۱۳ آبان؛ روزی برای اتحاد
خبرگزاری تسنیم: موضوع آمریکا،غرب یا انرژی هستهای اگر به موضوع جنگ داخلی بین احزاب سیاسی ایران تبدیل شود تنها جمهوری خواهان و رژیم صهیونیستی را خوشنود میکند.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، مذاکره جمهوری اسلامی با ایالات متحده و غرب به موازات روی کار آمدن دولت یازدهم به ریاست حسن روحانی به سوژه بحثهای سیاسی داخلی ایران تبدیل شده است. گروهی با ولع خواهان مذاکره و تفاهم تهران با کاخ سفید هستند و گروهی دیگر با تندترین تعابیر به موضوع حمله میکنند. همین تفاوت دیدگاه سبب حساسیت ویژه امروز،13 آبان شده است.در چنین روزی در سال1358 در میان شور و شعف انقلابی مردم ایران اسلامی دانشجویان پیرو خط امام عزم جزم کردند برای اعلان جنگ رسمی به استکبار جهانی، ابتدا نام سفارت اتحادیه جماهیر شوروی در تهران به عنوان هدف مطرح شد اما در نهایت این سفارت ایالات متحده در خیابان تخت جمشید آن روزها به تسخیر انقلابیون جوان ایرانی درآمد و سپس اسناد بیشماری از اقدامات جاسوسی و مخرب آمریکاییها در تهران فاش گردید. اتفاقی که در صورت تصرف سفارت روسیه در تهران همانند آن حادث میشد.
انقلاب اسلامی ایران که در بهمن ماه1357 به پیروزی رسیده بود در اصل شورش مستضعفین بود بر استکبار جهانی و نمود آن را در شعار دیپلماتیک «نه شرقی، نه غربی» میتوان دید. تعابیر و لفظهای دو بلوک شرق و غرب متفاوت بود اما هر دو در اصل منافع استعمارگران کاخ سفید و کرمیلن را دنبال میکردند. پس از ماجرای تصرف لانه جاسوسی،شهید بهشتی مسوول مذاکره شد، وی در مصاحبهای با اشپیگل در اعلام نظری صریح گفت موضوع گروگانهای آمریکایی تنها توسط نمایندگان مردم باید مشخص شود. وی در واکنش به حمله احتمالی آمریکا صریحا گفت که برای هر سربازآمریکایی در ایران یک قبر وجود خواهد داشت. آمریکاییها به هر دری زدند قفلی گشوده نشد تا آن که ماجرای طبس پیش آمد و نیرویهای ویژه این کشور در میان توفان شن به زمین خوردند. آنها پس از ماجرای طبس دانستند که ایران اسلامی کشوری نیست که به راحتی بتوان آن را تسخیر کرد.
ماجرای طبس درس عبرت تنها برای آمریکاییها نبود،برای کرملین و دولتهای تابعه آنها نیز محرز شد که سرزمین پارس دیگر مستعمره آنها نیست و قانون کاپیتولاسیون دیگر ملغی شده است؛ آنها دست در دست هم 8 سال جنگ با دیکتاتوری صدامحسین را به ایرانیها تحمیل کردند. در روزهایی که انواع تحریمهای خصمانه علیه رزمندگان اعمال میشد، برای سربازان مهاجم بعثی از انواع تنقلات گرفته تا سلاحهای مدرن کشتار جمعی و ادوات نظامی مهیا میشد. در جنگ تحمیلی تنها تفاوت میان روسها و آمریکاییها در این بود که روسها نامحسوستر حضور داشتند و آمریکاییها در جنگ دخالت مستقیم داشتند.
ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران، غرق شدن ناوچه پیکان و آنچه اخیرا افشا شده همکاری اطلاعاتی با عراق نمونههایی دردناک از دخالت کاخ سفید علیه ملّت ایران است.اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران در حدود یک قرن گذشته از زمان کودتای 28 مرداد تا امروز، موضوعی نیست که با یک لبخند یا ژست دوستی مقامات کاخ سفید پاک شود. ایرانیان ملتی صلح طلب هستند اما کارنامه اعمال آمریکاییها نمره قابل قبولی نیست. کاخ سفید باید دل تهران را به دست آورد یا آن که ماجرای طبس را دوباره تجربه کند. جای تاسف دارد که روسها و چینیها هم در نگاه مردم ایران جایگاه مناسبی ندارند. اگرچه دوستان کرملین در تهران منکر موضوع میشوند اما کشتار مردم تبریز،به توپ بسته شدن مجلس و حرم امام رضا(ع) نمونهای از اعمال نادرست روسها ظرف 2قرن گذشته علیه مردم ایران است. روسها و چینیها که به صورت نامحسوس غرب را با گرفتن امتیازات پشت پرده همراهی کردهاند و در میان دعوای ایران و آمریکا منافع کلانی به جیب زده اند.
