مذاکرات هسته‌ای و مسئله کلیدی «حق غنی سازی»


خبرگزاری تسنیم: اگر بر حق غنی‌سازی ایران تصریح نشود، هر گونه توافق احتمالی خانه‌ای است که روی آب ساخته شده و آمریکا و غربی‌ها می‌توانند هر لحظه اراده کردند بر خلاف آن عمل کنند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مهدی محمدی در یادداشتی در فارس با عنوان «مذاکرات هسته‌ای و مسئله کلیدی «حق غنی سازی» نوشت: 

همه نشانه ها حکایت از آن دارد که مسئله حق غنی سازی اصلی ترین موضوع مورد اختلاف در مذاکرات ایران و گروه 1+5 است. بر خلاف آنچه در بیشتر گزارش ها درباره مذاکرات ژنو 5 آمده، درواقع این مسئله بود که جلوی نهایی شدن توافق را گرفت و 3 مسئله دیگر یعنی تعدیل تحریم نفت و گاز در گام اول، خنثی شدن ذخیره اورانیوم 20 درصد ایران و نحوه فعالیت راکتور اراک در توافق موقت، فرع بر این موضوع است. میزان مقاومت و سرسختی که اکنون گروه 1+5 درباره موضوع حق غنی سازی از خود نشان می دهد از همه این موارد بیشتر است. این گروه –درست مانند ایران- مسئله غنی سازی را مسئله محوری در مذاکرات می داند و متوجه شده چالش بر سر این مسئله است که نهایتا سرنوشت مذاکرات روشن خواهد شد.

این نوشته تلاش می کند صورت مسئله «غنی سازی» را در مذاکرات ایران و 1+5  شفاف کند. هدف در این مقاله دو چیز است: 1- روشن کردن اینکه به لحاظ حقوقی، فنی و راهبردی موضع هر کدام از دو طرف درباره حق غنی سازی ایران چیست؟ 2- پرداختن به این موضوع که چه سناریوهای احتمالی در این باره وجود دارد که می تواند به یک توافق منجر شود.

یکم- اولین مسئله درباره حق غنی سازی ایران این است که برخی از اعضای گروه 1+5 –مشخصا فرانسه و امریکا – عقیده دارند در معاهده ان پی تی بویژه ماده 4 آن چیزی به نام حق غنی سازی وجود ندارد. از دید این دو کشور آنچه ماده 4 ان پی تی به رسمیت شناخته صرفا حق تحقیق، توسعه و استفاده صلح آمیز از فناوری هسته ای است و در هیچ کجای این معاهده از کلمه غنی سازی (Enrichment) استفاده نشده است. امریکا و فرانسه عقیده دارند حق غنی سازی در واقع تفسیری است که برخی کشورها مانند آلمان از این ماده کرده اند و یک حق مصرح و غیر قابل انفکاک نیست.

ایران در مذاکرات خود با گروه 1+5 تا کنون با 4 استدلال این موضوع را رد کرده است:

1- اولین استدلال ایران این است که وقتی در ماده 4 ان پی تی گفته شده است که کشورها حق تحقیق، توسعه و استفاده بدون تبعیض از فناروی صلح آمیز هسته ای را دارند در واقع به حق غنی سازی تصریح شده است چرا که به لحاظ فنی کاملا واضح است که غنی سازی یکی از مصادیق فناروی صلح آمیز هسته ای محسوب می شود و هیچ کس نمی تواند ادعا کند که غنی سازی یک فناوری صرفا نظامی است. در بدترین حالت آنچه گفته می شود این است که غنی سازی یک فناوری با کاربرد دوگانه است و این هم هیچ معنایی جز این ندارد غنی سازی دارای کارد صلح آمیز هست.

