اگر ایران به سمت تسلیحات هستهای حرکت کند، نمیتوان آن را بازداشت
خبرگزاری تسنیم: کارشناس مسائل امنیتی و نظامی در مؤسسه مطالعات استراتژیک و بینالملل ضمن بررسی توافقنامه موقت هستهای با ایران، تصریح میکند اگر ایران به سمت تسلیحات هستهای حرکت کند، نمیتوان آن را بازداشت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از مؤسسه مطالعات استراتژیک و بینالملل، آنتونی کرتزمن، کارشناس مسائل امنیتی و نظامی در این اندیشکده بر این باور است که توافقنامه هستهای با ایران منطقی، موفق و کارآمد بوده است، اما با این حال حرکت ایران به سمت تسلیحات هستهای هر چند که قابل شناسایی است، اما غیر قابل توقف است و شدیدترین تحریمها و اقدامات و تهدیدات نمیتواند مانع آن شود.
باید در مورد توافقی که با ایران صورت گرفت بسیار دقیق و محتاط بود. هنوز معلوم نیست که رهبری ایران آن را بپذیرد یا اینکه اصلاً ایران آن را به اجرا درآورد یا خیر. این توافق، توافقی مقدماتی است که باید با پذیرش مستمر ایرانیها، اجابت آمریکا و دیگر کشورها همراه شده و تا زمان رسیدن به نتیجه قطعی پابرجا باقی بماند.
عملیاتی ساختن این توافق نیازمند عملکردی متعادل توسط آمریکا و دیگر اعضای گروه 1+5 است. گروه 1+5 باید برای ایران روشن سازد که هرگونه خلل در اجرای توافقنامه منجر به تحریمهای سختتر خواهد شد و حتی ممکن است احتمال حملات پیشگیرانه، بازدارندگی بیشتر، توسعه موشکی و قوای نظامی در کشورهای حاشیه خلیج فارس را در پیش داشته باشد، همزمان باید به ایران نیز نشان داده شود که فرصت واقعی برای برقراری ارتباط با آمریکا و جهان فراهم آمده که این امر امنیت و روزنههای جدیدی برای توسعه اقتصادی را به روی این کشور میگشاید.
توافقنامههای کنترل تسلیحات اگر منجر به توافقنامههای سیاسی و بهبود روابط نشود، با گذشت زمان غالباً با شکست مواجه میشوند. زمان و تکنولوژیهای جدید میتواند حتی بهترین توافقنامهها را با شکست مواجه کند و موضوع هستهای تنها یکی از مسائلی است که در خاورمیانه تفرقه ایجاد میند. تنشهای ایران با اسرائیل تا به اینجا باعث تلاشهای هستهای اسرائیل شده است تا با تهدید حیاتی ایران مقابله کرده و از آن بازدارندگی کند. کشورهای حاشیه خلیج فارس و بسیاری دیگر از کشورهای عرب سنی ایران را به دلیل نقشی که در سوریه، لبنان، عراق، یمن، بحرین و دیگر کشورهای عربی ایفا میکند و به خاطر تهدید نامتقارنی که در منطقه خلیج فارس ایجاد کرده، به عنوان تهدیدی حیاتی تلقی میکنند.
با این حال به عنوان اولین گام، این توافقنامه که با گروه 1+5 در ژنو منعقد شد، تقریباً بدون هیچ شکی بهترین توافقنامه ممکنی بود که آمریکا و متحدین وی میتوانستند از طریق مذاکره به آن برسند، این توافقنامه به ایران راه جدیدی را برای پیشرفت و توسعه نشان میدهد و در منطقه امید جدیدی را میدمد که میتوان از منازعات جدید جلوگیری کرده و مانع مسابقه تسلیحاتی گسترده شد.
