سیاح: تریبونهای اصلی جبهه انقلاب، در فتنه پایکار نبودند/ بیژنی: صداوسیما تانکی است که مسافرکشی میکند
خبرگزاری تسنیم: نویسنده کتاب «حماسه تلخ» می گوید: درخصوص روشنگری حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری، خیلی کم کار کردیم و هنوز نتوانستیم یکی از سادهترین تهمتهای آنان را که خس و خاشاک بود را رفع کنیم.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، با همه تلخیاش که پس از 4 سال در ذائقه ملت باقی مانده، تجربه گرانسنگدیگری بود که از صدر اسلام تا کنون بارها تجربه شده است. جامعه اسلامی همواره ضربههای سختی را از عدم بررسی «حال فعلی افراد» خورده است.
انتخابات سال 88 نیز تکرار قضایای صدر اسلام و ابوموسی اشعری، طلحه و زبیر و دیگرانی شد که 8 ماه نبرد را بر پیکر نظام اسلامی روا داشتند. هر چند تاکنون بخشی از فتنه و پشتپرده آن بررسی شده است و رسانههای دیداری و شنیداری بدان پرداختهاند، اما پرداختن به وضعیت کتاب در واگویی جریان فتنه و افشای آن، در این میدان مغفول مانده است. بر همین اساس، میزگردی را با حضور مازیار بیژنی کاریکاتوریست کتاب "جنبش سبز مخملی" و امیر سیاح نویسنده کتاب "حماسه تلخ" در خبرگزاری تسنیم برگزار کردیم.
بخش اول این میزگرد را از اینجا ببینید.
در ادامه بخش دوم این میزگرد را می خوانید:
-بیژنی:قضیهای هم هست که نمیدانم شوخی است یا جدی؛ اما میگویند موسوی سالها در فرهنگستان هنر مشغول نقاشی بوده. وقتی در فضای انتخابات ناگهان بیرون آمده و با چند میلیون آدم روبهرو شده، نمیدانسته که اساسا در این شرایط باید چه کند. به همین خاطر یکجور دستپاچگی و عدم جمع و جور کردن فضا را داشته... البته اطلاعات من خیلی دقیق نیست؛ ولی حتما سخنرانی آقای هادی غفاری را که اظهارات تندی علیه آقا بیان کرد به یاد دارید. واقعا توهینآمیز بود. البته شاید دقیق نباشد و شما بهتر میدانید؛ اما بعدا گفتند که پشیمان شده. البته اگر فایلصوتی آن را گوش داده باشید، این سخنرانی کاملا توهینآمیز بود و کار به تمسخر و توهین کشید. من گوش دادم. اول حمله مستقیم به رهبری بود و مساله ولایتفقیه و فقط سخنرانی نبود. یک نمونه که شما گفتید، کینه آنجا بود که شروع کرد و یکی از مسائلی که غفاری در آن سخنرانی گفت این بود که چه کسانی شما را در جایگاه رهبری قرار دادهاند که هر چه دلتان خواست انجام دهید؟ تعبیرش این بود که چرا شورای رهبری نداریم. اصلا مساله شورای رهبری مطرح شد و گفت که چرا با ما مشورت نمیکنید. بحثهایی که نشان میداد قرار است تسویهحسابهایی شروع شود و کلیدش زده شد. بعد از آن را خبر ندارم که گفته پشیمان شدم، ولی چنین اتفاقی بود و چند مورد دیگر هم بود.
