جای «شیار ۱۴۳» در جشنواره فجر خالی است
خبرگزاری تسنیم: به شدت جای این فیلم در جشنواره خالی است. اگر میتوانید صدای من را به مسئولان برسانید بگویید که چنین فیلمی با این نگاه بومی و اقلیمی نسبت به جنگ حیف است که در جشنواره نباشد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، عبدالجبار کاکایی نویسنده، شاعر و زبان شناس روز گذشته به تماشای فیلم سینمایی شیار 143 به کارگردانی نرگس آبیار نشست. متن زیر یادداشت شفاهی او درباره این فیلم است.
فیلم شیار 143 یکی از بهترین آثار دفاع مقدسی بود که تا به حال دیده ام. این کار را از چندین جهت یکی از کارهای برجسته در زمینه جنگ می دانم. جهت اصلی آن بابت نگاه متفاوتی است که نسبت به جنگ شده است. نگاهی که کاملاً رنگ اقلیمی و بومی دارد و جدا از فضای ایدئولوژیک و قرائت مشهور تایید شده در مورد جنگ است. این فیلم نشانگر انتظار طبیعی مادرانی است که در ادبیات دینی ما نیز دیده می شود. وقتی می خوانیم که در واقعه عاشورا از دل شکستگی و غمگینی برای از دست دادن فرزند می گویند که :" به خدا کمرم شکست." این حس طبیعی است که به انسان داده شده و باید در موقع و زمان لزوم بیان کند. بازی مریلا زارعی که با ظرافت تمام و بسیار زیبا توانسته است بطور کامل حس مادرانه ای را نشان دهد، مانیفستی از مادرانی است که چشم انتظار فرزندان خود هستند. تمامی این ها این اثر را به اثری برجسته تبدیل کرده است. احساس بسیار خوبی نسبت به فیلم داشتم. بسیار با فیلم گریه کردم چرا که زبان خودم را در آن یافتم. انسان وقتی خودش را در صحنه می بیند، لذت می برد. قبلاً این حس را در شعرهای خودم تجربه کرده بودم اما در جاهای دیگر مخصوصاً در فیلم های در مورد جنگ کم دیده بودم. این نگاه شاید در شخصیتی در فیلمی وجود داشت اما اینکه نگاه کلی یک فیلم باشد به این شکل ندیده بودم. نگاهی بدون شعار و بدون تاثیرپذیری از نگاه های سیاسی، نگاهی که توام با احترام است. دلواپسی و نگرانی در این نگاه وجود دارد. به ترتیب همان شعری که شنیده ایم که " بس کنید، بس کنید، فکری به حال مادرهای دلواپس کنید" من این مادران را با چشمان خودم دیده بودم. مادرانی که ضمن احترام به دفاع مقدس هر چند شاید زندگی شان ایدئولوژیک هم نبود اما باز دلواپس فرزندان خود بودند. در این فیلم نیز زنی وجود دارد که در کمال هوشمندی از اینکه فرزندش در راه وطن شهید شده است احساس خسران نمی کند اما عواطف انسانی اش را آشکار می کند. اگر ما در فیلم های جنگی مان این کار را نکنیم و عواطف انسانی را نشان ندهیم در هیچ جای جهان صدایمان قابل اعتنا نخواهد شد. باید از این قرائت های رایج جنگ بیرون بیاییم و نگاهی انسانی داشته باشیم. در کل حس این فیلم به اشعار خودم بسیار نزدیک بود. بسیاری زیر نگاهی مشکوک و نامطمئن به شعرهای من نگاه می کنند و اینکه آرمان ها را غلوآمیز در شعرهایم نشان نمی دهم.
از جمله نقاط قوت فیلم، زبان آن است. لهجه ای که انتخاب شده بود با نگاه اصیل بومی به جنگ کاملاً سنخیت داشت. اقلیمی که انتخاب شده بود. همچنین معدن در نگاه من شاعر انتخاب استعاری و نمادین بود از جنگ. مس هایی که در کوره جنگ به طلا تبدیل می شدند. مس هایی که گداخته شدند تا طلا ساخته شود.بازی اکثر بازیگرها بسیار خوب بود. موسیقی فیلم بسیار خوب بود. بنده آقای سخاوت دوست را می شناسم و یکی از بهترین کسانی است که دیده ام چرا که هر چه از ایشان شنیده ام موفق بوده است.
به شدت جای این فیلم در جشنواره خالی است. نه در این جشنواره بلکه در هر جشنواره ای جای چنین فیلمی خالیست. اگر می توانید صدای من را به مسئولان برسانید بگویید که چنین فیلمی با این نگاه بومی و اقلیمی نسبت به جنگ حیف است که در جشنواره نباشد.
انتهای پیام/