هشدار نسبت به تربیت گلخانه‌ای کودکان!


خبرگزاری تسنیم: سپردن کودکان خردسال به مهد کودک‌ها شاید والدین را اقناع کند که فرزندانشان در شرایط مناسبی تربیت می‌شود اما آیا واقعیت این طور است؟

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، شما را نمی‌دانم ولی من کودکی خود و اطرافیانم را به خاطر می‌آورم؛ بهانه عروسک که می‌گرفتم مادرم یک روسری سه گوش را پهن می‌کرد، چند تکه پارچه را درهم می‌پیچید و وسط روسری می‌گذاشت، وقتی گره نهایی را پشت عروسک می‌بست، آن را بغل می‌کردم و آن قدر لطافت و نرمی پارچه‌ها زیر دستانم زنده بود که به راحتی نقش مادرش را بازی می‌کردم و چه خوشایند بود که گاهی در هفته چندین عروسک رنگارنگ و متنوع داشتم. می‌رفتیم دنبال بازی خودمان و مادر هم به کارهای تمام نشدنی روزانه‌اش می‌رسید. آن روزها و آن روزگار خاطرات دیگری را هم برایمان به یادگار گذاشته است، خاطرات خوش 5 سالگی و 6 سالگی، آن وقت‌ها که تابلوهای رنگارنگ و پرزرق و برق مهدهای کودک این قدر در دل کوچه‌ها، جا خوش نکرده بود؛ خاطراتی که در پس کوچه‌های خاکی و حصار پرشکوه سپیدارهای بلند و صدای خنده و شیطنت چندین کودک و نونهال برایمان ماندگار شد. روزگاری که با آب روان جوی‌ها و خاک گرم زیر پا گل درست می‌کردیم، چوب و خاشاک برایمان قیمتی داشت چرا که ابزار بازی‌مان بود، گردوهای پنهان در پوست سبز خوشرنگ، موهبتی جانانه بود و تیله‌های کوچک شفاف، گران‌ترین وسیله بازی بود که شاید یک یا دو نفر از پسرها داشتند، ما بازی می‌کردیم، می‌دویدیم، دعوا می‌کردیم و قهر، شکایت‌ها را با سر و صدا پیش پدر و مادرها می‌بردیم و گاه از بازی‌های کودکانه آن قدر خسته می‌شدیم که هنوز از پله‌های خانه بالا نرفته و گاهی به رختخواب نرسیده، خوابمان می‌برد...

**کودکی می‌کردیم، کودکی‌ ناب

کودکی می‌کردیم، کودکی ناب و فریاد می‌زدیم و از انعکاس صداهایمان لذت می‌بردیم و انگار دست طبیعت نقش فرداها را در اندیشه ما حک می‌کرد... کودکی‌ها زود گذشتند و حالا با کاغذ و قلمی در کوچه‌های کم درخت شهر از جلوی در مهدهای کودک رد می‌شوم، دیوارهای نقاشی شده را نگاه می‌کنم و چند سرسره و تابی را که در حیاط‌های چند متری کنار هم تعبیه شده‌اند و فضای آرام بی‌آنکه فریاد کودکی به گوشم برسد. مهدها شکل و گونه‌ای دیگر از خانه‌های کوچکی است که به ضمیمه محوطه‌ای چند متری به نام حیاط، نام مهد به خود گرفته‌اند و هر روز تعداد قابل توجهی از کودکان من و شما را در خود نگاه می‌دارند، در اتاق‌هایی که گاه به 12 متر هم نمی‌رسند، اتاق‌هایی که در بعضی مهدهای کودک نوری به خود نمی‌بینند و کودکان را از معرض آفتاب دور نگاه می‌دارند.