* در حوزه جنگ نرم کم تجربهایم
*تسنیم: آقای سیاح! وقتی ما میگوییم جنگنرم، قطعا باید استراتژی و ابزارهای نرم را در قبال آن بهکار ببریم. کتاب میتواند یکی از این ابزارها باشد، اما بالاتر از آن، رسانه است. کتاب بهعنوان جزء کوچکی از رسانه محسوب میشود. خاطرم هست در بحبوحه حوادث انتخابات 88، آقای زائری میگفتند که میرفتم با العربیه صحبت میکردم و زمانیکه از نظام دفاع میکردم، آنها دائما تصاویری را نشان میدادند که پلیس با باتوم مردم را میزند؛ حالا من دائم دفاع کنم و هرچه حرف بزنم کسی گوش نمیکند و آن تصاویر در ذهن مخاطب تاثیر میگذارد. ما چهقدر توانستیم در این بعد موفق باشیم؟ مثلا بیبیسی فارسی یک رسانه قدرتمند جریان مخالف جمهوری اسلامی است و این نشان میدهد که دشمن به قدرت رسانه پی برده و از آن بهعنوان یک ابزار مهم بهره میبرد. ما در کجای این ماجرا قرار داریم؟
سیاح: من فکر میکنم ما در جمهوری اسلامی، درحوزه جنگ نرم هم کمتجربهایم، هم شناخت کافی و صحیح از ابزارهای آن نداریم و هم اینکه این ابزارها را خوب بهکار نمیبریم. جنگنرم عرصه بیاخلاقی و تهمتزنی است. از شما چه پنهان، در سال88 که در سایت الف علیه بیبیسی و...کار میکردیم، به این نتیجه رسیدم که ما داریم با اینها دعوا میکنیم، ولی آنها دارند چپ و راست به نظام دروغ میبندند و وقتی ما میآییم این دروغ را شفافسازی کنیم، یک دروغ دیگر میسازند. رسانههای خودی هم بیشتر از اینکه بیایند با دشمن مقابله کنند، دارند بر سر خودمان میزنند و رسانههای داخلی دچار هرجومرج است.گیج میزدیم. حواسمان به چیچینیوز بود! به ذهنم رسید که دشمن دارد چپ و راست، دروغ میگوید و ما میگوییم نه، این سفید است یا آن سیاه است و دائما داریم دنبال این میرویم که سعی کنیم دروغهای اینها را برطرف کنیم. اگر هم دروغ نمیگفتند، جمع حرفهایشان این میشد که نتیجهای را که میخواستند میگرفتند.
به ذهنم رسید آیا ما هم میتوانیم دروغ بگوییم و از حوزه دفاع دربیاییم و به حوزه حمله برویم؟ دروغی بگوییم که آنها بروند جواب دهند. منظورم از آنها فقط بیبیسی نیست. بیبیسی هماهنگکننده آنها و منشا هماهنگی آنهاست. منظورم رسانههای حامی فتنه است. مثلا فلان فرد، فلان کار را در فتنه انجام داده است. سوالم را استفتاء کردم ولی جوابی نیامد و این مساله هنوز برایم سوال است که فقهای قم بیایند و جواب دهند. در روز عاشورا حضرت قاسم(ع) به میان لشگر دشمن میرود و میگوید که بند کفشت باز است و تا دشمن میآید بند کفشش را ببندد، او را میزند. این هم نوعی دروغ است؛ یعنی با حیله و نیرنگ بر دشمن غلبه کرد. آیا از این بیشتر هم میتوانیم تهمت بزنیم؟ چون آنها چپ و راست تهمتهای هوشمندانهای میزدند که باورپذیر باشد.
* تسنیم: آنها مدعی هستند که داخلش مقداری واقعیت هم هست...
- سیاح: بله؛ طبیعتا برخی واقعیتها را کج و کوله میکردند و مسائلی را درباره سوابق افراد مطرح میکردند که این تهمتها به آنها بچسبد. ما در مورد این قضیه دستمان بسته است؛ هنوز ابزار و استراتژی نداریم و شیوه نمیشناسیم. یکی از بزرگترین مشکلاتی که داریم این است که نمیدانیم با چه کسی بجنگیم. در جنگ نرم، سنگر روبهروی ما هم مشخص نیست. بعضا کسانی هستند که بهقول آقا خودیهای نظاماند. مثلا الان روزنامه شرق را بزنیم یا یک درجه بالاتر، سایت بالاترین را بزنیم؟ در حالیکه نمیدانیم با جذبحداکثری و دفعحداقلی میخواند یا نه؟
برخی یک پایشان اینور آب و یک پایشان آنور آب است و میروند در این جلسات و کلاسها در دوبی و هلند و اینور و آنور آموزش میبینند. میخواهم بگویم که عرصه بسیار پیچیده و سختی است و یکروز عقلای قم باید بنشینند و این را روشن کنند که ابزارهای جنگنرم چیست؟ مخاطب این جنگ و طرف ما در جنگنرم چیست؟ کار خیلی سختی است؛ البته تا این مرحله ما در حوزه دفاع در جنگنرم تجربیات زیادی داریم، تجربهای که بعضا ناموفق هم بوده. چون هماهنگ نیستیم.