آنچه که توافقنامه جدید واقعاً پیشنهاد میدهد
گزارشهای مطبوعاتی تنها بخشی از داستان را نقل میکنند و تا به اینجا بسیاری از کارشناسان تا کنون تنها بخشی از کل ماجرا را بیرون کشیدهاند. تنها بر اساس تمام محتوای آن میتوان قضاوت صحیحی داشت و برگ سند کاخ سفید در مورد توافقنامه اصول زیر را ابراز میکند:
یک توافقنامه ابتدایی شش ماهه بیشتر بخشهای حیاتی تهدید را به عقب باز میگرداند.
گام ابتدایی شش ماهه شامل تحدیدهای جدی بر برنامه هستهای ایران است و مهمترین نگرانیهای ما در این موارد برطرف میکند: توانمندیهای غنی سازی؛ ذخیره موجود از اورانیوم غنی شده؛ شمار و توانمندیهای سانتریفیوژهای موجود؛ و توانمندی تولید پلوتونیوم در سطح بمب هستهای با استفاده از راکتور اراک.
امتیازاتی که ایران ذیل بخشی از این توافقنامه متعهد به اعطای آنها شده است همچنین باعث شفافیت بیشتر و نظارت شدیدتر بر برنامه هستهای آن میشود. در گذشته، این نگرانی وجود داشت که ایران با استفاده از مذاکرات زمان لازم برای پیشرفت برنامه هستهای خود را به دست میآورد. روی هم رفته این اقدامات اولیه مانع آن خواهد شد که با استفاده از پوشش مذاکرات ضمن مذاکرات برای رسیدن به راهحلی بلند مدت و جامع که همه نگرانیهای جامعه بینالملل را برطرف میکند، همچنان برنامه هستهای خود را پیش ببرد.
در مقابل، به عنوان بخشی از این توافق اولیه، گروه 1+5 به صورت محدود، موقت، هدفمند و قابل بازگشت، برخی از تحریمها علیه ایران را بر میدارد. این برداشته شدن تحریمها به نحوی تنظیم شده است تا کلیت رژیم تحریمها پابرجا بماند، از جمله تحریمهای مربوط به نفت، بانکداری و تراکنشهای مالی. گروه 1+5 همچنان با شدت به ادامه این تحریمها خواهد پرداخت. اگر ایران تعهدات خود را برآورده نکند، ما نیز تحریمهای برداشته شده را به حالت اول باز میگردانیم و تحریمهای مضاعفی را بر ایران تحمیل میکنیم.
این توافقنامه مقدمهای است برای یک توافقنامه کلی بلند مدت که ایران را ملزم میسازد همه نگرانیها و خواستههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برآورده سازد.
گروه 1+5 و ایران همچنین در مورد معیارهای کلی یک راهحل جامع گفتگو کردند که برنامه هستهای ایران را در بلند مدت محدود میسازد و ضمانتهای قابل تأییدی را برای جامعه بینالملل فراهم میآورد که فعالیتهای ایران منحصراً صلح آمیز خواهد بود و این اطمینان را نیز ایجاد میکند که چنانچه ایران تلاشی در جهت تولید یک سلاح اتمی ترتیب دهد، به سرعت شناسایی میشود.
در این مجموعه تفاهمات همچنین ایران متعهد شده است که همه قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل را اجرا کند و نیز قطعنامههای پیشینی و کنونی که توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد برنامه هستهای ایران صادر شده است.
این توافقنامه همچنین شامل حل و فصل مسائلی میشود که مربوط به وجوه نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران نیز میشود، از جمله فعالیتهای ایران در پارچین.
ایران به عنوان بخشی از یک راهحل جامع همچنین باید به طور کامل مفاد معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (انپیتی) و تعهدات خود در قبال آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اجرا کند. با در نظر گرفتن راهحل جامع، در مورد هیچ چیز توافق صورت نمیگیرد مگر آنکه در مورد همه امور توافق حاصل گردد. به عبارت سادهتر، این گام ابتدایی ظرف مدت شش ماه به پایان میرسد و به منزله یک توافق ناهیی برای آمریکا و شرکای ما در گروه 1+5 نیست.