2- دومین استدلال ایران این است که ماده 4 اساسا وارد مصادیق نشده و یک مفهوم کلی را بیان کرده است که غنی سازی را هم در بر می گیرد. من در مذاکرات پیشین ایران و گروه 1+5 شاهد این موضوع بوده ام که وقتی مذاکره کنندگان ایرانی این بحث را مطرح کردند که مگر در ماه 4 از معدن یا راکتور اسم برده شده که این موارد جزو حقوق کشورها طبق ان پی تی محسوب می شود (؟) طرف های غربی هیچ پاسخی برای این استدلال نداشتند.

3- سومین استدلال ایران در مذاکرات این بود که در مذاکراتی که در سال 1968 منجر به تدوین پیمان ان پی تی شد و همچنین در مذاکرات میان امریکا و سازمان انرژی اتمی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی طرف امریکایی تصریح کرده است که غنی سازی جزو حقوق اعضای ان پی تی محسوب می شود.

4- چهارمین استدلال ایران هم این بوده است که هم اکنون 4 کشور آلمان، ژاپن، برزیل و آرژانتین در حال غنی سازی هستند بدون اینکه سلاح اتمی داشته باشند و غرب هم هرگز آنها را به نقض ان پی تی متهم نکرده است.

ایران از این 4 استدلال همواره نتیجه گرفته است – و به نظر می رسد این نتیجه گیری کاملا قابل دفاع هم هست- که غنی سازی اورانیوم طبق معاهده ان پی تی حق ذاتی، مصرح و انفکاک ناپذیر اعضا از جمله ایران است.

دوم- دومین مسئله که در مذاکرات ایران و 1+5 مکررا مطرح شده این است که حتی اگر ایران طبق ان پی تی حقی هم برای غنی سازی داشته این حق طبق قطعنامه های شورای امنیت تعلیق شده است.

ایران به این استدلال همواره به دو شکل پاسخ داده است:

1- نخست اینکه ایران گفته است که قطعنامه های شورای امنیت به دلایل بسیار روشن غیر قانونی است و بنابراین مفاد آنها اساسا برای ایران الزام آور نیست.

2- دوم، ایران تاکید دارد حتی اگر به فرض محال، قانونی بودن قطعنامه های شورای امنیت هم پذیرفته شود، آنچه در این قطعنامه ها تعلیق شده «اعمال حق غنی سازی ایران تا زمان ایجاد اعتماد بین المللی» است نه اصل این حق.

سوم- سومین موضوع درباره حق غنی سازی ایران که اخیرا وارد مذاکرات شده این است که تیم ایرانی مذاکره کننده دو ایده جدید را در باره حق غنی سازی ایران مطرح کرده است که به نظر می رسد هر دوی آنها بر خلاف مقررات بین المللی و به نوعی زمینه سازی برای محروم شدن ایران از حقوق خویش است.

نخستین نکته ای که تیم مذاکره کننده ایران از آغاز مذاکرات ژنو 4 مطرح کرده این است که اصل حق غنی سازی را غیر قابل مذاکره می داند ولی آماده است درباره مکان، حجم، سرعت، سطح و گستره آن مذاکره کند. این سخن ظاهرا به این معناست که ایران از اصل حق خود صرف نظر نمی کند بلکه صرفا می خواهد درباره ابعاد آن مذاکره کند ولی نکته ای که در اینجا به آن توجه نمی شود این است که ماده 4 معاهده ان پی تی برای رفتار هسته ای کشورهای عضو از جمله غنی سازی هیچ شرطی به جز عدم انحراف به سمت سلاح و قرار داشتن زیر نظر آژانس قرار نداده است؛ بنابراین وقتی ایران اعلام آمادگی می کند که درباره سطح، حجم، مکان و ... غنی سازی مذکره کند یعنی در واقع پذیرفته است که از بخشی از حقوق خود طبق ان پی تی صرف نظر کند. در هر گونه مذاکره احتمالی باید این اصل را به یاد داشت که هدف کسب حقوق کامل ایران طبق ماده 4 ان پی تی از جمله چرخه سوخت با تاکید برغنی سازی صنعتی داخل خاک ایران است. اگر ایران پای سندی را امضا کند که این عبارت عینا در آن گنجانده نشده باشد در واقع هیچ معنایی جز این ندارد که از بخشی از حقوق خود طبق ان پی تی صرف نظر کرده و نوعی محروم سازی را پذیرفته است.

