سرنخ های دام صهیونیستی- غربی علیه عربستان
خبرگزاری تسنیم: کشورهای عربی بیش از هر زمان دیگری نیاز است از عربستان در برابر فریب اسرائیل حمایت کنند، آنها باید ریاض را به تصحیح سیاست خارجی خود بویژه در قبال ایران و سوریه نصیحت کنند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه الاخبار، سامی کلیب تحلیلگر مسایل سیاسی در مقالهای با اشاره به ابعاد همکاری های اطلاعاتی رژیم سعودی و صهیونیستی نوشت:
اسرائیل به صورت ناگهانی تصمیم گرفت اظهارات خود را در حمایت از همگرایی با سعودیها علنی کند؛ این در حالی است که درز اطلاعات و اخبار مربوط به نشستهای محرمانه این دو طرف هم زمان با توافق ایران با غرب در ژنو افزایش یافته است؛ تحلیلهای رسانههای عرب زبان مذاکرات و توافق ریاض با تلآیو را تا حد هم پیمانی نیز تعریف کردهاند.
ولید بن طلال تاجر میلیاردر سعودی نقش اساسی در رو شدن این اطلاعات داشته است؛ وی مدعی شده است که عربستان سعودی و کشورهای عربی و مسلمانان اهل تسنن حمله نظامی اسرائیل به ایران برای تخریب برنامه اتمی این کشور را تایید میکنند.
این اظهارات هنوز از سوی ریاض رد یا تایید نشده است، اما دکتر عبدالله النفیسی تحلیلگر کویتی در این رابطه می گوید که رابرت مرداک شریک بزرگ یهودی طلال نقش اساسی در این روند داشته است.حال آیا به نفع اعراب است که در راستای اتهام زنی های سعودی به ائتلاف با اسرائیل کشیده شوند؟
همگرایی سعودی با اسرائیل به علت ترس از ایران است
ابعادی از علاقه ملک عبدالله بن عبدالعریز شاه عربستان سعودی به اسرائیل ثبت نشده است؛ گفته می شود، وی از اسرائیل خوشش نمی آید، ملت عربستان نیز علاقهای به تعامل با اسرائیل ندارند و در رسانه های داخلی عربستان نیز نویسندهای نیست که از این همگرایی استقبال کند.
ملک فیصل پادشاه اسبق عربستان نیز در سخنرانیهای خود همواره مفهوم زوال اسرائیل را تکرار میکرد، وی در سال 1973 نیز از قطع شریان نفتی برای کشورهای غربی که به جنگ این رژیم علیه کشورهای عربی کمک کرده بودند نیز ابایی نداشت. شاید همین موضع باعث کشته شدن وی شد.
انسان می تواند حجم بالای فشارهای آمریکا بر عربستان سعودی برای گشایش روابط مستقیم با اسرئیل را درک کند، این فشارها بویژه بعد از اشغال عراق و بعد از تخریب وجهه ریاض در مورد دست داشتن در حوادث تروریستی 11 سپتامبر و مشارکت 11 سعودی در این عملیات به اوج خود رسیده است؛ دورهای که حتی اموال سعودی به شرکت های آمریکایی و یهودی نیز کمکی به بهبود وجهه این کشور در غرب نکرد.
بنابراین با هم توافق داریم که عربستان اسرائیل را دوست ندارد، اما در نقطه مقابل این کشور از ایران بدش می آید و از نقش منطقهای این کشور میترسد؛ نگرانی سعودی ها الان به اوج خود رسیده و کار به جایی رسیده که مقامات و رسانه های غربی از تغییر ائتلاف ها در نتیجه این نگرانی خبر می دهند، بسیاری اعتقاد دارد که واشنگتن و تهران از توافق صِرف عبور کردهاند و به مرحله ائتلاف راهبردی رسیده اند، ائتلافی که مبارزه با تروریسم و حفظ منافع مشترک، آن را به این کشورها دیکته کرده است.
تلاشهای ضدایرانی سعودیها در منطقه
در این میان عربستان سعودی سعی کرد در معرکه غوطه شرقی در سوریه معادلات را به هم زند،رسانه های غربی از همکاری های اطلاعاتی آمریکا، اردن، اسرائیل و عربستان برای این حمله سخن میگویند. این همکاری نیز در راستای تطابق منافع آنها صورت گرفته است، عربستان به دنبال براندازی یا دست کم تضعیف نظام سوریه قبل از برگزاری ژنو 2 است، چرا که می خواهد به این ترتیب به هیبت ایران در سوریه ضربه بزند، اسرائیل نبرد الغوطه را آزمایشی جدی برای عناصر حزب الله در جنگ خارج از مرزهای خود میداند؛ آمریکا به دنبال شکستن هیبت ارتش سوریه و حزب الله لبنان قبل از هر مذاکره احتمالی است، اما اردن در این راه شکست خورده و گاهی با اعمال فشار و گاهی با مشوق های مالی دست به همکاری با این کشورها می زند.