در سال88 جلساتی بود که از سایتها عدهای جمع میشدند و همفکری و هماهنگی میکردند که حالا که اینها دارند جمهوری اسلامی را براندازی میکنند، شما چه کنید. عرصه پیچیده است و فعلا در دفاع آن تجربه زیادی داریم. البته در جاهایی هم شکست خورده؛ چراکه استراتژی نداریم. یکی از مشکلات ما این است که ما برای هم قطعات پازل نیستیم. همه ما سر و ته یک کرباسیم؛ اما مساله اینجاست که ما آنها را قبول نداریم و آنها ما را، این به آن متلک میاندازد و آن به این.
لازمه جنگنرم حفظ انسجام ملیمان است که حتی این را هم نداریم. جبهه است دیگر! جبهه مفصلی در آنسو که خط مقدمشان شرق و غرب است و بعدش هم بیبیسی و بیتالعدل و واشنگتن و... خلاصه عمق و طول بسیار زیاد و خط قرمز نظام هم که مبهم است؛ مثلا برخی فکر میکنند که چپ بیرون از نظام است، ولی ارتباطهایی وجود دارد و نمیدانیم چه کنیم؛ آنها را بزنیم یا نزنیم. از این زاویه گیج هستیم و از آن طرف هم مشکل داریم. بهجای همکاری به فکر تقسیمبندی هستیم، بههم میپریم و با این و آن دعوا میکنیم. زمانیکه من در الف بودم یاد ندارم به کسی فحش بدهیم؛ اما متاسفانه بعضیها این کار را کردند.
* تسنیم: شما دو تجربه نسبتا موفق در سال84 و 88 در نگارش کتابهای واقعهنگاری انتخاباتی داشتید. فکر میکنید انتشار کتاب تا چهحدی میتواند در این حوزه موثر واقع شود؟
- سیاح: واقعیت این است که کتاب از اجزای کوچک و آخر است و در کوتاهمدت جزو کماثرترینهاست و شاید اثر بلندمدت آن بماند. در مجموعه عملیات رسانهای در تبیین آنچه که اتفاق افتاد، خیلی کمکاری کردیم و ناموفق بودیم. هنوز که هنوز است میگوییم احمدینژاد گفت خس و خاشاک! برای خودمان متاسفم که تبیین نکردیم که احمدینژاد به طرفداران موسوی خس و خاشاک نگفت. هنوز به دوستان خودمان نتوانستهایم بگوییم.
- بیژنی: گفت 40میلیون رای دادند و یک مشت فلان؛ البته شاید بیسلیقگی بود و نباید این حرف را میزد، ولی...
*نتوانستیم سادهترین تهمتها را پاسخ دهیم
- سیاح: این نشان میدهد که ما چهقدر کمکاری کردهایم. خیلی خیلی کم کار کردیم. خدا شاهد است که آن روزها 24ساعته در «الف» کار میکردم، اما هنوز هم میگویم خیلی کم کار کردیم و هنوز نتوانستیم یکی از سادهترین تهمتهای آنان را که خس و خاشاک بود، رفع کنیم.
- بیژنی: رسانه است دیگر! رسانه هر چه را بخواهد، جا میاندازد. حالا شما هر چه میخواهید بگویید. دنیای امروز همینطور است و دنیا را با رسانه شکل میدهند.
- سیاح: آخر ما هم رسانه داریم.
- بیژنی: نه! ما واقعا رسانه نداریم.(خنده)
- سیاح: گویا آیتالله بروجردی بوده که پول کلانی داشتند برای اینکه حرم حضرت معصومه(س) را بسازند یا یک رادیو بزنند؛ یعنی لنگ یک رادیوی کوچولو بودند؛ اما امروز ما تعداد زیادی شبکه تلویزیونی و سایت و روزنامه داریم.
- بیژنی: رسانه خوب و یا بد نداریم. رسانه یا رسانه است یا اگر نتواند کاری کند، بوق است. اگر رسانه کار رسانهایاش را انجام ندهد، دیگر نمیتوان آن را رسانه نامید.
