«نفس»؛تنها توجیه‌گر قمه‌زنی علنی/وقتی سر بچه شیعه می‌برند، چطور سیاسی نباشیم/محبت آقا در دلم ۱۰۰ برابر شده


خبرگزاری تسنیم: نریمان پناهی از هیئتی‌های با سابقه تهران است. مجالس سینه‌زنی و شور او معروف است. او می‌گوید از وقتی با آقا ملاقات کردم، محبت ایشان در دلم ۱۰۰ برابر شده است. او معتقد است پشت تریبون هیئت، نباید شأن سیدالشهدا(ع) پایین بیاید.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نریمان پناهی، از ذاکران نام‌آشنای اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در تهران است. در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشوده و به گفته خودش روضه‌خوانی را از خردسالی آغاز کرده و خدمتگزاری اهل بیت(ع) را ارث رسیده از اجدادش می‌خواند. او که آغاز فعالیت روضه‌خوانی‌اش را متعلق به زحمات معلم دوران کودکی‌اش می‌داند از «حمید رفیعیان» نام‌ می‌برد. کسی که برگزار کننده کلاس قرآن، حدیث، اخلاق و حتی تئاتر و سرود برای بچه‌ها بود. دوران جنگ، مداحی نریمان پناهی را با دوره‌ای جدید رو به رو می‌کند و هیئت‌های بعد از جنگ او را به‌گونه‌ای وارد عرصه حرفه‌ای مدیحه‌خوانی کرده است.

نریمان پناهی در فضای صمیمی  به دور از تعارفات و تشریفات رسانه‌ای، از خاطرات کودکی، جوانی‌ و ایام رزمندگی‌اش می‌گوید. از پیرغلامان و اساتید عرصه مدیحه‌خوانی که تأثیرات عمیقی بر فضای جبهه وارد می‌کند. از اصول و آداب ذاکری و نوکری، از شأن و جایگاه والای دستگاه امام حسین(ع)، از شعر فاخر در نوحه‌خوانی، احکام و آداب و اسرار مجلس امام حسین(ع)، مقام روضه و گریه و... . متن این گفت‌وگو به شرح ذیل منتشر می‌شود:

*تسنیم: درمورد روز اولی که وارد دستگاه امام حسین(ع) شدید؛ و اساتیدی که در خدمت‌شان بودید، برایمان بگویید.

ریشه روضه‌خوانی ما از اجداد ما به ما رسیده است، سلسه‌مراتب از پدر بزرگ من طی شده است. مادر من هم جلسه‌ای و روضه‌خوان بود. من این کار را از سن خردسالی به یاد داشتم و از بعد نوجوانی شروع کردم. حمید رفیعیان معلم ما بود که بعدا هم شهید شد. او برای ما کلاس قرآن، حدیث، روایت و اخلاق برگزار می‌کرد. در کنارش تئاتر و سرود هم برای ما می‌گذاشت. بعد از چند سال که گذشت؛ جنگ آغاز شد بعد از کلاس قرآن به جبهه اعزام شدیم. شروع مداحی ما هم با شروع جنگ مقارن شد. قبل از روضه‌خوانی قاری بودم و علاقه بسیاری داشتم و شروع روضه‌خوانی من با قرآن‌خوانی همراه شد.

مادرم جلسه‌ای و روضه‌خوان بود/قبل از روضه‌خوانی قاری بودم

اولین هیئتی که ما رفتیم هیئت حسین جان(ع) بود و اولین کسی که مرا به هیئت برد حمید رفیعیان بود. از آنجا دیگر خواندن تدریجی من شروع شد. به مرور زمان بزرگواران دیگر مثل حاج ماشالله عابدی که بزرگ و معلم ما هستند ما را آموزش دادند. همه پیرغلامان سیدالشهدا معلمان ما هستند. خدا حفظ کند حاج منصور را. ایشان بزرگ ماست.

*تسنیم: اولین روضه‌خوانی‌تان کجا بود؟ چه خاطره‌ای از آن دارید؟

اولین خواندن من اوایل جنگ بود که به پادگان آموزشی رفته بودیم. هر بار که به منطقه اعزام می‌شدیم، در اتوبوس، در حسینیه و یا در پادگان می‌خواندیم که هرروز مراسمی برگزار می‌شد و من می‌توانستم در آن بخوانم. چون در گروهان و گردان‌های جبهه خوانده بودم وقتی در تهران هئیت زدیم در هیئت خودمان هم توانستم بخوانم. اوایلی که کار را شروع کرده بودیم به خاطر احترام بزرگان، چند سالی نمی‌خواندم. اخلاق‌مان اینطور بود که معتقد بودیم بزرگترمان باید اول بخواند. خواندن را زود شروع نکردیم. در مقابل معلم‌مان نمی‌خواندیم مگر اینکه به ما اصرار می‌کردند.

