چرا آلسعود فرزندان سلفی خود را قربانی میکند
خبرگزاری تسنیم: عربستان در جنگ نیابتی خود در سوریه بنا به دلایل مختلف به یکی از مزدورانش خشم گرفته و دستور همهجانبه برای نابودی داعش را صادر کرده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری المنار در مقالهای نوشت: بار دیگر در آستانه کنفرانس ژنو2 مخالفان سوریه قبل از اینکه به آرزوی خود در براندازی دولت بشار اسد برسند، بار دیگر غربالگری شدند، آنهم در شرایطی که شکستهای متوالی را در غوطه شرقی در دمشق و ریف شرقی حلب دریافت کردند. از سوی دیگر شدت درگیریها و خشونت آن بین گروههای مبارز ضد دولت سوریه همه ناظران بین المللی را غافلگیر کرد، اما این تحولات توانست برگههای منطقهای و بین المللی را بار دیگر مرتب نماید.
واکنش اخیری که دولت آمریکا به سران دولتهای منطقه در مورد توقف تأمین مالی و عضوگیری برای عناصر داعش و توقف حضور نیروهای مخالف خارجی در سوریه داد، بیهوده نبود. دولت آمریکا دراینباره بیانیهای منتشر کرد که با وجود حضور نام جبهه النصره در لیست تروریسم این کشور، از آوردن نام این جبهه در بیانیه خودداری کرد. حال باید دید: ماهیت معاملهای که گروههای تروریست مخالف دولت یعنی داعش از یکطرف و گروههای جبهه اسلامی و جیش المجاهدین و جبهه انقلابیون سوریه با مشارکت تلویحی جبهه النصره از سوی دیگر را به جان هم انداخته، چیست؟
شاخصهای هجمه فراگیر علیه داعش
برای اینکه درک کنیم صحنه سناریوی کنونی منطقهای با چهدقتی چیده شده است، باید ترکیب این صحنه را مرور کنیم.
جبهه اسلامی: این نام در روز 22 نوامبر گذشته یعنی اندکی قبل از درگیریهای تروریستهای دیگر با داعش بر سر زبانها افتاد. این گروه متشکل از برخی گروههای تروریستی نسبتاً بزرگ از جمله جنبش احرار الشام و لواء التوحید و جیش الاسلام و گردانهای صقور الشام بود که باعث ایجاد همگرایی بین گروههایی شد که رویکرد سلفی دارند و هرکدام از آنها بهصورت علنی با عربستان سعودی در ارتباط هستند. تشکیل این گروه برخاسته از ضرورت ایجاد یک قدرت با وزنه بالا برای ایستادگی در برابر توسعه طلبیهای داعش در حلب و ادلب و استانهای دیگر از یکسو و تقسیم منابع مالی و تسلیحاتی و مشروعیت سیاسی با ارتش آزاد بود که تنها یک عنوان خشک و خالی از آن باقی مانده بود.
جیش المجاهدین و جبهه انقلابیون سوریه: این تشکیلات اندکی قبل از درگیریهای داعش آغاز به کار کردند تا در راستای هدفی واحد خدمت رسانی کنند. جیش المجاهدین در روز آغاز درگیریها یعنی 3 ژانویه فعالیت خود را آغاز کرد و سخنگوی این سازمان در نواری ویدیوئی گفت که این گروه متشکل از گردانهای نورالدین الزنکی و گردان الانصار و برخی دیگر از گروههای با حجم کم است که بهدنبال آزادسازی منطقه حلب و حومه و ادلب و حومه آن از دست دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش است. این گروه اقدامات داعش را سرقت، غارت، اشغالگری و تکفیر خواند.
تشکیلات دوم جبهه انقلابیون سوریه است که این گروه نیز از تیمهای کوچکی تشکیل شده که در نیمه اول دسامبر اعلام موجودیت کرده است، این گروه نیز معرکه خود را مبارزه با داعش اعلام کرده به تروریستهای خارجی 24 ساعت زمان داد که یا به این گروه اضافه شوند یا اینکه از سوریه خارج شوند.
اعلام جنگ گروههای کوچک علیه داعش در حالی که داعش از برتری نسبت به آنها برخوردار است و مخالفان خود را نیز با قطع کردن سرشان از بدن از پیشِرو برمیدارد، نشان از آن است که آنها از قطعیت سرنوشت این جنگ اطلاع دارند. این قطعیت نیز تنها در سایه دریافت وعدههای کمک از سوی گروههایی بزرگتر مانند جبهه اسلامی امکان پذیر است.
