فتنههاى زمان خود را باید شناخت
خبرگزاری تسنیم: از مکتب عاشورا مىآموزیم که باید شمرها، ابنزیادها، شریح قاضىها، عمر سعدها و بالاخره یزیدیان زمان خویش را خوب بشناسیم و مراقب دشمنىها و توطئهها و مکرهاى آنها باشیم! که ممکن است در هر زمانى به شکلهاى گوناگون سر درآورند.
متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با عنوان «فتنههاى زمان خود را باید شناخت؛بازتوجهى به فتنه 88» به شرح ذیل است:
از مکتب عاشورا مىآموزیم که باید شمرها، ابنزیادها، شریح قاضىها، عمر سعدها و بالاخره یزیدیان زمان خویش را خوب بشناسیم و مراقب دشمنىها و توطئهها و مکرهاى آنها باشیم! که ممکن است در هر زمانى به شکلهاى گوناگون سر درآورند و با اندیشه فاشیستى و امپریالیستى در تکاپوى سلطه و نفوذ و با ارتجاع و انفعال در صدد گستراندن حاکمیت و قدرت شیطانى خود باشند. از عاشورا باید هم درس صبر و جهاد، ایمان و ایثار، شجاعت و غیرت آموخت و هم از حوادث پدیدآمده، عبرت گرفت.
در عاشوراى 61 ه.ق جبههاى سىهزار نفره با تنوع در نوع نگرشها، برداشتها، آرزوها و نیتهاى شوم در قبال جبههاى با 72 چهرهى نامآشنا عرشى بهوجود آمد که تجلیات هر دو جبهه در هر زمانى ممکن است جریان داشته باشد.
در جبهه یزیدیان، سطحىنگران در دین و سطحىاندیشان در شناخت خصم واقعى، چنان چوب حراج به دیندارى سست و بىریشه خود زدند که به مسلخ بردن بهترین بندگان خدا را، عین صلاح و رضاى الهى مىپنداشتند و البته جمعى دیگر، بُزدلان ترسو و دلباخته قدرت و مقام بودند که برق شمشیرهاى ابنزیاد از طرفى و برق درهم و دینارهاى یزیدى از طرف دیگر، دلهاى سیاهشان را ربوده بود تا حدى که حاضر شدند شمشیرها و نیزههاى مهیا گردیده با نام حسین(ع) و بالا رفته با فرمان نماینده او مسلمبن عقیل را بر سر برترین بندگان خدا فرود آورند و بهراحتى تسلیم وسوسهها و القائات و دروغها و جنگ روانى دشمنان خدا و انسانیت بشوند.
راستى اگر شریح قاضى (آن عالمنماى خودفروخته دربارى) در کوفه به دروغ، افکار کوفیان سطحىنگر را به بازى نمىگرفت، آیا عاشورا؛ با آن عمق فاجعه و در نهایت بىشرمى و بىحیایى اتفاق مىافتاد؟
و آیا اکنون نیستند شریح قاضیانى که به طمع قدرت و ثروت، دل به امپریالیسم و صهیونیسم بینالملل داده و از سر ارتجاع و انفعال، آب به آسیاب قدارهکشان و قلدرهاى خونآشام و تفالهها و ایادى داخلى و منطقهاىشان مىریزند؟ کافى است یکبار دیگر فتنه مرموز 88 را مرور کنیم و رد پاى جریانهاى کفر و شرک و الحاد و نفاق را در جنبش بهظاهر سبز، بهروشنى مشاهده نماییم که به بهانه واهى تقلب در انتخابات، بهجاى اتخاذ رویهاى معتدل و پیگیرى اعتراضات احتمالى از مجارى قانونى، ناجوانمردانه به جنگ ارزشها و آرمانهاى نظام اسلامى آمدند.
راستى اگر انسجام امت و اقتدار و هوشمندى رهبرى حکیم و صبور انقلاب نبود، سران فتنه چه توجیهى براى آثار سوء و انحرافهاى حاصله از فتنه داشتند؟ تنها هنر حضرات، بهویژه هسته سیاستگذار اتاق فکر فتنه 88 که اکثراً در بیت یکى از مدعیان بهاصطلاح خدمت به ملت، با حضور چهرههایى از خواص تشنه قدرت صورت مىگرفت، آثار و پیامدهاى منفى بود که ذیلاً به بخشى از آنها اشاره مىشود:
1. انسجامبخشیدن به سیلىخوردگان ملت و دشمنان نظام و انقلاب اسلامى از قبیل: واماندگان و پسماندگان گروهکهاى مُلحد و نفاق و انحراف از منافقین خلق گرفته تا تودهاى و بهایى و سلطنتطلب و وابستگان به عناصر اعدامى و گروهک ریگى و...
2. حرمتشکنى و هجمه به ارزشها و باورهاى دینى بهویژه جسارت در تعرض و هتک حرمت حریم عاشورا و عزاى سیدالشهداء(ع).
3. بازگرداندن امید به اردوگاه مأیوسشده دشمنان نظام و ملت ایران.
4. ناسپاسى نسبت به سرمایهها و هزینههاى سنگین نظام و ملت، بهویژه خانواده بزرگ ایثارگران کشور و نیز زحمات چندین ساله رهبرى در اداره و هدایت مقتدرانه جامعه و نظام.
5. دامنزدن به تشتت و تفرقه و از همگسیختگى و ایجاد شکاف اجتماعى در بخشى از بدنه جامعه و کشور.
6. تحمیل هزینههاى نسبتاً سنگین اقتصادى به نظام.
7. زیر سؤال بردن نهادهاى قانونى با انجام اقدامات غیرقانونى.
8. ساختارشکنى و القاء تشویش و تردیدهاى ذهنى در افکار عمومى.
فتنه 88 و آثار و تبعات منفى آن در بعد خارجى
1. تغییر رفتار و ادبیات آمریکا و غرب در قبال ایران.
2. افزایش فشارها و تشدید تحریمها با امید به اثرگذارى و فروپاشى نظام.
3. باجخواهى در پرونده هستهاى ایران.
4. افزایش امید به بىثباتسازى سیاسى و براندازى در ایران.
5. رشد تحرکات ضد ایرانى کشورهاى منطقه خلیجفارس و وابسته به غرب.
6. ایجاد نگرانى در حامیان و وفاداران و دلبستگان به انقلاب اسلامى در سطح منطقه و دنیا!
انتهای پیام/