فراز و فرودهاى توافقنامه ژنو

خبرگزاری تسنیم: مقامات غربى به‏ویژه آمریکایى همچنان به مطالبات باج‏گیرانه خود علیه جمهورى اسلامى ایران ادامه مى‏دهند. در عین حال، متن توافقنامه امضاشده هم داراى نقایصى است که باید نقدهاى کارشناسى شود. تیم مذاکره‏کننده فرزند انقلاب و مورد اعتمادند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، پس از امضاى توافقنامه ژنو، مقامات غربى به‏ویژه آمریکایى همچنان به مطالبات باج‏گیرانه خود علیه جمهورى اسلامى ایران ادامه مى‏دهند. در عین حال، متن توافقنامه امضاشده هم داراى نقایصى است که باید نقدهاى کارشناسى شود. در این واقعیت تردیدى نیست که تیم مذاکره‏کننده کشورمان، فرزندان انقلاب و افرادى مورد اعتماد و اطمینان هستند و این روزها انجام مأموریت خطیر و تعیین‏کننده‏اى را بر عهده دارند که حمایت و پشتیبانى از آنان را به یک وظیفه دینى و ملى تبدیل کرده است.

اما، فرزندان یک خانواده و افراد قابل اعتماد هم مى‏توانند على‏رغم نیت پاک و انگیزه خدمتى که دارند، دچار «خطا» شوند بى‏آن که خطاى آن‏ها به اعتماد و اطمینان ملت نسبت به آنان خدشه‏اى وارد کند. در این حالت، نقد برخى از مواضع و عملکرد تیم هسته‏اى کشورمان، نه فقط «تضعیف» تیم مذاکره‏کننده نیست بلکه، اگر نقدها، منصفانه، دلسوزانه و همراه با ارائه دلیل و سند باشد، مى‏تواند به جبران خطا و تصحیح عملکرد منجر شود و این، به معناى حمایت و تقویت اعضاى گروه مذاکره‏کننده است.
همین‏جا باید گفت؛ شواهد و قرائن فراوانى در دست است که نشان مى‏دهد اصحاب فتنه آمریکایى- اسرائیلى 88 بعد از ناکامى در فتنه یادشده، پروژه ضربه‏زدن به نظام اسلامى را در پوشش دروغین حمایت از دولت آقاى روحانى و ادعاى منافقانه پشتیبانى از تیم هسته‏اى کشورمان دنبال مى‏کنند و دقیقاً به‏همین‏علت، اصرار دارند هرگونه نقد دلسوزانه و خیرخواهانه را به حساب مخالفت و دشمنى با دولت کنونى و تیم هسته‏اى برخاسته از آن بنویسند.
و اما، غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و متحدان اروپایى‏اش از آنجاست که در جریان مذاکرات نیویورک و ژنو، از تلاش براى رسیدن به یک راه‏حل مرضى‏الطرفین سخن گفته و اطمینان داده بودند که حق قانونى ایران در برخوردارى از فعالیت هسته‏اى صلح‏آمیز را مطابق مفاد NPT و پادمان‏هاى مربوطه، محترم مى‏شمارند ولى برخلاف در باغ سبزى که نشان داده و اطمینان عزیزان مذاکره‏کننده کشورمان را جلب کرده بودند، با شارلاتانیزم دیپلماتیک و بهره‏گیرى از بازى «پلیس خوب و پلیس بد» که تظاهر اسرائیل به مخالفت با توافقنامه بخش اصلى آن بود، متن توافقنامه را به‏گونه‏اى تنظیم کرده‏اند که اگر به همان روال به اجرا درآید، توقف برنامه هسته‏اى صلح‏آمیز ایران اسلامى را در پى خواهد داشت و یا نهایتاً، از برنامه هسته‏اى پیشرفته و بومى کشورمان، فقط فعالیتى در حد و اندازه آزمایشگاهى- و نه صنعتى- باقى مى‏ماند!
و البته آن‏گونه‏که طرف‏هاى غربى وعده داده‏اند، دسترسى به 7 میلیارد دلار از 100میلیارد دلار دارایى مسدودشده ایران، امکان‏پذیر خواهد بود که در مقابل آنچه داده‏ایم یا قرار است بدهیم، بسیار ناقابل است. اوباما در جمع صهیونیست‏هاى مرکز «سابان» با غرور و تکبر به شرح موفقیت‏هاى خود در مذاکرات هسته‏اى با ایران پرداخت و گفت «کارى که ما کردیم این بود که کمى شیر آب را باز کردیم و همان‏طورکه گفتم؛ حداکثر 7 میلیارد از 100 میلیارد دلار دارایى آن‏ها که در نتیجه تحریم‏هاى ما مسدود شده است، آزاد خواهد شد... اگر ما بتوانیم به همان روشى که رونالد ریگان با جماهیرشوروى مذاکره مى‏کرد و در ضمن آن‏ها را به چالش مى‏کشید، درباره برنامه هسته‏اى ایران مذاکره کنیم، در نهایت بر آن‏ها پیروز مى‏شویم!»
 

رهبر معظم انقلاب اسلامى در 12 آبان 1392 ضمن حمایت قرص و محکم از مسؤولین دیپلماسى کشور در مواجهه با 1+5 فرمودند: «ملت باید بیدار باشد، بداند چه اتفاقى دارد مى‏افتد». تأکید بر دو عنصر آگاهى‏داشتن و بیدارى آحاد مردم نسبت به روند و فرجام مذاکرات از مطالبات معظم‏له است. در همین رابطه بررسى متن توافق‏نامه ژنو و چالش‏هاى پیش روى آن، به این دلیل که مى‏تواند سرنوشت برنامه هسته‏اى ایران را رقم بزند، از جمله موضوعاتى است که بیش از پیش نیاز به آگاهى‏بخشى دارد.
نگاه دقیق به متن توافق‏نامه ژنو، مشخص مى‏سازد که مفاد این متن، بسیار پیچیده و داراى ساختارى مهندسى‏شده براى حصول نتیجه لازم در راندهاى پایانى تنظیم گردیده است. از این‏رو حرکت در چارچوب آن حتماً چالش‏هایى را پیش روى جمهورى اسلامى ایران قرار خواهد داد که مهار و عبور از آن‏ها، نیازمند ساخت درونى اقتدار و برخوردارى از مزیت‏هاى رقابتى است. بر این اساس آگاهى‏داشتن آحاد مردم به‏ویژه نخبگان و خواص جامعه از روند مباحث هسته‏اى و هم‏چنین بیدارى آنان، مى‏تواند زمینه‏ساز مزیت رقابتى جدیدى گردد.
