لزوم سرمایه‌گذاری در امور زیربنایی/ بنگاه‌های زودبازده برکه‌هایی در دل کویر بودند

خبرگزاری تسنیم: یک استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان با تاکید بر لزوم سرمایه‌گذاری در امور زیربنایی و بهبود فضای کسب و کار در مورد شکست طرح بنگاه های زودبازده گفت: این بنگاه ها مثل برکه هایی در دل کویر بودند که به دلیل عدم مراقبت خشک شدند.

مدتی است که از  استقرار دولت یازدهم می‌گذرد و با مشخص شدن وضعیت تیم اقتصادی دولت، رفته‌رفته تصمیم‌های اقتصادی و سیاست‌گذاری نوین عرصه‌ی اقتصادی کشور در حال شکل‌گیری است. با این وجود، رئیس جمهور در وعده‌های انتخاباتی و در برنامه‌های ارائه‌شده پس از انتخابات، به طور مکرر بر بهبود فضای کسب‌وکار تأکید کرده بود و عملاً این مسئله به یکی از شعارهای دولت جدید تبدیل شده بود اما در این مدت هنوز هیچ حرکت قابل توجهی از سوی تیم اقتصادی دولت در این زمینه شکل نگرفته است. چندی پیش، از سوی بانک جهانی اعلام شد که رتبه‌ی ایران در جهان از لحاظ فضای کسب‌وکار به 145 سقوط کرده است.
از این رو به سراغ دکتر رضا احمدی از اساتید دانشگاه اصفهان رفتیم تا در خصوص فضای کسب و کار در ایران با وی گفت‌وگو کنیم:

تسنیم: به تازگی اعلام شده که در جهان، رتبه‌ی کشور ما در زمینه‌ی کسب‌و‌کار به 145 سقوط کرده است. به نظر شما، دلیل این امر چیست و آیا دولت می‌تواند مشکل را برطرف کند؟

به طور کلی، در فضای کسب‌و‌کار، مؤلفه‌هایی وجود دارد که معمولاً در جهان بر اساس این مؤلفه‌ها، سالانه رتبه‌ی کشورها را اعلام می‌کنند. به طور کلی، یکی از شاخص‌ها میزان اعتماد تولیدکنندگان به تولید، تجارت یا متغیرهای پولی و مالی است. همچنین اگر نوسانات نرخ ارز زیاد باشد، طبیعی است که زمینه برای تصمیم‌گیری بنگاه‌های اقتصادی بسیار مشکل می‌شود و نمی‌توانند در این فضای مبهم تصمیم‌گیری کنند.

بنابراین با توجه به متغیرهایی که ما در سال‌های گذشته داشتیم، مهم‌ترین علل سقوط این رتبه عبارت است از تحریم و سیاست‌های اقتصادی نامناسب که می‌توانست به نحو مطلوب‌تری اتخاذ شود، ولی کمتر مورد توجه قرار گرفت.
اصولاً به نظر می‌رسد که شرایط سیاسی‌اقتصادی و فضای بین‌المللی روی این مؤلفه‌ها اثر نامطلوب گذاشته است.

تسنیم: شما در مورد اثرات تحریم صحبت کردید آیا منظورتان این است که تولید‌کننده نمی‌تواند بسیاری از مواد مورد نیاز، از جمله کالاهای سرمایه‌ای را به منظور تولید، وارد کشور کند.

بله، اثر دیگر آن، جنبه‌ی درآمدی است. وقتی در زمینه‌های نفتی، ارتباطات صادراتی یا ارتباطات پولی با بانک‌های جهانی محدودیت وجود داشته باشد، طبیعتاً امکان مبادلات سهل (که برای تولید‌کننده هزینه‌های کمی داشته باشد) وجود ندارد. در نتیجه، این ریسک کمتر انجام می‌گیرد و به ندرت کسی وارد این قلمرو می‌شود. از آن گذشته، بوروکراسی‌های آزاردهنده، سد راه تولید‌کننده است.

تسنیم: البته قوانین هم در این زمینه موثر است ممکن است برخی از قوانین خود تحریمی باشد؟

این یکی از عوامل است. برای روشن شدن مطلب، مثالی می‌زنم. یک شاعر توانمند برای اینکه بتواند شعرهای خوبی بسراید، باید فضا و شرایط برای او آماده باشد. به عبارت دیگر، علی‌رغم اینکه توانمندی بالقوه را دارد، باید شرایط خوبی فراهم باشد که ذوقش به فعلیت برسد. وضعیت تولیدکنندگان هم همین‌ طور است. در فضایی که متغیرهای ارزی ثبات لازم را ندارد یا تحریم‌ها به دلایل مختلف بر کشور ما تحمیل شده‌اند، آن‌ها اطمینان لازم را برای تصمیم‌گیری ندارند.