*تسنیم:‌ افرادی همچون حاج منصور، حاج سعید حدادیان و... هم همچون شما در زمان جنگ به گونه‌ای دیگر بر سر زبان‌ها افتادند. مداحی‌های جنگ رنگ و بوی دیگری به جنگ می‌داد.

زمان جنگ، حاج منصور خیلی تاثیرگذار بود، هنوز هم هست. زمان جنگ خیلی از بچه‌ها با صدای حاج منصور به منطقه می‌رفتند. بچه‌ها برخی شعرهایی را که حاج منصور می‌خواند پشت پیراهن‌شان می‌نوشتند، با همان یکی دو بیت به منطقه می‌رفتند و شهید می‌شدند یعنی انقدر این اشعار تاثیرگذار بود. یک بیت شعر با دل بچه‌ها چنین کاری را می‌کرد. نه فقط حاج منصور مثلا صدای افرادی چون آهنگران اثرات بسیاری داشت.

*تسنیم: در برخی هیئات از ذکر و نام شهدا چیزی دیده نمی‌شود و این مسائل را در اشعار و مجلس خود ورود نمی‌دهند، نظر شما چیست؟

این افراد شهدا را ندیده‌اند. با آن‌ها نبوده‌اند، وقتی شهید را ندیده و با آن نشست و برخاست نداشته‌اند چطور می‌خواهند آن را درک کنند؟ شهدا را لمس نکرده‌اند، با آن‌ها برخورد و شناختی نداشته‌اند، الان با وضعیت فعلی که در جامعه می‌بینیم جوان‌ها، صدای خوب را دوست دارند و در جهت سلیقه‌شان به دنبال هر صدایی می‌روند و اگر بزرگتر نداشته باشند به انحراف کشیده می‌شود. اما شهدا و جوانان آن زمان، اینطور نبودند وضعیت را می‌سنجدیدند؛ اخلاق، مرام و شیوه زندگی‌شان را نگاه می‌کردید بوی اهل بیت(ع)، امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) می‌داد. چه در اجتماع چه در خانه‌شان اهل بیتی بودند.

هیئت هم بزرگ‌تر نداشته باشد به انحراف می‌رود

جوانان امروز دنبال این موارد نمی‌روند برای چه امام خمینی(ره) می‌گفتند وصیت‌نامه شهدا را بخوانید؟ در زمانه فعلی دشمن دارد با قدرت بسیار، کار می‌کند. می‌خواهد جوانان را از مسیر اهل بیت(ع) دور بیندازد، خواندن‌های جوانان الان، با خواندن‌ها و روضه‌های سنتی، رسمی و اصیل فاصله بسیار دارد. شهدا کجا اینطور بودند؟ برخی مداحان می‌گویند روش‌های ما جوان پسند است با چه چیز می‌خواهند جوانان ما را جذب کنند؟ با ریتم‌ها و صداهای آن طرف آب؟ زمانی که شهدا بودند این خبرها اصلا نبود. روضه‌ها سنتی و رسمی بود. خیلی از شعرها سال‌ها خوانده شده بود اما باز همان‌ها را می‌خواندند، با همان گریه می‌کردند و با همان در جبهه شهید می‌شدند.

*تسنیم: وقتی وصیت‌نامه‌ها شهدا خوانده می‌شود می‌گویند این‌ها حتی کم‌سن و سال‌هایشان از بلوغ فکری بالایی برخوردار بودند؛ خب این شهدا ارتباطی خوبی با اهل‌بیت(ع) داشتند. حدیث داریم که گریه بر امام حسین(ع) عقل را کامل می‌کند. نظر شما در این مورد این مطلب چیست؟

همه این‌ها به اخلاق برمی‌گردد، سخت هم هست. شهدای ما اما موفق بودند. حلال و حرام‌شان را رعایت می‌کردند، من به جایگاه آن‌ها نرسیده‌ام اما حق دارم از آن‌ها بگویم. درست است از آن‌ها عقب مانده‌ام اما می‌توانم خوبی‌شان را بگویم. شهدا تقوا داشتند. بچه‌هایی که موفق شدند تا به درجه شهادت برسند تقوا کمک‌شان کرد، همه امور مباح، مکروه، مستحب و ... را رعایت می‌کردند. نکته‌بین بودند کارها را می‌سنجیدند. اما در زمانه الان کمتر کسی به شیوه این شهدا زندگی می‌کند. در منطقه برای شهدا مهم نبود که حتما در جمع بیایند و گریه و سینه‌زنی کنند گاهی در بیابان‌ها قبر می‌کندند رویش را می‌پوشاندند و کسی هم نمی‌فهمید. با اینکه این رزمندگان در شهر نبودند و در جبهه شاید این رفتار خیلی لازم نباشد هم ولی اینطور رفتار می‌کردند و در قبر قرآن می‌خواندند. خدا توفیق این کارها را به راحتی به کسی نمی‌دهد باید هم این افراد شهید می‌شدند. در شیوه‌های زندگی کردن نمونه بودند، صبح بلند می‌شدیم و می‌دیدیم لباس‌ها شسته شده و آخر هم متوجه نمی‌شدیم چه کسی آن‌ها را شسته است. جوانان امروز ما چرا الگو نمی‌گیرند؟ الان نوع لباس‌ها در جامعه، از نظر شرعی اگر بخواهی حساب کنی، می‌بینی بعضی‌هایشان درست نیست.

