داستان انقلاب، عاری از دغدغه مبارز امروز انقلاب/ پیشنهاد افزودن ژانر عاشورا به جشنواره

خبرگزاری تسنیم: حسین فتاحی دبیر جشنواره داستان انقلاب گفت: تا امروز داستانی نخوانده‌ام که به زندگی امروز مبارز انقلابی بپردازد؛ اینکه از سال ۵۷ تابه‌حال آرمان‌هایش چه تغییری کرده؟ آیا از زندگی خود رضایت دارد و آرمان‌هایش تحقق یافته یا نه؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عاشورا و ادبیات حماسی مذهبی آن در شعر جای خود را به‌خوبی باز کرده است و مخاطبان زیادی هم دارد اما در ادبیات داستانی ما کمتر مورد پرداخت قرار گرفته است، مگر در معدود داستان‌هایی که در آن‌ها هم تاریخ‌نگاری بیشتر به چشم می‌خورد تا عناصر داستانی نابی که بتواند حماسه عاشورا و وقایع کربلا را به‌مثابه یک امکان و ضرورت در زمان حاضر برای مخاطب امروزی مطرح کند. با توجه به اینکه موضوع عاشورا هم در وقوع انقلاب اسلامی و هم در دوران دفاع مقدس ما تأثیرات شگرف و قابل توجهی داشته اما هنوز به‌درستی معلوم نیست که چرا این حماسه بزرگ تاریخ اسلام به‌نحو هنری در ادبیات داستانی ما به‌طور شایسته منعکس نشده است؛ آنچه در ادامه می‌آید بررسی این موضوع و پاره‌ای از موضوعات مرتبط با داستان انقلاب در گفت‌وگو با حسین فتاحی است؛

فتاحی بعد از زنده‌یاد امیرحسن فردی به‌عنوان دبیر جشنواره داستان انقلاب انتخاب شد. او هم تجربه کافی در حوزه داستان نویسی دارد و هم معلم داستان نویسی و نقد داستان است.

 

حسین فتاحی در مراسم تشییع پیکر زنده‌یاد امیرحسین فردی

*تسنیم: آقای فتاحی موضوع عاشورا در شعر امروز ما بسیار دارای اهمیت است، اما در داستان اینگونه نیست؛ با توجه به اهمیتی که فرهنگ عاشورا در دفاع مقدس و انقلاب اسلامی ما داشته، فکر می‌کنید این موضوعات چقدر قابلیت پردازش داستانی دارند؟

حوادث عاشورا هم در زندگی روزمره مردم و هم در زندگی مبارزاتی آنان تاثیر داشته است. اگر به زندگی میرزا کوچک خان جنگلی بنگریم، در خواهیم یافت که الگوی او همین مسائل و موضوعات بوده است، زیرا فرد عادی هیچ گاه نمی‌پذیرد که خانه و زندگی خود را رها کند و در جنگل زندگی سختی داشته باشد؛ مسلما الگوی باارزشی درونش وجود دارد که می‌تواند شرایط سخت را پشت سر بگذارد. یا اتفاقاتی که در دوران مشروطه رخ داد، اتفاقات سال 42 و کفن پوشیدن مردم و رخدادهای بازار تهران در روز عاشورا هیئت‌هایی را راه اندازی کردند و مخالفت‌های خود را در آن روز ابراز کردند. اگر در این اتفاقات خوب دقت کنیم الگو گرفتن از اتفاقات کربلا را می توانیم مشاهده کنیم.

اگر به مسئله کربلا و افرادی که امام حسی(ع) آنان را به دادخواهی از حق دعوت کردند نگاهی بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که چه موضوعات عجیبی در پس هر اتفاقات نهفته است. به عنوان مثال عده‌ای از شهیدان کربلا بزرگان قبیله یا جزء ثروتمندان بوده‌اند که زندگی و ثروت خود را رها می‌کنند و در کنار امام قرار می‌گیرند. تمام این اتفاقات با شکوه قابلیت تقلید و پرداخت در ادبیات را دارند گرچه به این موضوعات پرداخته شده، اما متاسفانه هنوز کتاب‌هایی که شکوهمندی و عظمت آنان را خلق کند، نداریم.

*تسنیم: چه مشکلاتی مانع از خلق آثار ادبی بزرگ با این نوع موضوعات می شود؟ آیا مشکل استنادات تاریخی و حساسیت‌های مذهبی در این موضوع نقش داشته است؟

