قیام ۱۹دی خط سازش و تسلیم را رسوا کرد


خبرگزاری تسنیم: حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی گفت: قیام ۱۹دی خط سازش و تسلیم را رسوا کرد .۱۹ دی به ملت ایران آموخت که اجازه ندهند عده ای پوستین وارونه بر تن اسلام و به نام مبارزه با افراطی گری، روحیه مقاومت را درهم بشکنند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی در گفتگو با آدینه تهران اعلام کرد:قیام 19دی خط سازش و تسلیم را رسوا کرد. 19 دی به ملت ایران آموخت که اجازه ندهند عده ای پوستین وارونه بر تن اسلام و آرمان های نهضت کنند و به نام مبارزه با افراطی گری، تندروی و یا مبارزه با هرج و مرج، روحیه مقاومت را درهم بشکنند.پیام قیام 19 دی این است که ملت ها نباید از دشمنان غافل باشند و اجازه دهند که عناصر مرموز و قدرت طلب بنام اسلام و حقوق و منافع و مصلحت ملت، رهبری کشور را به دست بگیرند و تسلیم و زبونی را جایگزین عزت و کرامت و استقلال و آزادی سازند.

 

اشاره:  رحلت مرموز آیت الله سید مصطفی خمینی در آبان 1356  و انتشار یک مقاله موهن در روزنامه اطلاعات علیه امام خمینی(ره) خشم و جوشش مقدسی را در 19 دی سال 1356 به وجود آورد که برای همیشه به عنوان آذرخشی بر تارک انقلاب اسلامی می درخشد. قیام تاریخی  19 دی مردم شهر مقدس قم خونی بود که در کالبد نهضت اسلامی ملت ایران جاری شد و تاب و توان تازه ای به نهضت بخشید. 19 دی روزی تاریخی و تاریخ ساز بود که برای همیشه در تاریخ ماند. حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی استاد برجسته تاریخ معاصر ایران در گفتگویی با آدینه تهران به برخی از زوایا و ابعاد این قیام تاریخی پرداخته است که در ادامه از نظرتان می گذرد.
قیام تاریخی 19 دی مردم شهر مقدس قم در چه شرایطی به وقوع پیوست و چرا تا این اندازه اهمیت پیدا کرد؟
قیام 19 دی در سال 1356 در شرایط خفقان باری به وقوع پیوست که دست های مرموزی بکار افتاده بود تا اندیشه های انقلابی را به طور کلی دفن کند و روحیه سازش و تسلیم و کنارآمدن با زورمداران را در میان جامعه گسترش د هد. این جریان در صدد بود عناصر سازشکار و تسلیم طلب را به عنوان رهبران جامعه بر ملت مسلمان ایران تحمیل نماید و ذلت و خواری و بدبختی را برای همیشه بر ملت ایران مستولی کند. در چنین شرایطی، قیام 19 دی خونی بود که در کالبد نهضت اسلامی جاری شد و تاب و توان تازه ای به نهضت انقلابی ملت ایران بخشید و خط سازش و تسلیم را رسوا کرد. 19 دی حماسه دیگری بود که ریشه در قیام 15 خرداد داشت.
این قیام خونین حاوی چه پیام هایی بود؟
اولین پیام قیام 19 دی هشدار به همه نسل ها در همه عصرها بود که وقتی سردی، سستی و ناامیدی جامعه را فرا  گیرد، سازشکاران و شب زدگان تلاش می کنند ملتها را به تسلیم و کرنش بکشانند. اینجا آگاهان امت و پیشوایان ملتند که باید به پا خیزد و قیام راستین برپا کنند و توده ها را از خواب  غفلت برهانند و دگرگونی ژرفی را پدید آورند. پیام دوم قیام 19 دی این هشدار بود که راست قامتان و اندیشمندان جامعه نباید رخصت بدهند که نگهبانان شب و سیاهی بنام مردم خواهی و آسایش و آرامش ملت، تاریکی را در جامعه گسترش دهند. سومین پیام قیام 19 دی این است که باید نیروهای آگاه و برجسته از بازیگری عناصری که تلاش می کنند پوستین وارونه بر تن اسلام و آرمان های نهضت ملت کنند جلوگیری نمایند و اجازه ندهند به