چرا اسد برنده بزرگ توافق ژنو است
خبرگزاری تسنیم: عبدالباری عطوان نوشت: قطعاً رفع تحریمهای ایران به کاهش تحریمها در سوریه از طریق سست شدن مشت غربیها یا تزریق میلیاردها دلار از سوی ایران به اقتصاد دمشق منجر خواهد شد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، عبدالباری عطوان تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقاله جدید خود در نشریه رأی الیوم به تشریح دستاوردهای بشار اسد از توافق ژنو پرداخته نوشت:
هنگامی که بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل سیاسی لیستی از برندگان و بازندگان توافق بینالمللی با ایران را ارائه میدهند، کمتر کسی است که نام برنده بزرگ این میدان یعنی دولت بشار اسد را فراموش کند. این در حالی است که این کشور جزو شرکت کنندگان در مذاکرات بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم نبوده است؛ اما شریک اساسی در ائتلافی است که غرب تا چند روز پیش نام شیطان را بر آن گذاشته بود و ایران رهبری آن را بهعهده دارد.
شاید توجه به این نکته ضروری باشد که یکی از عوامل اصلی هدف قرار دادن این دولت و رئیس جمهور آن از سوی کشورهای عربی خلیجی که ناگهان در این روند وارد شدند و اتحادیه عرب را نیز در راستای خدمت به طرحهای خود به کار گرفتند، این بود که بشار اسد از درخواست آنها برای خروج از این ائتلاف شانه خالی میکرد. پیشنهادات مسخره در این میان رشوههایی بود که تا مبلغ 15 میلیارد دلار به این کشور پیشنهاد شد و البته این مبلغ قابل افزایش نیز بود؛ اما این دولت پیشنهادات را رد کرد و از تهدیدات و تبعات مترتب بر آنها نیز نترسید.
درست است که انقلاب و نیز مردم سوریه میان تمسک به مبانی مسالمتآمیز مبتنی بر مطالبات عادلانه و مشروع در راستای تغییر دموکراتیک و مساوات و احترام به حقوق بشر و پایان دادن به استبداد یک انقلاب خودجوش بود و در زمان درست خود شکل گرفت، اما برخی قدرتهای منطقهای و جهانی این خیزشها را بهنفع خود مصادره کردند و آن را در خدمت اهدافی غیر از آن چیزی که خیزشها برای آن آغاز شده بود درآورند. به این ترتیب بود که نتایج مصیبتباری به دست آمد که از جمله آن کشته شدن بیش از دویست هزار نفر در این کشور و آواره شدن 4 میلیون نفر در داخل و خارج از سوریه و از بین رفتن ساختار کشور و غرق شدن آن در جنگ طایفهای است.
محور ایران با وجود خسارتهای مادی و انسانی از این توافق برنده یا لااقل سالم بیرون آمد، چرا که این توافق زمینه را برای به رسمیت شناختن ایران بهعنوان یک قدرت هستهای در آینده فراهم کرد و غرب را به تسلیم شدن در برابر این واقعیت و همزیستی با آن مجبور کرد، در این راستا غرب مجبور شد بهصورت تدریجی تحریمهای اقتصادی را از ایران بردارد و آن را بهعنوان یک دولت طبیعی و غیرتروریست به جامعه جهانی بازگرداند.
شاید برخی این استدلال بهحق را مطرح کنند که محاصره اقتصادی سخت ایران از سوی غرب و افزایش میزان بیکاری جوانان به 50 درصد و افزایش تورم به 60 درصد و کاهش ارزش پول ایران بهمیزان 80 درصد نقش مهمی در واداشتن ایران به دادن برخی امتیازات به طرف مقابل بازی کرد، اما عکس این معادله نیز میتواند درست باشد و آن این است که چالش با ایران و تهدیدات آمریکا و اسرائیل به استفاده از زور علیه این کشور و تجمع ناوگانهای نظامی در خلیج فارس باعث بالا رفتن قیمت نفت بهمیزان 30 درصد و همین موضوع زیانهای زیادی به اقتصاد اروپا وارد کرد، آنهم در شرایط سختی که اقتصاد این اتحادیه با بحران مواجه است؛ بهویژه اینکه شرکتهای چینی، روسی و هندی و اعضای بریکس از تحریمها سوءاستفاده کرده در بازارهای ایران جای شرکتهای اروپایی را گرفتند.
قطعاً رفع تحریمهای ایران به کاهش تحریمها در سوریه نیز منجر خواهد شد، این کاهش میتواند با سست شدن مشت غربیها یا تزریق میلیاردها دلار از سوی ایران به اقتصاد دمشق صورت گیرد، آنهم بعد از زمانی که صادرات نفت و گاز ایران به روال معمول بازگشت و نقدینگی لازم برای این کشور ایجاد شد.
اولویتهای غربی بهسرعت در سوریه تغییر کرده است و در روزها و ماههای آینده بعد از توافق ایران این تغییرات بیشتر نیز خواهد شد. سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در این زمینه با صداقت تأکید میکند که براندازی دولت سوریه در رأس اولویتهای غرب نیست، بلکه مقابله با گروههای جهادی که قدرت بزرگ در داخل اراضی سوریه شدهاند، در رأس اولویتها است و برای این منظور باید همکاری بینالمللی صورت گیرد. بله، اینها همانهایی هستند که پیشتر، از همکاری بین المللی برای براندازی بشار اسد و ریشهکن کردن تمام همپیمانان وی بهصورت غیرمستقیم سخن میگفتند.
