آپارتــاید خامــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوش
خبرگزاری تسنیم: انگلیسىها در استرالیا مردم بومى را مثل حیوانات، مثل کانگور و به عنوان تفریح شکار میکردند؛ آنها براى جان انسانها هیچ ارزشى قائل نبودند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم؛ مقام معظم رهبری در بخشی از فرمایشات خویش در دیدار اخیر با بسیجیان به تاریخ سیاه بردهگیری و کشتار بومیان به دست نیروهای استعماری در نقاط مختلف جهان اشاره دقیق و به جایی داشتند. به همین مناسبت در این مقاله نظری اجمالی خواهیم داشت بهظلم و ستمی که از سوی استعمارگران اروپایی بر بومیان استرالیا روا داشته شده است:
برخورد استعمار با بومیان سرزمینهای مختلف لکه ننگ ابدی بر تارک اوست.
بخشی از اشارات مقام معظم رهبری به تاریخ استعمار
یک مثال، برخورد مستکبرین با بومیان آمریکا است؛ همین کشورى که امروز منابع مالى آن، امکانات آن، موقعیّت جغرافیایى آن، همهچیز آن در اختیار غیربومیان آن منطقه است. خب اینجا مردم بومىاى وجود داشتند؛ برخورد با آنها به قدرى خشن، به قدرى مشمئزکننده است که یکى از نقاط تاریک تاریخ آمریکاى جدید است؛ خودشان درباره آن، چیزها نوشتهاند؛ کشتارهایى که کردند، فشارهایى که آوردند. عین همین قضیّه بهوسیله انگلیسىها در استرالیا اتّفاق افتاد. انگلیسىها در استرالیا مردم بومى را مثل حیوانات، مثل کانگورو بهعنوان تفریح شکار میکردند؛ آنها براى جان انسانها هیچ ارزشى قائل نبودند.
اولین حضور انگلیسیها در استرالیا به ژانویه سال1788 میلادی برمیگردد.
غارت منابع حیاتى ملّتها برایشان آسان است. ربودن و اسیر کردن سیاهان، یکى از ماجراهاى گریهآور تاریخ [است] که نظام سلطه آمریکا و امثال آن دوست ندارند این داستان احیا بشود، [که یک نمونهاش] همین مسئله غلام و کنیز گرفتن مردم آفریقا است؛ کشتىها را از اقیانوس اطلس مىآوردند، در سواحل کشورهاى غرب آفریقا مثل گامبیا و امثال اینها نگه میداشتند، بعد میرفتند با تفنگ و سلاحهایى که دست مردمِ آن روز از این سلاحها خالى بود، صدها و هزارها پیر و جوان و مرد و زن را میگرفتند، با شرایط بسیار سختى با این کشتىها براى بردگى به آمریکا میبردند. انسان آزاد را که در خانه خودش زندگى میکرد، در شهر خودش زندگى میکرد، به اسارت میگرفتند؛ الان سیاهانى که در آمریکا هستند، از نسل آنهایند.
هجوماروپاییها به استرالیا نظم اجتماعیو فرهنگی هزاران ساله بومیان این سرزمین را نابود کرد.
هجوم به استرالیا
استرالیاکشوریپهناوردرشرقیترینبخشکرهزمیناست.هنوزبخشیازقلمروانگلیسمحسوبشدهوهمچنان زیر نظرفرماندارمنتصبازسویملکهاین کشوراداره میگردد.اولین حضور انگلیسیها در استرالیا به ژانویه سال1788 میلادی برمیگردد. ملوانان انگلیسی در این سال از منطقه «سیدنی» بهاسترالیاوارد شدهو به افتخار وزیر داخله دولت وقت محل ورود خود به سرزمین جدید رابه نام اونامیدند. پس از برافراشته شدنپرچم انگلستان در استرالیاهفت میلیون و ششصدهزار کیلومتر بهاملاک استعماری آن کشور اضافه شد که با آغاز کشتار و پاکسازی نژادیصدها هزار بومی همراه بود.
بومیان جان به در برده در مزارع و معادن به کارهای طاقت فرسا واداشته میشدند.
