وجود ۲.۳ درصد جمعیت معلول در مازندران

خبرگزاری تسنیم: در حالی که بر اساس آمارها بالغ بر ۲.۳ درصد جمعیت مازندران را معلولان تشکیل می دهند، کودکان معلول در جستجوی عاطفه، ما را فرا می خوانند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از ساری، ظهر یک روز ابری بود و یکی از دوستان رسانه برای شرکت در مراسم مذهبی در یکی از مراکز خیریه نگهداری از کودکان معلول وناتوان جسمی عزم رفتن داشت. من نیز علاقمند برای حضور در این مراسم شدم دوست داشتم بودن در کنار این کودکان را تجربه کنم و خیلی از نزدیک با آن ها و آرزوهایشان آشنا شوم.

حیاط مرکز نگهداری پر بود از کودکان دختر و پسری که گاه حتی سن جسمانی شان به بالای 30 سال می رسید، اما بنا بر معلولیت در دوران کودکی بودند. برخی دیگر نابینا بودند و عده ای کم توان ذهنی.

همان طور که ما برایشان جدید بودیم آنها هم برای ما عجیب بودند. بخشی از جامعه سه میلیون نفری مازندران که با ما از اکسیژن هوا استفاده می کنند مثل ما می خندند، اخم می کنند و تنها تفاوتشان این بوده که دنیایشان کمی کوچکتر از دنیای ماست.

کمی کمتر از ما خود را درگیر دغدغه های زندگی روزمره می کنند،کمی دنیا را ساده تر می بینند و البته که نسبت به ما قلبی پاک تردارند.این کودکان آسمانی که وجود هرچند معلول و ناتوانشان جنبه ای دیگر از قدرت خداوند را به نمایش گذاشت، درست آن هنگام که مراسم مرثیه خوانی سالار شهیدان آغاز شد....

همه بچه ها در نمازخانه جمع شده بودند، نمازخانه شان نقلی بود اما حضور آنها آنجا را از گرمای محبت وعاطفه کودکانه پرکرده بود.

عده ای از این نوع کودکان مثل مرتضی و زهرا به صورت خودجوش دوستان خود را به سکوت دعوت می کردند، تا مراسم در زمان زودتری اجرا شود.انگار که دلشان تنگ بود. از مرتضی پرسیدم کنار بچه ها زندگی می کنی، اینجا رو دوست داری؟غمگین نگاهم کرد اما با لحظه ای مکث با یک لکنتی که  18 سال با آن سر می کرد با جدیت گفت:آره،اینجا خوبه .همه هستیم کنار همدیگه بازی می کنیم چشمانش جمع حاضر را کاویدگفتم دنبال چی می گردی که گفت:ببینم مادرم اومده!ودوباره هاله غم در چشمانش نشست و در سکوت خود غرق شد....

زهرا اما برعکس او بود تمام احساسش را با عصبانیت بیان می کرد، مثل مبصرهای کلاس برای خودش جذبه ای داشت حتی معلولان پسر از او حساب می بردند اما همه می دانستند که برا ی شرکت در مراسم روضه باید آرام باشند.

از زهرا که پرسیدم اینجا را دوست داری گفت:مادرم، برادرم ،پدرم منو دوست ندارند.حرفش بی مقدمه بود اما حرفی از اعماق قلبش بود.

در کنار این موضوع پدرومادرهای دیگری آمده بودند و آرزویشان این بود که خداوند به همه مریض ها شفای عاجل عنایت کند و فرزند آن ها را نیز شفا دهد.آقای رحیمی برای دیدن فرشته آمده بود فرشته در آغوش پدرش بود آقای رحیمی شانه های مردانه اش لرزید و گفت: 25 سال است که فرشته من کوچک مانده است آنقدر که هنوز مثل دوران نوزادی بغلش می کنم!

درد یک پدر برای ناتوان بودن فرزندش چه غم بزرگی بود

مراسم آغاز شد و سخنرانا ن هریک به تناسب سلیقه خود سخن گفتند و در پایان مرثیه سرایی .دست های کودکانه به سوی آسمان بلند شد و دل های آنان شکست، دل های شکسته ای که هرکدام برای خودشان حرفی داشتند،هرکدام برای خودشان خلوتی ساخته بودند با خدا برای بندگی !آنان در افلاک معنوی شان عروج می کردند وانگار که رحمت خدا به واسطه پاکی این کودکان بر سر این مراسم سایه مهر افکنده بود.....