این توافقنامه پیشرفت برنامه ایران را متوقف کرده و عناصر کلیدی آن را در بخش بسیار حیاتی غنی سازی اورانیوم به عقب بازمیگرداند.
ایران متعهد شده است تا غنی سازی بالای 5 درصد خود را متوقف کند: متوقف کردن غنی سازی بالای 5 درصد و همه امور تکنیکی مربوط به غنی سازی بالای 5 درصد.
ایران متعهد شده است که ذخیره اورانیوم با غنای نزدیک به 20 درصد خود را خنثی سازی کند: رقیق کردن اورانیوم غنی شده تا 20 درصد تا زیر 5 درصد یا تبدیل کردن آن به موادی که برای غنی سازی بیشتر مناسب نیست تا پیش از پایان یافتن مرحله اول.
ایران متعهد شده است تا پیشرفت خود در ایجاد ظرفیت غنی سازی را متوقف کند: هیچ نوع سانتریفیوژ جدیدی مستقر نخواهد شد.
همچنین ایران توافق کرده است تا:
سانتریفیوژهای نسل آتی خود را برای غنی سازی اورانیوم مستقر نسازد.
نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده در فردو را در همان حالت غیر فعال رها کند تا نتواند برای غنی سازی اورانیوم از آنها بهره ببرد.
تولید سانتریفیوژهای خود را محدود به جایگزین کردن سانتریفیوژهای آسیب دیده کند تا نتواند از این فرصت شش ماهه برای ذخیره دستگاههای سانتریفیوژ بهره ببرد.
هیچ تأسیسات جدیدی برای غنی سازی ایجاد نکند.
ایران متعهد شده است تا ذخیره اورانیوم 3.5 درصد خود را افزایش ندهد: ایران ذخیره اورانیوم با غنای 3.5 درصد خود را افزایش نمیدهد و این یعنی که حجم این ماده در پایان شش ماه بیشتر از آنچه که در آغاز بازه زمانی وجود داشت نخواهد بود و همه اورانیوم 3.5 درصد تازه غنی شده به اکسید تبدیل میشود.
ایران متعهد شده است تا فعالیتهای خود در اراک را متوقف کرده و پیشرفت در مسیر تولید پلوتونیم را متوقف سازد. ایران متعهد شده است که:
• راکتور اراک را وارد مدار نکند.
• راکتور اراک را سوختگیری نکند.
• تولید سوخت برای راکتور اراک را متوقف کند.
• سوخت جدیدی برای راکتور اراک آزمایش نکند.
• سوخت و آب سنگین به محل راکتور اراک منتقل نکند.
• تأسیسات قادر به انجام بازفراوری ایجاد نکند؛ بدون این تأسیسات ایران نمیتواند پلوتونیوم را از زباله هستهای جدا کند.
ایران متعهد شده است تا شفافیت و اقدامات نظارتی جدی و بیسابقهای را در مورد برنامه هستهای خود انجام دهد:
• ایجاد دسترسی برای ناظرات آژان برای ورود به نطنز و فردو. این دسترسی روزانه به ناظران اجازه میدهد تا نوارهای ضبط شده دوربینهای نظارتی را به منظور نظارت دقیقتر بازبینی کنند. این دسترسی شفافیت بیشتری را در سایتهای غنی سازی فراهم میآورد و زمان شناسایی هرگونه عدم همکاری را کاهش میدهد.
• فراهم آوردن دسترسی برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات مونتاژ سانتریفیوژ.
• فراهم آوردن دسترسی برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی به محل تولید چرخاننده سانتریفیوژها و محل انبار آنها.
• فراهم آوردن دسترسی برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی به معادن و کارخانههای نورد اورانیوم.
• فراهم آوردن اطلاعات مربوط به طراحی راکتور اراک که مدتها در پی آن بودیم. این باعث ایجاد شناختی کامل از راکتور میشود که پیش از این ممکن نبود.
• ایجاد دسترسی بیشتر برای بازرسی از راکتور اراک.