هجوماروپاییها به استرالیا نظم اجتماعیو فرهنگی هزاران ساله بومیان این سرزمین را نابود کرد. اینبومیان که به گروههای قبیلهای تقسیم میشدند و در سراسر استرالیا به شکل دستههای چادرنشین از راه شکارگری زندگی میکردند؛ تا حد امکان توسط انگلیسیها قتل عام شده و با تبعیدیها و مجرمین خطرناک اروپایی جایگزین شدند. در واقعاولین گروه ساکنان انگلیسی استرالیا از صدها زن و مرد مجرم و زندانی تبعیدی تشکیل میشد که اکثر آنها به بیماریهایجنسی و امراض خطرناک واگیردارمانند آبله و طاعوندچار بودند.
دفاع از حقوق انسانی بومیان استرالیا بسیار دیر هنگام آغاز شد.
شکار بومیان: یک ورزش سالم
پس از ورود اروپاییها به استرالیا بومیان این قاره به موازاتزمینها و آبها، جانهای خودرا نیز پی در پی به از راه رسیدگانی که در دست تفنگ و در کشتیها توپ داشتند؛میباختند و بدین ترتیبتا سال 1911 جمیعت آنها از حدود هشتصد هزار نفر به سی هزار نفر کاهش یافت.حملات گسترده به مناطق مسکونی و کشتار دسته جمعی بومیان بیدفاع، مسموم کردن منابع آبی و غذاییشان و کوچ دادن اجباری آنها به مناطق غیر قابل سکونتبخشی از جنایتهای نسلکشی اروپاییها در استرالیا بود. شکار بومیان تنها با هدف تفریح و مسابقه دادن بین تازه واردها یکی از دردناکترین جنایتهای انگلیسیها در استرالیا محسوب میشود.«رابرت منلی لیون» از اولین حامیان حقوق بومیان استرالیا بود که در سال 1829 میلادی در گزارشیآورده است که سربازان بریتانیا شکار بومیان را همچون شکار کانگورو یک ورزش سالم تلقی میکنند!
اعتراض مردم استرالیا به نژادپرستی پلیس
در کنار کشتارها،بیماریهای واگیرداری که سیستم ایمنی بدن بومیان شناختی از آنها نداشت از اروپا به استرالیا منتقل میشد و علاوه بر سرایت طبیعی گاهی به طور عمد نیز بومیان رادچار کرده و به نیستی میکشاند زیرا که بومیان در مقابله با بیماریهای ناشناسی همچون وبا و طاعون درمانی نمیشناختند. در برابر این هجوم همه جانبه کار بومیان به جایی رسید که کشتن فرزندان خود را در خردسالی بهشرایط زندگی طاقتفرسای حاصل از بیماری و کشتار به دست اروپاییها ترجیح میدادند تا نسل آنها با نابودیاز چنین رنج و هراس بزرگی رهایی یابد.
اروپاییها فرهنگ بومی جان به در بردگان از پاکسازی نژادی را مضمحل کردند.
جامعه 8 هزار نفریبومیانی که در تاسمانی زندگی میکردند تا پایان قرن نوزدهم به کلی توسط مهاجران اروپایی محو و نابود شدند.شهر ویلکانیا که مرکز تجمع بومیان در ایالت نیوساوت ولز بوددو بار به طور کلیناپدید شد. بدین ترتیبدر فاصله سالهای1788 تا 1900 نزدیک به 90 درصد از جمعیت بومیان استرالیامحو و نابود شدند. در بخشهای جنوبی این قارهکه دارای زمینهای حاصلخیز فراوانی بود؛ بومیان قتل عام بیشتر و وحشیانهتری را تجربه کردند تا زمینهایشان زودتر به دست مهاجمان بیافتد به طوری که هیچگونه اثری ازآنها به جای نماند. در یکی از آخرین برنامههای پاکسازی نژادی در استرالیا جمعیت حدود 50 تا 90 هزار نفری بومیاندر دهه 30 میلادی قرن گذشته محکوم به گردن نهادن به برنامههای ضد بشری«اصلاح نژاد بومیان» شدند.
در دهه 30 میلادی قرن گذشته برنامههای ضد بشری«اصلاح نژاد بومیان»آغاز شد.
کشتار بومیان استرالیایی ساکن جزیرهای که اکنون نیوزلند نامیده میشود بسیار فجیعتر بود. این جزیره به شکل یک کشتارگاه درآمد و همه مردم در سرزمین اجدادی خود برای اروپاییهازندانیان جنگی تلقی شدهو به دست انگلیسیهاقتل عام و منقرض شدند. علاوه بر کشتار به دست خود، انگلیسیها راه پرسودتر دیگری هم برای از بین بردن بومیان در پیش گرفتند.مردان این اقوام در هر دو جنگ جهانی برای کشته شدن در جبهههای دفاع از مستعمرات انگلیس در خط مقدم نبردبه کار گرفته میشدند.