تسنیم: هدفمندی یارانه‌ها، که باعث افزایش قیمت حامل‌های انرژی شد، تا چه حد در کاهش رغبت تولیدکنندگان مؤثر بود؟

همان طور که می‌دانید، هر سیاستی که در مسائل اقتصادی اعمال شود، یک سری اثرات مثبت و یک سری اثرات منفی دارد؛ همان طور که ممکن است داروهای شیمیایی نتایج مثبتی بر یک عضو بگذارد، ولی برای اعضای دیگر، نتایج منفی داشته باشد. مهم این است که برآیند این نیروها، به طور کلی، اثرات مثبت داشته باشد.

در هدفمندی یارانه‌ها، بهتر بود که اولاً سهم بیشتری از یارانه‌ها به تولید اختصاص یابد که به دلایلی این امر صورت نگرفت. نکته‌ی دوم و مهم‌تر اینکه باید کارایی را هم در نظر بگیریم. اگر تولیدکننده قبلاً از عوامل تولید (مانند انرژی و مؤلفه‌های آن) با قیمت‌های ارزان‌تری استفاده می‌کرده، پس از گران شدن قیمت‌ها، باید چه کاری انجام دهد؟

تسنیم: چرا بسیاری از سرمایه‌گذاران به سمت سفته‌بازی و سوداگری می‌روند، ولی رغبتی به سرمایه‌گذاری در بخش تولید ندارند؟

اقتصاد به روش عرف و افراد عادی را در نظر می‌گیریم. اگر افراد عادی بخواهند سرمایه‌گذاری کنند، معمولاً نسبت به بازدهی سرمایه‌ی خود حساسیت دارند؛ به ویژه با توجه به مشکلات فعلی در فضای کسب‌و‌کار که درباره‌ی آن توضیح دادیم. اگر فرآیند تولید پرزحمت باشد، فضای کسب‌و‌کار هموار نباشد و درجه‌ی سختی هم بالا برود، برای مثال 15 درصد بازدهی به آن‌ها می‌دهد.

اگر مشاغل دیگری وجود داشته باشد که این افراد به راحتی به جای 15 درصد، 70 درصد سود از آن کسب کنند و چندان مقید به دین و آخرت و ارزش اعمال صالح نباشند، آن کار را انجام می‌دهند. این فرد از خود می‌پرسد که «چرا خودم را درگیر تولید، کارهای سخت، نیروی کار، وزارت کار و تأمین مواد اولیه کنم؟» پس علت این است. در واقع فعالیت‌های غیرمولد سودآور زمینه و جذابیت بیشتری دارند. ما باید سعی کنیم که زمینه‌ی چنین فعالیت‌هایی را از بین ببریم تا افراد به سمت تولید حرکت کنند.

تسنیم: دولت در سال‌های اخیر برای حل مشکلات اشتغال و افزایش تولید، بنگاه‌های زود‌‌بازده را تأسیس کرد و آن‌ها را بسیار گسترش داد. اما انگار چندان نتوانستند بر افزایش تولید و سرمایه‌گذاری مؤثر باشند. علت چیست و در کشورهای دیگر اوضاع چگونه است؟

به طور کلی و از نظر علمی، موفقیت یک بنگاه اقتصادی چند شرط دارد. یکی از شرط‌ها این است که کارفرمایی که بنگاه را مدیریت می‌کند، باید تجربه و تخصص، هر دو را داشته باشد. نباید افراد بی‌تجربه یا جوانانی را که تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اند (علی‌رغم اینکه در رشته‌ی اقتصاد یا صنعت تحصیل کرده‌اند) بر سر چنین کاری بگذاریم. تخصص برای کارفرما لازم است، ولی کافی نیست. باید تجربیات لازم را هم داشته باشد.

به نظر می‌رسد که این بنگاه‌های زود‌بازده مثل مجموعه‌ی قطراتی در یک کویر بود. اگر به این برکه‌ها درست آب نرسد، این برکه‌ها به هم وصل نشوند و از طریق سیستم قطره‌ای به طور دائم تغذیه و آبیاری نشوند، بعد از مدتی خشک خواهند شد. این فضای کویری همان فضای کسب‌وکار است که دچار مشکلاتی شده است. بنابراین به نظر می‌رسد که این گروه‌ها علی‌رغم اینکه با انگیزه و علاقه‌ی خوبی کار را شروع کردند، به دلیل بی‌تجربگی و کارآزموده نبودن، شکست خوردند. در تجارت و تولید، علاوه بر مطالعات دانشگاهی، تجربه ‌هم نیاز است. یک مدیر باید در عرصه‌ی عمل هم حضور داشته باشد و از تجربیات دیگران استفاده کند.

من فکر می‌کنم به دلیل فقدان تجربه و رهبری که آن‌ها را هدایت کرده و مشکلاتشان را رفع کند، حتی بعضی از آن‌ها رها شدند و به نتیجه‌ی مورد نظر نرسیدند. اگر ستاد و سازمانی بود که به محض ورود به آن‌ها کمک می‌کرد و مشورت‌های لازم و دقیقی می‌داد، اتفاق دیگری رقم می‌خورد. از آنجا که چنین تعاملی نبود یا اگر هم بود، چندان اثربخش نبود، دچار بدهی و شکست شدند و در نتیجه فضای یأس به وجود آمد.