بدون‏تردید پرداختن به چالش‏هاى پیش‏روى توافق‏نامه ژنو، نادیده‏انگاشتن زحمات تیم دیپلماسى کشورمان در مذاکرات اخیر نیست، بلکه برعکس ناظر بر جنبه حمایتى و ایجاد هوشمندى بیشتر در مذاکرات پیش رو است.
  ملاحظات اساسى در متن توافق‏نامه ژنو
در توافقات بین‏المللى بار حقوقى واژگان، مسؤولیت‏ها و حقوق برآمده از آن محلّ تأکید و چانه‏زنى دیپلماسى است، از این‏رو ملاحظات اساسى پیرامون جعل واژگان پیچیده و مهندسى‏شده در توافق‏نامه ژنو و بار حقوقى آن‏ها، مى‏تواند بستر فهم فرصت‏ها و چالش‏هاى پیش رو باشد.
در مقدمه متن توافق‏نامه مذکور، اشاره شده «مذاکرات با هدف دست‏یافتن به راه‏حلى مورد توافق دو طرف، جامع و بلندمدت صورت گرفته است که طى آن ایران بتواند تحت مفاد مربوط به معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‏اى (ان.پى.تى)  و برابر با تعهداتى که این مفاد براى کشور ایجاب مى‏کند، از حق برخوردارى از انرژى هسته‏اى براى اهداف صلح‏آمیز برخوردار باشد.»
متن توافقنامه تأکید دارد که «راه‏حل جامع، دربرگیرنده یک برنامه غنى‏سازى مورد توافق دو طرف است که با اعمال محدودیت‏ها و اقدامات شفاف‏ساز به‏منظور حصول اطمینان از ماهیت صلح‏آمیز آن، همراه خواهد بود. این راه‏حل جامع به مثابه مقوله‏اى یک‏پارچه است که در آن هیچ‏چیز مورد توافق نخواهد بود تا زمانى‏که در مورد همه‏چیز توافق صورت گیرد.»
در بخش دیگرى از متن، تحت عنوان «مفاد اصلى گام نهایى براى رسیدن به یک راه‏حل جامع» آورده شده است: «در پیش گرفتن یک برنامه غنى‏سازى مورد توافق دو طرف با در نظر گرفتن نیازمندى‏هاى عملى و اعمال محدودیت‏هاى گسترده و سطح فعالیت‏هاى غنى‏سازى، ظرفیت آن، محل انجام آن و ذخائر اورانیوم غنى‏شده براى مدت‏زمان مورد توافق.»
تعهدات پذیرفته‏شده در متن توافق‏نامه، ناظر بر تحقق هدف راهبردى اول آمریکا مبنى بر متوقف‏سازى برنامه‏اى هسته‏اى ایران است اما نکته اساسى این‏جاست که متن مهندسى‏شده در واقع به‏نوعى ریل‏گذارى براى تحقق اهداف راهبردى دوم و سوم آمریکاست.
ملاحظات اساسى که از متن توافق برمى‏آید عبارت است از:
1. باید اصل غنى‏سازى به توافق طرفین برسد و این بدان‏معناست که طرف ایرانى در گام‏هاى بعدى مذاکرات، مى‏بایست غنى‏سازى را به پذیرش طرف مقابل برساند تا رسمیت یابد. لذا بر اساس متن توافق، آن‏چه که اکنون به‏عنوان پذیرش حق غنى‏سازى ایران یاد مى‏شود، ادامه‏یافتن و صرفاً تداوم برنامه هسته‏اى محدود است نه حق غنى‏سازى. به‏عبارت‏دیگر توافق‏نامه ژنو به رسمیت شناختن حق غنى‏سازى ایران را به آینده و تحقق شرایطى پیچیده، مشروط و موکول نموده است.
2. ملاحظه اساسى دوم در متن، به عبارت «نیازمندى‏هاى عملى» باز مى‏گردد که بار حقوقى، مسؤولیت‏ها و حقوق برآمده از آن، محل چانه‏زنى و فشار طرف غربى در مذاکرات آتى خواهد بود. این عبارت در واقع تیم دیپلماسى کشورمان را وادار مى‏سازد تا به‏جاى دفاع از حقوق هسته‏اى، در پى اثبات نیاز ایران به غنى‏سازى باشد. این عبارت مهندسى‏شده در متن توافق‏نامه از یک‏طرف و سازوکارهاى پیچیده اعمال‏شده در توافق‏نامه براى اثبات عدم نیاز ایران به غنى‏سازى (محدودسازى و متوقف‏سازى راکتورهاى مورد نظر)  از طرف دیگر، ملاحظه اساسى دیگرى است که مى‏بایست به آن توجه داشت.
3. عبارت اعمال محدودیت‏هاى گسترده در متن توافق‏نامه، سومین ملاحظه اساسى است. اعمال محدودیت‏هاى گسترده که ابعاد آن نیز با عباراتى همچون «اندازه»، «ظرفیت»، «حجم»، «گستره» و «مکان آن» مورد تأکید قرار گرفته است، علاوه بر تحمیل بار حقوقى و معنایى آن به طرف ایرانى، وضعیت طرف غربى را در شرایط دست برتر قرار مى‏دهد.
4. عدم اشاره صریح به محل انجام غنى‏سازى و ارجاع آن به مذاکرات آتى هم ملاحظه اساسى دیگرى است که دست طرف غربى را براى چانه‏زنى و امتیازگیرى پیرامون انجام غنى‏سازى در داخل کشور و یا محلى در خارج از ایران باز مى‏گذارد.
5. ملاحظه اساسى پنجم توافق‏نامه، ملزم‏ساختن ایران به برطرف‏ساختن نگرانى‏هاى شوراى امنیت سازمان ملل و قطعنامه‏هاى آن مرحله بین گام اول و گام نهایى مذاکرات است. در متن آمده است: «در فاصله میان گام‏هاى اولیه و گام آخر، گام‏هاى دیگرى از جمله پرداختن به قطعنامه‏هاى شوراى امنیت با هدف پایان رضایت‏بخش بررسى موضوع، توسط شوراى امنیت سازمان ملل متحد وجود خواهد داشت». تأکید طرف مقابل بر این ملاحظه اساسى در واقع به‏معناى بازگذاشتن دست آنان جهت فشار به طرف ایرانى براى تعلیق غنى‏سازى «حتى 5 درصد» مى‏تواند باشد.
