بلرام شکلا: اندوه برای حسین(ع) عشق میانگیزد/استقبال هندوها از سرودههای عاشورایی
خبرگزاری تسنیم: بلرام شکلا، استاد زبان فارسی در هند، با اشاره به علاقه هندوها از سرودههای آیینی گفت: عشق به امام حسین(ع) از سالهای دور در میان هندوها وجود داشته است. همین علاقه و اندوه مصیبت حسین(ع)، زمینه ایجاد خلق اثر در میان هندوها شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بلرام شکلا استادیار زبان سانسکریت دانشکده هند و دانشگاه دهلی نو است که به فارسی شعر میگوید. او اهل هندوستان و بر مذهب هندو است. با وجود این در دو سال گذشته اشعار و تحقیقات بسیاری در حوزه ادبیات آیینی به ویژه ادبیات عاشورایی ارائه کرده که مهمترین آنها ترجمه ترکیببند مشهور محتشم کاشانی در رثای سید و سالار شهیدان(ع) است که با مطلع «باز این چه شورش است که در خلق عالم است/ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» آغاز میشود.
در کنار این، ترجمه اشعاری چند از بزرگان ادب فارسی در رثای سیدالشهدا(ع) مانند سرودههای مولانا، جمعآوری اشعار شاعران هندو در رثای امام علی(ع) و امام حسین(ع) از دیگر کارهای پژوهشی این استاد دانشگاه است.
طی دو سال گذشته بسیاری از هندوها با شنیدن ترجمه شکلا از ترکیببند محتشم گریستند و از شنیدن اشعار این شاعر لذت بردند. شکلا در گفتوگو با تسنیم دلیل این علاقه را چنین میگوید: حسین(ع) گل خوشبوی اسلام است که عطر آن مشام هر حقجویی را به سمت خود جلب میکند. این علاقه از گذشته در هندوستان رواج داشته است. هر ساله هندوهای بسیاری برای شهادت حسین(ع) گریه میکنند و اشعاری را در رثای ایشان میسرایند.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا در میان اشعار و آثار ادب فارسی به سراغ ترجمه ترکیببند محتشم رفته است، افزود: شعر محتشم بسیار اندوهناک و تأثیرگذار بود. اندوه برای حسین (ع) عشق و شوری جدید در من ایجاد کرد. همین باعث شد تا به سراغ ترجمه اشعار این شاعر بروم. خون حسین(ع) مانع از گسترش تاریکی شد و همین پرچمی برای تمامی بیداران جهان شده است.
سروده ذیل بخشی از اشعار شکلا در رثای سید و سالار شهیدان، امام حسین(ع) است:
«کیست که نامش را همه چون تخم وفا در دل میکارند؟
کیست که نامش را همه هر دو هرجا به زبان میآرند؟
کیست که نامش شمس و قمرش مشرق و مغرب افروزد؟
کیست که آتش نام بزرگش اهرمنان را میسوزد؟
کیست که نامش بهر عدالت دست جهان را میگیرد؟
دریا آیا کم خواهد شد؟ خورشید آیا میمیرد؟
«هست حسین از هستی من، بیشبهه منم از خون حسین»
کیست که خونش همچو شفق بر ظلمت شبها میخندد
کیست که خون احمر او راه سیاهی را میبندد
کیست که خونش پرچم حق شد بر دوش همه بیداران
کیست که نامش را همه دم بر لب میآرند عیاران
چیست بهای خون عزیزش؟ روح عدالت در دو جهان
بوی خدا و عطر جنان و روح نماز و جان اذان
هست حسین آن کس که برایش گفت پیمبر(ص) رحمت عین
«هست حسین از هستی من به شبهه انا من حرف حسین»
کیست که مهرش در شام اود تا صبح بنارس تابد
کیست زبان راست گرایش ذکر خدا را میماند
کیست که فرقش رفت به نیزه لیک وفایش پا برجاست
کیست که تا دنیا دنیا باشد او سرور او مولاست
هست حسین آن کس که برایش گفت پیمبر(ص) رحمت عین
«هست حسین از هستی من بیشبهه منم از هست حسین»
انتهای پیام/