احساسی پیش رفتیم و اخلاق اجتماعی دین را برجسته نکردیم

خبرگزاری تسنیم: مدیرگروه فلسفه‌دین دانشگاه تهران گفت: هم حاکمیت و هم افراد باید دست به دست دهند تا جامعه ما از نظر فرهنگی رشد کرده و متخلق شود؛ نه افراد به تنهایی می‌توانند کاری انجام دهند و نه دولت‌ها بدون پشتوانه مردم قادرند تحول فرهنگی ایجاد کنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمد محمدرضایی، مدیرگروه فلسفه دین و استاد تمام دانشگاه تهران پردیس فارابی است. علاوه بر این او سردبیر دو مجله علمی پژوهشی «فلسفه دین» و «قبسات» در حوزه‌های فلسفه دین و کلام جدید هم هست. این استاد دانشگاه علاوه بر تالیف آثار فلسفی در زمینه‌های اخلاق و دین مولف کتاب‌های «اندیشه اسلامی» به عنوان دروس عمومی دانشگاه‌های سراسر کشور بوده که با مشارکت آیت‌الله سبحانی تالیف شده‌اند. آنچه در ادامه می‌آید اظهار نظرهای این متخصص فلسفه اخلاق و دین درباره اوضاع فرهنگ عمومی، مشکلات انضمامی آن و نقش نخبگان در فرهنگ عمومی است.

محمدرضایی در گفت‌وگو با تسنیم بر اهمیت الگوسازی و معرفی اسوه‌سازی اخلاقی و فرهنگی در ارتقاء سطح فرهنگی و اخلاقی جامعه تاکید کرد و گفت: به نظر من برای ارتقاء فرهنگ اجتماعی‌مان باید اسوه‌های اخلاقی را بشناسانیم و در عمل آن‌ها را مد نظر داشته باشیم. قرآن می‌گوید رسول خدا اسوه حسنه است. اما متاسفانه جامعه نخبگان و مبلغان ما نیامدند شخصیت‌هایی مانند پیامبر(ص) و ویژگی‌های اخلاقی ایشان و زندگی خانوادگی و تعاملات اجتماعی‌شان را برجسته کنند و بیشتر بر جنبه‌های احساسی ارتباط ما با آن بزرگوار تاکید کرده‌اند.

وی ادامه داد: متاسفانه ما به جای اینکه شخصیت حضرات معصومین(ع) را به عنوان یک الگو مطرح کنیم و ایشان را به عنوان سمبل انسانی‌ بشناسایم که در همه جای زندگی موفق و بدون ایراد عمل کرده‌اند، آمدیم بیشتر بر مصیبت‌های ائمه(ع) دست گذاشتیم. البتهذکر مصیبت‌های اهل‌بیت(ع) در جای خودش بسیار خوب و مهم است، اما نباید همه برداشت و دریافت ما از آن‌ بزرگان، مصیبت‌هایشان باشد.

مدیرگروه فلسفه دین دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه من منکر اهمیت و ضرورت عزاداری و تاثیرات معنوی و اخلاقی جلسات اهل‌بیت(ع) نیستم، خاطرنشان کرد: اما ببینید ما 2 ماه عزاداری می‌کنیم ولی برای مثال چرا باید شخصی که از مراسم عزاداری خارج می‌شود و با ماشین محل مراسم را ترک می‌کند توجهی به عزادانی که پیاده هستند و باید مسیری را طی کنند ندارد؟ یعنی با اینکه این عزادار امام حسین(ع) ماشین‌اش جا دارد، اما اعتنا و احترامی به دیگران نمی‌کند.

محمدرضایی درباره دلیل این بی‌توجهی‌های اخلاقی و فرهنگی گفت: مقداری از این مشکلات بر می‌گردد به مبلغان ما که باید بیشتر در این زمینه کار کنند. اگر کسانی که متولی تربیت فرهنگی و اخلاقی افراد جامعه هستند به این مسائل توجه بیشتری نشان دهند و آن‌ها را مورد تاکید قرار دهند، مطمئنا اوضاع بهبود خواهد یافت. حتی برخی از مسائل اخلاقی و تربیتی را باید از کودکی در مدارس به بچه‌ها آموخت و از همه حوزه‌ها برای ترویج اخلاق استفاده کرد. از سینما و تئاتر گرفته تا رسانه‌های جمعی به طور همگانی این مسائل را ترویج کنند تا الگوهای اخلاقی خوب به جامعه معرفی شوند.