در روضه‌خواندن هم همینطور است، می‌گویند باید جوان پسند باشد، اما به چه قیمت باید جوان پسند باشد؟ این خواندن‌ها جوان‌های ما را به کجا می‌رساند؟ آیا تاثیر مثبتی می‌گذارد؟ به امام حسین(ع) نزدیک می‌شویم؟ ولی شهدای ما طوری بودند که بعد از مراسم از خودشان حساب می‌کشیدند که مثلا چرا امشب در این مراسم کمتر از شب‌های قبل اشک ریختیم.

محرم ملک‌زاری هم‌رزم ام بود که شهید شد؛ دفترچه‌ای داشت و روزمره‌اش را در آن می‌نوشت اما کارهایی مثل نماز شب را در آن نمی‌آورد. می‌نوشت صبحگاه رفتیم و بعد از آن این کارها را انجام دادیم. حساب و کتاب داشت برای خودش. در علمیات کربلای پنج و در شلمچه شهید شد. حمید رفیعیان هم که معلم قرآن ما بود به همین نحو بود. شب‌ها که می‌خواست به روضه برود جلسه‌ای می‌گذاشت و می‌گفت امشب چند منبر هست به نظر شما کدام را برویم؟ بعد از صحبت‌هایی که می‌کرد آمار می‌گرفت که به کدام هیئت برود. هیئت‌هایی را که نام می‌برد همه سرشناس بودند مثل هیئت شیخ حسین انصاریان؛ هیئت حاج رضا سراج و... برنامه داشت. اغلب معلم‌ها اینگونه بودند. ما جرات نداشتیم خودسرانه کاری انجام دهیم. اجازه می‌گرفتیم، صحبت می‌کردیم و با مشورت به ما راهکار معرفی می‌کرد. حتی در هیئت رفتن هم تحقیق می‌کردیم و کمک می‌گرفتیم.

اگر کار برای سید‌الشهدا و ترویج دین است، چرا شعر ضعیف می‌خوانند؟/برخی اشعار مقام امام را در نظر مستمع پایین می‌آورد

*تسنیم: مداحان هم در گذشته و هم الان به این توجه دارند که شعر معرفت‌افزا باشد؛ ساحت اهل بیت(ع) را در نظر بگیرند و بینش فرد را در رابطه با آن ولو به سهم خود افزایش دهند. اما الان برخی  به شعر توجه زیادی ندارند. رهبر معظم انقلاب توصیه‌ای دارند با این مضمون که شعر آئینی ضعیف و متوسط را پیش خودش نگه دارید و فقط شعر قوی را رسانه‌ای کنید. اما بریخ عملکردها با حرف رهبری تناقض دارد. نظر شما در این زمینه چیست؟

عده‌ای متاسفانه گوش نمی‌دهند و رعایت نمی‌کنند. نه حرف مقام معظم رهبری را گوش می‌دهند و نه حرف بزرگان را. من هم به اندازه خودم تذکر زیادی می‌دهم چون وظیفه ما است. ما اشعار قوی زیاد داریم چرا در این صورت باید شعر ضعیف و سبک‌های جلف خوانده شود. وقتی شعر خوب هست چرا کسی استفاده نکند؟ مگر برای سیدالشهدا(ع) و ترویج دین نیست؟ این مورد انقدر مهم است که همه باید توجه کنیم. شاعران قوی زیادی داریم. اما یک‌سری هستند که دارند درجا می‌زنند. بالا نمی‌روند. چرا باید مقام امام حسین(ع) را پایین بیاوریم؟ چرا باید مقام بالای معصومین را پایین بیاوریم؟ وصف اهل بیت نباید طوری بیان شود که مقام‌شان افول کند. برخی اهل‌اش نیستند به آنجا نرسیده‌اند و در جا می‌زنند. چون نرسیده‌اند درک هم نمی‌کند.

خیلی‌ها مانند حاج آقا سازگار، که مقام معظم رهبری هم اشعار او را دوست دارند، حضور دارند.مؤید، حسان و... شاعران خوب و قوی و ماندگاری داریم. هیچ موقع ضعیف، شعر نگفته‌اند. چون معرفت‌شان بالا است. با این دید نمی‌توانند شعر پایینی بسرایند. الانی‌ها هنوز به این خوب شعر گفتن‌ها نرسیده‌اند و به بزرگتران خود رجوع نمی‌کنند. باید کمک بگیرند. نمی‌روند اما شعر را به استاد خود نشان دهند تا تصحیح شود. آن‌هایی که واقعا موفق هستند و قوی شعر می‌گویند، به اساتید بالاتر از خود نشان می‌دهند نظرشان را می‌پرسند و پیشرفت می‌کنند. اما این شاعران ضعیف نه تنها بزرگتر ندارند بلکه خود را بزرگتر نیز می‌دانند. اما به ما اینطور یاد نداده‌اند. باید در همه زمینه‌ها راهنمایی گرفت.

