۱۶ میلیون دلار در ساعت هزینه تجاوز کاری آمریکاست/ وتوی ۱۵۰ قطعنامه سازمان ملل از سوی آمریکا
خبرگزاری تسنیم: آمریکا با ۶ درصد جمعیت بر ۶۰ درصد منافع تولیدی ســیاره ما دست انداخته است. جنبه تجاوزکارانه این کشور هر ساعت ۱۶ میلیون و هر سال ۱۴۰ میلیارد دلار هزینه برمیدارد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، گویی«چارلز داروین» کتابهای علمی خود را به افتخار اربابان دنیا نوشته اســت؛ هنگامی که «جان راکفلر» در تشــریح موفقیتهایش میگوید «طبیعت به برترینها پاداش میدهد و بیعرضهها را گوشمالی.»
وقتی یک جانی شخصی را به خاطر بدهیاش میکشد، اجرای این عمل را «تســویه حساب» مینامند؛ اما وقتی «تکنوکراسی جهانی» با کشوری مقروض تسویهحساب میکند، آن را «برنامه تعدیل» میخوانند.
اقتصاد جهانی، کارآمدترین ترجمان«جنایات ســازمان یافته» اســت. هیئتهای بینالمللی نظارت بر ارز، تجارت و اعتبارات، با خونسردی و مهارتی تمام، در سطح جهانی، علیه کشورهای ضعیف دست به عملیاتی تروریستی میزنند که روی بمبگذران را سفید میکند.
آدمکشهای مزدور در سطح خرده فروشی، همان کاری را انجام میدهند که ژنرالها در ســطح عمدهفروشــی، میکنند؛ درحالیکه جنایاتشان به عنوان افتخار نیز ثبت میشود.
بورس بازان با کمک رایانه، تکنیکی را به خدمت میگیرند و کلانکلان به جیب میزنند که جیببرهای به کمین نشسته در گوشه خیابان، همان تکنیک، ولی سطح پائینش را استفاده میکنند.
رذلترین متجاوزان به طبیعت و حقوق بشر، هیچگاه به زندان نمیروند، آنها خود«کلیددار» زندانها هستند. کشورهایی پاسدار صلح جهانیاند که بیشترین سلاحهای مرگبار را میسازنند و میفروشند.
بیشــترین درآمدهای ناشــی از موادمخذر را وزینترین و معتبرترین بانکها پولشویی میکنند و عمده پولهای دزدی را، آنها پناه میدهند.
موفقترین صنایــع، آلودهکنندهترین کارخانجاتند؛ درحالیکه عملیات«نجات محیط زیســت» با تلاش درخشان همان شرکتهایی صورت میگیرد که از نابودی آن سود میبرند.
کسانی که بیشترین آدمها را در کوتاهترین زمان میکشند، با تشویق، جایزه«مصونیت» میگیرند؛ مانند کسانی که طبیعت را با کمترین هزینه، بیشتر نابود میکنند.(1)
*آمریکا، همان جهان است و جهان همان آمریکاست؟
اگر جهان، همان آمریکا باشــد، پس بسیار منطقی است که به این نتیجه برسیم که خواســتها و علایق ایالات متحده باید خواست کل جهان باشــد و همه کسانی که علیه منافع ایالات متحده یا فرهنگ آمریکایی، فعالیت میکنند و با آن مخالفت میورزند، در واقع مخالفان رفاه و امنیت جهانی هســتند. باید با آنها به شدت برخورد کرد و هر چه سریعتر و شدیدتر، باید عدالت را درباره آنها به اجرا درآورد.
این امر بهترین دلیل برای دخالتهای نظامی ایالات متحده در هر نقطه از جهان در طول یک صد ســال اخیر است. برای نمونه ایالات متحده در بســیاری و شاید هم بتوان گفت در همه کشورهای آمریکای لاتین به نحوی مداخله نظامی یا اقدامات مخفیانه براندازانه و آشــوبگرانه علیه حکومت کرده است، مانند: برزیل، بولیوی، کلمبیا، کوبا، دومینیکن، اکوادور، الســاوادور، گواتمالا، هائیتی، هندوراس، جامائیکا، مکزیک، پاناما، پرو و اروگوئه.