مردان این اقوام در جبهههای دفاع از مستعمرات انگلیس در خط مقدم نبردبه کار گرفته میشدند.
سیاست آسیمیلاسیون، نسلهای ربوده شده
استرالیا را میتوان موزه«نژادپرستی» و آسیمیلاسیون (همگونسازی)تاریخاستعمارنام داد. زیرا که در این کشور غصب شده یکی از دهشتناکترین برنامههای نژادپرستانه توسط استعمار به مدت طولانی اجرا شده است.طی حدود یک قرن (از دهه هفتاد قرن نوزدهمتا دهه هفتاد قرن بیستم)اروپاییها کودکان و فرزندان مردم بومی را به زور و تهدید از خانوادههایشان جدا میکردند و بهاردوگاهها و یا خانوادههای اروپایی میسپردند تا بدون هیچ ارتباطی با هویت و زبان و خانواده خود تربیت یابند و به موجود بیهویتی تبدیل شوند که در گردن نهادن به خواستههای مدیریت استعمار و استثمار مشکلی نداشته باشند.
استرالیا را میتوان موزه«نژادپرستی» و آسیمیلاسیون استعمارنامید.
بدین ترتیب این کودکان نه زبان مادری خود را یاد میگرفتند و نه هویتی و عقیدهای از سوی خانواده و قبیله خود به آنها منتقل میشد. نسلهای بیهویتی پرورش مییافتند که مدیران استعماری به راحتی از آنها به دلخواه خود بهره کشی میکردند. بدین ترتیب سیاست آسیمیلاسیون از بومیان استرالیا برای استعمار برده تولید میکرد واین بردگان به طرزی غیر انسانی درصنایع گوناگونی مانند گاوداری و معدن و کشاورزی به بیگاری و کارگری (به جای حیوانات) گرفته میشدند.این گروههای آسیمیله امروزه به «نسلهای ربوده شده»توصیف میشوند.سرشماریهای اواخرقرن بیستم به خوبی نشان میدهد که سیاست آسیمیلاسیون بعد از دههها بسیار موفق عمل کرده است و اکنونبیش از70 درصد از بومیان استرالیا به یکی از فرقههای مسیحیت معتقدند و اثر چندانی از اعتقادات اجدادی و زبان بومی بین آنها باقی نمانده است.
بردگان بومی آسیمیله شده به طرزی غیر انسانی در صنایع گوناگون به بیگاری گرفته میشدند.
برنامه آسیمیلاسیون استعمار در استرالیا مورد توجه برخی از گروههای حقوق بشری بوده است. نتایج تحقیقات «کمیسیون استرالیایی برای حقوق بشر و موقعیت برابر» که در 1997 منتشر شده است نشان میدهد در یک بازه 60 ساله (1910 تا 1970) بیش از 100هزار کودک بومی به زور از پدر و مادر خود جدا شده و سر از خانوادههای اروپاییو یا نوانخانهها درآوردهاند. این کودکان هرگز والدین خود را ندیده و پیشینه خود را به کلی از دست دادند.با این حال دولت استرالیا وجود سیاست آسیمیلاسیون مذکور در گزارش کمیسیون راانکارمیکرد که با اعتراض وسیع بومیان رو به رو شد.
تظاهرات دانشجویان خارجی در اعتراض به نژادپرستی در استرالیا
شرایط اسفناک کنونی بومیان استرالیا
بومیان استرالیا هرگز از حقوق شهروندی برابری برخوردار نبودهاند.با این که دولت استرالیادر سال 1963 به آنها حق رای داده است اما هیچ گونه قدرت تاثیرگذاری در سرنوشت خود را ندارند.وضعیت اجتماعی ناهنجاری دارند و در محیطی آکنده از فقر اقتصادی، تبعیض، راسیسم، بیسوادی، اعتیاد و بیکاری و فلاکت زندگی میکنند. با این که این ساکنین اصلی در زندگی فقیر و نکبتبار خودآرزوی مرگ میکنند؛ ثروت طبیعی آنها به دست انگلیسیها چپاول و غارت میشود.
مهاجمان، طبیعت استرالیا را نیز همچون بومیان آن قلع و قمع کردند.