- سیاح: البته ما خیلیخیلی کم کار کردیم. تا این اواخر میگفتم بیاییم فراخوانی بدهیم که هرکس سوال و ابهامی راجع به تقلب دارد، جواب دهیم. خدا شاهد است نمیدانید چهقدر در آن سالها به وزارتکشوریها التماس میکردیم. یکبار بر سر آقای آذرمکان روابطعمومی وزارت کشور فریاد زدم که اینجا را اشغال کردهای، اما وظیفهات را انجام ندادی؛ باید داد بزنی ای مردم! هر کس شبهه دارد بیاید. بعدا معلوم شد که اینها برای همه صندوقها فرم داشتند! خب این را بزنید در سایتها که نمایندگان موسوی و کروبی زیر آن را امضا کردهاند که اینقدر رای بوده. از این سادهتر؟ همین کار ساده را هم انجام ندادند. یعنی ما خیلی عقبتر از این حرفهاییم که جنگنرم را شروع کنیم. آنقدر غضنفر بازی بوده.
* مرکز هنری برای انقلاب نداریم
- بیژنی: حرف اصلی همین است و الان به آنجاییکه باید میرسیدیم، رسیدیم. بحث الان و از اول انقلاب را فشرده بگویم. درباره حوزه هنر و کار خودمان یعنی هنر و کارهای تجسمی، معضل نیروهای خودی این است که اولا هیچکس دیگری را قبول ندارد و کار جمعی کمتر انجام میشود و هر سازمانی ساز خودش را میزند و معمولا کارجمعی انجام نمیشود.
کاری به جبهه مقابل ندارم؛ آنها کار خود را میکنند. این بچههای انقلاب سرپرستی ندارند که سازمانی باشد که آنها را تحتپوشش قرار دهد، حمایتشان کند و جنگنرم و استراتژی آن را جهتدهی کند. جاییکه بتوانید بگویید مرکز هنر انقلاب است، کجاست؟ شما جایی را در این مملکت نشان بدهید که متولی هنر است. اگر هم بوده، دنبال کار دیگری رفتهاند، کار اقتصادی سودآور میکنند یا پشت کردند و تا حد زیادی تغییر کاربری دادند. جالب است که در حوزه هنری هم رسما جایی نداریم. بحث نشریه هم بود.
حالا رسیدیم به کار خودمان و باید روضه بخوانید دربارهاش. سر نشریه هم بحثی با مسئولین فرهنگی داشتیم. گفتیم در حوزه طنز و کاریکاتور چند نشریه بعد از انقلاب داشتیم که یا بیطرف و خنثی بودند و یا ضدانقلاب. ما یک نشریه نداشتیم که از اول انقلاب بگوییم این نشریه طنز ماست. مگر طنز نویس و کاریکاتوریست نداریم؟ پس کجاست؟ اصلا نهادی که متولی است و شما بدانید اینجا پاتوق و مرکز است و میتوانید به آن مراجعه کنید، نداریم. فرض کنید هر کاری شده و در هر گوشهای چیزی و تشکیل شده پراکنده بوده؛ مثلا جبهه فرهنگی انقلاب گوشهای را پوشش داده و در هر جایی حلقهای ایجاد شد.
ما از سال 90 با همان امکانات محدود نشریه طنزی در روزنامه جوان راه انداختیم. البته مجوز هم نداشتیم که بهطور مستقل روی دکه برویم. اینکه چه جبههبندیهایی مقابل ما شد با اینکه روی دکه هم نبودیم، بماند؛ ولی با همان جمع محدود 40نفر روی کاریکاتورها کار میکردند، اما این جمع بهدلیل بیسلیقگی مدیریتی و مسائل دیگر از هم پاشید. واقعیت این است که هنر انقلاب صاحب ندارد؛ موردی جاهایی پیداشده و جشنوارهها و مسابقاتی برگزار میکنند ولی واقعا صاحبی ندارد. ما سال گذشته جشنوارهای تحتعنوان ساخت ایران و تولید ملی برگزار کردیم و کاریکاتورهایی در مورد آن ارائه شد. دهجا نهاد و سازمان کردند که اسپانسر مسابقه میشوند و جایزه میدهند، اما هر دهجا تخلف کردند و ندادند!
