یک و نیم برابر شدن نمازگزاران پس از امام جمعه شدن "آقای خامنه‌ای"


خبرگزاری تسنیم: اول انقلاب شور انقلابی زیاد بود. مرحوم آیت‌الله طالقانی که اولین نماز جمعه را اقامه کردند، مردم زیادی آمدند. بعد به‌تدریج افت کرد، ولی وقتی آقا از طرف امام راحل منصوب به امامت جمعه شدند، جمعیت یک برابر و نیم زیاد شد.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، هفته نامه شما نوشت؛  12 ربیع الاول مصادف با اولین نماز جمعه‌ای است که توسط پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله برگزار شده است. امسال، این روز، با 24 دی تقارن یافته است. روزی که اولین نماز جمعه به امامت مقام معظم رهبری در تهران برگزار شد. قبل از ایشان آیت الله طالقانی و آقای منتظری هم خطبه می خواندند. جواد مقصودی که 27 سال یعنی تقریبا از همان اوایل تشکیل ستاد نماز جمعه تهران مسؤولیت این نهاد را بر عهده داشته است، بهترین کسی است که می تواند دوران ابتدایی حضور آقا در نماز جمعه را تشریح کند. این گفتگو گذر کوتاهی هم به سال هایی که بر نماز جمعه تهران رفته، داشته است.

*شما از چه سالی در ستاد نماز جمعه تهران حضور داشتید؟

از روز اولی که آقای منتظری نماز جمعه را شروع کردند.

*یعنی از روز اول مسئولیت ستاد با شما بود.

همین طور است. قبل از آقای منتظری که آیت‌الله طالقانی امام جمعه بودند، کسان دیگری در ستاد نماز جمعه حضور داشتند. آقای بهشتی فرمودند بروید نماز جمعه را بگیرید و آن را اداره کنید، چون کسانی که دور و بر مرحوم آیت‌الله طالقانی بودند افراد مناسبی نبودند و فکر می‌کردیم با آمدنمان به ستاد ممکن است با آنها درگیر شویم که درگیر نشدیم. ولی وقتی رفتیم آنها همه چیز حتی تریبون را با خودشان برده بودند. چند آهن را سر هم و یک تریبون موقت درست کردیم و کم‌کم سقفی زدیم. از آن موقع تا سال 85، نزدیک 27 سال افتخار این را داشتیم و خداوند متعال به ما روزی کرده بود در خدمت نماز جمعه باشیم و به خاطر این مسئله خدا را شاکریم.

*این گفتگو به مناسبت نماز جمعه‌ای است که آقا اولین بار برگزار کردند. اولین امام جمعه آیت‌الله طالقانی، دومین آقای منتظری و سومین هم حضرت آقا بودند. سن آقا نسبت به دو امام جمعه قبلی خیلی کمتر بود. فکر می‌کنم حدوداً 40 سال داشتند.

اول انقلاب شور انقلابی زیاد بود. مرحوم آیت‌الله طالقانی که اولین نماز جمعه را اقامه کردند، مردم زیادی آمدند. بعد به‌تدریج افت کرد، ولی وقتی آقا از طرف امام راحل منصوب به امامت جمعه شدند، جمعیت یک برابر و نیم زیاد شد. حتی یادم هست زمین چمن دانشگاه آفتاب بود و تریبونی درست کرده بودیم که سقف داشت. وقتی آقا تشریف آوردند، فرمودند: «سقف برای چیست؟ در حالی که مردم در آفتاب هستند. سقف را بردارید». استقبال زیادی شد. نکته مهمش این بود که آقای منتظری گفتند: «من نمی‌آیم و بعد از من آیت‌الله خامنه‌ای می‌آیند، چون ایشان اصلاً خطیب هستند و برای نماز جمعه بسیار مناسب‌اند.» آن موقع آقای منتظری به این مهم اقرار کردند و چنین گفتند.