موضوع دومی که اخیرا آقای ظریف مطرح کرده این است که از آنجا که حق غنی سازی ایران یک حق ذاتی وغیر قابل انفکاک است، بنابراین لزومی ندارد که 1+5 به آن تصریح بکند چرا که به این حق تصریح بشود یا نه؛ در ذاتی بودن آن و بهرمندی ایران از آن تغییری ایجاد نمی شود.

این اظهارنظر در واقع تا حدود زیادی خطرناک است و راه را برای سوء استفاده غربی ها در مذاکرات با ایران باز می کند. کشورهای غربی بویژه امریکا که دائما در پی پیدا کردن راهی برای فرار از پذیرش حق غنی سازی ایران هستند می توانند از همین جمله استفاده کرده و زیر بار تصریح به حق غنی سازی ایران در توافق احتمالی نروند. همین دیروز هفته نامه تایم در مقاله ای به قلم مایکل کراولی با استناد به این سخنان آقای ظریف گفته بود که ایران موضع خود را درباره ضرورت گنجانده شدن حق غنی سازی در توافق احتمالی تعدیل کرده است. بدتر این است که هدف خود ظریف هم زمینه سازی برای امضای توافقی بوده باشد که در آن نامی از حق غنی سازی ایران به میان نیامده است. این امر جدای از اینکه به معنای محروم سازی ملت ایران از حق تاریخی خود است، هم بر خلاف فرمایش صریح رهبر معظم انقلاب است که صبح روز 29 آبان فرمودند ایران ذره ای از حقوق خود عقب نشینی نمی کند وهدف مذاکرات تثبیت حقوق ایران است، هم بر خلاف اظهارات قبلی تیم مذاکره کننده است که روشن شدن گام نهاییرا شرط نهایی کردن گام اول اعلام کرده بودند و هم زمینه را برای تعرض غربی ها به سایر حقوق ایران فراهم می کند.

چهارم- آخرین بحث درباره حق غنی سازی ایران این است که اخیرا برخی منابع غربی از راهبرد واقعی غرب درباره به رسمیت شناختن یا نشناختن حق غنی سازی ایران پرده برداشته اند.

مطابق آنچه این منابع گفته اند در واقع امریکا قصدندارد نهایتا به حق غنی سازی ایران اذعان کند چرا که در این صورت 3 اتفاق ناگوار برای امریکا رخ خواهد داد:

1- اگر امریکا حق ایران برای غنی سازی را به رسمیت بشناسد، در این صورت دیگر نمی تواند در مذاکرات نهایی خواهان محدود شدن آن گردد.

2- اگر امریکا حق غنی سازی ایران را به رسمیت بشناسد زیر پای رژیم تحریم ها به لحاظ حقوقی خالی خواهد شد.

3- اگر امریکا حق غنی سازی ایران را به رسمیت بشناسد در موقع لزوم امکان برخورد با برنامه هسته ای ایران را نخواهد داشت.

مطابق آنچه این منابع گفته اند راهبرد مذاکراتی امریکا این است که نهایتا به ایران اجازه غنی سازی محدود بدهد بی آنکه این حق را به رسمت شناخته باشد.

به نظر می رسد تیم مذاکره کننده ایرانی که اکنون در آستانه امضای یک توافق با غرب قرار دارد باید نسبت به این نکته هوشیار باشد که اگر بر حق غنی سازی ایران تصریح نشود، هر گونه توافق احتمالی خانه ای است که روی آب ساخته شده و امریکا و غربی ها می توانند هر لحظه اراده کردند بر خلاف آن عمل کنند.

انتهای پیام/