برخی نفسانی و به خاطر دل خود رفتار می‌کنند

*تسنیم: برخی معتقدند که رفتار یک بچه هیئتی‌ و بعضی اقداماتی که در برخی مراسم یا از جانب برخی افراد می‌شود. ضربه به دستگاه اهل‌بیت(ع) و موجب وهن دین است. مثلاً دیده می‌شود زنجیر به گردن و پاهای خود می‌اندازند. این مدل رفتار را سه جور تعبیر می‌کنند یکی اینکه خود این افراد می‌گویند مرتبه امام را بالا می‌بینیم و دوست داریم مثلاً سینه‌خیز برویم اما برخی دیگر ایراد به این ها می‌گیرند و در مقابل عده‌ای دیگر این کارها را تعمیم به فرهنگ تشیع و دستگاه اهل‌بیت(ع) می‌دهند و خرده به آن می‌گیرند.

ما هم الان این درد را داریم که برخی نفسانی عمل می‌کنند و از روی نفس کار انجام می‌دهند. الان در وضعیت فعلی چقدر مقام معظم رهبری و بزرگان سفارش کرده‌اند که به حدیث مراجعه کنید. رهبری در بیت فرمودند که بعضی آقایان در بعضی جلسات چیزهایی می‌گویند که باعث می‌شود خانواده‌‌ای و فرزندی جای دیگر، سرشان را ببرند. این حرف خیلی واضح است مگر اینکه خود را به بیراهه بزنیم و حرف بزرگ‌مان را گوش نکنیم و از ولی‌ زمان‌مان جلوتر برویم. مثلا در خیابان راه می‌روند و می‌گویند شهر و مملکت خودمان است حق داریم خیلی چیزها بگوییم و هر کاری دلشان می‌خواهد می‌کنند، خب ممکن است همانی بشود که شده و جایی براساس این کارها تصویرسازی کنند و سر کسی را به این اتهام خیلی راحت ببرند.

بزرگان آئین؛ گفته‌اند نیمی از دین ما تقیه است چرا؟ به خاطر اینکه شیعه، دین، خدا، حضرت زهرا و... بماند. زائرانی که به مدینه می‌روند اگر بخواهند سر و صدا کنند آیا می‌توانند باز هم به زیارت بروند؟ پس مجبورند سکوت کنند و قوانین آنجا را رعایت کنند. اگر اینطور نباشد سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. برخی این موارد را نمی‌بینند و جوانب را رعایت نمی‌کنند.

ما کربلا رفته بودیم همان اوایل که هنوز صدام هم بود.

*تسنیم: یادم هست فیلمش را دیدم که اطراف حرم و در بین‌الحرمین می‌چرخید و شما شعر می‌خوانید.

بله. مربوط به زمانی است که هنوز رفت و آمد به کربلا آسان نشده بود. یکی از زائران صدایش درآمد که ما کربلا آمده‌ایم که راحت عزاداری کنیم خودمان را بزنیم، سینه‌زنی کنیم. به او گفتم تند نرو. تو که الان داد می‌زنی آزادی ایران را نداری. اینجا هنوز دست صدامی‌ها است. اگر داد بزنی و برای سینه زدن عریان شوی همه را برمی‌گردانند. گفتم تو حاضری برای دل خودت برهنه شوی سینه بزنی تا دلت خالی شود؟ زائران دیگر و محروم شدن از زیارت برایت مهم نیست؟ این تقیه که می‌گویند اینجور مواقع است که باید رعایت شود. الان متاسفانه خیلی‌ها رعایت نمی‌کنند و فکر می‌کند کارشان هم درست است. این‌ها ضربه است و دشمن به دنبال همین سوژه‌ها است.

امام حسین(ع) از ما قمه‌زنی نمی‌خواهد/نفس؛ تنها توجیه گر قمه‌زنی در علن

باید مواظب دین‌مان که خون شهدا و عزیزترین افراد پایش ریخته شده است باشیم. پای همین پرچم حضرت زهرا و فرزند زهرا خون بسیاری ریخته شده است.