• فراهم آوردن اطلاعات و دادههای کلیدی مشخص که در پروتوکل الحاقی توافقنامه پادمانهای آژانس و دستورالعمل اصلاح شده شماره 3.1 ذکر شده است.
ایران متعهد شده است تا مکانسیم مؤثر ممیزی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اجرا کند.
از آژانس درخواست خواهد شد تا بسیاری از این اقدامات ممیزی را به انجام برساند، علاوه بر اینکه به نقش نظارتی خود در ایران ادامه خواهد داد. علاوه بر این، گروه 1+5 و ایران متعهد شدهاند که کمیسیونی مشترک ایجاد کنند تا با همکاری آژانس بر اجرای مفاد و رفع مسائل احتمالی نظارت داشته باشد. این کمیسیون مشترک همچنین با همکاری آژانس حل و فصل نگرانیهای گذشته و حال حاضر در مورد برنامه هستهای ایران را در دستور کار قرار میدهد، از جمله بررسی ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران و فعالیتهای آن در پارچین.
ایران از برداشته شدن محدود، موقف و قابل بازگشت تحریمها برخوردار میشود که به عنوان انگیزهای جدی برای حرکت رو به جلو و رسیدن به توافقی کلی و پایدار، ارائه میگردد.
در برابر این اقدامات، گروه 1+5 قرار ات به صورت محدود، موقت، هدفمند و قابل بازگشت، بخشی از تحریمها را بردارد، اما بخش قابل توجه تحریمهای ما، از جمله تحریمهای نقتی، بانکی و مالی، پابرجا باقی میمانند. اگر ایران به تعهدات خود عمل نکند، ما نیز مانع ایجاد شده بر سر راه تحریمها را بر میداریم. به طور خاص گروه 1+5 متعهد شده است که:
• برای مدت شش ما تحریمهای جدیدی بر برنامه هستهای ایران وضع نکند، در صورتی که ایران متعهد به انجام تعهدات خود در این توافقنامه باقی بماند، تا آنجا که در داخل نظام سیاسی ایشان مجاز شمرده شده است.
• تحریمهای مربوط به طلا و فلزات گرانبها، قطعات یدکی خودرو، صادرات پتروشیمی، که تقریباً 1.5 میلیارد دلار برای ایران عواید دارد، برداشته شود.
• صدور مجوز برای تعمیرات و بازرسی مربوط به امنیت پرواز در ایران و برای شرکتهای هواپیمایی مشخص.
• فراهم آوردن امکان فروش نفت برای ایران به میزانی که در سطح نازل کنونی باقی بماند ـ سطحی که 60 درصد از دو سال پیش کمتر است. 4.2 میلیارد دلار از این فروشها به صورت قسطی به ایران منتقل میشود در صورتی که ایران به تعهدات خود پایبند باشد.
• اجازه خروج 400 میلیون دلار برای ورود این مبلغ به دانشگاهها و کالجهای خارجی به عنوان حقالتدریس دانشجویان ایرانی محصل در خارج از کشور.
آمریکا و دیگر اعضای گروه 1+5 تراکنشهای بشردوستانه را تسهیل میکنند.
تسهیل کردن تراکنشهای بشر دوستانهای که در قانون آمریکا پیش از این مجاز شمرده شده است. تراکنشهای بشر دوستانهای که به طور آشکار از تحریمهای کنگره مستثنا شده و به مثابه کانالی نیست که امکان دسترسی ایران به منابع جدید مالی را فراهم آورد. تراکنشهای بشر دوستانه آن دسته از تراکنشهایی هستند که مربوط به خرید خوراک، ادوات کشاورزی، دارو، ادوات پزشکی توسط ایران میشوند؛ ما همچنین تراکنشهای مربوط به هزینههای پزشکی که در خارج از کشور مسدود شده، فراهم میآوریم. ما این کانال را برای منتفع شدن مردم ایران باز میگذاریم.
خلاصی محدود از تحریمها همزمان با ابقای فشار اقتصادی بر ایران و صیانت از رژیم تحریمها.