دکترامیر شریف، کارشناس تربیتی که سال‌هاست در موضوعات تربیت فرزند فعالیت می کند، مسئله بسیار مهم را گسترده بودن و داشتن فضای فیزیکی مناسب در مهدهای کودک می‌داند و تصریح می‌کند: «در حال حاضر مهدها به گونه‌ای است که افراد تلاش می کنند هر طور شده است بچه ها را نگه دارند، در حالی که وقتی کودکان هر روز در مهد به سر می برند، بسیار مهم است که هم حیاط به اندازه کافی بزرگ باشد و هم محیط داخلی تا بچه ها به راحتی بدوند و بازی های خود را با شور و نشاط انجام دهند.»سنینی که کودکان به مهدها سپرده می شوند، بدیهی است سن آموزش، کلاس و ساختارهای تعریف شده رسمی نیست ولی سری به یکی از مهدهای کودک نزدیک خانه خود بزنید، چه خواهید دید؟

وارد حیاط مهد می‌شوم، از داخل ساختمان صدایی به گوش نمی‌رسد. وارد سالن می‌شوم. بیشتر از 20 کودک دور تا دور نشسته‌اند و مربی ژیمناستیک حرکاتی را به آنها می‌آموزد و از آنها می‌خواهد که انجام دهند. بچه‌ها ساکت‌اند، گاهی با اعلام مربی یکدیگر را تشویق می‌کنند، یکی از پسرها وقتی تشویق می‌کند، «هورا» هم می‌کشد، به او تذکر می‌دهند که فقط دست بزند... علی هم اطاعت می‌کند و بعد از چند دقیقه دوباره فراموش می‌کند ولی تذکرها کار خود را می‌کند و او به خاطر می‌سپارد که هیجانش را بروز ندهد، به چشم‌های علی نگاه می‌کنم از نگاه بچه‌ها میل فریاد کشیدن و دویدن و زندگی کردن را حس می‌کنم اما زیر برچسب آموزش فرو می‌نشیند و به نشستن تن می‌دهد. بچه‌ها لباس‌های فرم که طراحی آن را مدیر هنرمند مهد انجام داده است، پوشیده‌اند، با رنگ‌های مشکی، قرمز و آبی؛ دست به سینه، کنار هم.

در این مهد حدود 90 کودک از 6 ماهه تا 6 سال نگهداری می‌شوند و البته آموزش هم می‌بینند. همراه مدیر مهد از 15 پله باریک بالا می‌رویم، وارد کلاس می‌شویم که 6 نیمکت دارد و کودکان پشت آنها نشسته‌اند، گوشه این کلاس در طبقات مختلف کیف بچه‌ها، وسایل بازی و کتاب‌های آموزشی چیده شده است. ظاهر آموزشی بسیار هم خوب است! همه چیز در کادر و مرتب و سرجایش قرار دارد، گزارش مدیر و مربی حکایت از آموزش‌های خوب بچه‌ها و کارهای متنوع دارد ولی برای من انگار چیزی سرجای خودش نیست، به ظاهر لبخند می‌زنم و به حرف آدم‌های بزرگی که بزرگوارانه برای بچه‌ها نقشه‌های خوب کشیده‌اند و برنامه‌ریزی کرده‌اند، گوش می‌کنم، اما پشت نیمکت‌های چوبی و تمیز و تنگاتنگ در این کلاس کوچک کودکی را می‌جویم بی‌حصار، بی‌نرده، بی‌نیمکت، بی کلاس... به گفته مدیر مهد تعامل خانواده‌ها با مهد بسیار خوب است، بچه‌ها هم قرآن، ژیمناستیک، ورزش و موسیقی می‌آموزند، کاردستی‌های‌شان را هم که با کمک مربی درست کرده‌اند و حتما بسیار مایه خوشحالی والدین آنهاست می‌بینم و از این کلاس کوچک که دخترها یک طرف و پسرها در طرفی دیگر پشت نیمکت به آموختن می‌پردازند، بیرون می‌زنم.

