پیامهای مرگ قصاب صبرا و شتیلا


خبرگزاری تسنیم:"شارون " صاحب تاریخی خونین از حیث جنایت بر ضد بشر و کشتارگروهی است تا جایی که سربازان تحت امر او در گردان چتربازها که با گردان ۱۰۱ ارتش صهیونیستی ادغام شده بود، به وی لقب پادشاه داده بودند.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، رژیم اشغالگر قدس روز شنبه رسماً از مرگ آریل شارون، نخست وزیر اسبق این رژیم خبر داد. شارون 86 ساله درسال 2006 در پی عمل جراحی ناشی از نارسایی حاد کلیوی، دچارسکته مغزی شد و به کما رفت.

او روز گذشته پس از هشت سال زندگی با نفس مصنوعی سرانجام تسلیم مرگ شد تا جهان معاصر از شر یکی از شرورترین انسانها رهایی یابد.

او صاحب تاریخی خونین از حیث جنایت بر ضد بشر و کشتارگروهی است تا جایی که سربازان تحت امر او در گردان چتربازها که با گردان 101 ارتش صهیونیستی ادغام شده بود، به وی لقب پادشاه داده بودند. او البته ملقب به القاب دیگری همچون بلدوزر، کودک کش و پدر شهرک سازی نیز است.

14 ساله بود که خوی خونریزی اش علیه مسلمانان و فلسطینیان او را نامزد عضویت در گروه تروریستی هاگانا(سال1942) کرد. هاگانا متشکل از گروهی از صهیونیستها بود که به کمک استعمارگران وقت انگلیسی مأموریت قتل عام فلسطینی ها و ایجاد رعب و وحشت در بین آنان جهت بستر سازی برای ورود صهیونیستها به فلسطین را داشت.

هاگانا در آن زمان اقدامات متعددی را برای خارج کردن فلسطینیان از خانه ها و زمینهایشان طراحی و پیاده سازی کرده بود و در صورت بروز مخالفت، مخالفان را به قتل می رساند. این گونه گروه ها پس از تأسیس دولت، اولین هسته های ارتش رژیم صهیونیستی را تشکیل دادند.

نام شارون با مجموعه ای از جنایات علیه فلسطینیان و ملتهای عربی و اسلامی عجین شده است و از این حیث او پرسابقه ترین صهیونیستی است که دستش به خون هزاران فلسطینی و مسلمان آلوده است. فاجعه کشتار مردم روستای قبیه فلسطین در 1953 که طی آن یک گروه صهیونیستی به رهبری شارون، 69 زن و کودک را ذبح کردند، برای نخستین بار مردی را به جامعه صهیونیستی معرفی نمود که در شقاوت و سنگدلی همتایی نداشت.

او بواسطه همین شقاوتش خیلی زود مناصب نظامی و پس از آن حکومتی را طی کرد. جنایت گروه تحت امرش علیه اسیران مصری در سال 1967 و سپس وقوع جنایت صبرا و شتیلا بر ضد آوارگان فلسطینی در لبنان، خیلی زود شارون مجرم را به یک شخصیت بین المللی تبدیل کرد. وسوسه جنون آمیز قدرت و ثروت، از مشخصات بارز او محسوب می شد. رفتار تحریک آمیز او علیه مسلمانان جهان در حادثه یورش به مسجد الاقصی در سال 2000 را که بسترساز انتفاضه دوم فلسطینیان شد، اوج جاه طلبی و قدرت طلبی شارون می توان به حساب آورد.

او با وعده سرکوب انتفاضه تنها در100 روز به راحتی آرای جامعه صهیونیستی را از آن خود کرد و سوار بر مرکب غرور و زور شد. از زمان به قدرت رسیدنش تا زمان مرگ مغزی اش در ژانویه سال 2006 به دستور مستقیم او بیش از 5 هزار شهروند فلسطینی که یک سوم آنان را کودکان تشکیل می دادند به شهادت رسیدند. در این مدت شاید بارز ترین جنایتی که از او سر زد و افکار عمومی جهان را به تفکر درباره قساوت او واداشت، شهادت «محمد الدوره» کودک 11 ساله فلسطینی در آغوش پدرش و همچنین ترور «شیخ احمد یاسین» رهبر معنوی حماس روی ویلچرش در پی اصابت موشک هوا به زمین «توماهوک» بود. علاوه بر این، تاریخ زندگی شارون مملو است از جنایات بزرگ و کوچکی که با یک جست و جوی ساده در موتورهای جست و جوگر اینترنتی عیان می شود.

شارون برای فلسطینی ها هیچ تفاوتی قایل نبود. برای او فلسطینی سازشکار به همان اندازه خطر ناک بود که فلسطینی مقاوم. ترور یاسر عرفات، دبیر کل جنبش فتح در همان سالی که شیخ احمد یاسین، رهبر جنبش حماس ترور شد، مصداقی بر این مدعاست؛ این عملکرد او البته باید برای رهبران این روزهای جامعه فلسطینی درس عبرتی باشد.

شارون هرچند در آمال خود برای سرکوب انتفاضه فلسطینیان پس از گذشت پنج سال از کسب قدرت ناکام و ناتوان ماند، اما تا آخرین روزهای زندگی اش ذره ای از حس خشونت طلبی و جنایت پیشه گی کاسته نشد.
از ناکامی های او همین بس که چهار سال پس از اظهار شعار نابودی 100 روزه مقاومت و انتفاضه در 17 اگوست سال 2005 با دستان خود طرح خروج یکجانبه از نوار غزه(تخلیه شهرک های صهیونیستی ) پس از 38 سال اشغالگری این منطقه امضا کرد.

غزه ای که به اردوگاه های جریانهای مقاومت در فلسطین تبدیل شده بود و هزینه های هنگفت امنیتی را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کرده بود.

از خشونت طلبی های او در روزهای آخر زندگی اش همین بس که بگوییم به هنگام خروج از نوار غزه تمامی زمینهای کشاورزی فلسطینیان این منطقه را آغشته به سم کرد تا دیگر برای اهالی اصیل خود کاربردی نداشته و برای همیشه فلسطینی ها از حیث اقتصادی وابسته به رژیم اشغالگر قدس باشند.

مرگ شارون دو پیام همزمان به دو جامعه صهیونیستی و فلسطینی دارد؛ به صهیونیستها متذکر می شود که هیچ جنایتی پایدار نخواهد ماند و تاریخ بدون شک عملکرد جانی ها را روزی به قضاوت افکار عمومی خواهد گذاشت و به فلسطینی ها هم ثابت می کند که اساساً صهیونیستها نه به فلسطینی مذاکره کننده ارجی می نهند نه به فلسطینی مقاوم. نتیجه اینکه با یک روش می توان در برابر چنین دشمنی ایستاد و آن جهاد و مقاومت در لوای وحدت است.

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.