انگیزههای عربستان برای اعلام جنگ علیه داعش
از این مطالب متوجه میشویم که قطب مخفی برای ایجاد تحرک میان عناصر متناقضی وجود دارد که حتی اگر صبح با هم توافق کنند، شب این توافق را بر هم خواهند زد، قطبی که میتواند یک یا چند طرف پرنفوذ باشد. در درجه اول عربستان سعودی در این جایگاه قرار دارد که بنا به عوامل زیر نقشه رها شدن از دست داعش را طراحی کرده است.
ــ قربانی کردن داعش میتواند شکاف موجود بین این کشور و آمریکا را در موضوعات مربوط به سوریه پر کند. مسئولان سعودی متوجه این نکته شدند که واشنگتن در قطع کردن بازوی القاعده در سوریه و منطقه مصمم است، کاخ سفید در پیامهای خود به دولتهای منطقهای این موضوع را در اولویتهای خود و آنها قرار داده است و سوریه بهعلت جذب تعداد بالایی از جهادگران خارجی مانند جنگ افغانستان در دهه هشتاد میتواند بهترین موقعیت در این میان باشد.
ریاض همچنین در این اعلام جنگ بهدنبال اثبات تعهد خود برای مبارزه با تروریسم است، این در حالی است که تردیدهای زیادی در حمایتهای روزافزون رسمی و غیررسمی سعودیها از افراطیون جهادگرا در سوریه و دیگر کشورها وجود دارد. ریاض همچنین بهدنبال آن است که براندازی بشار اسد را بار دیگر در دستور کار آمریکاییها قرار دهد و این موضوع بعد از براندازی داعش در سوریه امکان پذیر است. به این تریب اولویت مشترکی بین آمریکاییها و سعودیها بعد از اختلافات علنی اخیر در مورد حمله نظامی به سوریه و توافق شیمیایی در این کشور در مورد تمرکز بر مبارزه با تروریسم بهصورت فوری ایجاد میشود.
ــ به دست آوردن اعتراف بین المللی و آمریکایی بهویژه برای مشروعیت جبهه اسلامی و سایر تشکیلات افراطگرای دیگر بهعنوان یک قدرت متعهد که میتواند در مبارزه با عناصر القاعده ایفای نقش کند، از دیگر اهداف عربستان است. این در حالی است که این جریان نیز با گفتمان طایفه گرایانه و اقدامات افراطی در سوریه بیگانه نیست، نمونه واضح این اقدامات شلاق زدن به دو فروشنده بود که جمعه گذشته در یکی از شهرهای سوریه در نماز جمعه حاضر نشده بودند.
ــ زمینه سازی برای وحدت معارضان مسلح از ابعاد سیاسی ــ نظامی در چارچوب جدید که بیشتر هماهنگ با دستور کاری عربستان سعودی باشد و بتواند درگیریها علیه دولت را سر و سامان داده بار دیگر برای عزل وی اقدام کنند. داعش یک عامل منفی در این راستا بود، چرا که با توجه به گستردگی خود مانع از این روند میشد و برنامههای ویژه خود را در سوریه داشت. (در اینجا توجه به گزارش آکادمی اطلاعاتی استراتفور آمریکا که یک مرکز مطالعاتی است، جالب است. این مرکز در مورد درگیریهای عربستان سعودی و القاعده مینویسد که القاعده اعتقاد دارد درگیری مذهبی که عربستان سعودی علیه ایران به راه انداخته، وسیلهای برای تقویت وضع آن میان اهلتسنن است. به همین علت عربستان سعودی با جدیت بهدنبال مبارزه با دو شاخه القاعده در سوریه یعنی جبهه النصره و داعش برآمده است. عربستان سعودی میتواند مجموعهای از سلفیهای جهادی منتشر در سوریه را برای انزوای القاعده در این کشور بسیج کند. تشکیل جبهه اسلامی در این راستا صورت گرفت که مجموعهای از گروههای سلفی بود که اخیراً کنار مبارزه با دولت سوریه، برای مبارزه با القاعده ایجاد شدند.