در این مراسم مددکاران وخدمتکاران مرکز  حاضر بودند، برای آشنایی با علل وانگیزه حضور و فعالیتشان در بین کودکان معلول و ناتوان جسمی وحرکتی از یکی از خدمتکاران پرسیدم از اینکه در کنار کودکان معلول هستید احساس بدی ندارید؟ ازشون نمی ترسید؟

لبخند زد و گفت: اینجا هرکس یه جوریه، یه جور خاص خودش رفتار می کنه ما به این بچه ها عادت کردیم اونا هم به ما با هم حرف می زنیم غذا می‌خوریم دردو دل می کنیم اونا یه نیاز واحد دارن و اون اینه که دنبال مهر و عاطفه خانواده می گردند. یه پشتوانه که بتونن تو این وضعیت ناخواسته که قرار گرفتند احساس امنیت کنند.

جو سنگین مرکز با ما بود و آنجا را ترک کردیم اما این بهانه ای شد تا کمی هم به مشکلات پیش روی معلولان بپردازیم.

تابحال چقدر در میان کودکان معلول حضور یافتیم؟

آنها ساده و صمیمی در گفتگویی حرف های دلشان را می زدند از خودشان گفتند و می خواستند که با آن ها عادی رفتار شود.

بر اساس نتایج سرشماری 1390، نزدیک به یک میلیون و پنجاه هزار نفر از هموطنان‌مان دچار معلولیت هستند. کارشناسان معتقدند که آمار واقعی معلولیت بیشتر است، زیرا در روستاها و شهرهای کوچک، برخی خانوارها معلولیت را نوعی نقص برای خانواده می‌دانند و حاضر نیستند اظهار کنند که یکی از اعضای خانواده آنها دچار معلولیت است.

میرزایی، مشاورخانواده می گوید: کودکان استثنایی بندرت پیدا مى‌شوند که حال و رفتارى عادى داشته باشند. اغلب اینان به علت دشوارى‌هاى ناشى از نقص بدن دچار تناقص در رفتار و حالات آشکار و نهان متفاوت بوده، آنها مى‌خواهند برترى‌جوئى خود را به مرحله عمل برسانند ولى بعلت ضعف و اشکال در زندگى در این‌راه موفق نیستند. ذهن و فکرشان دائماً بخود مشغول است.

معلول ذهنى یا عقب‌ماندگى ذهنى 2.3 درصد جمعیت را تشکیل می دهد فلج‌ها و معلولان حرکتى باهمه اشکالش هشت دهم درصد و... بسیارى از نارسائى‌ها در اثر وراثت ایجاد شده است و بنابراین توجه مسئولان به حل مشکلات آموزشی ورفاهی آنان اهمیت دارد.

باید پذیرفت که بسیاری این افرادنیروهاى کافى براى پرداختن به فعالیت‌هاى عادى زندگى را دارند واگر هم کارى و مسؤولیتى را پذیرا گردند نمى‌توانند چون دیگران با شرایط طبیعى به پیش بروند اما باید دانست هدایت آنان به امر و وظیفه‌اى که باید انجام دهند می تواند جنبه های حضور اجتماعی شان رادر جامعه تقویت کند وبه آنان برای زندگی اعتماد به نفس ببخشد.

افراد مبتلا به ناتوانی‌های جسمی به دو علت در زندگی مبارزه می کنند یکی به خاطر چیرگی به محدودیت جسمانی و دیگری به جهت اینکه مورد پذیرش دیگران قرار گیرند.

وی با بیان اینکه این کودکان از شکست، نومیدی و رنجاندن بزرگسالان پیرامونشان، می هراسند افزود: قشرهای مختلف مردم جامعه حتی طبقات تحصیل کرده از توانمندیهای بالقوه و الفعل معلولین آگاهی ندارندو آنان را افرادی ناتوان می پندارند که قادر به کار نبوده و بیشتر نیاز به کمک های مادی و حمایت مستمر دارند.

موانع را بشکنیم و درها را باز کنیم شعار امسال روز جهانی معلولان

مدیر آموزش و پرورش استثنایی مازندران با بیان اینکه کودکان کم توانایی ذهنی می‌توانند نظیر کودکان عادی به تحصیل بپردازند، تصریح کرد: اگر این افراد در بخشی از فعالیت ذهنی توانایی ندارند در بخش‌های دیگر توانایی‌های استثنایی دارند که از عهده افراد عادی خارج است.

سیاحی ابراز کرد: در امر یادگیری و آموزش افراد معلول و سالم هیچ تفاوتی وجود ندارد و برخی معلولان حتی توانمندی بیشتری نسبت به افراد سالم دارند.

این مسئول فرهنگی یادآور شد: شش هزار و500 دانش آموز در مدارس استثنایی استان مشغول فراگیری آموزش ها ومهارت های زندگی هستند.

گزارش : سمیه فقیه

انتهای پیام/ ق