*تسنیم: موردی مثل قمه‌زنی چطور؟ رسانه‌های خاصی روی این مقوله تمرکز کرده‌اند، و با استنباد به این مورد می‌گویند شیعه خون‌ریز است. بعد در سوریه این همه آدم کشته می‌شود و فیلم‌ منتشر می‌کنند و به گردن شیعیان می‌اندازند؛ نظرتان در این مورد چیست؟

قمه‌زنی؛ بله. در کربلا هم اینکار را هنوز انجام می‌دانند با اینکه می‌دانند دارد فیلمبرداری می‌شود. در ایران هم همینطور. دنیا  نمی‌داند اینجا چه خبر است تصاویر را برمی‌دارد و می‌گویند اینها که دم از دین و خدا می‌زنند ببینند چگونه هستند! دیگر نمی‌شود این کارها را توجیه کرد. دشمن، خصومت دارد، غرض دارد اما ما که می‌دانیم و آگاه هستیم چرا باید این کارها را انجام بدهیم. حتما باید عشق را اینگونه بروز داد؟ خب مثلا کسی که دوست دارد این کار را کند برود توی خانه‌اش از شب عاشورا تا غروب توی صورت‌ش بزند، کسی هم نباشد جلودارش باشد. اگر راست می‌گوید در تنهایی خودشان جوری که کسی نفهمد این کار را بکند. اما قطعا دلش را ندارند. اما آیا امام حسین این را از ما می‌خواهد؟ باید فکر کرد. اهل بیت چه از ما می‌خواهند؟ جفا است اینگونه کارها. مثالی می‌زنم؛ برای مجلس چون ختم یکی از آشنایان یا اعضای خانواده‌مان بهترین برنامه‌ریزی را می‌کنیم بهترین لباس عزا را تن می‌کنیم. اما آیا برای مراسم عزاداری امام حسین هم اینطور رفتار می‌کنیم؟ آیا انصاف است در مقابل شهادت آن‌ها قیافه‌های ناجور برای خود درست کنیم؟ خلخال و زنجیر ببندیم؟ امام حسین و اهل بیت‌اش تکه تکه شدند؛ در این صورت درست است که عزادارانشان را با صدای سگ بشناسند؟ نتیجه کار اهل بیت این می‌شود؟ چطور می‌خواهیم این کارها را جواب دهیم؟ راه توجیهی برایشان وجود ندارد.

چون نمی‌توانیم خود را درست کنیم به جاده خاکی می‌زنیم. مثل کسی که نمی‌خواهد برود کار کند و خود را مشغول گدایی می‌کند. باید اخلاق‌ها را درست کرد. با این حرکات فرمایشات معصومین زیر سوال می‌رود. بعد توجیه هم می‌خواهند بکنند می‌گویند مثلا چرا فلان شاعر توی شعرش اسم سگ را آورده است. این ضعف ما است که از آن غافل شده‌ایم.

اسطوره‌های تشیع به دنبال شهرت خود نبودند؛ محبوب مهم است

اسطوره‌های تشیع هیچ وقت کاری نمی‌کردند که شهرت پیدا کنند. آن‌ها می‌خواستند محبوب‌شان مشهور شود اما جوانان الان فکر بنرهای تبلیغاتی هستند و دنبال اینکه نامی پیدا کنند. این رفتارها ضعف است ما الان با کل دنیا سر و کار داریم. با آبروی شیعه سر و کار داریم باید حواس‌مان جمع باشد چون داریم با این کارها شأن اهل بیت، دین و مذهب‌مان را معرفی می‌کنیم. نباید با اشعار ضعیف و خط‌های غیر اصیل سینه‌زنی کار را خراب کنیم.

پشت تریبون هیئت امام حسین؛ نباید شأن سیدالشهدا پایین بیاید

نوع سینه‌ زنی‌ها خراب شده است الانی‌ها می‌آیند مثلا می‌گویند فلانی را دعوت نکن همه‌اش از جبهه می‌خواند، مردم «امروزی» می‌خواهند. این رفتارها زیاد شده است وقتی مجالس‌شان را نگاه می‌کنی شبیه عزاداری نیست. شعرهای ضعیفی که با آهنگ‌های آن طرف آب خوانده می‌شود. تازه خواننده آن طرف آب، که نه دین دارد و نه حلال و حرام را رعایت می‌کند پیغام تشکر هم می‌فرستد. چطور می‌خواهیم تفسیر کنیم مداح مذهبی ما به جای به دست آوردن دل امام حسین دل خواننده خارج  از مرز را به دست آورده است. این درد بزرگی است. کسی که پشت تریبون هیئت می‌رود نباید شأن اهل بیت و مجلس امام حسین را پایین بیاورد.

ماجرایی درباره یکی از معصومین(ع) نقل شده  است که حضرت از کوچه عبور می‌کرده است صدای آواز و خواندن به گوش می‌رسد. حضرت از غلام دم در خانه می‌پرسند: صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟ می‌گویند آزاد است. حضرت پاسخ می‌دهند همان آزاد است چون اگر بنده بود این کار را نمی‌کرد. بعد از رفتن حضرت، ارباب از غلام جریان را می‌پرسد و وقتی از پاسخ مطلع می‌شود. به دنبال حضرت می‌دود و بعد از عذرخواهی می‌گوید شرمنده‌ام. من آزاد بودم اما حالا می‌خواهم بنده شوم.

