توافقنامه امنیتی آمریکا و افغانستان با استعمار فرقی ندارد
خبرگزاری تسنیم: شروود راس، روزنامهنگار و وبلاگنویس صاحبنام آمریکایی معتقد است پیمان نظامی امنیتی که پیشِروی حامد کرزی گذاشتهاند با استعمار فرقی ندارد و نباید امضا شود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، شروود راس، ژورنالیست و وبلاگنویس صاحبنام آمریکایی در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری تسنیم تأکید کرد که پیمان نظامی امنیتی آمریکا و افغانستان با استعمار فرقی ندارد و نباید امضا شود.
راس میگوید: مفاد توافقنامه امنیتی نظامی که دولت آمریکا برای بررسی به حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان تسلیم کرده است غیرقابل قبول است.
مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
تسنیم: بهنظر شما رئیس دولت افغانستان چرا در امضای سندی تردید میکند که در ظاهر مجمع شیوخ با آن موافقت کردهاند؟
راس: چون در موقعیت بدی قرار دارد و مجبور به تصمیم گیری تنها و سریع است. اگر این قرارداد را امضا نکند و نیروهای آمریکایی خاک کشورش را ترک کنند باید بهتنهایی با دشمنانش روبهرو بشود. اگر امضا کند و آمریکاییها در این سرزمین باقی بمانند مردم کرزی همچنان مورد هجوم حملاتی که مدتهاست به آنها میشود قرار میگیرند و تحمل اوضاع روز به روز سختتر میشود. ناگفته پیداست که با تداوم حضور نیروهای آمریکایی مردم و خاک افغانستان روی صلح، ثبات و بهبود را نخواهند دید. من امیدوارم سربازان آمریکایی هرچه زودتر به خاک خودشان بازگردند چون ما اصلاً حرفی در دولت افغانستان مستقل نداریم بزنیم و اشغال این خطه هیچ توجیهی ندارد. بهجای اینهمه سرکوب بهتر است غرب برای ایجاد فضایی امن و دوستانه تلاش بکند.
تسنیم: با سپری شدن دوازده سال از جنگ، بهنظر شما آمریکاستیزی تا چهمیزان در افغانستان معمول است که دولت از توافق با آمریکا طفره میرود؟
مسئله فقط تنفر از آمریکا نیست بلکه تنفر از هجوم و اشغال است. پیش از آمریکا هم در دهه هشتاد برژنف همین اوضاع را برای افغانستان ایجاد نمود. بخشی از واقعیت تلخ تاریخ این چند دهه در افغانستان همین است که اشغالگری پس از اشغالگر دیگر به افغانستان چشم میدوزد. مردم این کشور از جنگ آسیب دیده از امکان رخدادن مجدد آن هراسانند. تصور میکنم در جنگی که آمریکا بهنام مبارزه با تروریسم با مردم این کشور آغاز کرد تا به امروز چیزی حدود یک میلیون نفر از جنگ و تمام پیامدهای آن نظیر قحطی، تصادف، بیماری، خشونتهای محلی، بمبارانهای گسترده و غیره کشته شدهاند.
تسنیم: آیا آمریکا علیرغم شکست طرحی که در سوریه و مصر شاهدیم ممکن است خاک افغانستان را دوباره چونان قدیم محل جولان نیروهای تندروی اسلامی کند؟
راس: ببینید من دوست دارم مردم خاورمیانه این مسئله را بدانند چون علی الظاهر رسانههای آمریکایی هرگز حرف مردم این کشور را به جایی نمیرسانند. مردم آمریکا بهدلایل بسیار مشتاقند نیروهای نظامی دولتشان خاک افغانستان را تخلیه کند و به هیچ کشوری در خاورمیانه حملهور نشود ولی متأسفانه دولت اوباما هم مثل دولت بوش بسیار تحت تأثیر سیآیای سازمان جاسوسی این کشور است که خاورمیانه را سرچشمهای از منافع منبعث از تجارت تریاک و نفت میبیند. وقتی منطقه بیثبات و ناامن باشد، همسایه به جان همسایه بیفتد و نژادها و دینهای مختلف با یکدیگر بجنگند آمریکا میتواند بهنام دفاع از دموکراسی و تلاش برای برقراری مجدد نظم به این کشور لشگر بکشد.