*به نظر شما امام چه هدفی از انتخاب آقا به امامت جمعه تهران داشتند؟

علاوه بر این که ایشان دانشمندی فرهیخته و خطیبی بزرگوار بودند، نظریه‌پردازی می‌کردند و خطبه‌هایشان بدون اشکال بود و یادم نمی‌آید موقعی که ایشان شروع به اقامه نماز جمعه کردند، کسی ایرادی به خطبه‌های ایشان کرده باشد. در حالی که در گذشته بعضی‌ها به خطبه‌های برخی از آقایان ایراد می‌کردند. بنابراین آقا به خاطر نظریه‌پردازی وسیع و مطالعات گسترده ادبی به امامت جمعه تهران منصوب شدند هر کسی که بخواهد صحبت کند، چه سخنران قبل از خطبه یا خطیب جمعه باید خیلی روی این مسئله فکر کنند و خودشان به حقایقی برسند و خودشان نظریه‌پردازی کنند تا بتوانند مسئله‌ای را که برای خودشان یقین شده است به مردم عرضه کنند. این همان ارتباط قلبی بین مردم و سخنران پیش از خطبه یا خطیب جمعه است.

*سالی که آقا را ترور کردند، ایشان فقط سمت امامت جمعه را داشتند و مسئولیت دیگری نداشتند. شما به عنوان مسؤول ستاد نماز جمعه در بیمارستان هم حضور داشتید.

وقتی ترور شدند، اول آقا را به بیمارستانی در راه‌آهن آوردند. بسیار ناراحت و مأیوس بودیم. وقتی آقای دکتر منافی از اتاق عمل آمدند، گفتند: «خیالتان راحت باشد خدا تفضل کرده و خطر از ایشان گذشته است»، خیالمان تا حدودی راحت شد. ایشان دیگر نمی‌توانستند تا مدتی به نماز جمعه بیایند و ائمه جمعه دیگری انتخاب شدند که یکی پس از دیگری آمدند و این مسئولیت را به عهده گرفتند و الحمدلله آقا سلامتی‌ خود را بازیافتند.

*در زمان جنگ نماز جمعه کمک حال جبهه ها بود. از آن دوران برای ما صحبت کنید.

موردی که در زمان جنگ بسیار مؤثر بود کمک‌های مردمی در نماز جمعه بود که هر کسی هر چه داشت برای جبهه‌ها می‌آورد. خاطره‌ای بگویم. خانم جوانی آمد و یک گردنبند بسیار قیمتی آورد و گفت: «می‌خواهم این را برای جبهه بدهم». پرسیدم: «مال چه کسی است؟» جواب داد: «مال شوهر شهیدم است و تنها چیزی است که دارم و می‌خواهم در جنگ با صدام مصرف شود». گفتم: «اسمتان را بگویید». گفت: «لزومی ندارد». گفتم: «می‌خواهیم رسید بدهیم. اسم خودتان یا شوهر شهیدتان را بدهید». گفت: «نیازی نیست ما به نماز جمعه مطمئنیم». خلاصه هر کاری کردیم نشانه‌ای از خودشان را بدهد که هم به ایشان رسید بدهیم و هم از ایشان تشکر کنیم، حاضر نشدند و گفتند: «این برای خداست و لزومی ندارد شما ما را بشناسید یا نامی از ما ببرید». این برایم خیلی مهم بود، در آن موقعی که این بنده خدا آمد و این گردنبند طلا را تقدیم جبهه کرد. بیشتر رزمندگانی که می‌خواستند به جبهه‌ها اعزام شوند به نماز جمعه می‌آمدند و با تحولات مهم روحی که در نماز جمعه پیدا می‌کردند، به جبهه‌ها می‌رفتند.

*نکته ای اگر مانده است بفرمایید.

ان‌شاءالله خداوند متعال زحمات دوستان و همکاران ما را مورد عنایت و قبول قرار دهد. امیدواریم خداوند متعال که همیشه کمک کرده است، همچنان کمک کند و در آینده هم امت اسلامی‌مان از نماز پربرکت جمعه بهره‌مند شوند. این خداوند متعال است که نماز جمعه را در نظام ارزشی الهی تعبیه کرده و برکات آن نصیب امت اسلامی شده است.

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.