6. اشاره به تصویب و اجراى پروتکل الحاقى در متن توافق‏نامه به‏عنوان مفاد اصلى گام نهایى براى رسیدن به یک راه‏حل جامع نیز یکى دیگر از ملاحظات اساسى است. این مهم به تنهایى چالش‏هاى ایران در مذاکرات آتى و احقاق حقوق هسته‏اى را به‏خوبى نشان مى‏دهد.
بر اساس متن توافق آن‏چه که اکنون به‏عنوان پذیرش حق غنى‏سازى ایران یاد مى‏شود، ادامه‏یافتن و صرفاً تداوم برنامه هسته‏اى محدود است نه حق غنى‏سازى. به‏عبارت‏دیگر توافق‏نامه ژنو به رسمیت شناختن حق غنى‏سازى ایران را به آینده و تحقق شرایطى پیچیده، مشروط موکول نموده است.
  چالش‏هاى پیش روى توافق‏نامه ژنو
توجه و تأمل در متن توافق‏نامه ژنو پیرامون موضوع هسته‏اى ایران و ملاحظات اساسى که بیان گردید، مؤید این نکته است که این توافق‏نامه چالش‏هاى جدى و اساسى را پیش‏روى خود خواهد داشت که فهم دقیق آن‏ها، مى‏تواند زمینه‏ساز چاره‏اندیشى و تدبیر براى کاهش آسیب‏ها و تهدیدات احتمالى گردد. چالش‏هاى پیش رو را مى‏توان این‏گونه برشمرد:
1. مهندسى‏شده‏بودن متن توافق‏نامه یا به‏عبارت‏دیگر تنظیم متن توافق‏نامه ژنو بر اساس یک نقشه راهبردى حتماً مى‏تواند چالش‏هایى را پیش‏روى جمهورى اسلامى ایران قرار دهد.
آمریکا 3 هدف راهبردى را پیرامون برنامه هسته‏اى ایران مدنظر دارد: «مهار و متوقف‏سازى»، «بازگشت به عقب و معکوس‏سازى» و «برچیده‏سازى برنامه هسته‏اى ایران»
آمریکا براى رسیدن به 3 هدف راهبردى مذکور، نقشه راهبردى را در 9 گام تنظیم نموده است که عبارتند از «کاهش تعداد سانتریفیوژها از سوى ایران»، «تعلیق غنى‏سازى 20 درصد»، «تعیین سقف براى حجم اورانیوم غنى‏شده 5 درصد»، «تبدیل (اکسایش) انباشته 20 درصد موجود»، «توقف به‏کارگیرى سانتریفیوژهاى نسل 2»، «تعطیلى تأسیسات آب سنگین اراک و یا تبدیل آن به یک راکتور عادى»، «تعطیلى سایت فردو»، «پذیرش پروتکل الحاقى از سوى ایران» و بالاخره «تعطیلى چرخه تولید سوخت و فرآیند غنى‏سازى و یا نمادین‏سازى آن.»
در این رابطه به‏نظر مى‏رسد مطالعه مجدد بخش ملاحظات اساسى این نوشتار، به‏خوبى این مهم را اثبات مى‏کند. جعل واژگانى همچون؛ «نیازمندى‏هاى عملى»، «اعمال محدودیت‏هاى گسترده»، «پرداختن به قطعنامه‏هاى شوراى امنیت با هدف پایان رضایت‏بخش بررسى موضوع توسط شوراى امنیت»، «تصویب و اجراى پروتکل الحاقى» در متن توافق‏نامه در حقیقت بیانگر همان نقشه راهبرد آمریکا براى رسیدن به اهداف راهبردى 3گانه است.
2. براى احقاق حقوق ایران، توافق‏نامه موجود بنیان سستى دارد. وجود عبارتى چون، «هیچ‏چیز مورد توافق نخواهد بود تا زمانى‏که در مورد همه‏چیز توافق صورت گیرد» در کنار مد نظر گرفتن قطعنامه‏هاى شوراى امنیت سازمان ملل که در آن‏ها صراحتاً برخوردارى ایران از حق غنى‏سازى مورد نفى قرار گرفته است و هم‏چنین تصویب پروتکل الحاقى از سوى ایران، چالش اساسى و جدى دیگرى است که پیش روى توافق‏نامه ژنو و تیم دیپلماسى کشورمان مى‏باشد.
3. چالش دیگر، قراردادن مزیت‏هاى رقابتى در میز مذاکرات آتى است. آن‏چه به‏عنوان مزیت رقابتى در چند دور مذاکرات اخیر از آن‏ها بهره گرفته شد، دستاوردهاى علمى حاصل از راهبرد مقاومت در برابر فشار بود. ابهام جدى، در مورد مزیت‏هایى است که در ادوار آتى مذاکرات مى‏بایست از طرف تیم ایرانى ارائه گردد.
به‏عبارت‏دیگر بزرگ‏نمایى بیش از حد دستاورد مذاکرات اخیر، نهایى قلمداد نمودن موضوع هسته‏اى، کاربرد ابزارى از مذاکرات براى بیلان کارى و نگاه قبیله‏گرایانه به موضوع هسته‏اى و از همه مهم‏تر شرطى‏نمودن جامعه نسبت به مذاکرات نه تنها مزیت رقابتى براى ادوار آتى مذاکرات ایجاد نمى‏کند بلکه برعکس موضوع هسته‏اى را از سطح ملى به سطح جناحى و حزبى تنزل مى‏بخشد و پشتوانه تیم مذاکره‏کننده را تضعیف مى‏سازد.
4. قراردادن ایران در شرایط انتخاب بد یا بدتر نیز یکى از چالش‏هاى پیش روى توافق‏نامه ژنو است. بدین‏معنا که ملاحظات اساسى پیش گرفته در متن تواق‏نامه طرف ایرانى را یا مجبور به برهم‏زدن بازى خواهد نمود- که در این صورت با احیاء مجدد اجماع، تشدید تحریم‏ها و تهدیدات مواجه مى‏شود- و یا وادار به حرکت در مسیر ریل‏گذارى‏شده از سوى طرف غربى و بازى در زمین تعیین‏کننده نماید. انتخاب بد، ایران را به‏عنوان مقصر برهم خوردن مذاکرات، معرفى مى‏کند و انتخاب بدتر زمینه‏ساز تحقق سناریوى تغییر مى‏گردد.
