خطر هستهای ایران از بین نرفته است/ استقرار سپر موشکی اسامـ۳ حیاتی است
خبرگزاری تسنیم: کارشناس مؤسسه بروکینگز معتقد است از آنجا که هنوز توافقی نهایی میان ایران و قدرتهای غربی شکل نگرفته، اروپای مرکزی همچنان در معرض خطر موشکهای بالستیک ایران قرار دارد، لذا طرح استقرار سپر موشکی اسامـ۳ در اروپای مرکزی پابرجا میماند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مؤسسه بروکینگز، استیون پیفر، کارشناس مسائل کنترل تسلیحات در این اندیشکده ضمن انتقاد از درخواست لاوارف برای لغو استقرار سپر موشکی اسامـ3 در رومانی و لهستان، مدعی شده که خطر تسلیحات هستهای ایران هنوز هم پابرجاست لذا چنین درخواستی دور از عقلانیت سیاسی است.
یک روز پس از آنکه مذاکره کنندگان گروه 1+5 با ایران در مورد برنامه هستهای این کشور به توافق موقت رسیدند، سرگی لاوارف، وزیر امور خارجه روسیه در جمع خبرنگاران و اصحاب مطبوعات گفت که اجرای این توافقنامه، اجرای طرح استقرار سپر موشکی اسامـ3 آمریکا در رومانی و لهستان، غیر ضروری است.
شاید. استقرار اسامـ3، بخشی از رویکرد تطبیقی مرحله بندی شده اروپا (اییپیایای) برای دفاع موشکی است. اما آمریکا و ناتو پیش از آنکه در مورد آنچه که لاوارف پیشنهاد کرد، تصمیم بگیرند، نیازمند زمان هستند؛ زمانی قابل توجه.
وزیر امور خارجه روسیه این اظهارات خود را تنها بر پایه این واقعیت بنا نهاد که توجیه اصلی ناتو برای اجرای اییپیایای تهدید موشکهای بالستیک ایران بوده است. ایران موشکهای بالستیکی دارد که میتواند اهدافی را در فاصله 1600 کیلومتری هدف قرار دهد، از جمله ترکیه. همچنین پیش از این موشکهای بالستیکی را آزمایش کرد که برد آنها 2200 کیلومتر است و میتواند به مناطق شرقی اروپا برسد، اما هنوز آنها را مستقر نساخته است.
ناتو به طور خاص نگران آن است که ایران در آینده ظرفیت آن را پیدا کند که یک کلاهک هستهای را روی این موشکهای بالستیک خود سوار کند. در مرحله اول اییپیایای، موشکهای اسامـ3 نصب شده بر کشتی مستقر در شرق دریای مدیترانه، توانایی دفاع در برابر موشکهای بالستیک کنونی ایران را ایجاد میکنند. طرح استقرار این سپر در رومانی به سال 2015 (مرحله دوم) و در لهستان به سال 2018 (مرحله سوم) در نظر دارد تا موشکهای اسامـ3 توانمندتری را مستقر سازد، از جمله توانمندی مقابله با موشکهای دوربردتر ایران.
اولین پاسخ به لاوارف این است که هیچ کس مطمئن نیست که آیا گروه 1+5 و ایران در نهایت به توافقنامهای نهایی در ارتباط با برنامه هستهای ایران دست خواهند یافت یا خیر. توافقنامه 24 نوامبر، گام بسیار مثبتی بود. اما تنها یک گام موقت به حساب میآید و مذاکره کنندگان همچنان با مسائل دشواری آن هم در فضای بیاعتمادی بسیار زیادی، مواجه هستند.
در پایان، یک توافقنامه قابل قبول با تهران، توان غنی سازی اندکی را برای ایران باقی میگذارد، البته تحت نظارت شدید و نزدیک آژانس بینالمللی انرژی اتمی. این اقدام توانمندی میانبرزدن به سمت تسلیحات هستهای را برای ایران غیر ممکن میسازد. هر چه زمانی که ایران برای اجرای سناریوی میانبر زدن نیاز دارد کوتاه باشد، ناتو به احتمال بیشتری بر اهمیت و کارآمدی دفاع موشکی تأکید میکند. هر چه این زمان طولانیتر باشد، ضرورت توانمندی دفاع موشکی در برابر ایران، ضرورت کمتری مییابد.
گفتگوی گروه 1+5 با ایران مربوط به موشکهای بالستیک نمیشود. اگر ذیل تلاشهای غرب برای برطرف کردن دیگر اختلافات با ایران، تهران توسعه موشکهای دوربردتر خود را متوقف کرد، این نیز مسئله ایران برای ادامه مراحل دوم و سوم اییپیایای را کمرنگ میکند.