دکتر شریف درباره آسیب‌های مهدهای کودک به خراسان می‌گوید: یکی از آسیب‌های رایج در مهدها به آموزش‌های متعدد معمول و نامعمولی مربوط می‌شود که روز به روز شاهد افزایش آن در مهدها هستیم که بسیاری از آنها با ماهیت مناسبی که از آن یاد کردیم یعنی فضای کافی، طبیعت و بازی فاصله دارد؛ برای مثال 30 یا 40 بچه با هم بنشینند و سرود بخوانند و حرکت و دوندگی نداشته باشند، این گونه آموزش‌ها اجازه نمی‌دهد تخلیه هیجانی و ارتباط و تعامل طبیعی بین خودشان اتفاق بیفتد.

وی می‌گوید: مباحث مهدهای کودک در دو ماهیت قابل ارزیابی است یکی ماهیت نگه دارنده و دیگری ماهیت آموزشی که در بحث نگه دارنده کودکان از حدود سنین 2.5 یا 3سالگی در نظر گرفته می‌شوند. این فعال فرهنگی و تربیتی با اشاره به این امر که مهم‌ترین موضوع در مهدهای کودک این است که این مراکز خانه دوم بچه‌ها محسوب می‌شود، ادامه می دهد: با این نگاه باید به چند مقوله توجه کرد که همه آنها از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است و تقدم و تأخری نمی‌توان برای آن تعیین کرد.

وی ادامه می‌دهد: وقتی صحبت از خانه دوم کودکان می‌کنیم، بچه‌ها باید در آن به اندازه خانه خود احساس راحتی و آرامش کنند. صحبت‌های این کارشناس که به این جا می‌رسد به خاطر می‌آورم که در جایی خواندم، در ژاپن نظام پذیرش کودکان در مهدها کاملا متفاوت است به این معنا که در آن جا اصل بر نپذیرفتن کودکان در مهدهاست و اگر خانواده‌ای بخواهند کودکانشان را به مهد بسپارند ابتدا باید اثبات کنند واقعا امکان نگهداری کودک را در خانه و خانواده ندارند تا مهدها آنها را بپذیرند!

**تعامل ضعیف خانواده‌ها با مهدها

کارشناس تربیتی در ادامه سخنان خود به آسیب‌هایی که هم اکنون دامن‌گیر مهدهای کودک شده است، اشاره می‌کند و می‌گوید: تا آن جا که می‌دانیم تعامل بین مهدهای کودک و خانواده‌ها یعنی ارتباط خانه اول و دوم به دلایل مختلفی ضعیف است. به یک مهد دیگر در منطقه‌ای متوسط از شهر وارد می‌شوم. فضا تاریک است، به محض ورود با مدیر در سالنی کوچک مواجه می‌شوم. حدود 70کودک در این جا جذب شده‌اند، از ساعت 8 صبح تا 12 کار آموزشی با حضور 6 مربی صورت می‌گیرد و بعدازظهر از 10کودک فقط نگهداری می‌شود با کمک 2 مربی. آموزش شامل قرآن، زبان انگلیسی، موسیقی، نقاشی و سفال می‌شود. به 2کلاس سر می‌زنم، ترجیح می‌دهم از فضای اتاق‌ها وصفی نداشته باشم. در یکی از اتاق‌ها که هیچ روزنه‌ای به بیرون ندارد، چند دختربچه و پسربچه با یک مربی حضور دارند.

شریف آسیب دیگر مهدهای کودک را سلب اختیار کودکان از انجام بازی‌های طبیعی خود و بازی‌سازی و بازی‌گردانی از سوی مربیان معرفی می‌کند و می‌گوید: وقتی بچه‌ها با هم هستند خودشان بازی‌سازی می‌کنند که این کار بسیار ارزشمند است، بازی ضعیف آنها بسیار بهتر از بازی قوی ماست، البته ارائه الگو بد نیست ولی نباید جلوی خلاقیت آنها را بگیریم .