  نگاه منتقدان به توافقنامه ژنو
منتقدان توافقنامه مى‏گویند توافق ژنو توافق دقیقى است و کاملاً روشن است که طرف غربى براى سطر به سطر و کلمه به کلمه آن برنامه داشته است، هم‏چنان‏که مى‏توان فهمید طرف ایرانى هم سعى کرده روى موارد مدنظر خود وسواس به خرج بدهد.
نکات زیر مهم‏ترین مواردى است که به نظر مى‏رسد در توافق ژنو قابل انتقاد جدى است:
1- نخستین نکته این است که در هیچ کجاى متن، جمله‏اى مبنى بر به رسمیت شناخته شدن حق غنى‏سازى طبق ماده 4 ان.پى.تى درون خاک ایران نیامده است. در هیچ منطق حقوقى نمى‏توان ادامه‏یافتن را به‏معناى به رسمیت شناختن در نظر گرفت.
2- در بخشى که مشخصات گام نهایى فهرست شده، طرف غربى گفته است که غنى‏سازى مى‏تواند بخشى از یک برنامه هسته‏اى در ایران باشد منتها به 3 شرط: اول، این حق محدود شود؛ دوم، به‏شدت تحت بازرسى قرار گیرد؛ و سوم، -از همه مهم‏تر- این حق به اثبات نیازهاى عملى (practical needs) ایران مشروط شود. این بند در واقع بسیار نگران‏کننده است. اگر اعمال حق غنى‏سازى در ایران مشروط به نیازهاى عملى ایران شود، در واقع اتفاقى که افتاده این است که طرف غربى مى‏تواند به استناد همین بند ادعا کند ایران نیازى به انجام عملیات غنى‏سازى در داخل خاک خود ندارد چراکه راکتورى ندارد که نیازمند سوخت باشد و باید زیرساخت غنى‏سازى خود را برچیند.
3- نکته سوم این است که در توافق ژنو به‏صراحت گفته شده است که ایران باید قطعنامه‏هاى شوراى امنیت سازمان ملل را مدنظر قرار بدهد. این بند هیچ معنایى جز این ندارد که 1+5 حتى مى‏تواند خواستار تعلیق غنى‏سازى 5 درصد در ایران هم بشود.
4- مسأله بعدى این است که بخش قابل توجهى از تحریم‏هاى تعلیق‏شده در این موافقتنامه، «تحریم‏هاى آینده» است به این معنا که 1+5 گفته است کارى را که مى‏خواسته زمانى در آینده انجام بدهد، انجام نمى‏دهد و در ازاى آن از ایران مطالبه امتیاز کرده است. تعدیل تحریم‏هایى که تا به حال اعمال شده در این متن کم‏رنگ است و میزان عوایدى هم که ایران از این ناحیه کسب خواهد کرد مطابق آنچه آمریکایى‏ها گفته‏اند، بسیار ناچیز خواهد بود.
5- نظارت‏هایى که در این توافقنامه پذیرفته شده حقیقتاً سخاوتمندانه و در مواردى توأم با بى‏احتیاطى محض است. به‏عنوان نمونه دسترسى آژانس به کارگاه‏هاى تولید قطعات و مونتاژ ماشین‏هاى سانتریفیوژ یا دسترسى به نقشه کامل تأسیسات هسته‏اى ایران و هم‏چنین دسترسى به شرکت‏هاى درگیر نورد اورانیوم، مشکلات امنیتى بسیار سنگینى براى ایران ایجاد خواهد کرد در حالى‏که ایران تعهد قانونى هم به هیچ‏یک از این موارد ندارد. جالب است که در هنگام مذاکره با آژانس، این سازمان مى‏گوید که مباحث جارى میان ایران و 1+5 به آن ربطى ندارد ولى در توافقى که با 1+5 منعقد شده، بخش بزرگى از درخواست‏هاى بسیار مشکوک آژانس گنجانده شده است.
  فراز و فرودهاى توافقنامه ژنو
مذاکرات هسته‏اى ژنو 3 بین ایران و 1+5 که صبح یک‏شنبه سوم آذرماه پایان یافت، یکى از مهم‏ترین دوره از مذاکرات هسته‏اى ایران با گروه 1+5 بود و وزارت خارجه کشورمان از آن به‏عنوان یک موفقیت بزرگ یاد کرد. این مذاکرات منجر به صدور یک توافق‏نامه یا یک برنامه کارى براى دو طرف شد. وزیر امور خارجه کشورمان بعد از پایان مذاکرات در جمع خبرنگاران تصریح کرد که توافق‏نامه حق غنى‏سازى را براى ایران به رسمیت شناخته است و وزراى خارجه فرانسه و روسیه نیز بعد از چند ساعت این موضوع را تأیید کردند، با این حال وزیر خارجه آمریکا ادعا کرد که در توافق‏نامه حرفى از برخوردارى ایران از حق غنى‏سازى زده نشده است.
مقامات آمریکایى از جمله جان کرى به‏صورت مکرر پس از توافق نهایى ژنو3 اعلام مى‏کنند که ما هیچ حق غنى‏سازى براى ایران در این توافق‏نامه مورد شناسایى قرار نداده‏ایم و اساساً معاهده ان.پى.تى چنین حقى را براى کسى قائل نیست. بررسى متن منتشرشده از جهت ظاهر کلمات و عبارات، به‏طورمستقیم به عبارت «حق غنى‏سازى» اشاره نکرده است، زیرا در مقدمه توافق‏نامه بر حق ایران در خصوص بهره‏بردارى از انرژى هسته‏اى در چارچوب ان.پى.تى تأکید شده است و موضوع غنى‏سازى در عبارتى با عنوان «برنامه غنى‏سازى تعریف‏شده بین طرفین» اشاره گردیده و به‏طور صریح از عبارت‏هاى برخوردارى ایران از حق غنى‏سازى سخنى به میان نیامده است.