میخواستیم برای شعار سال کار کنیم، شهرداری گفت به ما مربوط نیست
ما به سازمان فرهنگی و هنری شهرداری که متولی مسابقات هنری در سطح شهر است رفتیم و با معاون و مدیرانش نشستیم. طرحمان را آوردیم و گفتیم که این مسابقه شعار سال است و اصلا بحث، سیاسی نیست؛ تولید ملی و ساخت ایران که بحثی جناحی نیست و شعار سال است. از همین هم حمایت نکردند و گفتند که به شهرداری مربوط نمیشود. پس به کی مربوط است؟ شعار سال به سازمان فرهنگی و هنری شهرداری به این عریض و طویلی که دفتری عظیم و چند طبقه ساختمان دارد، مربوط نمیشود؟ گفتیم چه کنیم و به چه کسی مربوط است؟ گفتند که مربوط به وزارت صنایع میشود، چون تولیدی است. البته این یک نمونه بود و نمونههای دیگر آن بماند. هر کسی بخواهد در این عرصه کار کند یا باید پدرش پولدار باشد و یا از جیب خودش و سرمایه شخصیاش خرج کند. واقعا کار تشکیلاتی نمیشود کرد. با کار پراکنده هم که به جایی نمیرسیم. کاریکاتوریستهایی که در جبهه مخالف کار میکنند با تشکیلاتی در ارتباطند. بیبیسی کارشان را پوشش میدهد و از آنها گزارش میگیرد و بعد هر هفته تبلیغشان میکند و مرتب تشکیلات از آنها حمایت میکند. صداوسیمای ما از ما چهچیزی حمایتی میکند؟
*تاکید رهبر انقلاب بر استفاده از کاریکاتور در رسانه
* تسنیم:خب این یعنی اینکه نقش چندانی قائل نیستند برای نویسندگان و هنرمندان...
- بیژنی: آقا بر بحث رسانه و هنر تاکید دارند و حتی با شعرا بهطور جزئی جلسه میگذارند و موردی اشاره میکنند. مثلا به صحبت آقا در جمع روزنامهنگاران در چند سال قبل که اصحاب نشریات پیش آقا رفته بودند، ایشان گفتند که چرا از کاریکاتور استفاده نمیکنید؟ ماندهایم که آقا بگوید؛ در حالیکه این مساله بسیار بدیهی است.
* تسنیم: حرف من هم همین بود؛ البته از باب آسیبشناسی عرض میکنم. همه حوزههایی که درباره آنها صحبت کردیم، از ضعف برنامهریزی و عدم خلاقیت رنج میبرند؛ بهعبارت دیگر، ایده جدیدی ندارند که براساس آن کار کنند.
- بیژنی: سعید قاسمی در ایام فتنه در بین بچههای جبهه خودی گفته بود که من امیدوارم این فتنه88 که تازه شروع شده بهزودی تمام نشود؛ چون خاصیت شما این است که بهمحض اینکه فتنه تمام شود، جناح خودی میخوابد و مینشیند که ببیند 4 سال بعد چه میشود؟ خاصیت خوشخوابی داریم و تا حادثهای تمام شد میرویم میخوابیم. این باعث شد که در سال88 بحثهایی مثل جنگنرم بهپا شد. یکسری رفتند سایت زدند و ارتش سایبری و حزبالله و فیسبوک و... و خلاصه این باعث شد تا کاری انجام شود. همین زمینه باعث شد که الان کسانی هم که در فضای وب هستند بهخاطر همین قضیه است. اگر نبود که اساسا کاری نمیکردیم و حرکتی کردند و باعث شد اینها انجام شود.
* تسنیم: اینها بیشتر اعتقادی است. ما در خصوص دفاع از نظام و... بیشتر اعتقادی حرکت میکنیم؛ چون نه بحث پول است و نه چیز دیگری.
- بیژنی: مساله بدتر این است که مسئولان رسانهها و مدیران هم با ما اعتقادی برخورد میکنند. (خنده)
* یادداشتی برای حمایت رهبری از کتاب کاریکاتور
* تسنیم: البته بحث اصلی ما، چیز دیگری بود.
- بیژنی: اینکه مثال زدیم آقا موردی وارد شدند، مورد خاصی بوده که مربوط به کاریکاتور بود. یک کتاب را برای دفتر رهبری ارسال کردیم و در حاشیه آن نوشتم که این کتاب چه بوده، چهطور تولید شده و بچههایی که کار کردند. خطاب به رهبری نوشتم «عادت جبهه ما این است که تا جنابعالی از کتابی نام نبرید، آن را نمیخوانند و عادت شده که آقا بگوید فلان کتاب خوب است و تیراژ بالا برود. شما اگر نفیا هم چیزی بگویید، فکر کنم تیراژ ما بالای ده هزارتا شود.» چند سال بعد هم فرصتی پیش آمد و ملاقاتی حضوری با آقا داشتیم و گفتند که من یادم هست شما گفتی و یادداشت نوشته بودی. بالاخره اینطوری شده و مشکل ما، این طرف و جبهه خودی است.