در مجموع رقم تقریبی 7 میلیارد دلار از طریق این برداشته شدن تحریمها عاید ایران میشود که این رقم تنها بخشی از هزینههایی است که ایران در طول این بازه شش ماهه در اثر دیگر تحریمها خواهد پرداخت. حجم قابل توجه 100 میلیون دلار از عواید ایران در خارج از کشور در اثر تحریمها مسدود و غیر قابل دسترسی خواهد بود.
ظرف مدت شش ماه آتی، فروش نفت خام ایران نمیتواند افزایش پیدا کند. تحریمهای نفتی به تنهایی منجر به از دست رفتن 30 میلیارد دلار از عواید نفتی ایران میشود در مقایسه با آنچه که در شش ماهه سال 2011 به دست میآورد، یعنی زمانی که این تحریمها آغاز به اثر گذاری کرد. در حالی که ایران اجازه خواهد یافت به 4.2 میلیارد دلار از این عواید دسترسی پیدا کند، نزدیک به 15 میلیارد دلار از عواید آن در این دوره وارد حسابهای محدودی در خارج از این کشور خواهد شد. به طور خلاصه، ما انتظار داریم که سطح عواید ایران در حسابهای محدود خارجی، در طول این مدت، افزایش و نه کاهش پیدا کند:
• در طول مدت مرحله اول، ما همچنان به شدت تحریمهای خود علیه ایران را ادامه میدهیم، از جمله علیه کسانی که به دنبال دور زدن تحریمهای ما هستند، اقدامات جدی ترتیب میدهیم.
• تحریمهایی که بر فروش نفت خام وضع شدهاند همچنان برای فشار وارد کردن بر دولت ایران ادامه خواهند یافت. در طول این مدت، منع خریداری نفت اتحادیه اروپا همچنان پابرجا خواهد ماند و ایران همچنان روزانه یک میلیون بشکه به فروش خواهد رساند و همچنان 4 میلیارد دلار در ماه از دست خواهد داد.
• تحریمها همچنان صادرات محصولات پتروشیمی ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد و منجر به از دست رفتن میلیاردها دلار از عواید این بخش میشود.
دیگر بخشهای مهم رژیم تحریمهای آمریکا و سازمان ملل پابرجا میماند، از جمله:
• تحریمها علیه بانک مرکزی ایران و تقریباً چندین بانک و نهاد مالی ایران پابرجا باقی میماند.
• تحریمهای ثانویه، در تعقیب مصوبه تحریمهای جامع ایران، پاسخگویی و محروم سازی، علیه بانکهایی که با افراد و نهادهای مورد هدف آمریکا معامله میکنند، پابرجا باقی میماند.
• تحریم علیه کسانی که حجم قابل توجهی از دیگر خدمات مالی را در اختیار ایران میگذارند، از جمله خدمات بیمه، پابرجا ماقی میماند.
• دسترسی به سیستم مالی آمریکا محدود خواهد ماند.
• همه تحریمها علیه 600 فرد و نهادی که به خاطر حمایت از برنامههای هستهای و موشکی ایران هدف قرار گرفتهاند، پابرجا باقی میماند.
• تحریمها علیه بازیگران مختلف اقتصاد ایران، از جمله کشتی رانی و کشتی سازی، پابرجا باقی میماند.
• تحریمها علیه سرمایه گذاری طولانی مدت در ایران و در بخشهای تکنیکی صنعت انرژی ایران پابرجا باقی میماند. تحریمها بر برنامههای نظامی ایران پابرجا باقی میماند.
• محدودیتهای گسترده آمریکا بر تجارت با ایران پابرجا باقی میماند که این امر ایران را از دسترسی به تقریباً همه تعاملات با اقتصاد بزرگ جهانی محروم میسازد.
• همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل پابرجا باقی میماند.
• همه تحریمهای هدفدار ما در مورد سوء پیشینه ایران در عرصه حقوق بشر، پابرجا باقی میماند.
