روابط ایران و حزب الله؛ چرا و تا چه زمانی؟


خبرگزاری تسنیم: بیشتر احزاب و گروههای لبنانی در زمان درگیریها مردم را به جنگ میفرستند و فرزندان رهبرانشان را به اروپا و آمریکا میبرند تا درس بخوانند؛ اما در حزب الله اینگونه نیست.

به گزارش خبرنگار گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، نماینده نوشت؛ حزب الله یکی از اضلاع مهم محور مقاومت است که توانسته قدرت نظامی مقاومت را به دنیا نشان دهد. علاوه بر این مواضع حزب الله به عنوان یک حزب شیعه و توافقاتی که با ایران دارد توانسته صدای جمهوری اسلامی را در دنیا بلند کند.

دکتر مسعود اسداللهی پژوهشگر و کارشناس مسائل خاورمیانه، درباره ظرفیت های حزب الله در دنیا و منافع این جریان برای ایران با ما به گفت وگو نشسته است:

*****

*مردم لبنان طایفه ای هستند و گروه های مختلفی را شامل می شوند. جنگ هایی که در لبنان به وقوع پیوسته موجب نشده مردم از حزب الله متنفر بشوند و عامل آن را حزب الله بدانند؟

لبنان یک کشور طایفه ایست و طایفه به معنای تنوع ادیان و مذاهب است. به همین خاطر گرایش های افراد به شکل های مذهبی متنوع است. مثلا مسیحی ها به چندین گروه تقسیم می شوند. ایجاد وفاق ملی بر سر یک موضوع یکی از مهم ترین مشکلات است. تقریبا می توان گفت ملت لبنان سر هیچ موضوعی با هم وحدت ندارند به همین دلیل اصلا هویت ملی در لبنان شکل نگرفته است و اینکه افراد خودشان را لبنانی بدانند وجود ندارد. فرد ابتدا خودش را متعلق به طایفه می داند. این مادر مشکلات در لبنان است.

مقاومت مستثنی از این موضوع نیست اما موفقیتی که حزب الله به دست آورد این بود که نشان داد گروهی نیست که به دنبال پست و مقام باشد و خالصانه به دنبال این بود که متجاوز را از کشور اخراج کند. در ابتدا این موضوع پذیرفته نمی شد اما در طی سی سال عمر حزب الله خصوصا قبل از سال 2000 به ویژه از شهادت فرزند سید حسن نصرالله به بعد یک وفاق ملی ایجاد شد که مقاومت حزب الله حق است و حمایت مردم را ایجاد کرده است.

*شهادت افرادی مثل سید عباس موسوی و عماد مغنیه واقعا تاثر برانگیز است اما چقدر در راه رسیدن حزب الله به اهدافش تاثیر گذاشت؟

کسانی که به دنبال مقاومت مسلحانه هستند می دانند که در این راه شهادت وجود دارد. همان طور که در جنگ تحمیلی چنین چیزی وجود داشت. شهادت این افراد جنبه منفی و مثبت دارد. جنبه منفی آن این است که جایگزین کردن افراد واقعا غیر ممکن است. در مورد شهادت سید عباس موسوی خود اسرائیل معتقد است که اشتباه کرده است. چرا که بعد از اینکه سیدحسن نصر الله دبیرکل حزب الله شد اوضاع برایشان بدتر شد و بهتر نشد. درست است که سید عباس موسوی شخصیت بسیار بالایی در شجاعت، ایمان و تقوا بود ولی همگان معتقدند سید حسن علاوه بر این موضوعات دارای هوشمندی و ذکاوت و کاریزمای بی نظیری هم هست.

در مورد حاج رضوان خلاء ایشان کاملا احساس می شود. در واقع ایشان یک شخصیت کاملا فرهیخته به لحاظ اطلاعاتی و امنیتی بودند که کار چند نفر را به تنهایی انجام می دادند و الان مجموعه ای از افراد کار ایشان را انجام می دهند. از دست دادن این عزیزان واقعا ناراحت کننده است ولی نشان می دهد که شهادت فقط مخصوص یک رزمنده عادی نیست و شهادت افراد در مراتب بالا، روحی از معنویت و ایثار را در ایشان می دمد.

