توافق با ایران، تنها راه ایجاد ثبات در افغانستان است
خبرگزاری تسنیم: کارشناس اندیشکده شورای آتلانتیک مدعی است که ایران میتواند نقش مثبتی در ایجاد ثبات در کشوری بازی کند که آمریکا طی چندین سال نتوانسته آن را مدیریت کند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده شورای آتلانتیک، کارشناس این اندیشکده معتقد است که پیشرفت در مذاکرات هستهای، انگیزه ایران را برای همکاری با برخی از فرماندهان ضد آمریکایی طالبان کاهش خواهد داد. وی همچنین مدعی است که ایران میتواند در مدیریت برخی مشکلات، از جمله کمبود آب، قاچاق مواد مخدر، شورشهای قبیلهای و کمبود انرژی، که منشأ بی ثباتی منطقهای هستند، نقش مثبتی ایفا کند.
بر اساس نظر کارشناسانی که روز جمعه در اندیشکده شورای آتلانتیک تشکیل جلسه دادند، توافق میان ایران، آمریکا و سایر اعضای ثابت شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان، به طور اساسی فضا را برای همکاری ایران در مسائل منطقهای، مخصوصاً خروج قریب الوقوع آمریکا و ناتو از افغانستان، بهبود میبخشد.
ایران به مدت چندین قرن، نقش مهمی در امور همسایه شرقی خود ایفا کرده است و این مسئله به زمانی باز میگردد که غرب افغانستان بخشی از امپراطوری ایران بود. یک دهه قبل، ایران برای سرنگون کردن طالبان با آمریکا همکاری کرد، اما اخیراً ایران با برخی از فرماندهان ضد آمریکایی طالبان هم دست شده است تا از آسیبهای حمله احتمالی آمریکا یا اسرائیل به برنامه هستهای خود جلوگیری کند. بارنت رابین، کارشناس افغانستان که مدیریت مرکز همکاری بین المللی را در دانشگاه نیویورک بر عهده دارد و اخیراً نیز از مقام مشاور ارشد برای نماینده ویژه افغانستان و پاکستان در وزارت امور خارجه آمریکا استعفا داد، میگوید: «حل بحران هستهای، انگیزه ایران را برای ادامه دادن به این رفتار ممانعتی تحلیل میبرد».
بارنت رابین در روز جمعه گفت: «اگر پیشرفت قابل توجهی در پرونده هستهای رخ دهد، فضایی برای انجام گفتگوها پیرامون افغانستان ایجاد خواهد شد». او در ادامه میگوید: «آمریکا و ایران منافع مشترک زیادی در افغانستان دارند، اما ایرانیها میخواهند مطمئن باشند که هرگونه حضور نظامی آمریکا پس از سال 2014، تهدیدی برای آنها نخواهد بود».
دولت اوباما همچنین میتواند نگرش به ثبات افغانستان را به وسیله همکاری با افغانستان، ایران و پاکستان برای حل ریشههای منطقهای بی ثباتی بهبود بخشد؛ از جمله منابع کمیاب آب و مدیریت ضعیف آنها، کمبود انرژی، شورشهای قبیلهای و قاچاق مواد مخدر.
بنابر گزارش جدیدی که در روز جمعه از طرف اندیشکده شورای آتلانتیک منتشر شد، یکی از مسائل کلیدی که بین ایران و افغانستان تفرقه میاندازد، عدم توافق بر سر رود هیرمند است. توافقی که در سال 1973 در خصوص تقسیم آب در استانهای قندهار، هیلمند و نیمروز در افغانستان و استان سیستان و بلوچستان در ایران، مطرح شد، هرگز مورد تأیید قرار نگرفته یا به طور کامل اجرا نشده است. دولت افغانستان بعضی اوقات با بستن دریچههای سد کجکی، دسترسی ایران را به آب این رودخانه قطع کرده است. در این میان، تغییرات آب و هوایی موجب تشدید خشکسالیهای بلند مدت شده است، که ساکنان سیستان و بلوچستان و دریاچه هامون را تهدید میکند؛ این دریاچه پناهگاه بزرگی برای طبیعت و حیات وحش در مرز ایران و افغانستان است. ایرانیها افغانستان را به استفاده از آبی که باید به سمت آنها سرازیر شود، برای آبیاری بوتههای خشخاش متهم میکنند، در حالیکه مقامات افغان نیز ادعا دارند که ایرانیها چاههای غیر قانونی زیادی در نزدیکی مرز ایران و افغانستان حفر کردهاند.