مگر مجلس حضرت امام حسین آداب ندارد؟ که چه چیز بخوانیم و چه چیزهایی نخوانیم؟ عده‌ای اشتباه می‌کنند اما این را هم باید بدانیم که اشتباه برخی دلیل نیست که آن اشتباه به پای بزرگان این عرصه و دیگر هیئت‌ها هم نوشته شود.

*تسنیم: خیلی از زوار تصورشان این است که وقتی به کربلا می‌روند شور خاصی خواهند داشت اما وقتی به کربلا می رسند و به زیارت می‌روند بهت‌زده می‌شوند. برخی بیرون از حرم گریه می‌کنند اما درون حرم بهت زده می‌شوند، دلیل‌اش چیست؟

برای پاسخ به این سوال مثالی می‌زنم؛ وقتی خورشید در حال تابش است، به محیط احاطه دارد. اشیاء چه بخواهند چه نخواهند تحت انوار خورشید قرار می‌گیرند. همه افراد و ذرات عالم هستی فیض آفتاب را می‌گیرند.  به کربلا که می‌رویم در حقیقت به محضر امام می‌رویم. من مثال دنیایی خورشید را زدم. امام را نمی‌توان به صورت کامل درک کرد. گفته‌اند پرده می‌افکنند چون بنده طاقت نمی‌آورد. وقتی ما با امام معصوم حرف می‌زنیم امام از مقام عرشی به شکل انسان می‌شود تا ما بتوانیم در حد خودمان بفهمیم. هیچکس طاقت نمی‌آورد. خودشان می‌فرمایند چون بندگان را دوست داریم و طاقتشان کم است پرده می‌‌افکنیم. هر کس به قدر خود و طبق حالات خودش رفتار می‌کند بهت زدگی برای همین است. چون طاقت‌ش را نداریم. البته این قدرتی است که خداوند متعال به آنان داده است.

*تسنیم: درمورد تفسیر عرفانی «ما رایت الا جمیلا» بگویید. در منابر و مستندات متعدد شنیده می‌شود که از اول خلقت تا امروز برای پیامبران الهی روضه امام حسین(ع) خوانده شده است. این چه تفسیری است که حضرت زینب(س) بیان می‌کنند که از این زیباتر ندیده‌ام.

«ما رأیت الا جمیلا» را فقط اهل بیت(ع) می‌فهمند

روح ما، بزرگان و حتی اوصیاء پایین‌تر از مقام ائمه و اهل بیت است. اگر از این دیدگاه نگاه کنید جواب‌تان را می‌گیرید. این که در حدیث گفته می‌شود کائنات را خلق نکردم مگر به خاطر تو و تو را خلق نکردم مگر به خاطر علی(ع) و شما دو نفر را خلق نکردم مگر برای فاطمه(س). این به نوعی یعنی مقام همه چیز پایین‌تر از مقام آن‌ها است. آیا روح کوچک ما می‌تواند حقیقت امام را هضم کند؟ غیر ممکن است. دید امام با دید ما یکی نیست. خلقت و طینت معصومین با خلقت ما فرق می‌کند. اهل بیت را باید از حیث نورانیت نگاه کرد. «کلهم نور واحد». امام حسین چه کسی بود و خلقتش چگونه بود که اینگونه در دل عالمیان رخنه کرده است. شیعه، از باقیِ خلقت اهل بیت خلق شده‌اند.

هیچکس نمی‌تواند از «ما رأیت الا جمیلا» چیزی بگوید. چون فقط مقامی همچون مقام امامت می‌تواند سیدالشهدا را لمس و درک کند. چرا فقط معصوم باید امام را به خاک بسپارد و برایش نماز بخواند؟ چون هیچکس شأن امامت را ندارد. کسی نمی‌تواند جمله حضرت زینب را تفسیر کند. چون نمی‌دانیم ایشان چه دیده است. دیدها فرق می‌کند. «ما رایت الا جمیلا» را فقط اهل بیت می‌توانند بفهمند. معصومین به نوعی چشم خداوند هستند. برخی تفاسیری که تجلی توحید را دیده باشند و ... البته عموماً بیان می‌شود اما سطح معرفتش با آنچه حضرات معصومین(ع) تفسیر کنند تفاوت جدی دارد.

*تسنیم: وقتی این سطح از معارف از کربلا و دستگاه امام حسین(ع) قابل دریافت است چرا بعد از این همه سال هنوز معضل این را داریم که فلان شعر خوانده شود یا نشود؟ برخی دنبال مقتل جدید می‌گردند یا مقتل خلق می‌کنند.

نباید در جزئیات کار کرد. خلقت من این نیست که سر پول و مادیات گرفتار باشم. شیعه نباید دنبال این باشد که خود را گرفتار موارد دنیایی کند. شیعه باید کار خدایی کند. دریای بیکران اهل بیت(ع) انتها ندارد. آن وقت ما خودمان را درگیر چیزهای پیش پا افتاده می‌کنیم. در مجالس باید حواس‌مان جمع باشد حدیث روایت، مقتل و اشعار قوی و خوب خوانده شود اما این‌ها رها شده و می‌بینیم که چه چیزهایی دارد به جامعه تحویل داده می‌شود.