نام مبارزه با افراطی گری، تندروی و یا مبارزه با هرج و مرج، روحیه مقاومت  درهم شکسته شود. این بینایان و آگاهان امتند که باید روشنگری و افشاگری کنند و عناصر دو رو و نفاق پیشه را رسوا کنند. چهارمین پیام قیام 19 دی این است که ملت ها با فداکاری  و از خود گذشتگی می توانند آرمانهای مقدسشان را پاسدارند. با مجامله، ملاحظه و مصلحت اندیشی ها کاسب کارانه نمی توان با هجمه درون مرزی و برون مرزی بیگانگان مبارزه کرد و راه خدا را پاس داشت. پیام دیگر قیام 19 دی این است که ملت ها نباید از دشمنان غافل باشند و اجازه دهند که عناصر مرموز  و قدرت طلب بنام اسلام و حقوق و منافع ملت و مصلحت ملت رهبری کشور را به دست بگیرند و تسلیم و زبونی را جایگزین عزت و کرامت و استقلال و آزادی سازند و آخرین پیام این قیام تاریخی این بود که دفاع از مقام ولایت و رهبری از وظایف حتمی ملتهاست. ملتهای متعهد و ولایت مدار نباید رخصت دهند که اهریمنان  و مقام پرستان و زورمندان به ساحت مقدس مرجعیت و حریم ولایت اهانت و تجاوز کنند.
شهادت حاج آقامصطفی خمینی(ره)، چرا به عنوان یکی از الطاف خفیه الهی توسط امام راحلمان ارزیابی شد؟
اولا شهادت آیت الله شهید سید مصطفی خمینی را می توانم تعبیر به انفجار نور کنم. رژیم 15 سال برنامه ریزی کرده بود و حفقانی در جامعه ایران حاکم کرده بود که به هیچ کس اجازه نمی داد نام رهبری را به زبان بیاورد و هر گونه دفاع از امام و بردن اسمی  از ایشان بشدت سرکوب می شد و مورد تعقیب قرار می گرفت. در چنین شرایطی شهادت حاج آقا مصطفی بطور کلی کنترل را از دست رژیم خارج کرد. طبق رسوم برای کسی که چشم از دنیا فرو بندد مجلسی برگزار می کنند و مخصوصا اگر از علما و بزرگان باشند که این مجالس سراسری و کشور می شود. طبیعتا وقتی خبر شهادت فرزند امام راحل به ایران رسید سراسر کشور مجلس ختم و بزرگداشتی برگزار می شد و  و هر کسی که بالای منبر می رفت از مقام امام راحل تجلیل می کرد و به ایشان تسلیت می گفت. مردم به این حادثه به شدت عکس العمل نشان دادند و شهادت فرزند امام(ره) زمینه را آماده کرد که مردم به صحنه بیایند و وفادرای خود را به امام راحل نشان دهند  و از حکومت شاهنشاهی ابراز نفرت کنند.
واکنش رژیم پهلوی به این جوشش و خشم مقدس مردم آیا خردمندانه بود و یا ناشی از فهم غلط آنها از ارتباط عاطفی میان توده ها و مرجعیت مذهبی قلمداد می شود؟
رژیم پهلوی وقتی احساس کرد که تاج و تخت در خطر است ناگزیر شد دست به حرکتی بزند تا آب رفته را به جوی باز گرداند و فکر کرد که به امام خمینی(ره) اهانت کند. اگر مردم عکس العمل نشان دادند و آنها هم یک سرکوب  خونین انجام می دهند و اوضاع به حالت قبلی بر می گردد و دوباره خفقان حاکم می شود. لذا آن مقاله را  برای زمینه سازی یک کشتار نوشتند. عکس العمل حوزه علمیه جدی بود. علمای حوزه به عنوان آگاهان ملت به صحنه آمدند و با اظهار انزجار از آن مقاله اهانت آمیز عکس العمل نشان دادند و رژیم که آماده بود فکر کرد که با کشتار خونین 19 دی می تواند خفقان ایجاد کند. در حالی که نمی دانست که این ملت بیدار شده و دیگر به دوره های قبلی بر نمی گردد .  رژیم با کشتار در 19 دی نتوانست ملت بیدار شده را وادار به عقب نشینی کند و بر عکس در سراسر کشور مردم عکس العمل نشان دادند و قیام 19 دی به وقوع انقلاب اسلامی ایران ختم شد و برای همیشه در تاریخ ماندگار گشت.