نیروگاه بوشهر علیرغم هزینههای سرسامآوری که روسیه تحمیل کرده در نهایت تا کنون با پشت کار دانشمندان ایرانی به نتیجه رسیده است، رژیم دریایی خزر همچنان نامعلوم است. چینیها ظرف 8سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد هرچه خواستند کالای نامرغوب را تحت عنوان مبادله تهاتری نفت و کالا به ایران تحمیل کردند. مبلغ 22میلیارد یورو بدهی آنها به تهران هم در نوبه خود موضوع منحصر به فردی است؛تعطیلی صنایع داخلی در رقابت نابرابر با دامپینگ چشم بادامیها تراژدی بیکاری را تشدید کرده است. موضوع لوازم پزشکی آلوده چینی موضوعی نیست که با برخورد امنیتی بتوان بر آن سرپوش نهاد؛ وخامت اوضاع در حدی است که هندیها برنجهای آلوده به آرسنیک خود را به خورد ایرانیها داده اند.آیا اینها در کنار هم کمتر از اعمال خصمانه آمریکا علیه ملت ایران اسلامی است؟
روز 13 آبان منحصر به آمریکا نیست؛ روزی است برای یادآوری صف بندی ملّت ایران در مقابل استعمارگران شرق و غربی که چشم طمع به سرزمین پارس دوختهاند. این روزها کاخ سفید علیرغم فضاسازیهای جنگطلبان محافظه کار آمریکایی ظرف چند ماه گذشته به صورت خیلی ظریف تغییر موضع داده است که در نوبه خود قابل تامل است. زمانی که هرلحظه احتمال وقوع حمله به سوریه براساس سناریوی مخالفین بشاراسد میرفت این قدرت نظامی ایران به همراه دیپلماسی ظریف دولت روحانی بود که فیتیله جنگ بزرگ خاورمیانه را پایین کشید.موضوع جالب در مورد سوریه اینجاست که فشارهای دولت اوباما به رژیم صهیونیستی باعث دلخوری و اختلاف میان واشنگتن و تل آویو شده است. پس لرزههای این تغییر استراتژی آمریکا بر ترکها که آتش بیار جنگ سوریه بوده به نوعی با رویکرد جدید تعامل با ایران و لغو آزادی عملکرد سرویسهای اطلاعاتی سعودی و تردد جنگجویان سلفی،پا پس کشیده است.
دموکراتهای حاکم بر کاخ سفید به دلیل بحران اقتصادی و جدال سهمگین با جمهوریخواهان و مهلکتر از آن به دلیل افشاگریهای اسنودن از میلیاردها شنود و جاسوسی از زندگی خصوص مردم کشورهای مختلف به عنوان یک تهدید علیه زندگی شهروندان جامعه جهانی که خود را محق به هرکاری میداند در مقابل جمهوری اسلامی به نوعی در مقام ضعف قرار گرفته است. ادبیات جنگطلبانه برخی جمهوریخواهان هم بر ابعاد حقانیت موضع جمهوری اسلامی ایران میافزاید،پس ادبیات تهاجمی تنها به سیاست مظلوم نمایی کذایی اسراییل و تخریب وجهه ایران اسلامی منتهی میشود. روز13 آبان همانند روز 22بهمن باید سمبل اتحاد و یکپارچگی زیر پرچم جمهوری اسلامی باشد اما این روز متاسفانه به میدان قدرت نمایی طیفهای سیاسی تبدیل شده است. تفاوت دیدگاه درباره یک موضوع کلان همانند مذاکره با آمریکا، رخدادی طبیعی در مردمسالاری دینی جمهوری اسلامی تلقی میشود ولی موج تخریب و اتهامزنیها موضوعی پسندیده نیست.
حملات بیمهابا به دستگاه دیپلماسی یا نصب پوستر علیه سربازان دیپلماتیک در میدان مذاکرات سرنوشت ساز مذاکره با 1+5 که هر نقطه و حرفی میتواند تاثیر گذار باشد،رویدادی نامطلوب است که بوی منفعتطلبیهای حزبی را در دل دارد. بنا به گفته صریح مقام معظم رهبری«شایسته نیست کسی اعضای تیم مذاکرهکننده را سازشکار بنامد. اینها فرزندان این انقلاب هستند و مسوولیت دشواری را بر عهده دارند.»موضوع آمریکا،غرب یا انرژی هستهای اگر به موضوع جنگ داخلی بین احزاب سیاسی ایران تبدیل شود تنها جمهوری خواهان و رژیم صهیونیستی را خوشنود میکند. همان قدر که صف آرایی جنگی مورد انتقاد است شیفتگی برای مذاکره با آمریکا نیز مورد نکوهش است. دیپلماسی موضوعی نیست که بتوان به صورت صفر و یک با آن برخورد کرد و باید با نرمش قهرمانانه به پیش رفت. البته که بنا به گفته مقام معظم رهبری نباید به صورت افراطی به مذاکرات خوش بین بود اما وجود این مذاکرات برای مقبولیت جامعه جهانی لازم و ضروری است.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.