در روایت‌های مذهبی آمده که نمی‌توانیم سخنی را از امام(ع) بیاوریم که ایشان آن سخن را نگفته باشند یا عملی را از ایشان نقل کنیم که انجام نداده‌اند. این قضیه تا حدودی کار را برای نویسندگان سخت کرده است، همان گونه که تئوری پردازان گفتند؛ رمان و داستان عرصه و جولانگاه تخیل است، بدون تخیل پردازی خیلی سخت می توان رمان نوشت. زیرا که فضیلت و مزیت رمان به نوع پردازش در تخیل و خلق صحنه‌های زیبا است تا مخاطب جذب موضوع شود اگر این عناصر در داستان وجود نداشته باشد اثر تبدیل به نوعی تاریخ نگاری می‌شود. کتاب‌های زیادی داریم که به صورت تاریخ‌نگاری صرف به موضوع عاشورا و اتفاقات پس از آن پرداخته‌اند، البته بعضی از روایت‌های تاریخی سعی کرده‌اند، از عناصر داستانی استفاده کنند. مانند روضه خوانان که روایت‌های خود را از کتاب «روضةالشهدا» نقل می‌کنند این کتاب از عناصر داستانی بی‌نظیری بهره برده است که به نوعی تاریخ نگاری صرف را رها کرده و به تک تک شهدای کربلا پرداخته است. تمام توصیفات و صحنه پردازی‌های این کتاب همان عناصری است که در داستان استفاده می‌شود، این نشان دهنده آن است که از زمان قدیم پرداختن به موضوع عاشورا و ادبیات عاشورایی دغدغه اصلی نویسندگان بوده است، اما داستان‌نویس گاه بر سر دو راهی قرار می‌گیرد اگر عینا به نقل مسائل و اتفاقات بپردازد نوعی تاریخ‌نگاری می‌شود و اگر هم بخواهد در ادبیات داستانی از این موضوعات استفاده کند و تخیل و صحنه‌پردازی کند کار بسیار دشوار و سختی پیش رو خواهد است.

*تسنیم: در فرهنگ مسیحیت در خصوص حضرت عیسی(ع) کتاب‌های زیادی نوشته شده که جنبه‌های داستانی دارد، از دوران کودکی، نوجوانی و بزرگسالی مطالب زیادی در قالب داستان نوشته و منتشر شده، آیا صرفا وجود حساسیت به شخصیت‌های مذهبی باعث نپرداختن به آنان می‌شود؟ این حساسیت در فرهنگ مسیحی هم به حضرت عیسی(ع) وجود دارد.

همین طور است، آنان حساسیت کمتری در مورد این موضوعات و مسائل مربوط به مسیحیت دارند. که البته نسبت‌های ناروایی هم داشته‌اند که با اعتراض کشیشان و اسقف‌ها مواجه شدند، اما کلیسا نتوانسته مانع از آنان شود، به طور کلی جو عمومی حاکم در آنجا به گونه‌ای است که اهمیت زیادی به این موضوعات نمی‌دهند. در حالی که مسلمانان از این موضوعات به راحتی گذر نمی‌کنند؛ پرداختن به زندگی امام حسین(ع) و ائمه امر مقدسی است و مردم هم به این موضوعات حساس هستند، شما ببینید حتی مداحان در روضه خوانی‌؟هایشان دیالوگ‌هایی را که استفاده می‌کنند، می گویند مضمون این بوده، نه آنکه دقیق همین اتفاق افتاده است.

*تسنیم: همین موضوع که اشاره کردید مسئله مهمی است، چرا مداحان می‌توانند روایت‌های خود را ارائه دهند، حتی اگر اینگونه توجیه شود که نقل به مضمون است؟ اما چرا نویسنده تا این حد هم خود را مجاز نمی‌داند به روایت داستانی واقعه عاشورا بپردازد؟

در روایت‌های شفاهی و مداحی این کار راحت است، زیرا مداح رو در روی مردم و در برقراری یک ارتباط چهره به چهره روایت‌های خود را نقل می‌کند در حالی که داستان‌نویس در نوشته‌های خود باید سیر منطقی و واقعی را رعایت کند. واقع‌نمایی جزء اصول داستان‌نویسی امروز است و این کار را دشوار می‌کند. به عقیده من باید همت و کوشش زیادی در این زمینه به کار بگیریم، وقتی هدف‌مان بر اتفاق موثر و باارزش و جاودانه‌ای باشد می‌توانیم با قرار دادن الگو به این موضوعات بپردازیم و آن را وارد عرصه داستان کنیم. به عنوان مثال با آوردن شخصیت‌های فرعی در داستان زاویه دید را گسترش دهیم، نقل کردن شخصیت‌های اصلی از دید آدم‌های فرعی می‌تواند کمک خوبی در این زمینه باشد.

*تسنیم: لطفا بیشتر توضیح دهید. منظورتان این است که موضوع زندگی و نوع رفتار امام(ع) از زبان یارانشان نقل شود؟

اگر بخواهم مثالی بزنم که بیشتر این قضیه روشن شود می‌توانم به سریال امام علی(ع) اشاره کنم که آقای میرباقری ساخته‌اند. در این فیلم از حوادث و اتفاقاتی که در عصر امام علی(ع) رخ داده بود مانند خوارج یا حادثه قطام در فیلم روایت شده بود که هم جذابیت را برای مخاطب بالا برده بود و هم سبک و سنت زندگی امام(ع) را نشان داده بود.