من حدس میزنم نقشهای که سیآیای با مشاوره کارتلهای تریلیاردی نفتی میکشند این است. کافی است نگاه کنیم با تغییر رژیم پهلوی از پدر به پسر یا اشغال عراق نقشه جغرافیایی اکتشاف و استخراج و معامله نفت به چه ترتیبی تغییر کرده است. در آنزمان آمریکا حتی با تلاشهای هستهای امروز ایران هم مواجه نبود تا آن را دستآویزی برای اشغال و لشگرکشی قرار دهد ولی بهنحوی با همکاری کامل رژیم پهلوی زمینههای حضور و دخالت خود را فراهم و روز از پی روز گستردهتر میکرد. من به همین دلیل فکر میکنم همیشه دلایلی را که دولتهای مختلف آمریکا برای مأموریتهای جهانی خودشان طرح میکنند باید مورد تردید قرار داد و با این تئوری که طرح کردم بازبینی نمود.
تسنیم: نظر به اینکه آمریکا هنوز به خانههای مردم حمله میکند، کدام جریان داخلی یا خارجی واسطه قبولاندن این پیمان به سران محلی است؟
راس: آمریکاییها در اعلامیه استقلال خودشان از انگلیس، یکی از انگیزههای مبارزات ضداستعماری خودشان را حضور سربازان ارتش انگلیس در خانههای مردم و اقامت نابهجا و بیاجازه آنان در منازل شهروندان ذکر کردند که بهشدت اسباب نارضایتی انقلابیون قاره جدید شده بود. آنها بهقدری از حضور کسانی که همزبان و بعضاً همنژاد خودشان بودند تا این حد آشفتند که انقلاب کردند و با استعمار پیر انگلیس جنگیدند و آنها را از خاکشان بیرون انداختند تا کشوری مستقل داشته باشند و خودشان آن را اداره کنند.
مضاف بر اینکه از انگلیس تا آمریکا از نظر جغرافیایی راه چندانی هم نیست. حال مقایسه کنید با اوضاع امروزی که ابرقدرت غرب در افغانستان به راه انداخته است. لشگرکشی از آنسوی دنیا به خطهای با تمدن چندین هزارساله که تقریباً هیچچیزی از آن باقی نگذاشته است و تنها ثمره این تلاش در آنسوی مرزها برای دموکراسی این بوده که هرگوشه از خاک افغانستان را به خون عدهای رنگین کرده است، رهآورد تلاشهای نظامی آمریکا در افغانستان چهچیزی جز گسترش ترس و خشونت میان مردم غیرنظامی این کشور بوده است؟ من به هیچ عنوان توجیهی را در این زمینه نمیپذیرم. تا آنجا که من اطلاع دارم در آن معاهده قرار بر این است که
ارتش ایالات متحده تا هروقت مایل است در خاک این کشور باقی بماند. نیروهای آمریکایی هرجا میخواهند پایگاه تأسیسات نظامیبه وجود بیاورند. از هرگونه تسلیحات و موادی که صلاح میدانند در عملیات نظامیشان استفاده کنند. آمریکاییهای دخیل در جریان عملیات مورد پوشش معاهده مصونیت قضایی کامل داشته باشند.