این مسئله تنها با گذشت زمان و حرکت رو به جلو حل خواهد شد. اما اگر عقبگردی قابل توجه در برنامه هستهای ایران رخ داد (و نیز برنامه موشک بالستیک آن)، طبیعتاً منطق مرحله دوم و سوم زیر سؤال میرود. واقعیت این است که، غیر از ایران، هیچ دولتی در نزدیکی مرزهای ناتو صاحب موشک بالستیک نیست که بتواند ائتلاف را تهدید کند ـ به استثنای روسیه. اما سپر موشکی اسامـ3 که قرار است در مرحله دوم و سوم مستقر شوند، تنها قادر خواهند بود که موشکهای بالستیک متوسط و متوسط رو به بالا را هدف قرار دهند، که روسیه طبق مفاد معاهده نیروهای میان برد هستهای سال 1987، آنها را واگذار کرده است.
شکی نیست که ایران همچنان به برنامه موشکی بالستیک خود ادامه میدهد و موشکهای خود را به کلاهکهای متعارف مسلح میسازد. با این حال در صورتی که برنامه هستهای ایران به نحو قابل اتکایی محدود شود، این موشکها چندان نگرانی برای ناتو ایجاد نمیکنند.
لذا توافق با ایران میتواند عقلانیت ادامه اییپیایای را زیر سؤال ببرد. جدای از همه اینها برنامه مذکور از همان آغاز کار صراحتاً اعلان کرده بود که سطح دفاع موشکی بر اساس ارزیابیهای موجود از تهدیدات، قابل تطبیق است. اگر تهدید جدی وجود نداشته باشد، معنا ندارد که آمریکا و ناتو بودجه گرانبهای دفاعی خود را صرف استقرار سپر موشکی اسامـ3 در اروپا کنند که هیچ هدفی برای آنها وجود ندارد. اما اوضاع آنچنان که لاوارف ادعا میکند، آرام و بیخطر نشده است.
اگر واشنگتن و ناتو بخواهند این موضوع را مد نظر قرار دهند، هر دو باید مسئله سیاسی مهمی را در نظر داشته باشند: لزوم ایجاد اطمینان در متحدین خود ـ به ویژه در اروپای مرکزی که بیشتر خود را در معرض تهدید احساس میکنند ـ به اینکه آمریکا همچنان نسبت به امنیت ائتلاف متعهد است.
این مسئله بسیار حساسی برای دولت اوباما خواهد بود. در حالی که تصمیم سپتامبر سال 2009 وی برای بازآرایی سپر موشکی در اروپا در قالب اییپیایای در مجموع صحیح بود، دولت در اجرا و رونمایی از آن به شدت دچار سوء مدیریت شد و هیچ مشورت پیشاپیشی با متحدین خود انجام نداد. خوب جای تعجب ندارد که متحدین نیز خوشحال نشدند.
تلاشهای دولت اوباما در این ماجرا باعث پیش آمد این مسئله در ذخن برخی از متحدین شد که آیا واشنگتن تصمیمات مربوط به امنیت ایشان را بدون در نظر گرفتن نگاه ایشان اتخاذ میکند؟
اگر تغییر و تحولات در مورد ایران و در داخل این کشور، امکان تجدید نظر در اییپیایای را به وجود آورد، واشنگتن بدون شک متحدین خود را برای مشورت بیشتر و جدی فرا میخواند. در این صورت، لهستان و رومانی در صورتی که قرار باشد مرحله دوم و سوم اجرا نشود، ممکن است به دنبال دیگر راهکارهای امنیتی باشند. هیچ یک به نظر نگران حمله موشکی ایران نیتسند، چیزی که ایشان را راضی میکند حضور گروهی از نیروهای آمریکا در سرزمینهای ایشان برای عملیاتی کردن اسامـ3 است.
در این صورت واشنگتن باید با دقت بسیار چگونگی استقرار و چیستی جایگزین اسامـ3 را بررسی کند. برخی از توانمندیهای متعارف آمریکا میتواند اطمینان بخش باشد. ایشان همچنین ممکن است نیازی که اروپای مرکزی نسبت به استقرار تسلیحات هستهای غیر استراتژیک آمریکا احساس میکنند را کاهش دهند.
ارتش آمریکا چه چیزی را میتواند در لهستان و رومانی مستقر سازد؟ هر چه که باشد باید کارآمد باشد. ارتش لهستان موشکهای دفاع هوایی پتریوت را ترجیح میدهد و ارتش آمریکا پیش از این یک واحد آموزشی را برای انجام مانور در لهستان مستقر ساخته است. یک چنین توانمندی اندک و کاملاً تدافعی خواهد بود و بسیار مورد استقبال لهستان و رومانی قرار میگیرد. این اقدام میتواند هرگونه تصمیم برای تغییر اییپیایای را هموار کند و اطمینان قابل توجهی در مورد تعهد امنیتی آمریکا فراهم آورد.
اگر امور به همین منوال پیش رود، به معنای آن خواهد بود که استقرار موشکهای اسامـ3 لغو خواهد شد؛ موشکهایی که برای منهدم کردن موشکهای بالستیک استراتژیک روسیه بسیار کند هستند و در نتیجه واحدهای دفاع موشکی هوایی پتریوت آمریکا مستقر میشود که توانمندی دفاع هوایی قابل اتکایی را در اروپای مرکزی ایجاد میکنند. لاوارف بهتر است که بیشتر در مورد آنچه که خواهان آن است فکر کند.
انتهای پیام/