ما باید با مداحی‌ها، دین‌مان کامل‌تر شود و روی اخلاق و زندگی‌مان اثر بگذارد همچنین معرفت‌مان افزایش یابد. بزرگان ما اینطور بودند ما نباید در جا بزنیم. باید حساب و کتاب داشته باشیم اما الانی‌ها دنبال پوسته و ظاهر هستند. دنبال اینکه چه چیز مد است تا همان را بخوانند. اما زمان جنگ اینطور نبود صدای بزرگان اگر هم تکراری می‌شد اشک و عشق را به دنبال داشت. این نبود که دنبال صدای جدید باشند. روضه‌خوانان اصیل اینطور هستند و هرچه برای ما مانده است از بزرگان مانده است برخی روضه خوانان روضه را زیر سوال برده‌اند.

سیدالشهدا و کربلا 72 بطن دارند

روضه همه‌اش یک چیز است نباید بگوییم تکراری است. قرآن هم یکی است ولی هر بار تاثیر می‌گذارد مقتل و روضه هم یک چیز است مثل قرآن است هر بار یک تاثیری روی آدم می‌گذارد. سیدالشهدا و کربلا 72 بطن دارد. چه کسی می‌تواند بفهمد حقیقت 72 بطن یعنی چه؟ هر بار بخوانی یک جلوه‌ای از آن بروز می‌یابد. مداح وقتی می‌خواند مقام‌‌اش بالاتر می‌رود هرچه بیشتر بخواند آن مقام رشد کرده و بالاتر می‌رود انقدر پله‌ها را بالا می‌رود تا جایی که خودشان می‌گویند بس است، بیشتر از این بیایی می‌سوزی. ظرفیتت انقدر است. اما کسی که پایین می‌خواند چون ظرفیتی ندارد امام هم چیزی به او نمی‌دهد.

عاشق اهل بیت کاری نمی‌کند که شیعه سیلی بخورد/مداح و روضه‌خوانی که درکش پایین است هم قبول می‌کنند اما خودش بهره کمی می‌گیرد

امام حسین میان روضه‌خوانان‌اش حتی کسی را که درک‌ش پایین هست، هم، قبول می‌کند اما خود اوست که چیز کمی بهره می‌گیرد هر چقدر هم که عطا به او زیاد باشد. دنیا و انظار عموم دارد شیعه و مداحان را می‌بینند نباید بگذارند آبروی شیعه کم شود. پشت تریبون امام حسین و در خیمه هیئت باید امام را معرفی کنیم نه اینکه از این راه کاسبی کنیم و دنبال پول‌های کلان باشیم. دین ما اینگونه نیست. بعضی اصلا نمی‌آیند حساب کنند ببینند کارهایشان به ساحت امام لطمه می‌زند یا خیر. کسی که به حرف و سخن بزرگان، رهبر، و... گوش نکند کارهایش اشکال پیدا می‌کند. برخی به پدرشان هم احترام نمی‌گذارند چه برسد به ولایت. این‌ها کلام معصوم را کنار گذاشته‌اند بعد می‌آیند می‌گویند من عاشق خانم رقیه(س) هستم. این دروغ می‌شود که می‌گویند عاشق اهل بیت(ع) هستند. عاشق اهل بیت(ع) کاری نمی‌کند که شیعه سیلی بخورد.

*تسنیم: یک تصویر شما با مقام معظم رهبری معروف شده است. از ملاقات‌تان با ایشان بگویید.

من برای دیدار مقام معظم رهبری، به حضرت زهرا(س) توسل کردم

من قبل از اینکه این دیدار اتفاق بیفتد به حضرت زهرا(س) توسل کردم. با توسل به دیدار مقام معظم رهبری رفتم به ایشان گفتم. می‌خواهم فرزندت را بغل کنم و او هم مرا بغل کند. من حضرت آقا را خیلی دوست دارم. محبت‌ام نسبت به ایشان اخیراً 100 برابر شده است. غربت و تنهایی ایشان محبت‌‌شان را در دلم زیاد کرده است. چرا قدیم مثل الان بزرگان تاکید نمی‌کردند پشت رهبری را رها نکنید؟ چون جدیداً به نوع دیگری احساس شده است. باید پشت آقا باشیم. اعتقاد من این است. وقتی همه پیش رهبری رفته بودیم جمعیت می‌خواست آقا را ببوسند جمعیت زیادی جمع شده بودند و جای ایستادن نبود. من کناری بودم، به حضرت زهرا(س) گفتم اگر قسمت است من آقا را از نزدیک ببینم. یکهو راه باز شد و من راحت به آغوش حضرت آقا رفتم و عمدا مقابلشان زانو زدم وقتی دست‌شان را بوسیدم، ایشان مرا بغل کردند و داشتند برای من دعا می‌کردند و دست بر سرم می‌کشیدند. خواست خدا و توسل باعث شد که در آن جمعیت و فشار بتوانم ایشان را بغل کنم. قبل از اینکه من آقا را زیارت کنم خیلی از شب‌ها خواب ایشان را می‌دیدم. می‌دانم این‌ها حساب و کتاب دارد.