ما هم شنیدهایم اعضای لویه جرگه مشورتی به این نتیجه رسیدهاند که با حضور طولانیمدت سربازان آمریکا در خاکشان با این شرایط که ذکر شد موافقت میکنند و بهزعم من به هیچ عنوان اینطور نیست چون شیوخ قبائل و سران محلی که همه مسلمان هستند بهخوبی میدانند حضور آنهمه نظامی غیرمسلمان میان نوامیسشان چه اثراتی خواهد داشت و چه خشونتهایی در پی آن خواهد بود. امروز اگر کسی با امضای این قرارداد بهدست رئیس دولت موافقت کند بهواقع از منافع مردم پرت افتاده است و حتماً منفعتی از آن میبرد، چرا که این قرارداد معنایی جز استعمار ندارد. مردم افغانستان و پاکستان از خشم شبهای نظامی آمریکا و پهپادهای جاسوسی خسته هستند و هرکس راهحلی برای مشکل مردم این کشور ایجاد میکند باید این مسئله را حل کند نه اینکه اوضاع بدتر شود.
حال که با توان محدودم به برخی از سؤالهایتان پاسخ دادم دوست دارم نظرم را در مورد جوانان خاورمیانه هم در رسانهتان منتشر کنید. بگویید زندگی بودا و مارتین لوترکینگ را مطالعه کنند و ببینند خشونت هرگز چیزی جز خشونت به بار نمیآورد. پیام بزرگان دین و رهبران واقعی جهان برای تمام مردم عشق برادرانه و محبت دوستانه به تمام انسانهاست. مردم این منطقه باید مبارزه را با کسانی که در این مسیر کارشکنی میکنند بهترتیبی ادامه بدهند که هدف نهاییشان صلح و امنیت باشد. مبارزین جنبش رنگین پوستان در دهه شصت و هفتاد آمریکا استفاده از اتوبوسها را تحریم کردند تا سیاهان بتوانند هرجا میخواهند بنشینند و باعث شد ساعتها مجبور به پیادهروی شوند. مردم خاورمیانه هم میتوانند کالاهای آمریکایی نظیر اتومبیل، لوازم منزل، فیلم و مواد غذایی را در تمام دنیا تحریم کنند تا دولت آمریکا را مجبور کنند هزار پایگاه نظامی را که در سراسر دنیا ایجاد نموده است برچیند.
این البته فقط وضعیت خاورمیانه نیست، مردم اوکیناوا و آمریکای لاتین هم به این وضع دچارند و میتوانند با هم بستگی مبارزهای جهانی و دامنهدار را علیه امپریالیسم به راه بیندازند و رهبری کنند تا به پیروزی برسند. متأسفانه مردم خاورمیانه در رخدادهای این چند دهه تلفات بسیاری دادهاند و ایکاش توجه به همین مسئله مهم باعث ایجاد جنبش مردمی جهانی علیه سرمایهداری غرب بشود. آمریکا همه تلاشش این است که حاشیه سود بنگاههای پرمنفعتش را تا جایی که ممکن است افزایش بدهد در حالی که مردم برخی مناطق خاورمیانه اوضاعی دارند که کلاهشان را گرفتهاند که باد نبرد و بهسختی میتوانند حتی جانشان را حفظ کنند. غرب باید بداند این اوضاع نباید ادامه پیدا کند و نمیتواند ادامه پیدا کند. برای دستیابی به چنین هدفی به اندیشه متضاد با خودبرتربینی، غربمحوری و شخصیت پرستی امپریالیسم نیاز داریم و متفکران ما باید جوانان را بهجای مسحور شدن در برابر محصولات رنگین رسانههای غرب بر اساس این اصول تربیت کنند تا باورشان به خودشان بهقدری قوی باشد که نپذیرند.
هیچ بسته معرفتگذار تحمیلی از سوی غرب را نپذیرند. طنز تاریخ این است که مشخصاً آمریکا خود در حیات سیاسی کمعمق و ناچیزش وارث چندین جنبش مردمی و استعمارستیز است ولی دولتداران امروز اصلاً به این مهم توجهی ندارند و با تمام توان بهسوی جان و مال مردم کشورهای دیگر میتازند. راهی جز این نیست که مردم کشورهای دیگر اینقدر قوی باشند که غرب نتواند چنین هجمه همهسویی را به آنان وارد کند و بی هیچ صدمهای عقب بنشیند.
انتهای پیام/*