وی در ادامه گفت: دومین کاری که ما باید انجام دهیم این است که خود مسئولان امر، مراقب باشند کار غیراخلاقی انجام ندهند. حضرت امام(ره) به روحانیون می‌فرمودند شما امروز تبلور اسلام هستید و اگر مردم ببینند شما کار غیرقانونی و غیراخلاقی انجام می‌دهید از دین برمی‌گردند. چنین چیزی در جهان مسیحیت اتفاق افتاد و عالمان و اندیشمندان (که البته کارشان اشتباه بود) مسیحیت را مساوق با دین دانستند و چون کلیسا برخورد خوبی با آن‌ها نداشت، از دین به کلی رویگردان شدند.

استاد فلسفه دین و اخلاق گفت: باید از تجربه تاریخ درس بگیریم و مراقب باشیم. حتی در روایات ما تاکید شده که «مردم را با غیر زبانتان به دین دعوت کنید» (کونوا دعاة الناس به غیر السنتکم)؛ یعنی در عمل تجسم دین و اخلاق باشید تا مردم از عمل شما تاثیر بگیرند. سیره و روش پیامبر(ص) و ائمه(ع) هم اینگونه بوده و ما هم باید به همین شیوه مردم را به فرهنگ و اخلاق ناب اسلامی دعوت کنیم. متولیان امر باید این حقیقت را بدانند که اگر می‌خواهد کار تربیتی انجام دهند و جامعه را به کمال برسانند باید ابتدا این امور را در خودشان عملی کنند. در بسیاری از روایات ما آمده که کسانی که می‌خواهند پیشوای جامعه باشند باید قبل از هر چیز تذکیه نفس کنند تا جامعه از آن‌ها تاثیر بپذیرد. 

محمدرضایی ادامه داد: بگذارید مثالی بزنم. در دانشگاهی که مرکز تعلیم تربیت است و استادان متکفل تربیت دانشجویان هستند، مشاهده کردم که سالن غذاخوری استادان و غذای آن‌ها متفاوت از سالن و غذای دانشجویان است. برایم قابل قبول نبود و به متصدیان امر گفتم دیگر باید فاتحه تعلیم و تربیت را خواند. گفتند چرا؟ گفتم وقتی دانشجو ببیند استادش غذای بهتری می‌خورد و از امکانات بیشتری استفاده می‌کند و با او فاصله دارد، چطور می‌خواهد از این استاد تعلیم و تربیت بیاموزد؟

وی افزود: به استادان گفتم دانشجویان هم بچه‌های شما هستند و ما در روایات داریم که یک مسئول یا استاد باید با افراد زیردست‌اش مانند پدری مهربان(کالوالد الرحیم) رفتار کند. آیا می‌شود پدری غذای خوب را بخورد و غذای بی‌کیفیت را به فرزندش بدهد؟ و اگر چنین چیزی هم رخ دهد آیا آن پدر می‌تواند در تربیت فرزند خود موفق باشد؟ معلوم است که فرزند تربیت او را پس می‌زند و نمی‌تواند از او بپذیرد. 

به گفته محمدرضایی برعکس این فرایند هم صادق است، یعنی اگر کسی مصداق «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» باشد و غذای خاص خودش را بدهد به کسانی که نیازمندتر از او هستند و خودش گرسنه بماند، این انسان می‌تواند اثر تربیتی داشته باشد. نه اینکه من همه چیزهای خوب را برای خودم بخواهم و بردارم و دیگران را به حساب نیاورم و توقع داشته باشم اثر تربیتی بگذارم. این شاید نکته کوچکی باشد اما همین نکته کوچک، اگر مراعات نشود دیگر استادان و مسئولان و معلمان ما اثرگذاری نخواهند داشت.

این پژوهشگر تاکید کرد: بنابراین هم حکومت و دولت و هم افراد باید کمک کنند و دست به دست دهند تا جامعه ما از نظر فرهنگی رشد کرده و متخلق شود؛ زیرا نه افراد به تنهایی می‌توانند کاری انجام دهند و نه دولت‌ها بدون پشتوانه مردم قادرند تحول فرهنگی ایجاد کنند. این کار یک بسته‌ و مجموعه‌ است که همه باید دست به دست هم بدهند تا به نتیجه برسد. در این فرایند رسالت و وظیفه متصدیان و نخبگان حوزه فرهنگ بسیار خطیر است.

محمدرضایی در پایان گفت:تهدیدی که فرهنگ و اخلاق اجتماعی ما با آن مواجه شده آنقدر مهم است که مقام معظم رهبری بارها تاکید فرمودند که مشکل داریم و حل این مسئله باید دغدغه و کار اصلی متصدیان فرهنگ باشد. با این تاکیدات حضرت آقا متصدیان موظفند نخبگان را به کمک بگیرند و راهکارهایی پیدا کنند. ابتدا هر کسی در هر پستی هست، سعی کند خودش را  متخلق کند و بعد ببیند چطور می‌شود مجموعه‌ مرتبط با خودش را به سمت اخلاق و فرهنگ متعالی انسانی و اسلامی پیش ببرد.

انتهای پیام/