**آسیب یکسان بودن آموزش در مهدها

شریف، کارشناس خانواده و مسائل کودکان از یکسان بودن آموزش‌ها در مهدها نیز به عنوان آسیب دیگری یاد می‌کند: متأسفانه در مهدها همه یکسان آموزش می‌بینند و به استعدادهای خاص کودک توجهی نمی‌شود. شریف این آسیب‌ها را در بخش ماهیت نگه دارندگی مهدها بر می‌شمارد و در پاسخ به این سوال که حضور دختربچه‌ها و پسربچه‌ها در کنار هم در مهدهای کودک چه نقشی دارد، می‌گوید: معمولا 3 تا 6سالگی بهترین سنی است که بچه‌ها می‌توانند در کنار هم بودن را بدون جاذبه‌ها و هیجانات کاذبی که در دوره نوجوانی به اوج می‌رسد، تجربه کنند. وی تصریح می‌کند: این تجربه در صورتی می‌تواند کارآمد و موثر باشد که بتوانیم آسیب هایی را که برشمردیم رفع کنیم.

**مهدهای کودک فرآورده‌های هدفمندی که به جامعه تحمیل شده است

به سراغ یکی دیگر از کارشناسان حوزه روانشناسی و تربیتی می‌رویم تا از نظرات وی نیز در این باره مطلع شویم. دکتر سیدمحسن اصغری نکاح نیز در گفت وگو با خراسان از وجود دیدگاه‌های سیاه و سفید زیادی درباره فلسفه وجودی مهدهای کودک یاد می‌کند و می‌گوید: برخی از افراد، مهدهای کودک را فرآورده‌های هدفمندی می‌دانند که به جوامع تحمیل شده است و عده‌ای نیز وجود آنها را ضروری می‌دانند. آن چه مسلم است با توجه به صنعتی شدن جوامع و تغییرات زیادی که در ساختار خانواده‌ها به وجود آمده است و فضاهای کوچک آپارتمان خانواده‌ها مجبور می‌شوند فرزندانشان را برای ساعاتی به مراکزی بسپارند تا از آنها نگهداری کنند و در واقع مهدهای کودک به جامعه تحمیل شده است.

این روان شناس کودک با بیان این مطلب که پاسخ دادن به نیاز خانواده و فرزندان ضروری است، اما مهدهای کودک پاسخ جامعی به این نیازها نیستند، ‌می‌افزاید: در یک بیان کلی، مهدهای کودک نقش اورژانس را ایفا می‌کنند، یعنی گاهی شرایط پیچیده می‌شود و فعالیت‌ها و برنامه‌های خانواده به گونه‌ای شکل می‌گیرد که به خدمات اورژانسی مهدها نیاز پیدا می‌کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی به دلایلی اشاره می‌کند که خانواده‌ها در توجیه سپردن فرزندانشان به مهدهای کودک مطرح می‌کنند: برخی از خانواده‌ها چون تنها یک فرزند دارند با این دغدغه که می‌خواهیم او اجتماعی بار بیاید کودکشان را به مهد می‌سپارند در حالی که برای تحقق این هدف می‌توانند بچه‌ها را به پارک ببرند یا در نشست‌های کوتاه مدت مثل سپری کردن ساعاتی با همسایگانی که دارای کودکان هم سن و سال فرزندشان هستند، شرکت کنند یا در کنار این برنامه‌ها از خدمات خانه‌های بازی که از سوی برخی شهرداری‌ها در برخی محلات فعال شده است، استفاده کنند و البته با این حساسیت که این خانه‌های بازی هم باید به شیوه‌ای مناسب طراحی و نظارت شوند.