محدود کردن توانمندی میانبر زدن ایران چالشهای جدی به همراه دارد، حتی در صورتی که توافقنامه ابتدایی موفقیتآمیز باشد.
بنا به همه دلایلی که پیش از این ذکر شد، این توافقنامه، توافقنامهای کامل نیست. این فقط یک گام ابتدایی است، بدون هیچ ضمانتی برای رسیدن به راهحلی دائم. این توافقنامه محدود، قابل بازگشت و مترقی است به این معنا که آمریکا باید تنها تحریمهایی را بردارد که منجر به عقد توافقی داومی با ایران میشود؛ همچنین باید به حضور نظامی خود در خلیج فارس ادامه دهد؛ همچنان باید به دولتهای دوست منطقه خلیج فارس و دیگر دولتعای عربی کمک کند توان نظامی خود را تقویت کنند و توانمندیهای دفاع موشکی در خود ایجاد کنند؛ و همچنان باید از امنیت اسرائیل اطمینان حاصل کند.
همزمان، همکاری کامل ایران منجر به حل و فصل مسائل امنیتی خواهد شد که واقعاً اهمیت دارند. تا کنون بیشتر بحثها در مورد برنامه هستهای ایران روی این امر متمرکز بود که مانع دسترسی ایران به سلاح هستهای شود، به جای آنکه توازن نظامی باثباتتری در منطقه خلیج فارس ایجاد گردد و مانع آن شود که ایران توان هستهای جدی ایجاد کند و مسابقه تسلیحات هستهای در منطقه را متوقف سازد. مطلوب آن است که توانمندیهای ایران در حداقلیترین حالت ممکن قرار گیرد، اما واقعنگر بودن نیز لازمه کار است.
اما هیچ کس نمیتواند این واقعیت را به عقب بازگرداند که ایران تا به اینجا نزدیک به نقطه میانبر زدن شده است و میتواند به برخی از فعالیتهای مرتبط تسلیحاتی ادامه دهد.
ایران تا کنون به نقطهای رسیده است که همه تکنولوژی لازم برای تولید ادوات تسلیحاتی هستهای را در اختیار دارد. ایران همه عناصر اساسی برای تولید یک دستگاه شکافت پذیر را در اختیار دارد و تقریباً بدون هیچ شکی همه تکنولوژی لازم را نیز به دست آورده است. ایران نشان داده است که میتواند اورانیوم را در سطح تسلیحاتی غنی سازد و به نظر میرسد راکتور اراک را ایجاد کرده تا پلوتونیوم تسلیحاتی را نیز تولید کند.
هیچ راهی وجود ندارد که بتوانیم دریابیم ایران تا چه حد اطلاعات مربوط به طراحیهای تسلیحاتی را از پاکستانیها و دیگر منابع تحصیل کرده یا اینکه آیا تا کنون با استفاده از مواد شکافت ناپذیر در تأسیاستی همچون پارچین ادوات هستهای را آزمایش کرده یا خیر. به طور خلاصه، ایران تا به اینجا کمترین فاصله ممکن را با یک «میانبرد» هستهای دارد، بدون آنکه واقعاً مواد تسلیحاتی تولید کند یا واقعاً نشان دهد که میتواند ادوات و مواد شکافت پذیر آزمایش کند.
اگر گروه 1+5 موفق باشد، شاید بتواند با مذاکره ایران را به از بین بردن مواد با غنای بالا و نظارت کامل آژانس بر تأسیسات شناخته شده و مشکوک آن، متقاعد کند. با این حال، این اقدامات مانع پیشرفت تلاشهای ایران برای تحصیل تکنولوژی تسلیحاتی هستهای نخواهد شد. مگر اینکه توافقنامه به طور کامل همه فعالیتهای غنی سازی ایران را متوقف کند؛ همچنین یا فعالیت راکتور اراک را به طور کامل متوقف کند یا آن را تحت کنترل شدید درآورد، که در غیر این صورت ایران همچنان به توانمندی تولید مواد لازم برای تولید تسلیحات، دست خواهد یافت. اگیر ایران بتواند همچنان به تولید سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه دهد، هم توانمندی بیشتری برای مخفی کردن غنی سازی هستهای را به دست میآورد و هم توانمندی ذخیره سازی بیشتر و سریعتر را.