ظاهر این مداخلات در دفاع از «دموکراســی»، «حقوق بشر» و «آزادی» صورت گرفته است اما در حقیقت، بازارهای امن و مناسبی برای کالاهای آمریکایی به وجود آورده. آمریکا با مداخله در این کشورها، عملا از کســانی که مخالف دموکراسی، حق رأی آزاد، و آزادی شناخته شده بودند، حمایت کرد و آنها را به قدرت رساند و کسانی که بهای «امنیت» دلخواه آمریکا را پرداختند، انسانهای بیگناه و ضعیفی هستند که قتل عام، شکنجه و ورشکسته شدند و فقر و وابستگی دائمی در سرنوشتشان حک شد.(2)
* دولت یاغی
«ویلیام بلام» در کتاب «دولت یاغی» چاپ 2001، مینویسد: «در فاصله زمانی 1984- 1987، 150 مورد یافت میشــود که ایالات متحده به قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل»، نه گفته است. ایالات متحده، برای دهههای مختلف از پرداختن هزینههای موظف خود به سازمان ملل و بدهیهای معوقه، خودداری کرده اســت. آمریکا، یکی از دو کشوری است ـ دیگری، عراق است ـ که از سال 1989 که کنوانسیون حمایت از کودکان در سازمان ملل به تصویب رسید، تاکنون به آن ملحق نشده است. از تصویب معاهده جمعآوری مینهای زمینی خودداری کرده و همواره «کنوانسیون منع شکنجه» را نقض کرده است.
ایالات متحده، سازمان اطلاعات و امنیت کشور ایران (ساواک) را پدید آورد و نیروهای آن را تعلیم داد؛ سرویسـی منفور و مخوف که از رژیم شــاه ایران در برابر مخالفانش با قساوت پشــتیبانی میکرد. هم چنین سرویسهای جاسوسی اطلاعاتی بســیاری را در کشورهای دیگر به وجود آورد، شیوههای شکنجه و نیروهای آن را آموزش داد و ابزارهای مخصوص شــکنجه را در اختیار آن کشورها قرار داد. صرفا برای مثال میتوان به بولیوی، اروگوئه، برزیل و اسرائیل اشاره کرد.
آمریکا در 1982 و 1983 تنها کشوری بود که علیه کنوانسیون الحاق آموزش، کار، بهداشت، تغذیه مناسب و توسعه ملی در زمره حقوق بشر، مخالفت و آن را وتو کرد.(3)
*زیادهطلبی امپراتوری
3300 پایگاه نظامی، ناوگانهای مجهز به پرتاب موشک و هواپیماهای مخصوص پرتاب بمبهستهای، برای حفظ فرمانروایی امپریالیزمی است که با 6 % جمعیت بر 60 % منافع تولیدی ســیاره ما دست انداخته است. جنبه تجاوزکارانه این امپراتوری، هر ساعت 16 میلیون و هر سال 140 میلیارد دلار هزینه برمیدارد.
این هزینه گزاف که به بودجه همه کشــورها تحمیل میشود، تکامل سطح زندگی ملل جهان را به عقب انداخته، رشد مبادلات بینالمللی را کندتر ســاخته و خصوصا درآمد ملی مردم آسیا و آمریکای لاتین را به طرزی خرد کننده بلعیده است.
با هزینه تهیه نقشههای یک موشک که بالغ بر 13 میلیون دلار است، میتوان هر ســاله 70 هزار تن کود شیمیایی تهیه کرد. علاوه بر آن هزینه ساخت یک موشک دو طبقه، برابر هزینه ساخت چهار دانشگاه است.
بودجه پرسـنل وزارت دفاع ایالات متحده ـ به استثناء برنامه تحقیقاتی فضایی ـ به تنهایی در ســال 1962، بالغ بر 12 میلیارد دلار بوده اســت. یعنی در آن سال، 63 سنت از هر دلار خزانه آمریکا، برای مسایل نظامی اختصاص داده شده است. از این مبلغ، 6 سنت برای خدمات، 18 سنت برای وامها و مابقی در راه مسائل جنگ سرد و یا آمادگی برای ایجاد یک جنگ جدید مصرف گردیده است.
زندگی حداقل 25 میلیون نفر از این کشور، مستقیما با نوسانات مسائل نظامی مربوط گشـته است. در ایالات ساندیاگو و کالیفرنیا، 82% و در ویچیتا و کانزاس، 72% کل نیروی کار صنایع به صنایع موشکسازی تعلق دارد. بدین ترتیب حدود 50% از مردم، درآمد خود را توسط امور نظامی یا امور وابسته به آن تحصیل میکنند. این یعنی اقتصادی مبتنی بر میلیتاریسم یا «اقتصاد جنگ».(4)
انتهای پیام/