واژه انرژى هسته‏اى که با عبارت لاتین nuclear energy for peaceful purposes  " آمده است، در معناى اصطلاحى خود اشاره‏اى به غنى‏سازى ندارد. در تعریف انرژى هسته‏اى، این موضوع شامل فعالیت‏هایى که عموماً مربوط به نیروگاه‏هاى هسته‏اى و سایت‏هایى که براى ایزوتوپ‏هاى دارویى است، مى‏شود. تاکنون کارشناسان آژانس بین‏المللى انرژى اتمى و مقامات آمریکایى در خصوص انرژى هسته‏اى تعریف مطرح‏شده را اراده کرده‏اند. پس چنین حقى که در توافق‏نامه تصریح شده بر اساس تفسیرى که غربى‏ها از عبارت انرژى هسته‏اى دارند، شامل غنى‏سازى نمى‏شود. به این دلیل که غنى‏سازى داراى یک فرایند استانداردشده خاص است که از استخراج سنگ‏هاى اورانیوم، فراورى آن‏ها و غنى‏سازى از طریق دستگاه‏هاى سانتریفیوژ و یا راه‏هاى دیگر صورت مى‏گیرد.
در حالى‏که انرژى هسته‏اى محصول نیروگاه‏هاى هسته‏اى است که با سوخت اورانیوم غنى‏شده فعالیت مى‏کند، غنى‏سازى یکى از مراحل مهم چرخه سوخت هسته‏اى است که اورانیوم فراورى‏شده را به درصدهاى مختلف غنى مى‏کند و براى نیروگاه‏هاى هسته‏اى و یا نیروگاه‏هاى تحقیقاتى مورد بهره‏بردارى قرار مى‏گیرد.
اگر توافق‏نامه را به‏صورت کلى و همه بندهاى آن‏را با هم مدنظر قرار دهیم، ممکن است نتایج متفاوتى از آنچه گفته شد حاصل شود. به بیان دیگر عبارت‏ها و بندهایى در این توافق‏نامه وجود دارد که به‏صورت غیرمستقیم حقى براى جمهورى اسلامى ایران در زمینه غنى‏سازى به رسمیت مى‏شناسد. براى نمونه وقتى در این توافق‏نامه چنین عبارتى ذکر مى‏شود:
«این راه‏حل جامع متضمن یک برنامه غنى‏سازى با تعریف مشترک و محدودیت‏هاى عملى و اقدامات شفاف‏ساز به‏منظور تضمین ماهیت صلح‏آمیز برنامه هسته‏اى مى‏باشد.»
و نیز در بند پایانى که عناصر گام‏هاى نهایى را آورده و مى‏گوید: «گام نهایى راه‏حل جامع که اعضا قصد دارند مذاکره در خصوص آن‏را در کمتر از یک سال بعد از تصویب این سند، به پایان رسانده و اجراى آن‏را شروع کنند». یکى از این عناصر گام‏هاى نهایى چنین است: «متضمن یک برنامه غنى‏سازى باشد که توسط طرفین تعریف مى‏گردد، برنامه‏اى که شاخصه‏هاى آن با موافقت طرفین و منطبق با نیازهاى عملى، با محدودیت‏هاى مورد توافق در خصوص دامنه و سطح فعالیت‏هاى غنى‏سازى، ظرفیت غنى‏سازى، محل‏هایى که در آن غنى‏سازى انجام مى‏شود و ذخایر اورانیوم غنى‏شده براى دوره زمانى که مورد توافق قرار مى‏گیرد، تعیین مى‏گردد.»
در واقع این عبارت یک برنامه غنى‏سازى تعریف‏شده مورد توافق طرفین را مورد تأکید قرار داده و از آن مى‏توان به‏عنوان تأیید ضمنى برخوردارى ایران از غنى‏سازى برداشت کرد. در نهایت مى‏توان این‏گونه نتیجه گرفت در این توافق‏نامه از حق برخوردارى از انرژى هسته‏اى سخن به میان آمده، اما در مورد غنى‏سازى از عبارت یک برنامه غنى‏سازى استفاده شده است. به‏نظر مى‏رسد توافق‏نامه از تصریح حق غنى‏سازى خوددارى کرده و در عبارت‏هاى ضمنى، غیرآشکار، غیرملموس و تفسیربردار این حق را پنهان کرده است و به‏نظر مى‏رسد همین عبارات تفسیربردار است که مقامات آمریکایى با اتکا به آن اصرار دارند که حقى براى ایران شناخته نشده و برعکس تیم هسته‏اى جمهورى اسلامى ایران بر این حق تأکید دارد.
اگرچه تلاش‏هاى قابل توجهى از سوى تیم هسته‏اى ایران براى تدوین توافق‏نامه ژنو3 صورت گرفته است، با این حال با توجه به سوابق دولت‏هاى غربى در انعقاد قراردادها و توافق‏نامه‏ها به‏ویژه توافق‏نامه‏هایى که غربى‏ها در سال‏هاى‏1382 و 1383 با ایران در موضوع هسته‏اى منعقد کردند، دلالت بر این امر دارد که آن‏ها همواره با تفسیر خودشان با توافق‏نامه‏ها برخورد کرده‏اند. اگر هیچ‏گونه عبارت‏هاى سیال، کشدار و دوپهلویى هم در توافق‏نامه موجود نباشد، با این حال نحوه رفتار غربى‏ها همواره بر اساس منافع آن‏ها بوده است. اما در این توافق‏نامه به‏نظر مى‏رسد واژگان و عباراتى وجود دارد که تفسیربردار است. واژه‏هایى مانند «رفع نگرانى‏ها، اعمال محدودیت‏ها، اقدامات شفاف‏ساز، حصول اطمینان، رضایت‏بخشى، غنى‏سازى تعریف‏شده» و... مى‏تواند موجب تفسیرهاى خاص از سوى گروه غربى براى تحمیل خواسته‏هاى‏شان بر جمهورى اسلامى ایران شود، به این معنا که نگرانى‏هاى غربى‏ها با چه روشى و به چه اندازه و حجمى از فعالیت‏هاى هسته‏اى، مى‏تواند رفع شود؟ تا چه میزان جمهورى اسلامى ایران باید شفافیت از خود نشان دهد؟ شاخص‏هاى شفاف‏سازى از نظر غربى‏ها چیست؟ و آیا امکان ندارد که پس از شفاف‏سازى‏ها در یک بازه زمانى خاص، دوباره طرح مطالعات ادعایى مطرح شود و یا خبرهاى واهى از سوى گروه‏هاى معارض و یا سیستم‏هاى اطلاعاتى موساد و... مطرح گردد و بر اساس آن مسأله شفاف‏سازى‏ها مورد خدشه واقع شده و همچنان غرب مدعى عدم شفافیت جمهورى اسلامى ایران گردد؟ هم‏چنین غربى‏ها چگونه مى‏توانند از ماهیت صلح‏آمیز انرژى هسته‏اى ایران مطمئن شوند و اساساً حد یقف اطمینان‏سازى تا کجاست؟
بنابراین واژه‏هاى تفسیربردار فوق از جمله مواضعى خواهد بود که پیش‏روى یک توافق‏نامه مرضى‏الطرفین را مورد خدشه قرار مى‏دهد و سؤالات فوق را ایجاد مى‏کند که براى ایران نگران‏کننده خواهد بود.