فیصل مقداد معاون وزیر خارجه سوریه در اظهاراتی در گفتوگو با روزنامه فایننشیال تایمز که دیروز (سهشنبه) منتشر شد، تأکید کرد که نمایندگان برخی از این کشورهای غربی با دولت سوریه تماس گرفتهاند و در زمینه همکاری برای مبارزه با جهادگران با دولت دمشق رایزنی کردهاند. وی اظهار کرد که دمشق انتظار ندارد فشارهای بینالمللی برای کنارهگیری بشار اسد در خلال مذاکرات سازش در کنفرانس ژنو2 مطرح شود.
ائتلاف ملی سوریه که امروز مشارکت اسد در حاکمیت انتقالی این کشور در مصوبه خروجی کنفرانس ژنو را رد کرده بود، بهنظر من درک و برداشت درستی از تحولات جهانی و کودتاهای سیاسی کنونی در منطقه بهویژه بعد از توافق هستهای ایران با شش کشور صنعتی ندارد. چرا که این توافق بیش از قبل مواضع تندی را علیه آنها خواهد داشت. یک بچه کوچک سوری میداند که میزان نمایندگی ائتلاف ملی برای مردم این کشور تا چهحد شکننده است و این ائتلاف حتی از سوی گروههای جهادگرای مخالف دولت سوریه و گروههای غیرجهادی نیز قابل پذیرش نیست، ارتش آزاد سوریه نیز بهصراحت اعلام کرده است که این ائتلاف نماینده و سخنگوی آنها نیست.
دولت سوریه دستاوردهای سیاسی بزرگی را به دست آورده است؛ دیگر هیچکس در غرب یا حتی در اتحادیه عرب که عضویت این کشور را به حالت تعلیق درآورد، از براندازی دولت سوریه سخن نمیگوید، دیگر سوریها نیز احتمال این اتفاق را نمیدهند و بازگشت صد هزار آواره سوری از اردن به داخل خاک این کشور در ماههای اندک گذشته نشانه دیگری از این باور است. آوارگان میدانند که با وجود عربهایی که از آزادی سرزمینهای آنها سخن میگویند، اما با آنها بدرفتاری میکنند و به زنان آنان فحاشی میکنند و کمکهای قطرهچکانی به آنها میدهند تا شرایط معیشتی آنها بهبود یابد، بازگشت به کشور و مواجه شدن در برابر خطرات احتمالی بهتر از ماندن در این کشورهاست. آنها میدانند که کشورهای عربی که هزاران میلیارد سرمایه دارند؛ درهای کشور خود را بهروی آنها بستهاند، بنابراین کرامت آنها در بازگشت به کشورشان است.
ما از اینکه جان کری وزیر خارجه آمریکا کنار ولید المعلم وزیر خارجه سوریه بنشیند و به وی لبخند بزند و برای حل مشکلات با وی دیدار کند، شگفتزده نمیشویم و حتی آن را بعید نمیدانیم، این دیدار احتمالاً ممکن است در شرایطی برگزار شود که در اتاق کناری جان برینان رئیس سازمان جاسوسی آمریکا نیز با همتای سوری خود در مورد نحوه مقابله با گروههای جهادگرای اسلامی رایزنی میکند. چهکسی تصور میکرد باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا با حسن روحانی رئیس جمهور ایران تماس تلفنی برقرار کند، چهکسی تصور میکرد که واشنگتن و ایران به توافقی برسند که غنیسازی اورانیوم در ایران و باقی ماندن دستگاههای سانتریفیوژ در این کشور را مشروع کند؟
ما امروز میدانیم که عمان میزبان گفتوگوهای محرمانه ایران و آمریکا است و فردا متوجه خواهیم شد که همین پادشاهی یا یک پایتخت عربی دیگر که قطعاً ریاض یا دوحه نخواهد بود، میزبان گفتوگوهای سوری ــ آمریکایی خواهد شد. آمریکا برای تعیین برنامههای صلحآمیز یا جنگی خود عاشق اتاقهای سیاه گفتوگو است.
بعد از سی سال محور ایران، دیپلماسی را بهنفع خود برد و محور اعتدال در مقابل شکست خوردند؛ آمریکا با محور اول سازش کرد و به انزوا یا تحقیر محور دوم پرداخت، محوری که خودش آن را تأسیس و از آن حمایت کرده است، چرا که واشنگتن دولتی است که روی مبانی اخلاقی اداره نمیشود، بلکه سیاستهای این کشور مبتنی بر منافع است.
این دستاورد میتواند کم یا زیاد باشد و میتواند کوتاهمدت یا بلندمدت باشد؛ اما درهرحال با زبان زور محقق شده بهتر از شکست است؛ حال این سناریو به پایان رسیده فصلهای جدید بهزودی آغاز خواهد شد.
انتهای پیام/*