در جریان جنگ 33 روزه بیشتر گروه های درگیر در جنگ یک میلیشیای نظامی داشتند و در جنگ درگیر بودند، از جمله گروه های مسیحیان، سنی ها و شیعیان و ... اما یک صفت مشترکی در آنها بود، اینکه هیچ وقت رهبران اینها در جنگ ها شرکت نمی کردند و فرزندان رهبران نیز در جنگ ها حضور نداشتند. بیشتر آدم های عادی بودند که کشته می شدند، اما حزب الله این گونه نبود؛ هم رهبران آن به شهادت رسیدند و هم فرزندان آنها. همان گونه که فرزند سیدحسن نصرالله به شهادت رسید. احزابی که در لبنان هستند این گونه اند که مردم را به جنگ میفرستند و فرزندان رهبرانشان را به اروپا و آمریکا می فرستند تا درس بخوانند، اما در حزب الله اینگونه نیست. وجود چنین شهدایی درست است که از دست دادنشان خسارت است اما وجودشان استمرار حرکت را بیمه می کند.

*آیا حزب الله در لبنان مورد وفاق همه گان است؟

بعد از سال 2000 مخالفان حزب الله شروع به سمپاشی کردند که حزب الله زحمت کشید اشغالگر را بیرون کرد حالا دیگر اشغالگری وجود ندارد. بنابراین حزب الله سلاح خود را تحویل دهد. اما حزب الله استدلال کرد که هنوز بخش هایی از خاک لبنان مثل مزارع شبعا در اشغال اسرائیل است هم چنین اسرائیل دائما نقض حاکمیت ملی لبنان را می کند و هواپیماهای اسرائیل به راحتی بر فراز لبنان پرواز می کنند. همچنین اسرائیل به راحتی بمب گذاری می کند و افرادی را ترور می کند و طمعی که اسرائیل نسبت به منابع آبی سرشاری که در لبنان هست دارند به خصوص نسبت به رودخانه های مرزی که حتی اجازه نمی دهند لبنان از حق آبی طبیعی و قانونی خود استفاده کند.

این تهدیدات موجب می شود که حزب الله سلاح خود را حفظ کند. بحث اسرایی که در دست اسرائیل بود و در عملیات های بعدی آزاد شدند. ممکن است الان در قطب بندی که در لبنان ایجاد شده به نام 14 مارس و 8 مارس و اینها اختلاف نظر وجود داشته باشد اما حزب الله معتقد است از روزی که کار خود را شروع کرده هیچ وقت وفاق ملی بر روی کارش وجود نداشته و حزب الله به وظیفه شرعی خود عمل می کند. اگر دیگران همکاری کردند که خیلی بهتر است و اگرنه به وظیفه خود عمل می کند. اینکه که ما انتظار داشته باشیم همه در لبنان از حزب الله حمایت کنند، این انتظار واقع بینانه نیست.

*اما در داخل لبنان، معارضه مسلحانه با حزب الله وجود ندارد. درست است؟

در لبنان قدرتی وجود ندراد که بتواند به مبارزه با حزب الله بپردازد. چون حزب الله توانسته 33 روز در مقابل اسرائیل مقاومت کند و خود اسرائیل می گوید الان قدرت نظامی حزب الله بیشتر است و قدرت نظامی حزب الله بعد از جنگ 33 روزه چندین برابر قدرت حزب الله قبل از جنگ 33 روزه است. هستند گروه هایی که می خواهند با حزب الله وارد جنگ شوند ولی قدرت این کار را ندارند. ما الان گروه های افراطی سلفی در لبنان داریم که اگر بتوانند با حزب الله هم می جنگند ولی توان این کار را ندارند. فتنه ی شیخ احمد الاثیر یک نمونه کوچک است که فکر می کرد با 300 نفر آدمی که دور خودش جمع کرده و تفکرات غیر منطقی می تواند چالشی برای حزب الله شود، اما عملا خود این فرد از بین رفت. پس این طور نیست که نخواهند بلکه نمی توانند. الان بعضی معتقدند که قدرت حزب الله از ارتش لبنان هم بیشتر است.