معلوم نیست که شکل گرفتن توافقنامه (یا هرگونه حمله پیشگیرانهای) بتواند وجوه مهم تلاشهای تسلیحاتی هستهای ایران را متوقف کند. ایران نمیتواند مطمئن باشد که چنین فعالیتهای پیش از توافقنامه همچنان مخفی بماند، اما میتواند منطقاً به مخفی ماندن آنها امید داشته باشد. ایجاد یک تأسیسات سطحی در پارچین، اقدامی غیر ضروری بود. ایران میتواند تأسیسات طراحی و ازمایش خود را پراکنده سازد و با حداقل خطر شناسایی هر چقدر بمب هستهای و کلاهک هستهای مدل را که بخواهد طراحی کرده و بیازماید. ایران میتواند کلاهکهای هستهای شبیه سازی شده را در آزمایشهای موشکی و بمبهای هستهای در مانورهای هوایی شبیه سازی شده، بیازماید ـ سنجش تکنولوژی بر اساس نتایج حاصل از بازیابی فیزیکی یا مسافت سنجیهایی کاملاً رمز گذاری شده.
در نتیجه ایران میتواند مانع بروز مشکلات در طراحی یک سلاح شکافت پذیر شود و به سمت تولید ادوات نظامی چنین سلاحی شود. نتیجه نهایی به لحاظ وزنی بسیار سنگین است اما به راحتی توسط کشتی قابل حمل است و تهدید وقوع نوعی حمله مخفی را ایجاد میکند: کشتی که به سمت حیفا حرکت میکند یا در بندری از بنادر خلیج فارس توقف میکند. این نوع تهدید نامتقارن ممکن است فاقد اعتبار لازم برای نیروهای هستهای باشد، اما نمیتوان آن را نادیده گرفت.
با این حال، تهدید واقعی ایران نیروی مسلح به تسلیحات هستهای است و توافقنامه موقت و نهایی مانع این امر میشود.
همزمان، توافقنامه موقت و هرگونه توافقنامه کاملی که شامل مفاد مذکور باشد مانع تهدیدی جدی از سوی ایران میشود. این تهدید، توانمندی ایران برای میانبر زدن نیست یا حتی دست یافتن به سلاحی که استفاده از آن تنها در زمان بحرانی به آن حد جدی مشروع است که تأثیر آن در بهترین حالت، حاشیهای خواهد بود. تهدید واقعی این است که تلاش ایران منجر به تولید کافی تسلیحات مؤثری شود که موشکهای دور برد و نیروی هوایی آن را تجهیز کند و آن را به قدرت نظامی هستهای جدی تبدیل کند.
توانمندیهای میانبر زدن و ایجاد انبارهای هستهای میتواند به ایران توان بازدارندگی بیشتر دهد و این توانمندی که دیگر کشورها را تحت تأثیر و فشار قرار دهد. با این حال، استفاده واقعی از چنین توانمندیهای محدودی، یک منازعه را به جنگی تمام عیار تبدیل میکند آن هم در فضایی که آمریکا و جهان نمیتوانند تحمل کنند چنین تهدیدی مانع جریان صادرات نفت میشود و هرگونه حمله مخفی توسط قدرت به بلوغ رسیده هستهای همچون اسرائیل، خودکشی خواهد بود. همانطور که زمانی هنری کسینجر گفته است، تهدید ارتکاب خود کشی به قدر کافی بازدارندگی در برابر به قتل رسیدن ایجاد نمیکند. وجود نیروی هستهای احتمالی در ایران، معادل جهانی واقعی برای اظهار نظر کسینجر است.