ــ جلوگیری از روند پیوستن شهروندان سعودی به عناصر القاعده در سوریه و عراق. این اقدام در شرایطی صورت گرفت که دیگر بهعلت فضای مذهبی در عربستان بر کسی پوشیده نبود که این عده به سوریه میروند. البته دستگاههای رسمی سعودی برای فرار از مسئولیت، برخی اوقات این واقعیتها را نادیده میگرفتند. اما گزارشهای خارجی نشان از حضور بیسابقه عناصر سعودی در سوریه میداد.
حال سؤال اینجاست: عربستان برای مقابله با داعش و از بین بردن این گروه چه امتیازی از طرف آمریکایی گرفته است؟ در پاسخ باید گفت هنوز موضوع کامل روشن نیست، نکته قطعی این است که جدیتی در تمامی محورها برای محاصره گروه داعش وجود دارد که بهدنبال تشکیل امارت اسلامی در مرزهای سوریه و عراق و ایجاد شاخههای دیگر در کشورهای اطراف هستند. واقعیت این است که تلاقی بیسابقهای در منافع مخالفان دولت سوریه و همچنین طرفهای منطقهای شامل ایران و عراق و عربستان سعودی و ترکیه و همچنین طرفهای بین المللی شامل آمریکا و روسیه و اروپا در مورد رها شدن از دست این گروه که بهدنبال شکاف در کشورها و عاملی برای جذب تروریسم فرامرزی است، به وجود آمده است.
حال باید دید: برای جبهه النصره که بنا به تأیید ایمن الظواهری رهبر القاعده بخشی از این سازمان تروریستی است، چهفکری باید کرد؟ البته شاید در مقابله با داعش این خواسته متوقف شود. اما با این وجود النصره در برخی مناطق الرقة در شرق سوریه و برخی دیگر از مناطق ریف حلب فعال است و برای ایفای نقش داعش بهعنوان میانجیگرانه در سایر مناطق مورد درگیری نیز حضور دارد.
درگیریها بین داعش و گروههای رقیب آن ملاحظات زیر را بهدنبال دارد:
الف: هیچ تفاوت جوهری بین جهادگران سوریه وجود دارد، چرا که آنها بهدنبال اجرای برنامه انزوای دیگران و تکفیر آنها هستند. تمامی طرفها نیز این ایده را دنبال میکنند. همچنین اقدامات پست آنها و جنایاتشان علیه خانوادههای عناصر ارتش سوریه یا شهروندان سوری که پیشتر مرتکب شدهاند، نشانه دیگری از این رویکردهاست.
ب: درگیریهای داخلی بار دیگر نشان داد که هزینه انسانی این جنگ بر دوش مخالفان نخواهد بود، این در حالی است که جنگ فرسایشی بدون افق روشن آغاز شده و این جنگ بهگونهای تحت فشار شعارهای مختلف قرار دارد که کسی قادر به ارائه راهکاری برای خروج از آن نیست تا شاید امکانات باقیمانده میان ملت سوریه حفظ شود.
ج: هیچ گروه مسلحی نمیتواند بگوید که توافق فراگیر آنها برای مقابله با داعش تصادفی بود. کلمه رمزی که از طرفهای بین المللی و منطقهای برای آنها رسید، بار دیگر نشان داد که تمامی این گروهها بهنیابت از طرفهای دیگر تا زمان نامعلومی وارد این جنگ شدهاند.
در سایه شاخصهای موجود در سخت بودن تعیین سرنوشت درگیریها بین عناصر مسلح و بروز اختلافات مجدد نزد آنها در مورد مشارکت در کنفرانس ژنو2 پیشبینی روند پیشروی عرصه سوریه سخت است. البته جنگ فرسایشی در سوریه در اولویت خواهد بود تا جایی که حامیان جنگ در سوریه به این نتیجه برسند که سازش سیاسی بهترین راهکار است، در غیر این صورت افق آینده این کشور نامعلوم است.
حال این سؤال مطرح است: آیا دود آتش موجود در سوریه برای سرپوش گذاشتن بر ضرورت انجام توافق سازش برای از بین بردن آرمان فلسطین است که آمریکاییها آن را از آوریل گذشته دنبال میکنند؟ توافقی که میتواند حق بازگشت آوارگان به اراضی اشغالی را نادیده بگیرد و تبادل اراضی را بهنفع رژیم صهیونیستی رقم بزند.
انتهای پیام/*