*ممکن است مثل سوریه گروه های مخالف حزب الله از جانب قدرت های خارجی تقویت شوند که در برابر حزب الله قرار بگیرند؟

این برنامه الان هم وجود دارد. عربستان دنبال این برنامه است، القاعده هم همین طور. اما نه به صورت جنگ مسلحانه بلکه به صورت عملیات تروریستی. حتی القاعده اگر بخواهد با حزب الله درگیر شود مثل سوریه نمی تواند درگیر شود که یک جا را تصرف کند و بعد از آنجا به مناطقی که حزب الله در آنجا مستقر است حاکم شود چنین چیزی غیر ممکن است. اما احتمال این وجود دارد که اتفاقاتی که در عراق اتفاق می افتد در لبنان هم بیفتد. یعنی عناصر تروریستی القاعده و سلفی ها با ماشین های بمب گذاری شده با عملیات های انتحاری و ترور و آدم ربایی از این کارها انجام دهند.

*علت اینکه اتحادیه اروپا حاضر شده حزب الله را در لیست گروه های تروریستی قرار بدهد چیست؟

آمریکا و اسرائیل هستند که حزب الله را به عنوان یک گروه واحد وارد لیست گروه های تروریستی کردند. اروپایی ها مایل به این کار نیستند بلکه تحت فشار آمریکا و اسرائیل حاضر شدند شاخه نظامی حزب الله را جزء فهرست گروه های ترور قرار بدهند. یعنی آمدند تفکیکی میان شاخه نظامی حزب الله و خود حزب الله قرار دادند درحالی که خود حزب الله معتقد است ما چنین چیزی را قبول نداریم که شاخه نظامی و خود حزب الله متفاوت است. این موضوعی است که اروپایی ها از خودشان در آوردند تا آمریکایی ها را راضی کنند. شاخه نظامی حزب الله را گذاشتند اما همه می دانند که چنین چیزی در حزب الله نیست.

اروپایی ها به دنبال این بودند که هم آمریکا و اسرائیل را راضی کنند و هم رابطه شان را با حزب الله حفظ کنند. الان در حزب الله سفرای اروپایی یا سفیر سازمان ملل با حزب الله در سطوح مختلف دیدار می کنند، این مرتب ادامه داشته چه قبل از این تصمیم چه بعد از آن. حتی بعد از این تصمیم سفیر فرانسه یا سفیر اتحادیه اروپا آمدند با حزب الله دیدار داشتند و شروع کردند به توجیه کردن این تصمیم. تلاش کردند که رابطه با حزب الله داشته باشند و نمی خواهند این رابطه قطع شود. حزب الله اما این موضوعات برایش اهمیت ندارد و آمریکا که رئیس اینهاست چندین سال است که حزب الله را در لیست تروریست ها قرار داده است و با این شرایط حزب الله رشد کرده است و این موضوعات موجب نمی شود حزب الله از مواضع خودش عقب نشینی کند.

*امکان دارد روزی حزب الله هم مواضعی داشته باشد که مانند حماس مخالف با مواضع مقاومتی ایران باشد؟

این دو کاملا با هم متفاوت هستند. رابطه ما با حزب الله یک رابطه اعتقادی با مشارکت مذهبی است و فراتر از یک رابطه استراتژیک است، رابطه ما با حماس یک رابطه استرتژیک است. این دو باهم متفاوت است.

رابطه استراتژیک ممکن است به دلیل تغییر معادلات عوض شود. ایران با حماس به عنوان محور مقاومت رابطه دارد اما حماس در بحث سوریه مواضعی می گیرد که در معادلات تغییر ایجاد می کند. این موضوع در رابطه اش با ایران اثر می گذارد. اما حزب الله رابطه اش با ایران رابطه عقیدتی است یعنی پیرو ولایت فقیه است، گروهی شیعه است که مشترکات مذهبی خاصی دارد و تا زمانی که حزب الله به تئوری ولایت فقیه معتقد است این رابطه ادامه خواهد داشت. یعنی بر اثر تغییر معادلات تغییر نخواهد کرد. در ایران می بینیم که دولت های مختلف بر سر کار می آیند اما رابطه با حزب الله تغییر نخواهد کرد. حزب الله هم می گوید ما در مسائل داخلی ایران دخالت نمی کنیم. این دقیقا رهنمود مقام معظم رهبری است که وارد دعوای جناحی در ایران نشوید و شما با اصل نظام کار دارید. رابطه با حزب الله بسیار عمیق و ریشه دار است که بسیار بسیار بعید است روزی این رابطه تغییر کند مگر اینکه ماهیت حزب الله تغییر کند که آن هم بسیار بعید است.

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.