به محض آنکه ایران نیروی هستهای قابل توجهی را مستقر سازد، همه چیز تغییر خواهد کرد و به اندازه کافی قابل نقل و محافظت شده خواهند بود که خطر اولین حمله موفقیت آمیز پیشگیرانه را محدود کند. یک توان جدی در ایران که بتواند چند کلاهک هستهای را به منظور هشدار یا در هنگامی که تحت حمله قرار دارد، پرتاب کند، به نحوی که آمریکا و اسرائیل نتوانند آن را بازدارند یا نابود کنند، به اندازه کافی بازیگران نجات یافته خواهیم داشت که به سمت اقدامات پیشگیرانه بروند که خطر آنها بسیار فراتر از یک تهدید خواهد بود.
ایجاد چنین نیرویی همچنین مهمترین ضعف نیروی نظامی ایران را پوشش میدهد. نیروی هوایی ایران در حال حاضر بسیار ضعیف است و همچنین سیستم دفاع هوایی مستقر در زمین آن. موشکها و راکتهای دور برد آن فاقد دقت و تخریب کافی برای هدف قرار دادن اهداف کلیدی هستند و تسلیحاتی هستند که نمیتوانند تأثیر استراتژیک بگذارند. تا زمانی که ایران در برابر حمله هوایی آمریکا، کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل آسیب پذیر باشد، گسترش نیروهای نامتقارن ارزش چندانی نخواهد داشت. آمریکا، کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل میتوانند حملات دقیقی را انجام دهد به طریقی که استفاده ایران از نیروهای نامتقارنرا به شدت خطر آفرین و پر هزینه سازند.
این دلیل کلیدی است که بر اساس آن میتوان گفت فعالیتهای هستهای ایران غیر منطقی نبوده، به خاطر پرستیژ نیست و به نوعی از مرکزیت فعالیتهای نظامی دور شده است. از نگاه کشوری که هم خود را در معرض تهدید آمریکا و بسیار از همسایگان خود میبیند و هم میخواهد نفوذ جدی در منطقه داشته باشد، این اقدام کاملاً معنادار است. تلاشهای هستهای ایران هنگامی که به جایگاه نظامی آن دقت شود، به خوبی معنا پیدا میکند.
با این حال هیچ راهی وجود ندارد که ایران بتواند تولید گسترده تسلیحاتی و برنامه استقرار آن را ذیل توافقنامه موقت مخفی کند. ایران همچنین در راه ایجاد یک چنین نیرویی با مشکلاتی جدی مواجه است. در مورد اینکه ایران تا چه حد سریع میتواند مواد شکافت پذیر کافی برای تولید یک یا چند کلاهک هستهای، فراهم آورد، صحبت چند سال است نه چند ماه. همچنین ایران نمیتواند بمب و کلاهک هستهای واقعی را مستقر سازد بدون آنکه آزمایشهای هستهای غیر قابل شناسایی داشته باشد. تجهیز هواپیماها و موشکها با تسلیحات هستهای که امنیت آنها سنجیده نشده است، همانطور که آزمایشهای کره شمالی، هند و پاکستان نشان داده که تا چه حد نتایج انجام حتی آزمایشهای استاتیک میتواند غیر قابل پیشبینی باشد، بسیار خطرناک است.
حتی مخفیترین برنامههای موفقیتآمیز نمیتواند تبدیل به یک تهدید هستهای جدی شود اگر مطابق با قواعدی نباشد که پیشتر از این ذکر شد. علاوه بر این، در صورتی که ایران به طور کامل سر به تمرد نگذارد، هر گونه فعالیت عمده به سرعت و با دقت قابل شناسایی بوده و بدون هیچ شکی نقض توافقنامهای است که توسط سازمان ملل و قدرتهای مهم دنیا به رسمیت شناخته شده و میتواند توجیهی غیر رسمی برای انجام حملات پیشگیرانه، تحریمهای بیشتر و/ یا بازدارندگی هر چه بیشتر آمریکا.
انتهای پیام/