نان سوخته فرانسوی
خبرگزاری تسنیم: فرانسویها امروز راهی را میروند که ترکیه رفت و بازگشت؛ آنکارا که گمان میکرد به یک ابرقدرت دیپلماتیک تبدیل شده است بیمهابا به همه جا از جمله جنگ سوریه سرک کشید اما در نهایت کباب آنها سوخت.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، مصاف دیپلماتیک فرزندان انقلاب اسلامی ایران با جامعه جهانی به سوژه داغ رسانههای جهان تبدیل شده است. کشورهای مختلف با حساسیت مذاکرات تهران با غرب را در ژنو پیگیری میکنند. رویکرد ظریف و متفاوت دیپلماسی یازدهم همه معادلات در هم تنیده را به شکلی باور نکردنی تحت تاثیر خود قرار داده است.بسته پیشنهادی ایران در گام نخست طرف مذاکره کننده ایران را شوکه کرد و مقامات عالی رتبه آنها را بدون برنامه قبلی به ژنو کشاند. 72 ساعت چانه زنی فشرده وزیر امور خارجه ایران با غربیها شکافی عمیق در دیوار بلند تحریمهای خصمانه علیه ملّت ایران ایجاد و صف بندیهای جدیدی تعریف کرده است.
همان طور که قابل پیش بینی بود چین و روسیه با اکراه و تاخیرآمدند. آنها در میان بیم و امید به مذاکرات مینگرند. از یک سو این نگرانی در دل آنها وجود دارد که هرگونه تنش نظامی میان ایران و غرب میتواند به شعله ور شدن جنگی مهار نشدنی در خاورمیانه منتهی شود و شعلههای آتش دامن آنها را نیز بگیرد. از سوی دیگر این دو کشور که میراث دار بلوک شرق سابق هستند به ایران منزوی و تحریم شده از سوی جامعه جهانی علاقمند هستند تا بتوانند منافع اقتصادی و حتی سیاسی خود را به ایران اسلامی تحمیل کنند. روسیه و چین نشان دادهاند به عنوان معامله گرانی حرفه ای در مواقع حساس با قیمتی مناسب حاضر به فروش تهران هستند.
نماینده قاره سبز کاترین اشتون وغربیهای طرف مذاکره با ایران؛ بریتانیا، آلمان و در راس آنها آمریکا علی رغم اختلافات جدی با تهران تمام قد پای مذاکره آمدند. ایالات متحده برای برقراری رابطه با ایران با احتیاط و موضع گیریهای دوپهلو جلو آمده است ولی در نهان جان کری خود را به آب و آتش میزند تا به نمایندگی از کاخ سفید دل ایرانیها را به دست آورد.در جریان مذاکرات پرامید ژنو،این فرانسویها بودند که همه را بهت زده کردند. کت آبیها که خود را مهددموکراسی در جهان میدانند دست به دلالی دیپلماتیک برای اسراییل و اعراب زدند. غرب میتوانست با تهران به یک تفاهم تاریخی برسد اگر الیزه در راه صلح کارشکنی نمیکرد.
فرانسوااولاند که در داخل فرانسه با بحران شدید مالی و احتمال شکست در انتخابات آینده این کشور دست به گریبان است برای انحراف اذهان عمومی به سیاست خارجی تهاجمی روی آورده است. فرمانده کت آبیها در راستای احیای امپراطوری فرانسه توجه خود را معطوف به مستعمرات الیزه کرده است. او ابتدا برای مقابله با القاعده آفریقا فرمان حمله به قلب قاره سیاه را یکجانبه صادر کرد تا ظاهرا نشان داده باشد این کشور همچنان یک قدرت نظامی محسوب میشود. آنها در میان جنگ داخلی سوریه نیز رویای میدان داری حمله به بشار اسد را در سر میپروراندند؛ فرانسه همراه با سناریوی استفاده از بمبهای شیمیایی توسط دمشق آماده حمله به خاک مستعمره سابق خود شده بود. گفته شده زمانی که جنگندههای این کشور در آسمان دریای مدیترانه آماده حمله بودند؛ تماس تلفنی باراک اوباما از واشنگتن مانع از حمله شد. مشخص نیست در مکالمه کاخ سفید و کاخ الیزه چه گذشته اما آنچه محرز است به نوعی اولاند امروز در پی انتقام ماجرای سوریه است.
