی شده است و خیلی از مشکلات امنیتی در سطح منطقه ای و بین المللی از فرقه گرایی ناشی می شود. این خطر برای  چندسال آینده ایران را هم تهدید می کند و باید خیلی جدی کار فرهنگی انجام دهیم. این جز اولویت هایی است که بعدا نمی توان قضای آن را بجا آورد.

  انتهای پیام/