لائورا جین پالمر-ملونی و کیا یو. داکنفیلد، دو تن از پژوهشگران آمریکایی، پیشنهادی مبنی بر تشکیل کمیسیونی برای مدیریت مسائل مربوط به آب مطرح کردند که شامل نمایندگان ایران و افغانستان و نیز نمایندگان آمریکا، اروپا و آژانسهای توسعه سازمان ملل میشود. این کمیسیون به افغانستان کمک میکند تا جریان سالانه آب را از هیرمند به نحو بهتری مورد ارزیابی قرار داده و از سهم آب خود به صورت مداومتری استفاده کند. آنها در مقالهای که توسط اندیشکده شورای آتلانتیک نیز ذکر شده است، اعلام کردهاند که کنترل مناسب و با صلاحیت منابع آبی در سیستان میتواند همکاری نزدیکتری را با ایران برای ثبات و پیشرفت در افغانستان موجب شود و احتمالاً چهار چوبی را برای همکاری آمریکا با ایران ایجاد میکند.
آمریکا میتواند با تغییر رویکرد خود به دو مسئله دیگر به ثبات منطقهای کمک کند؛ یکی استفاده از بندر چابهار ایران و دیگری سرنوشت «خط لوله صلح» که به منظور انتقال گاز طبیعی ایران به پاکستان محتاج به انرژی و نهایتاً نیز به هند تأسیس شده است. تحریمهای آمریکا علیه ایران به دلیل برنامه هستهای آن، از استفاده گستردهتر از بندر چابهار به عنوان کانالی برای تجارت با افغانستان، آسیای مرکزی و هند جلوگیری کرده است. در این میان، پاکستان از تحریمهای آمریکا به عنوان دلیلی برای عدم تکمیل سهم خود در «خط لوله صلح» یاد کرده است. در عوض، آمریکا از خط لوله تیاِیپیآی(خط لوله ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، هند) حمایت میکند تا گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند منتقل کند. این پروژه فاصله زیادی تا بهره برداری دارد.
امان، یکی از کارشناسان ایران و آسیای جنوبی میگوید که این خط لوله علیرغم تهدیدهای رهبران ایران و پاکستان مبنی بر لغو این پروژه، دارای معنی و مفهوم خاصی برای این دو کشور است. او میگوید که پاکستان منتظر است ببیند که مذاکرات هستهای چگونه پیش میرود.
چنانچه مذاکرات هستهای به خوبی پیش برود، دولت اوباما میتواند به پاکستان چراغ سبزی برای ساختن سهم خود از خط لوله و حتی تأمین کمکهای مالی نشان بدهد. چنین تغییری در سیاست گذاری آمریکا به نفع ایران خواهد بود و روابط آمریکا را با پاکستان، که اخیراً و در نتیجه حمله هواپیمای بدون سرنشین و کشته شدن رهبر طالبان پاکستان دچار تنش شده است، بهبود خواهد بخشید.
آمریکا، ایران، افغانستان و پاکستان منافع متقابلی در جلوگیری از تجارت مواد مخدر دارند که از دستههای خلافکار و گروههای افراطی، از جمله شورشیهای قبیلهای که هر سه کشور را تهدید میکنند، پشتیبانی مینماید. امان اشاره میکند که در اینجا دوباره مسئله آب پیش میآید؛ همچنانکه مدیریت بهتر رود هیرمند این کار را برای کشاورزان افغان آسانتر میکند که از کشت خشخاش، که در شرایط خشکسالی نیز رشد خوبی دارد، منصرف شده و به محصولات دیگر روی بیاورند.
بنابر نظر رابین، دشمنی تاریخی آمریکا با ایران و بالعکس، سیاست گذاری را در قبال افغانستان و آسیای جنوبی به ضرر منطقه خدشه دار کرده است. او در ادامه میگوید: «ایران به خاطر روابط نزدیکش با بسیاری از بازیگران سیاسی افغان، به شدت در انتخابات سال آینده افغانستان و تشکیل دولت جدید پس از کرزای درگیر خواهد شد».
او میگوید: «اگر آمریکا و ایران گفتگو نکنند، شرایط دشوارتر خواهد شد». اگر روابط بهبود یابد، ایران میتواند نقش مثبتی در تقویت ثبات در کشوری بازی کند که آمریکا در آن سرمایه و خون فراوانی را طی 12 سال گذشته هدر داده است.
انتهای پیام/