درهمین حال شایعاتی وجود دارد مبنی بر ورود شرکتهای اقتصادی و نفتی آمریکایی به ایران،اتفاقی که کار مطالعاتی آن از 3ماه پیش آغاز شده است،حال آن که غولهای اقتصادی فرانسه همچون پژو،سیترون،رنو به همراه مشاوران نفتی، ایران را مدتها پیش ترک کردهاند.فارغ از دلخوری شخصی رئیس جمهوری فرانسه، اقتصاد عامل مهمی در خباثت پاریس علیه تهران محسوب میشود. در روزهایی که اولاند میتوانست تغییر موضع آمریکا را همراهی کند ترجیح داد اعراب حاشیه خلیج فارس و اسراییل را همراهی کند.
فرانسویها امروز راهی را میروند که ترکیه رفت و بازگشت؛ آنکارا که گمان میکرد به یک ابرقدرت دیپلماتیک تبدیل شده است بی مهابا به همه جا از جمله جنگ سوریه سرک کشید اما در نهایت کباب آنها سوخت. حالا الیزه شروع به پخت نان فرانسوی برای دشمنان صلح در خاورمیانه کرده است،حال آن که نان آنها هنوز نپخته سوخته است و راه به جایی نخواهند برد. اعراب و در راس آنها عربستان از چرخش آمریکا به سمت ایران به خشم آمده اند؛فرانسه با کسب حمایت آنها قصد دارد قراردادهای نظامی کلان عملیاتی کند و در این راه حتی ناوگان دریایی خود را به خلیج فارس اعزام کند.
رد پذیرش کرسی شورای امنیت سازمان ملل از سوی ریاض موضوعی نیست که از کنار آن بتوان بی تفاوت گذشت. عربستان با اقدام خود به نوعی جامعه جهانی را به چالش کشید و حالا براساس خبرهای منتشره سعودیها قصد تحویل گرفتن موشکهای اتمی خود را از پاکستان دارند و در این میان فرانسویها نیز قصد همراهی شورش هستهای ریاض را دارند.عربستان که مهد القاعده محسوب میشود این روزها تبدیل به اطاق فرماندهی جنگجویان چند ملیتی سلفی شده است که در بلند مدت برنامه احیای جنگهای صلیبی و لشگرکشی به اروپا در سر میپرورانند تا «امارت بزرگ اسلامی» را از غرب چین تا ماورای آفریقا و از شمال تا قلب اروپا تاسیس کنند. این موضوع کابوسی است که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی اروپا و حتی آمریکا را یک لحظه آرام نمیگذارد.
از اعراب خشمگین تر ،اسراییلیها هستند؛کاخ سفید اگرچه در ظاهر و کلام به دلنگرانیهای تل آویو در سرزمین اشغالی بها میدهد اما در عمل همه مسائل از نگاه آنها بر وفق مراد تهران است. بنیامین نتانیاهو،مذاکرات ژنو را «معامله بزرگ» مینامد و باعصبانیت در مقابل رسانهها ظاهر شده و دیپلماسی ایران را «یک تفاهم بد، بد، بد» میخواند و ادامه میدهد «ایرانیها هیچ چیزی ندادند و همه چیز گرفتند، این یک تفاهم بد است». واژگانی که ردپای آن را در کلام وزیر امورخارجه فرانسه در جریان مذاکرات ژنو به خوبی میتوان مشاهده کرد.صدای لرزان نخست وزیر رژیم صهیونیستی شیرینی دیپلماسی ظریف تیم مذاکره کننده ایرانی را بیشتر میکند. نتانیاهو به قدری آشفته و متزلزل بود که با چهره ای پلشت در مقابل دوربینها ظاهر شد تا عمق فاجعه را به صورت ناخواسته فاش کرده باشد.
در این میان یک سوال مطرح میشود؛ چرا کابوس رژیم صهیونیستی در تهران توسط برخی رسانههای مکتوب و رسانه ملی منعکس نشد تا رسانه مساله داری همچون بی بی سی روایت گر موضوع شود.برخورد گزینشی با خبرها و تحلیلهای یکسویه، کارشکنیهای فرانسه را در جریان مذاکرات همراهی میکند. در جهان غرب دیپلماسی رسانه ای به مثابه یک بازیگراستراتژیک که موفقیت دیپلماتها راتضمین میکند،نگریسته میشود. آزادی بیان و تفسیرآزادانه مباحث موضوعی است که باید محترم شمرده شود اما سانسور و انعکاس هدفمند خبرها موضوعی است که اعتماد مخاطبین را نابود میکند و نگاه آنها را به سوی رسانههای خارج نشین سوق میدهد.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.