به‏نظر مى‏رسد که اشاره به قطعنامه‏هاى امنیت سازمان ملل در توافق‏نامه منجر به برداشت‏هاى دلخواه غرب شود و از این طریق مواردى را مطرح کنند که با روح توافق‏نامه در تعارض باشد.
از سوى دیگر، سخنان وزراى خارجه روسیه و فرانسه ناظر به چند موضوع است: یکى این‏که با توجه به بحث‏هایى که در مذاکرات طرفین صورت گرفته به‏صورت شفاهى همه اعضاى 1+5 بر حق غنى‏سازى ایران اذعان کرده‏اند و به‏نوعى سخن وزراى خارجه فرانسه و روسیه بازنمایى همان گفت‏وگوهاى انجام‏شده است، نه عبارت‏گزینى‏هایى که در توافق‏نامه صورت گرفته است.
دومین نکته این‏که ممکن است ادعاى این وزراى خارجه ناظر بر روح حاکم بر توافق‏نامه باشد که در مجموع وجود غنى‏سازى در ایران را به شکل ضمنى تأیید کرده و در ارتباط با حدود و ثغور غنى‏سازى، محدودیت‏ها و اقدامات شفاف‏سازى را تجویز کرده است.

  آیا معامله متوازن بوده است؟
اگرچه ما در ابتداى توافق‏نامه هستیم و نمى‏توان با قاطعیت آینده موضوع را پیش‏بینى کرد، اما با این حال نفس توافق‏نامه ناظر بر توافق بر حداقل‏هایى است که بیانگر رضایت طرفین بوده و هر یک از آن‏ها احساس برد و موفقیت در آن مى‏کنند. بنابراین گویا یک بازى برد بردى اتفاق افتاده است. اما از منظر واقعیت قضیه مبنى بر این‏که ارزش‏هایى که طرفین مبادله کرده‏اند، یک مبادله متوازن و برابر بوده یا نه؟ مى‏توان دو نکته را گفت:
1. بین آنچه در توافق‏نامه آمده و آنچه در عمل قرار است اجرا شود باید تفکیک قائل شویم. به نظر مى‏رسد که در توافق‏نامه تا حدودى مى‏توانیم شاخص‏هاى قاعده برد برد را مشاهده کنیم. از جمله این شاخص‏ها داوطلبانه بودن اقدامات و زمان‏بندى مشخص آن در طى شش ماه است و هم‏چنین امتیازاتى که ایران مى‏دهد به‏گونه‏اى است که فعالیت‏هاى اصلى هسته‏اى محفوظ مى‏ماند و بخشى از تحریم‏ها و خدمات مرتبط با آن‏ها برداشته مى‏شود.
از سوى دیگر غربى‏ها هم بازرسى‏هاى بیشترى را انجام مى‏دهند و اطمینان حاصل مى‏کنند که ایران نگرانى‏هاى فورى آن‏ها را برطرف کرده و هم‏چنین پیشرفت هسته‏اى خود را به تناسب پیشرفت در عدم افزایش تحریم‏ها متوقف مى‏کند.
2. اما آیا این‏که برد برد مطرح شده در عمل هم تعمیم خواهد یافت، قابل تأمل است، چون هنوز به غرب اطمینان نداریم. مواضع مقامات آمریکا پس از توافق‏نامه این بى‏اطمینانى را افزایش داده است و هم‏چنین سابقه توافقات گذشته نیز بر این نکته صحه مى‏گذارد که غرب آنچه روى کاغذ توافق کرده، درعمل خواسته‏ها و توقعات دیگرى را مورد توجه قرار مى‏دهد.
با عبارت‏هاى موجود در توافق‏نامه این سؤالات باقى مى‏ماند: آیا برنامه غنى‏سازى ایران محدود نخواهد شد؟ آیا جمهورى اسلامى ایران مى‏تواند از غنى‏سازى صنعتى برخوردار شود؟ آیا جمهورى اسلامى ایران مى‏تواند پس از شفاف‏سازى‏هاى مبتنى بر این توافق‏نامه ظرفیت سایت نطنز (که تاکنون حدود 60 درصد آن استفاده شده است) را تکمیل کند؟ آیا جمهورى اسلامى ایران مى‏تواند فناورى بومى که براى نسل‏هاى جدید سانتریفیوژها به‏دست آورده در آینده حفظ کند و تداوم دهد؟ سوخت رآکتور تحقیقاتى تهران با توجه به توقف و تضعیف‏شدن غنى‏سازى 20 درصد و عدم راه‏اندازى آب سنگین اراک چگونه تأمین خواهد شد؟ این‏ها سؤالاتى است که اعضاى تیم هسته‏اى باید در فرایند مذاکرات آینده در جهت حفظ حقوق هسته‏اى ایران، آن‏ها را مدنظر داشته باشد.


  سخنان اوباما؛ مهر تأییدى بر بى‏اعتمادى به اوباما
در روزهاى اخیر، رئیس جمهور آمریکا طى سخنانى گزینه آرمانى و مطلوب واشنگتن را برچیدن تک‏تک پیچ و مهره‏هاى برنامه هسته‏اى و فراموشى آن از سوى ایران دانست و در عین حال تصریح کرد براى اولین‏بار در یک دهه گذشته پیشروى برنامه هسته‏اى ایران را متوقف کردیم.