به این ترتیب است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ابراز امیدواری می کند که اسرائیل و عربستان سعودی بتوانند مناسبات سالمی را راهاندازی کنند، وی می گوید: «ما منافع مشترکی در اقتصاد و سیاست منطقه ای خود داریم.» زیپی لیونی وزیر دادگستری اسرائیل نیز همین عقیده را دارد. وی معتقد است: « برای مقابله با ایران باید با رژیم های دیگر مانند عربستان تعامل داشته باشیم.» رسانه های اسرائیلی نیز در این راستا آماده درز اطلاعات و بزرگنمایی هستند، در همین راستا برخی از این رسانهها اخیرا از استقبال اسرائیل از یکی از سرشناس ترین چهرههای چشم پزشکی سعودی در سرزمین های اشغالی خبر دادند.
اعلام این مطالب با اهداف مشخص صورت می گیرد؛ اگر اسرائیل در افشای این مسایل منافعی نداشت، آن را فاش نمی کرد، مانند دیدارهای این رژیم با ملک حسین شاه سابق اردن که بیش از سی سال پنهان باقی مانده بود و منافع اسرائیل ایجاب نمیکرد که آنها را فاش کند.
منافع اسرائیل در حال حاضر اقتضای همگرایی با عربستان را دارد، این منافع تنها در دشمنی با ایران حزبالله لبنان نیست، بلکه انجام معاملهای ظالمانه علیه فلسطینی ها با پوشش عربی از دیگر بخش های این توافق است، شاید مقامات سعودی در حال حاضر با روابط مستقیم به اسرائیل به نوعی ریسک میکنند؛ آنها می دانند که شکست آنها در سوریه و در تقابل با ایران ممکن است به نابودی آنها منجر شود؛ بنابراین با وجود عقب نشینی آمریکا از ائتلاف با این کشور دیگر مانعی در راستای دراز کردن دست دوستی به دشمن تاریخی و دیرینه عربستان وجود ندارد.
عملکرد ایران در سایه تحولات کنونی
حال باید دید عملکرد ایران نسبت به این تحولات چگونه خواهد بود؟ آیا ایران از برگه های خود برای فشار بیشتر بر سعودی ها استفاده خواهد کرد یا با تعمیم سیاست فضای باز خود این کشور را در مشکل بیشتر قرار خواهد داد؟
در این زمینه می توان گفت سیاست باز در اولویت خواهد بود،البته برگه های فشار نیز دنبال خواهد شد، تمامی شاخصها نشان از آن دارد که دیر یا زود دیدار ایرانی- سعودی برگزار خواهد شد، درست است که اوضاع منطقه ای پیچیده است، اما پیچیدهتر از مناسبات ایران با غرب نیست.
شاید سعودی ها الان راضی به برپایی این دیدار باشند، چرا که نمیخواهند آن را در موضع ضعف برگزار کنند؛ ایران احتمالا عجله ای برای این دیدار نداشته باشد. قطر استوارنامه خود را به ایران تحویل داده، اماراتی ها نیز که ایران را به اشغال جزایر سه گانه متهم می کردند، قبل از همه به تهران سفر کردهاند. بحرین و کویت نیز در استقبال از توافق ژنو از سعودی ها پیشی گرفته اند.
شاید درز اطلاعات مربوط به همگرایی اسرائیلی- سعودی به نفع همپیمانان ایران نباشد، همچنان که تهران در اتهام زنی به عربستان سعودی در ماجرای انفجار سفارت ایران در بیروت منافعی ندارد.
شاید عربها الان بیش از هر زمان دیگری نیاز باشد از عربستان در برابر اسرائیل حمایت کنند، آنها باید ریاض را به تصحیح برخی اختلال ها در سیاست خارجی خود بویژه در قبال ایران و سوریه نصیحت کنند. اطلاعات موجود نشان می دهد واسطههای فعالی در این زمینه کار خود را شروع کردهاند؛ اما با این وجود رویکرد سعودیها نسبت به سوریه همچنان منفی است، اما در قبال ایران نکات مثبتی وجود دارد که رسیدن به آنها با وجود پیچیده بودن، غیر ممکن نیست.
انتهای پیام/