این روزها مدینه فرشته باران است / ای درخت نبوت، طوبای صداقت! شاخههایت پر بار
خبرگزاری تسنیم: ای آسمان! مبارک بادت این روز و همه روز، چه هدیه ای آوردهای خاکنشینان مفلوک را؛ این عطر حضور کیست که عرش را به هیجان آورده است؟!
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شهرکرد، میخوانمت به نام تمام زیباییها.میخوانمت به یاد سپیده، طلوع، و الفجر و الشمس.
مولا جان، ای ذات تمام زیباییها، به نام کائناتی که پای بست عشق توست، آغاز کردهایم، با تو بودن را.
آغاز کردهایم؛ از آغازین لحظات حیات، از ثانیههای نخستین ازل، فدای خاک پای تو بودن را.
قدم به دیدگان حقیر ما نهادهاید: «طَلَعَ الْبَدْرُ عَلَیْنا»
تیرگی، مجال از تابش حقیقت گرفته بود و تراوش نور از دخمههای غرور ناممکن می نمود! گویی زمین، خورشید را به فراموشی سپرده است!
بتهای سنگی و استخوانی با سایههای مهیب؛ در انبوه دودهای نامطبوع! زمین را به شیطانکدههایی تبدیل کرده بود که ساکنانش ابوجهلها و ابولهبها بودند!
میوههای فاسدی که اصالتشان به «زقوم» میرسید؛ نگاهشان آتشین و سخنانشان مسموم بود!
آنک، آن تیرگی را روشنایی میبایست تا دخمههای دود آلود را با جمال چهره جانان بیارایند!
اهریمنان ناسپاس را، چهرهای اهورایی می بایست تا مردمان به زلال محبت الهی ایمان بیاورند!
آن گاه، خداوند پردههای زمان و مکان را کنار زد و تجلی جمال خویش را در آیینه نگاه «محمد صلیاللهعلیه وآله » به تماشا نشست؛ به تماشای خورشیدی که حرارت عاشقانه کائنات را به پرتو جمال او سپرده است.
دیگر چه مجال سرودن از ستاره و ماه است.
محمد، این خورشیدی است که بر تیرگیها، حریر نور گسترده است، این نور جمال لا یزالی است!
ای آسمان! مبارک بادت این روز و همه روز! چه هدیه ای آوردهای خاک نشینان مفلوک را؟!
این عطر حضور کیست که عرش را به هیجان آورده است؟!
ایام به کام، ای درخت نبوت، طوبای صداقت! شاخههایت پر بار که امروز گل کردهای به وجود زیباترین مولود هستی؛ مولود حرم، مولود آستانه عفت و ایمان!
میخوانمت به نام تمام زیباییها! مولود زیبای آمنه علیهاالسلام، اینک این آغوش پرندین حضرت جبرئیل علیهالسلام است که تو را به گلگشت و تفرج آسمان میبرد.
درود خداوند بر تو باد، آن گاه که پیشانی ارادت بر خاک نهادی تا شکوه بندگی را به جای آوری!
درود خداوند بر تو باد، آن گاه که مادر را سلام گفتی و فرشتگان به تحسین جمال بی مثالت پرداختند، آن گاه که زمین از نعمت حضورت در کائنات برخوردار شد و آسمان به میزبانی زمین غبطه خورد و آن گاه که خانه دوست، آکنده از عطر عاشقانگیها شد و نجوای نمازت، دل از آسمان ربود!
سالها بود که زمین در حسرت باران حیات بخشی میسوخت و درمان تشنگی، سیاهی و تیرگی خود را از آسمان آبی انتظار داشت.
سالها بود که زمین به کویر خشک تعصبات و عقاید باطل و مرداب خرافات، تبدیل شده بود که ناگاه در شبی فراموشنشدنی، باران رحمت الهی شروع به باریدن کرد و زمین تشنه را سیراب ساخت و گلی زیبا، به نام محمد مصطفی(ص) در کویر حجاز، شکوفا شد.
تولدش، عطر دلانگیز ایمان را به مشام مشتاقان رساند و چشمههای جوشان معرفت را در سینهها، جاری ساخت.
آری با تولدش، کویر جهل و تعصب به بوستان مِهر و تفکر تبدیل شد. آن پیامآور الهی، در شهر مقدس مکّه و در خانوادهای مومن و خداپرست، در شب 17 ربیع الاول به دنیا آمد و جهان هستی را با وجود مبارک خود، منور کرد.
این روزها، مدینه فرشته باران است و هوا بوی بشارتی سبز و سرخ میدهد؛ بوی مراتع سبزی که غروب، به تماشایشان نشسته باشی.
زمین شانههایش را برای قدوم آسمانی فرزند خورشید، تکانده است. ای بهترین آفریده هستی تا نام تو برده میشود، چراغهای صلوات، در جان لحظهها فروزان میشوند.
تا فضیلتی از تو گفته میشود، دلها از بوی گل محمدی زنده میشوند. یاد نویدبخش تو، دربهای صبح را به روی ما میگشاید.
قرآن تو، نزدیکترین راه رهایی است و نهجالفصاحهات، پاکترین مبحث بندگی...
میلادت بر تمام پیراون آیینت مبارک.
انتهای پیام/ ب