باراک اوباما در دهمین نشست سالانه مرکز سابان وابسته به اندیشکده بروکینگز درباره مذاکرات هسته‏اى با ایران و توافقنامه موقت ژنو گفت: به خاطر داشته باشید که وقتى من براى اولین‏بار وارد کاخ سفید شدم، ایران از کمتر از دویست سانتریفیوژ به هزاران دستگاه و در برخى موارد دستگاه‏هاى پیشرفته‏تر رسیده بود. برنامه آن‏ها به نقطه‏اى رسیده بود که در آن ظرفیت آستانه هسته‏اى‏شان سرعت پیدا کرده بود به‏گونه‏اى‏که ما را نگران مى‏کرد از این‏رو من به تیم خود و شرکاى بین‏المللى‏مان گفتم که باید جدى‏تر به قضیه نگاه کنیم و برداشت ایران را از هزینه- فایده برنامه‏شان تغییر دهیم. مجموعه بى‏سابقه‏اى از تحریم ایجاد کردیم که اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار داد و درآمدهاى نفتى‏اش را بیش از نصف کاهش داد.
اوباما افزود: اما همان‏طور که بارها گفته‏ام حتى با وجود این‏که هیچ گزینه‏اى را از روى میز حذف نمى‏کنم، آنچه که باید آزمایش کنیم، احتمال حل و فصل دیپلماتیک این مسأله است. و این معامله‏اى است که توانستیم در مراحل نخست به لطف تلاش‏هاى جان کرى و همکارانش در گروه پنج بعلاوه یک در ژنو منعقد کنیم. رئیس‏جمهور آمریکا افزود: پس، به دقت به کارى که ما انجام دادیم، نگاه کنید. براى اولین‏بار در یک دهه گذشته، ما پیشروى‏هاى برنامه هسته‏اى ایران را متوقف کردیم. ما نه تنها اطمینان حاصل کرده‏ایم که در فردو و نطنز سانتریفوژهاى جدید نصب نمى‏شود بلکه از آن‏ها خواسته‏ایم غنى‏سازى بیست درصدى خود را عقب برانند.
نگرانى این بود که اگر ایران به مقادیر زیاد از این نوع اورانیوم دست یابد، ظرفیت کافى براى پیشروى و ساخت یک بمب هسته‏اى را خواهد داشت. ما این مقدار را به صفر مى‏رسانیم. پیشروى تأسیسات اراک را که یک مسیر اضافه (پلوتونیوم)  به سمت ساخت بمب هسته‏اى باز مى‏کند، متوقف مى‏کنیم.
اوباما در ادامه سخنان خود در مرکز سابان گفت: ما هر روز بازرسان را در فردو و نطنز خواهیم داشت. بازرسى‏هاى بیشتر در اراک انجام خواهد شد. و در نتیجه، در این دوره شش ماهه، ایران نمى‏تواند برنامه خود را به پیش ببرد یا به ذخایر اورانیوم غنى‏شده‏اش (غناى بالا) بیفزاید.
وى در ادامه با لحنى توهین‏آمیز گفت: هم‏اکنون آنچه ما در عوض این اقدامات انجام داده‏ایم، این تحریم‏ها به قوت خود باقى مى‏ماند. زیرساخت تحریم‏ها در بخش نفت، مالى و بانکى باقى مى‏ماند. کارى که ما کردیم این بود که کمى شیر آب را باز کردیم و همان‏طورکه گفتیم، حداکثر هفت میلیارد دلار از یکصد میلیارد دلار دارایى آن‏ها که در نتیجه تحریم‏هاى ما مسدود شده است، آزاد مى‏شود. بدین‏ترتیب زمان و فضاى لازم براى ما به‏وجود مى‏آید تا ببینیم آیا آن‏ها مى‏توانند در یک مسیر، یک توافق جامع و دائمى که به ما اطمینان مى‏دهد آن‏ها قصد ساخت بمب هسته‏اى ندارند، حرکت کنند.
اوباما در پاسخ افزود یکى از مسائلى که ما را همیشه نگران مى‏کرد این بود که اگر در تلاش براى حل و فصل دیپلماتیک این مسأله حسن نیت نشان ندهیم، تحریم‏ها به‏تدریج فرو مى‏ریزد.
آنچه مورد تأکید ماست این است که هیچ‏کدام از تحریم‏هاى کلیدى لغو نمى‏شوند، ما یک روزنه کوچک باز مى‏کنیم که آن‏ها (ایرانى‏ها)  از طریق آن مى‏توانند به بخشى از درآمدهاى خود دسترسى پیدا کنند اما ما مى‏توانیم آن‏را کنترل کنیم و این لغو برگشت‏پذیر است. در طول این دوره شش ماهه اگر ایران نشان دهد که پایبند توافقنامه نیست و در مذاکره حسن‏نیت ندارد، ما مى‏توانیم تحریم‏ها را بازگردانیم و حتى آن‏ها را تشدید کنیم. اوباما تأکید کرد اگر ما مى‏توانستیم گزینه‏اى ایجاد کنیم که در آن ایران تک‏تک پیچ و مهره‏هاى برنامه هسته‏اى‏اش را برچیند و احتمال داشتن برنامه هسته‏اى را براى همیشه فراموش کند و بدین‏طریق از توانمندى‏هاى نظامى‏اش نیز خلاص شود، این گزینه را در پیش مى‏گرفتیم. اما من مى‏خواهم مطمئن شوم که همه متوجه موضوع شده‏اند- این‏که آن گزینه خاص وجود ندارد. از این‏رو ما ناچاریم با توجه به گزینه‏هاى موجود تصمیم‏گیرى کنیم و بهترین راه را براى اطمینان یافتن از این‏که ایران به سلاح هسته‏اى نمى‏رسد، انتخاب کنیم. و بهترین راه براى اطمینان‏یافتن از این مسأله، آزمودن مسیر دیپلماتیک است و این مسیر بر اساس اعتماد نیست بلکه بر اساس راستى‏آزمایى‏هاى ماست. در ضمن این واقعیت که ایران در خاورمیانه و جهان رفتارهایى مضر براى آمریکا و اسرائیل دارد، فراموش نمى‏شود.
اوباما افزود: ما به تلاش خود براى به چالش کشیدن اقدامات آن‏ها (ایران) ادامه مى‏دهیم. ما تسلیم تهدیداتى که علیه دوستان و متحدانمان در منطقه وجود دارد، نمى‏شویم و این نکته را کاملاً روشن کرده‏ایم. تعهد ما به امنیت اسرائیل خیلى مقدس است و آن‏ها این‏را مى‏دانند. آن‏ها هیچ شکى در این‏باره ندارند.
اوباما هم‏چنین طى نشست پرسش و پاسخ با جمعى از صهیونیست‏ها در اندیشکده بروکینگز، شانس توافق نهایى هسته‏اى با ایران را 50-50 یا حتى کمتر دانست.