 اسدالله بادامچیان در گفتگو با آدینه تهران:
مرحوم پرورش فردی متدین، بااخلاق،  ساده زیست و با خدا بود

اشاره:استاد مرحوم سید اکبر پرورش، معلمی فرهیخته، مجاهدی نستوه و یکی از مدافعان حقیقی حریم ولایت بود که نخ تسبیح مبارزات انقلابی در اصفهان به شمار می آمد. تجلیل از این استاد تجلیل از یک نسل فرهنگی و مبارز است. مرحوم پرورش از جمله نیروهایی بود که بنا به فرمایش امام (ره) انقلاب را برای خود نمی‌خواست بلکه همه وجود خود را برای انقلاب می‌خواست. درگذشت این معلم گرانقدر سبب شد تا در گفتگو با یکی از همرزمانش به برخی از ابعاد شخصیتی وی بپردازیم. در ادامه گفتگوی ما با دکتر اسد الله بادامچیان یکی از مبارزان انقلابی و از چهره های مطرح سیاسی از نظرتان می گذرد.
کمی از سجایای اخلاقی و ابعاد شخصیتی مرحوم پرورش برای ما بگویید.
مرحوم پرورش یک عارف وارسته بود. در مبارزات انقلابی همواره سعی داشت به مبانی اخلاق اسلامی کاملاً متعهد باشد و در بخش های مختلفی که ایشان حضور داشتند این رویکرد اخلاقی را رعایت می کردند. آن مرحوم مردی آرام و ساده زیست بود و در تهران اجاره نشین بود. ایشان در بیشتر مسئولیت هایی که داشت با خضوع و تعهد کاری وظایف محوله را به خوبی و به نحو احسن انجام می داد. استاد پرورش نسبت به مصرف بیت المال حساسیت خاصی داشتند. به پست و مقام اصلا اهمیت نمی دادند و در برخود با دیگران احترام و حسن ادب را رعایت می کردند.  در شورای مرکزی حزب موتلفه کامل به اخلاق اسلامی مقید بودند. معنویت خاصی در وجود ایشان نهفته بود و همیشه به خدای بزرگ در کارها توسل می جست و همه چیز را در کارهایش از الطاف خداوند می دانست. با وجود اینکه ایشان هفته ای چند بار دیالیز می شدند اما هیچ موقع بنده مشاهده نکردم که در امور محوله یا مسئولیت هایشان کوتاهی کنند. در کل مرحوم پرورش فردی متدین، بااخلاق، ساده زیست و با خدا بودند.
آیا شما خاطره خاصی را از مرحوم پرورش در ذهن دارید که برای ما بیان کنید؟
یکی از خاطرات بنده در رابطه با شهید بهشتی و ایشان است.  زمانی که به مرحوم شهید بهشتی خیلی تهاجم می کردند استاد پروش به ایشان گفتند که آقای بهشتی شما این همه بلندگو در اختیارتان است، چرا از خودتان دفاع نمی کنید. شهید بهشتی گفتند آقای پرورش شما می گوید که من با استفاده از امکانات بیت المال از خودم دفاع شخصی بکنم. اینها متعلق به بیت المال است. مرحوم پرورش در پاسخ گفتند این تهاجم ها و دعواها فقط به شخص شما صورت نمی گیرد بلکه این تهاجم ها  بهشتی را که متعلق به نظام، مردم و انقلاب است هدف گرفته و شما می توانید دفاع کنید. اما شهید بهشتی گفتند که ما اجازه استفاده از بیت المال برای امور شخصی خود را نداریم. ما باید حرکت کنیم، اگر بر اساس ایمان حرکت کنیم خداوند حامی و مدافع ما در این راه هست.
انتهای پیام/