یکبار هم رهبر داشتند چفیه‌شان را می‌دادند به یک روحانی تا دست‌شان را دراز کردند من ایشان را بغل کردم. آقا قشنگ در آغوشم قرار گرفتند. بدنی لاغر داشتند. رهبر یک مملکت این مدلی زندگی کند. این در دنیا نادر است.قدر بدانیم.

*تسنیم: برخی می‌گویند هیئت و مجلس امام حسین(ع) را نباید سیاسی کرد، سیاست در هیئت راهی ندارد؛ شما چه نظری دارید؟

اطاعت از مقام معظم رهبری بر کوچک و بزرگ واجب است هرچه می‌گویند باید گوش کنیم. اما همه پیروی نمی‌کنند. من از رحمت سیدالشهدا گستاخ شده‌ام اما نباید اینطور باشد. نباید جوری باشد که هرچه دلم می‌خواهد بخوانم و هرکار که می‌خواهم انجام دهم. چیزهایی که مقام معظم رهبری می‌داند را ما نمی‌دانیم حرف‌ها را بی‌دلیل نمی‌گویند. آن وقت برخی می‌گویند روضه را سیاسی نکن. این‌ها اصلا نمی‌دانند سیاست چیست. مثل این می‌ماند که به سیدالشهدا می‌گفتند سیاسی‌اش نکن. مسلم خون به پا نکن. سیاسی‌‌اش نکن. بگذار زندگی‌مان را ادامه دهیم.

آنانی که لعن علنی می‌گویند همانانی هستند که می‌گویند روضه را سیاسی نکن

وقتی می‌گویی امام حسین(ع)، یعنی داری حرف سیاسی می‌زنی. مگر فقط روضه امام حسین(ع) را برای پول‌اش می‌خواهیم و می‌خوانیم. وقتی می‌گوییم امام حسین(ع) یعنی در ادامه باید جلوی دشمن بایستیم و از خانواده، ناموس، دین و ... دفاع کنیم. نمی‌شود بگوییم سیاسی‌اش نکنید. وارد جنگ نشوید. زندگی همه اهل بیت به جنگ گذشته است. نمی‌شود بگوییم در هیئت فقط باید اسم امام حسین(ع) را آورد و عزاداری کرد  و نباید سیاسی حرف زد.

دشمن نمی‌خواهد شیعه بماند و زندگی کند. آن وقت جامعه ما حواس خود را به ماهواره داده است. در روضه‌خوانی باید همه این‌ها گفته شود فقط سینه‌زنی کافی نیست. باید بدانیم در جهان با شیعه چطور برخورد می‌شود. آن وقت در  این شرایط عده‌ای می‌آیند می‌گویند سیاسی‌اش نکنید. به ما چه که گوشه جهان عده‌ای را می‌کشند. این به ما ربطی ندارد. ضربه‌ها را همین هیئت‌ها می‌زنند. این‌ها هستند که در علن، لعن می‌گویند و آن طرف‌تر بخاطر نادانی این‌ها شیعه‌کشی می‌شود. وقتی قیافه‌ها را مانند سگ درست می‌کنند زنجیر می‌اندازند شیعه در دنیا وحشی شناخته می‌شود. این کارها کار همین‌هاست. برخی فکر می‌کنند فقط باید عریان شوند و سینه بزنند باید در نظر بگیریم اگر عریان نشویم نمی‌شود سینه زد؟ اگر اینطور سینه‌زنی نشود امام حسین(ع) قبول نمی‌کند؟ من دیده‌ام برخی را که نه عریان می‌شده نه قمه می‌زده؛ اما در عملیات از جانش می‌زد. من با چنین کسی فاصله زیادی دارم. داوود طاهری برادر خوانده من بود. 16 ساله بود. تخریب‌چی بود به کسی امان نمی‌داد و خودش می‌رفت و سبک عزاداری‌اش هم اینطور بود. این کارها شوخی نیست. مین با کسی شوخی نداشت. شهدا جرأت‌ داشتند.

شهدا سرلوحه‌های ما و پرچم‌داران ما بودند. الگوی ما بودند چرا نباید در هیئت‌ها از شهدا بخوانیم؟ نمی‌شود اصلاً جور در نمی‌آید که از امام حسین(ع) بگوییم اما از شهدا نه. مثل این می‌ماند که بگوییم فقط خدا نه محمد(ص) نه علی(ع).

فیلم بخش‌هایی از این گفتگو را در زیر مشاهده می‌کنید:

 

 

 

 

 

انتهای پیام/