در این برنامه که مستقیم از تلویزیون رژیم اسرائیل پخش مى‏شد، وى تأکید کرد: آنچه که ما مى‏توانیم به مرحله آزمون بگذاریم، این احتمال است که آیا مى‏توانیم این مسأله را از راه دیپلماتیک رفع کنیم. اگر در پایان 6 ماه مشخص شود که ما نمى‏توانیم به توافق برسیم، اوضاع بدتر نمى‏شود. تحریم‏هاى آمریکا علیه ایران به‏طورکامل بازمى‏گردد و اگر ایران به توافق پایبند نباشد، تحریم‏ها حتى شدیدتر مى‏شود.
رئیس‏جمهور آمریکا تصریح کرد: گرچه توافق موقت 1+5 با ایران در «ژنو» حق غنى‏سازى به تهران نمى‏دهد اما این کشور اجازه دارد تحت یک توافق دائم، با داشتن قابلیت غنى‏سازى اندک، برنامه صلح‏آمیز هسته‏اى داشته باشد.
اوباما ضمن اعلام این مطلب تأکید کرد که مرحله آخر مى‏تواند اجازه غنى‏سازى محدود را به ایران بدهد و در این شرایط فعالیت‏هاى ایران تحت بازرسى و نظارت سرزده قرار مى‏گیرد و این قابلیت به اندازه‏اى محدود است که عملاً قابلیت ساخت تسلیحات هسته‏اى براى ایران وجود نخواهد داشت.
  فرصت‏هاى توافق‏نامه ژنو
توافق‏نامه ژنو در ضمن خود، حاوى فرصت‏هاى راهبردى براى جمهورى اسلامى ایران نیز هست که در ادامه به برشمارى چند مورد از آن پرداخته مى‏شود.
1- پذیرش تداوم برنامه هسته‏اى محدود از سوى غربى‏ها، مؤید عقب‏نشینى از مواضع پیشین آنان است. طرف غربى‏که 10 سال پیش حتى یک دستگاه سانتریفیوژ را براى جمهورى اسلامى ایران ممنوع مى‏دانست و به هیچ روى حاضر به پذیرش غنى‏سازى از سوى ایران نبود، اکنون در یک توافق‏نامه موقت، غنى‏سازى تا 5 درصد و 19 هزار ماشین سانتریفیوژ را براى جمهورى اسلامى ایران پذیرفته است.
طبیعى است که این دستاورد هر چند موقتى هم باشد اما فرصتى را پیش‏روى جمهورى اسلامى ایران قرار مى‏دهد تا در آینده بتواند با استناد به آن حقوق ملت را در دسترسى به فناورى‏هاى پیشرفته استیفا نماید.
در این رابطه باید اذعان داشت که این فرصت، نتیجه حرکت جمهورى اسلامى ایران در مسیر مقاومت بوده است که امروز یکى از ثمرات آن مشاهده مى‏شود. در واقع عقب‏نشینى آمریکا و 3 کشور اروپایى از مواضع پیشین خود، مرهون مزیت‏هاى رقابتى‏اى بوده که طى 10 سال گذشته از مسیر مقاومت به‏دست آمد و ماحصل آن در اختیار تیم جدید مذاکره‏کننده کشورمان قرار گرفته و آنان نیز با بهره‏گیرى از این مزیت‏ها به این فرصت دست یافتند.
2- حفظ انسجام ملى در طى 10 سال گذشته پیرامون موضوع هسته‏اى، به‏ویژه در طى مذاکرات اخیر نیز یکى از فرصت‏هاى راهبردى است که به منصه ظهور رسید. نوع مواجهه آحاد مردم ایران به‏ویژه نخبگان و خواص در حمایت از تیم دیپلماسى کشورمان مؤید این فرصت است. این مهم مرهون هوشمندى، حکمت و تدبیر رهبر معظم انقلاب اسلامى امام خامنه‏اى  (مدظله العالى) است که در چارچوب نرمش قهرمانانه تبیین و تصریح گردید.
  سخن پایانى‏
با توجه به چالش‏هاى پیش‏رو از هم‏اکنون مى‏توان راهبردهاى کارآمدى را بر مهار چالش‏هاى مذکور و عبور موفقیت‏آمیز از مذاکرات آتى تدوین و عملیاتى نمود. در ابتدا باید دید که خواست سلطه‏گران پیرامون برنامه هسته‏اى ایران چیست؟
جان کرى، وزیر خارجه ایالات متحده پس از امضاء توافق‏نامه ژنو در مصاحبه‏اى با اى.بى.سى نیوز اظهار داشته است: «نظارت روزمره بر برنامه هسته‏اى ایران از همین امروز وجود خواهد داشت. ما در مورد برچیدن برنامه غنى‏سازى ایران صحبتى نکردیم، ولى این گام بعدى ماست.»
هم‏چنین دنیس راس، عضو ارشد شوارى امنیت ملى آمریکا نیز اظهار نموده است: «حق غنى‏سازى به ایران، توهم ایرانیان است. تنها راه کاهش واقعى تحریم‏ها، عقب‏گرد در برنامه هسته‏اى و ایست کامل آن است.»
با این تفاسیر به‏نظر مى‏رسد ایجاد مطالبه پیشرفت علمى و «جنبش یا نهضت مقابله با ارتجاع علمى» مى‏تواند راهبرد مؤثرى با چالش‏هاى پیش‏رو باشد. مطالبه مذکور تبلور عزم و اراده آحاد مردم به‏ویژه فرهیختگان براى پیشرفت کشور و مزیت رقابتى مهمى در ایجاد پشتوانه براى تیم مذاکره‏کننده در دور آتى مذاکرات خواهد بود. «آگاهى‏بخشى به آحاد مردم» و جامعه را در متن تحولات و اتفاقات قراردادن نیز راهبرد دیگرى است که نخبگان فکرى و سیاسى، به‏ویژه جریان دانشجویى، مى‏بایست به آن اهتمام جدى داشته باشند. این مهم خود نیازمند رصد و پایش اتفاقات محدثه و تحولات پیش‏رو، پیرامون برنامه هسته‏اى است.
مراقبت از چارچوب و الگوى نرمش قهرمانانه بر پایه سه اصل عزت، حکمت و مصلحت و هم‏چنین مطالبه‏گرى پیرامون آن نیز سومین راهبردى است که مى‏تواند مزیت‏آفرین براى دستگاه دیپلماسى کشور باشد.
 انتهای پیام/