* تسنیم: درباره فتنه بیش از 50جلد کتاب نوشته شده است. بهنظر شما این کتب چقدر تاثیر داشت؟ اصلا اثری داشته است؟
- سیاح: برای شفافسازی و زدودن غبار از روی فتنه 88 تاثیری نداشته؛ بهخاطر اینکه طرف مقابل خیلی پر قدرت و پرهیبت در میدان بود. درست است که بهدلیل ورود مسلحانه در برخی مقاطع، واژه کودتا را بهکار میبرند، اما روشن است که اصل کار را اینها با عملیاتنرم شروع کردند و طرفداران خود را به کتاب 110 اصل جین شارپ ارجاع دادند. اینها عملیات نرم بوده است. البته لازم به یادآوری است که از 6ماه قبل از انتخابات، تلویزیون بیبیسی که دو سال قبل فعالیت خود را شروع کرده بود، از 6 ساعت برنامه، 24 ساعته شد.
غیر از بیبیسی تعداد زیادی رسانه و تلویزیون راهاندازی کردند و نیروهایی را وارد رسانههای ما کردند که یکطرفشان اینور آب و طرف دیگرشان آنور آب بودند. آنها بسیار پرقدرت و با لجستیک و پشتیبانی بسیار هنگفت در میدان بودند. واضح است که استکبار جهانی میخواهد صدای اسلام را که بعد از 1400سال آمد و پرچم حضرت علی(ع) را برافراشت، در لبنان و سوریه طرفدار پیدا کرد و بحرین را هم دارد تکان میدهد، خفه کند. طبیعتا از 30سال پیش تلاش کرده و چند ماه را نمیگذرد و هرچه زور دارد میزند. طبیعی است که آنها خیلی پرقدرت در میدان هستند. البته من نمیدانستم که تعداد کتابها در این زمینه 30 جلد است.
* تسنیم: بیش از 50 جلد است...
- سیاح: 50 کتاب به نسبت کاریکه باید میکردیم بسیار کم است. شاید بهخاطر این باشد که کسانیکه تریبونهای اصلی را در دست داشتند، نیامدند یا درست نیامدند. در سال88 ما یکی از معدود جاهایی بودیم که کامنت میگرفتیم.کسانی کامنت میگذاشتند که ضدانقلاب یا آنور آبی بودند. حدود 10 درصد انقلابی و 30درصد خاکستری و 60 درصد هم....؛ یعنی بیشتر ضد انقلاب و کمی سفید بودند. دو یا سه پیش آمد که در یک کار عملیات درست رسانهای، ملت رای قاطعی به نظام دادند. یکی بعدازظهر 29خرداد بود که ما تیتر فرمایشات رهبری را بالا گذاشتیم و عملیات رسانهای درست، پخته و منطقی که خدا کمک کرد و موضوعی منطقی و متین و هر آدم روشنضمیر و حتی متوسطی را پایکار میآورد، اکثرا گفتند حرف درستی است و حل شد و فقط چند نفر رای مخالف داده بودند. فرمایشات ایشان چه بود؟ گفتند بیایید از راه قانون و در مسیر قانون اعتراض کنید و ما هم کمک میکنیم، از مسیر قانون جلو برود. اگر تریبونهای اصلی ما مثل نماز جمعه یا رسانهها درست برخورد میکردند تا این حد مضمحل نبودیم که دوستان خودمان و حتی برخی اصولگراها بگویند خس و خاشاک.
* تریبونهای اصلی جبهه مدافع انقلاب، پایکار نظام نبودند
* تسنیم: بعضی از آنها عبارت خس و خاشاک را مربوط به همه معترضان میدانند و بههمیندلیل از احمدینژاد انتقاد میکنند.
- سیاح: میخواهم بگویم که تریبونهای اصلی جبهه مدافع انقلاب، پایکار نظام نبودند.کار دیگری که شاخص بود کار آقای یامینپور بود که در تابستان آن سالها راه افتاد؛ البته خیلی اندک. آن موقع هم من به نما و کاراکتر و تیپ یامینپور انتقاد داشتم و میگفتم کاش آدمی معمولیتر میگذاشتند؛ نه آدمی با این چهره و موهای این تیپی. ولی همان کار جزئی هم خوب بود. البته اگر یک آدم معمولی بود بهتر جواب میداد.