**در مهدها رویکرد و هدف تربیتی معینی وجود ندارد

این استاد دانشگاه از برخی آسیب‌های مهد یاد می‌کند و یکسان‌سازی، توجه نکردن به تفاوت‌های فردی کودکان و آموزش‌های رسمی و یک جانبه را از جمله مسائلی می‌داند که گریبان مهدهای کودک را گرفته است . وی ادامه می‌دهد: متاسفانه در مهدها رویکرد و هدف تربیتی معینی وجود ندارد و تعداد زیادی از آنها بیشتر نقش یک واحد تجاری و بازرگانی را ایفا می‌کنند که در ویترین خود انواع خدمات مثل آموزش زبان، یوگا، ژیمناستیک ، موسیقی و... را معرفی می‌کنند. باید مشخص شود که رویکرد این برنامه‌ها چیست و میزان همخوانی آنها با یکدیگر و با بچه‌ها تا چه اندازه است، که به نظر می‌رسد رویکرد، جلب مشتری است نه رویکرد رفتاری و تربیتی.

اصغری نکاح به شرایط مسئولان مهدها نیز اشاره و تصریح می‌کند: در این بین باید به برخی مدیران و مسئولان مهدها نیز حق داد که با وجود اجاره‌های سنگین و هزینه‌های بالا مجبور می‌شوند از مربیانی ناکارآمد و سطح پایین استفاده کنند. وی با ابراز ناخرسندی از وضعیت مهدهای کودک می‌گوید: به وضعیت موجود خوشبین نیستم و باید تحولی بنیادی در آنها رخ دهد تا از حالت ثابت و چند ساعته به مراکز ارائه خدمات تربیتی و نگهداری فرزندان درخانه، محله و به صورت شناور تبدیل شود.

**توصیه به خانواده ها

این متخصص می‌افزاید: توصیه اول به والدین این است که تا حد امکان تا زمان فرا رسیدن آموزش‌های رسمی آموزش و پرورش فرزندانشان را در خانه نگهداری کنند و از بزرگ‌ترین سرمایه خودشان یعنی «وقت» برای تربیت آنها مایه بگذارند. متاسفانه بسیاری از والدین می‌خواهند با کار کردن به خوشبختی فرزندانشان کمک و آینده او را تامین کنند در صورتی که می‌توانند در همین زمان، «خوشبختی» را به آنها هدیه بدهند و قوانین هم باید از والدین حمایت کند.

اصغری نکاح با اشاره به این که به جای سپردن کودکان به مهدها و قرار دادن آنها در شرایط تربیت گلخانه‌ای و مصنوعی شرایطی ایجاد شود تا مربی به خانه‌ها وارد شود افزود: برای این کار ضروری است سازمان‌هایی مثل بهزیستی با کمک دانشگاه‌ها کانون مربیان منازل را احیا کنند. یعنی احیای همان سنت قدیمی که مربی در خانه از کودک نگهداری می‌کرد مخصوصاً برای کودکانی که ماه ها و دو سال اول زندگی‌شان را سپری می‌کنند. اگر چه این برنامه‌ها در نگاه اول به نظر می‌رسد که برای خانواده هزینه زیادی به همراه دارد ولی قطعا ارزش خواهد داشت. زیرا در حال حاضر خانواده‌ها گاهی بخش قابل توجه حقوق‌شان را برای بچه‌ها و مهد خرج می‌کنند. این در حالی است که کودکانی که از محیط خانه دور و از امنیت روانی و هیجانی آن بی‌بهره بوده‌اند در آینده ممکن است به آسیب‌هایی دچار شوند که با هزینه کردن هزاران برابر هم نمی‌توان، آنها را جبران کرد.

وی درباره برخی اظهارنظرها درباره جدا کردن دختران و پسران در مهدها این گونه می‌گوید: با توجه به سبک‌های تربیتی متفاوت خیلی نمی‌توان در این زمینه شفاف صحبت کرد. کنار هم قرار داشتن بچه ها در شرایط طبیعی و تحت نظر خانواده مثبت است اما این کنار هم قرار گرفتن را با توجه به شرایطی که مهدهای کودک دارند نمی‌پسندم و نسبت به آن خوشبین نیستم و آن را مطلوب نمی‌دانم.

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.