اکنون اقوام بومی تنها دو درصد از جمعیت استرالیا را تشکیل میدهند وهنوز هم سیاستهای فرهنگی دولت استرالیا سعی دارد بومیان را وحشی و موجوداتی در حد حیوانات بومی نشان دهد. در موزههای استرالیاتصاویر تهیه شده از بومیان توسط مهاجمان اروپایی به صورت حیات وحش در کنار کانگوروها، خزندگان و دیگر حیوانات وحشی بومینمایش داده میشود.
از1910 تا 1970 بیش از 100هزار کودک بومی به زور از پدر و مادر خود جدا شده و به خانوادههای اروپاییو یا نوانخانهها سپرده شدند.
فقط12 درصد از سرزمین استرالیا در دست بومیان باقی ماندهاست.65 درصد بومیان در حاشیه شهرها به شکل رقت انگیزی گذران میکنند. شمار بسیاری از آنها در مراکز دامپروری زندگی دسته جمعی دارند. میزان مرگومیر کودکان خانوادههای بومی بسیار بیشتر از نرخ عمومی است. 53 درصدازمردانبومیو 41 درصداززنانبومی50سالگی را نمیبینند. در برخی مناطق مانند شهر ویلکانیا امید به زندگی بومیان به پایینتر از 35 سال سقوط میکند. بیماریهای قلبی، تنفسی، دیابت و عفونی در میان آنها بسیار بیشتر از غیربومیان دیده میشود.
65 درصد بومیان در حاشیه شهرها به شکل رقت انگیزی گذران میکنند.
نرخ بیکاری و تجربه زندان در آنها بسیار بالاتر (11 برابر) از اروپاییهای مهاجم است. از نگاه مهاجمان، بیخانمانی و سکونتبه اجبار در آسایشگاههایمملو از جمعیتبرایبومیان امری عادی محسوب میشود. در مقایسه با اروپاییهای مهاجم،مصرف سیگار و الکل که از سویمهاجمان به بومیان معرفی شدهاند؛ در بین بومیان نرخ بسیار بیشتریدارد. در شهرهای بزرگ،بومیان بیخانمان کهدر زیر پلها و حاشیه شهرها زندگی میکنند؛ اکثرا از تحصیل بازمیمانند وکمتر از پنج درصد آنها دارایتحصیلات دانشگاهیهستند.
نشانههایی از جنبش اعتراضیبومیان گاهی در شهرهای مختلف استرالیا دیده میشود.
خدمات بهداشتی و بیمهای مشخصی برای آنها وجود ندارد. گاهی دیده میشود که بومیان در دستههای 20 تا 30 نفری در خرابههای کثیف و عاری از بهداشت روزگار میگذرانند.این شرایط اسفناک موجب شد که در سال 2009،گزارشگر سازمان ملل در حقوق مردم بومی،پورفسور جیمز آنایا، سختگیری پلیس و کمیسیون مجازات استرالیا در حق بومیانو محروم کردن ایشان از حقوق و خدمات بسیاراندکی که از آن برخوردارند راوضعیتی اضطراری،غیرقابل قبول و نژادپرستانه توصیف کند.
بومیان در دستههای 20 تا 30 نفری در خرابههای کثیف و عاری از بهداشت روزگار میگذرانند.
ببخشید که شما را میکشیم!
در سال 1999، مجلس استرالیا سندی انتشار داد که در آننسبت به ظلم و تعدی و اجحاف در حق بومیان استرالیا اظهار تاسف شده بود. با این که مجلس استرالیا در اعلامیه خودظلم به بومیان به مدت چندین قرن رابزرگترین ننگ تاریخ بینالملل مینامد؛ ولی شاهدیم که این اجحاف و تعدی همچنان ادامه دارد. با این حال مجلس در اعلامیه مذکور از عذرخواهی طفره رفت. اما با افزایش فشار از سوی نهادهای بینالمللی حقوق بشری و همچنین در اثر برخی از فعالیتهای بومیان بالاخره دولت منصوب پادشاه انگلستان در سال 2008 به خاطر تبعیض (بخوانید کشتار و پاکسازی قومی) در حق بومیان استرالیا از آنها عذرخواهی کرد.مراسم عذرخواهی نخست وزیر استرالیا«کوین رود» مستقیما از تلویزیون این کشور پخش شد.
ظلم به بومیان به مدت چندین قرن، بزرگترین ننگ تاریخ بینالملل است.