تسنیم: به نظر شما، چه محدودیت‌هایی برای ایجاد شغل در کشور وجود دارد؟

در مباحث اقتصادی، یکی از معادلات در الگوهای اقتصادی تولید است. تابع تولید به چه عواملی بستگی دارد؟ به مواد اولیه، نهادها، مدیریت، تکنولوژی. مهم‌ترین عوامل تولید چیست؟ نیروی کار و سرمایه.

بین نیروی کار و تولید رابطه‌ی مستقیم وجود دارد. هر قدر تولید بیشتری داشته باشیم، نیاز به نیروی کار بیشتری هست. پس جواب سؤال این است که یکی از عوامل مهم و مؤثر بر اشتغال، گسترش تولید است. در واقع ما باید به طرق مختلف تولید را گسترش دهیم. منظورم تولید اساسی است، نه تولید ظاهری مثل بنگاه‌های زود‌بازده که بعد از مدتی تبدیل به برکه‌های خشک می‌شوند. گسترش تولید بهترین محور برای اشتغال است.

تسنیم: باید در چه زمینه‌هایی سرمایه‌گذاری کنیم که هم مولد باشد و هم مستمر؟

از یک طرف، مطابق اصل 44 باید بخش خصوصی را توانمند کنیم که بتواند در این زمینه فعالیت کند. طبیعی است که رونق بخش خصوصی می‌تواند به اشتغال هم کمک کند، چون واقعاً در زمینه‌های دولتی بهره‌وری ما پایین است؛ یعنی به اندازه‌ی کافی اشتغال داریم. لذا باید سرمایه‌گذاری کنیم که بخش‌های خصوصی هر چه بیشتر گسترش پیدا کنند.

تسنیم: در حال حاضر، به دلیل رشد زیاد جمعیت در دهه‌ی 60، جامعه با تعداد افراد بیکار زیادی مواجه است که عمدتاً تحصیل‌کرده هستند. پیک جمعیت بیکار واقعاً یکی از مشکلات اقتصاد ایران است. دولت برای حل این مشکل چه کاری می‌تواند بکند؟

به عبارت دیگر، این تلفات عملاً وجود دارند؛ ولی به این معنا نیست که دولت دست روی دست بگذارد. همان طور که می‌دانید، در حال حاضر نرخ رشد جمعیت یک‌مرتبه کاهش پیدا کرده است. در دهه‌ی 60 نرخ رشد جمعیت حدود 4 درصد بود، اما الآن به زیر 1 درصد رسیده است. نتیجه این خواهد شد که به مرور، هر چه زمان بگذرد، شرایط کاری به گونه‌ای پیش می‌رود که نیاز شدیدی به نیروی کار پیدا خواهیم کرد. این روند از الآن در حال شروع است.

تسنیم: بعد از انقلاب از آنجا که درآمدهای نفتی ما افزایش پیدا کرد، یکی از مشکلات این بود که سهم بخش خدمات در تولید ناخالص داخلی بسیار زیاد شد و به دنبال آن، سهم بخش کشاورزی و صنعت کاهش پیدا کرد. منظور شما از خدمات چیست؟

منظور همان فعالیت‌های غیرمولد است که در آنجا زیاد شده است. این فعالیت‌های غیرمولد در حساب‌های ملی در بخش خدمات ظاهر می‌شود. در واقع شما خدمات بازرگانی و واسطه‌گری را در نظر دارید. واسطه‌گری یعنی من از شما کالایی را می‌خرم و پنجاه درصد گران‌تر به دیگری می‌فروشم. این پنجاه درصد روی ارزش افزوده آمده، ولی هیچ ارزش افزوده‌ای را اضافه نکردیم.

اما منظور من از خدمات، خدمات مثبت مثلاً هتلداری و جهانگردی است. ما ظرفیت‌های بسیاری داریم. من هر بار که به اصفهان می‌روم، حیرت می‌کنم که چه مکان‌های زیبایی دارد. ما می‌توانیم روی این بخش سرمایه‌گذاری کنیم، باعث اشتغال جوانان شویم و توریست‌های فراوانی را به ایران بیاوریم.

بخش خصوصی هم در این زمینه می‌تواند وارد شود. مثلاً ما در خصوص خدمات زیارتی، شهرهای مشهد و قم را داریم. آیا نمی‌توانیم از کشورهای دیگر دعوت کنیم؟ ما مناطق بکر و استان‌های مختلف و مکان‌های دیدنی پرشماری داریم. همان طور که می‌دانید، مسائل اقتصادی تحت تأثیر مسائل سیاسی هم هست و ارتباطات ما با کشورهای دیگر روی آن اثر می‌گذارد. مثلاً ممکن است اروپاییان به دلیل تحریم به اینجا نیایند. این مسائل را هم نباید از ذهن دور داشت. در مجموع به نظر می‌رسد که اگر در حوزه‌های خدماتی به شکل مؤثر کار کنیم، می‌توانیم ارزش افزوده‌ی بیشتری داشته باشیم.
انتهای پیام/