* صدا و سیما تانکی است که مسافرکشی میکند
- بیژنی: شما چیزی دارید به نام صداوسیما که بهنظرم قدرتی چند ده برابر آن چیزی که میگویید را دارد. شما حساب کنید این بحث اصلاحطلبها و اصلاحات که از سال76 راه افتاد و فضاییکه تا 88 با 15-20 روزنامه درست کردند و تمام اینها را صداوسیما با چند دقیقه پخش کنفرانسبرلین بههم زد. این نشان میدهد که صداوسیما قدرتی بسیار بالا دارد. بهقول یکی از دوستان انقلاب، صداوسیما مثل تانک بزرگی است که دارد مسافرکشی میکند(خنده). کاربردش این است... در مجموع کاری که کرد و بحث کنفرانس برلین... بعد بهزاد نبوی گفت این گلی بهنفع شما بود.
یعنی انتخاب مقطعی بود و همه قضیه که نبود، ولی آمده بود در ایام اربعین و تعطیلات و 4شنبه و 5 شنبهای که روزنامههای دومخردادی همه بسته شده بود و روز بعد از پخش چون تعطیل بود نتوانستند عکسالعملی نشان دهند و روز جمعه تکرارش را نشان داد. یعنی اینها بعد دو روز میخواستند جواب دهند که دیگر خیلی دیر شده بود و همهچیز از دستشان در رفت. میخواهم بگویم گاهی صداوسیما با برنامهای میتواند تا این حد تاثیرگذار باشد. البته من تایید نمیکنم که کنفرانس برلین باید پخش میشد یا نه.
* تسنیم: خیلیها گفتند صداوسیما با این کارش نشان داد که چه ظرفیت مهمی است، اما از این ظرفیت استفاده نمیشود.
- سیاح: این به معنی این نیست که بهنفع اصولگرا و یا این جناح و آن جناح استفاده کند، بلکه باید بهنفع انقلاب باشد.
* تسنیم: مهم این است که رسانه بتواند مردم را پای برنامههای خودش بنشاند.
- سیاح: باید بتواند شفافسازی کند. مهم این است که بگوید ببینید اینها پشت این قضیه هستند.
- بیژنی: یک سوزن هم به خودمان بزنیم... خبرگزاری تسنیم الان چند وقت است که راه افتاده در مورد کار ما آن همه اصرار کردیم و آمدیم برنامهریزی کردیم و بحث کردیم و رفتیم و آمدیم و طرحمان را مبسوط با همه جزئیات ارائه دادیم و در مورد کارمان یعنی کار تصویری و گرافیکی کاریکاتور به جایی نرسیدیم. یک نمونهاش اینجاست. شما آزادی رسانه داری، همین را منعکس کن؛ بقیه چیزها پیشکش! (خنده) منظورم این است که همه جاها مثل اینجاست و شما میگویید ما اینجا هستیم. ما طرحی داریم و از سال قبل پیگیری کردیم و مفصل نوشتیم که رسانه اصلا نباید بدون کاریکاتوریست سیاسی باشد درحالیکه عملا تعطیل شده و این زشت است. کشورهای حاشیه خلیجفارس، امارات و قطر و ... کاریکاتور دارند ولی ما نداریم. خیلی بد است. این روزنامههای الشباب، الاسره و الوطن و روزنامههای عربستان و اینها هم دارند. من روزنامهها را در فتنه میدیدم تمام مطالبشان را تعطیل کرده بودند در حالیکه جهان روی تیتر اخبار ایران زوم کرده بود.
* تسنیم: طبیعتا کاریکاتور بیشتر تاثیر دارد. چون کمتر فرد میآید و حوصله میکند مطلب را بخواند ولی تصاویر را میبیند. کاریکاتوریست میتواند با یک تصویر گویا، مطلبی را که یک نویسنده بیستصفحه در مورد آن مینویسد بیان کند.
- بیژنی: کتابی داشتیم درباره طنز و انیمیشن که کارگردانش یکی از همان بچههای تهیهکننده صداوسیما بود.اسمش مستعار بود. گفت: اگر بدانند من چنین کاری کردهام دیگر هیچ.
* تسنیم: با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
***میزگرد از علی حاجیناصری و صادق امامی
انتهای پیام/