در ادبیات هم راه‌های مختلفی وجود دارد که محور و خط اصلی داستان از زبان شخصیت فرعی روایت شود. برای پرداخت به موضوع عاشورا در ادبیات داستانی، احتیاج به پروسه 4 یا 5 ساله داریم. زیرا نویسنده باید با کمک مورخ اتفاقات واقعی را از غیرواقعی تشخیص دهد؛ این کار همت والا و بزرگی را می‌طلبد. در درجه اول باید منابع درست و صحیح در اختیار نویسندگان قرار گیرد، و دیگر فضایی در دسترس آنان باشد تا با فراغ بال و آرامش به کار نویسندگی خود بپردازند. البته اگر سازمانی متولی این قضیه شود و این ماجرا را سازماندهی کند و موانع موجود را رفع کند، بسیار بهتر است، این نوع از ادبیات هنوز یک متولی جدی ندارد. نویسندگان در این راه باید با یک مدیریت صحیح و سالم کار خود را آغاز کنند تا بتوانند سختی‌های راه را پشت سر بگذارنند. اگر چند الگوی مناسب در این زمینه خلق کنیم و به جامعه ادبی عرضه نماییم مسلما راه را برای خیلی از دیگر نویسندگان علاقه‌مند باز خواهیم کرد.

*تسنیم: آیا می‌توان موضوعات و مباحث عاشورایی را در داستان‌های انقلابی امروز و دفاع مقدس‌مان گنجاند؟

در شیراز گروهی از شاعران محفل ادبی راه اندازی کرده‌اند، با نام شب شعر عاشورایی که هر سال موضوعی در این زمینه انتخاب می‌کنند و شاعران در مورد آن موضوع شعر می‌سرایند. البته شعر به نسبت داستان در پرداخت به مسائل احساسی و عاطفی مانند عاشورا آسان‌تر است، کلیات در اشعار بهتر جاری می‌شود اما جاری کردن جزییات در داستان و درآمیختن آن با عناصر ادبی و تخیلی کار دشواری است. با توجه به جشنواره داستان انقلاب که چند سال است در حوزه هنری برگزار می‌شود، می‌توان در کنار موضوعات انقلاب به نقش شهدای کربلا در انقلاب هم پرداخت، مطمئنا موضوع خوب و شیوه‌ای جدید است که هم راهکارهای عملی جدیدی را می‌طلبد و هم موجب برداشتن گام‌های موثر می‌شود. البته این موضوع تنها یک پیشنهاد است که باید به مدیران ارائه شود.

*تسنیم: تعریف شما به عنوان دبیر جدید جشنواره داستان انقلاب چیست؟ آیا نویسنده انقلابی به کسانی که از سال 57 به بعد به نویسندگی پرداخته‌اند گفته می‌شود یا کسانی که درباره انقلاب اسلامی داستان می‌نویسند؟

موضوع انقلاب اسلامی بسیار پیچیده و دارای چند مرحله است، مرحله اول اتفاقات قبل از وقوع انقلاب اسلامی بود. یعنی دوران مبارزه با طاغوت. مرحله دوم پیروزی انقلاب، که مرحله بسیار حساسی بود، مرحله سوم تثبیت انقلاب بود. دورانی که ما  سپری می‌کنیم مرحله تثبیت و بهره‌مندی از انقلاب است. یعنی وجود انقلاب در زندگی امروز ما چه ثاتیراتی داشته است. یا نوع زندگی مردم امروز با مردمان قبل از انقلاب چه تفاوتی کرده است. از نظر من داستان انقلاب بیشتر باید به این موضوعات بپردازد. نباید انقلاب را محدود به مبارزات انقلابی کنیم، تمام این موضوعات و مسائل در جریانات انقلاب گنجانده شده است.

ولی متاسفانه نویسندگان کمتر به این مسائل پرداخته‌اند، تا به امروز داستانی نخوانده‌ام که به زندگی امروزین مبارز انقلابی بپردازد که از سال 57 تا به امروز آرمان‌هایش چه تغییراتی کرده است، آیا در زمان حالی که قرار دارد از زندگی و موقعیت اجتماعی خود رضایت دارد، یا آرمان‌هایش تحقق یافته است. ما با انقلابی که داشته‌ایم به استقلال، آزادی جمهوری اسلامی رسیده‌ایم پس اگر داستانی موضوع آزادی را در خود داشته باشد به عنوان داستان انقلاب محسوب می‌شود.

وقتی اهداف کلی و جزئی انقلاب را محور داستان قرار دهیم؛ آن داستان انقلابی است. به جشنواره داستان انقلاب باید به عنوان یک نهال کوچک نگاه کرد که هر سال بزرگتر می‌شود و رشد می‌کند. باید هر سال در این عرصه اتفاق جدید رخ دهد، پیشنهاد افزودن داستان عاشورایی به این جشنواره ‌می‌تواند اتفاق خوبی باشد، باید فرصت‌های زیادی در اختیار شرکت‌کنندگان این جشنواره گذاشته شود تا سال به سال شاهد پیشرفت در جشنواره باشیم نه اینکه هیچ تغییری در اجرای جشنواره صورت نگیرد.

انتهای پیام/