چرا غرب در نبرد اوکراین شکست خورد؟

خبرگزاری تسنیم: کارشناس اندیشکده چتم‌هاوس بر این باور است که اتحادیه اروپا نتوانسته با فعال کردن قدرت نرم خود مانع آن شود که اوکراین از هر گونه داد و ستد با روسیه منصرف شود.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، شکست اتحادیه اروپا در جلب نظر اوکراین برای انعقاد قرارداد آزاد تجاری با نام DCFTA انتقادات بسیاری از تحلیلگران و صاحبنظران غربی را برانگیخت. کارشناس اندیشکده چتم‌هاوس معتقد است تدبیر رئیس جمهور اوکراین، ویکتور یانوکوویچ و زبردستی ولادیمیر پوتین، بینی اتحادیه اروپا را به خاک مالید. اگرچه پیش از این، رهبران اوکراین چندان موافق پیوستن به اتحادیه گمرکی تحت مدیریت روسیه نبودند، اینک اما کنترل برخی صنایع استراتژیک کشور را در مقابل دریافت 15 میلیارد باقی مانده از قراردادهای قبلی و کاهش  قیمت گاز روسیه در کوتاه‌مدت به این کشور تفویض کرده‌اند.   

او معتقد است تردیدها و ابهامات در مورد جهت‌گیری‌های‌ اوکراین در آینده همچنان باقی است. اگرچه اتحادیه اروپا فرصت استثنایی جذب اوکراین را از دست داد، نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد در حال حاضر بیش از 60 درصد اوکراینی‌ها از پیوستن به اتحادیه اروپا حمایت می‌کنند.

اعتراضات مردم در میدان «یورومیدان» کی‌یِف نشان داد بخش فعالی از جامعه اوکراین ترجیح می‌دهد در جامعه‌ای با حاکمیت قانون و پاسخگویی مسئولین زندگی کند. جایی که مردم فرصت‌های واقعی برای ارتقای زندگی خود را دارند. علاوه بر این، حضور مردم اثبات کرد این بخش از جامعه حاضر است این مطالبه را فریاد بزند. بسیاری از این تظاهرات‌کنندگان در این میدان، صاحبان کسب و کارهای کوچک هستند که به دلیل رواج فساد اداری در کشور امکان توسعه آنها وجود ندارد. الگوی کنونی توسعه روسیه هیچ جذابیتی برای آنها ندارد. 

از سویی دیگر، رهبران اپوزیسیون اوکراین با اطمینان و اعتماد به نفس تصریح می‌کنند می‌توانند تظاهرات را به شرق بکشانند، یعنی به مناطقی که از روابط نزدیک با روسیه حمایت می‌کنند. آنها همچنین بر این باورند که می‌توانند تمایلات مردم را به جای الگوی مدیریتی که بر پایه روابط «برادرانه» با روسیه بنا شده است، به سوی ارزش‌ها و هنجارهای اروپایی جلب نمایند. اگرچه تصدیق توانایی آنان دشوار است، در این موضوع تردیدی نیست که تاکتیک‌های قلدرمآبانه مسکو برای ممانعت از امضای قرارداد پیوستن به اتحادیه اروپا اهالی برخی از حوزه‌های انتخاباتی کلیدی اوکراین را دلسرد و آزرده خواهد نمود. این اقدامات روسیه بیشتر به رفتارهای یک همسایه زورگو می‌ماند تا یک شریک استراتژیک.

از منظر اتحادیه اروپا، این رفتارهای روسیه در درازمدت امیدبخش و دلگرم‌کننده خواهد شد. برخلاف روسیه، اتحادیه اروپا یک حوزه ژئوپلیتیک نیست فلذا اتحادیه اروپا بر این نگاه اصرار دارد. این دیدگاه تظاهرات‌ها را به اعتصاب‌های مشخص تبدیل می‌کند، زیرا تظاهرات‌ها نشان داده‌اند قدرت نرم اتحادیه اروپا به‌رغم آشفتگی‌های اقتصادی اروپا و اختلافات داخلی کشورهای این اتحادیه در اوکراین نیز همانند گرجستان و مولداوی کاراست.

در هر حال اگر کشورهای اتحادیه اروپا می‌خواهند اوکراین خود را اصلاح کند و از خطر تفرقه و اختلاف عمیق و غیرقابل‌کنترل شده که سرتاسر کشور را در برگرفته، رهایی یابد و در مسیر صحیح توسعه قرار گیرد؛ نباید تنها بر قدرت نرم منفعل خود تکیه کنند. آنها باید نقشه هوشمندانه‌تری طراحی و اجرا کنند تا تأثیر قدرت نرم اتحادیه اروپا به حداکثر برسد.

کلید دستیابی به چنین موفقیتی، ایجاد ارتباطات بهتر با جامعه اوکراین است. اتحادیه اروپا تاکنون در تبیین ماهیت و فوائد پیوستن به این اتحادیه، از جمله توضیح نتایج انعقاد قرارداد جامع توافقنامه آزاد تجاری (DCFTA) ناکام بوده است. ما امروز یک اهتمام همه‌جانبه نیاز داریم تا آنچه را که اتحادیه اروپا به اوکراین پیشنهاد می‌کند، برای جامعه اوکراین تبیین شود و نادرستی اطلاعاتی که درباره تأثیرات DCFTA بر روابط اقتصادی اوکراین با روسیه منتشر شده، آشکار سازد.

روسیه برای تضعیف حمایت اتحادیه اروپا از رهبران اوکراین و مردمی که به سوی اروپا متمایل شده بودند، هم از ابزار سخت استفاده کرد و هم از ابزار نرم. تابستان گذشته، مسکو به صورت کاملاً خودسرانه بر صادرات گروه‌های کالایی متفاوت اوکراین، از فلزات گرفته تا شکلات، محدودیت‌های تجاری اِعمال کرد. در واقع این حرکت، محک و معیاری به شمار می‌رفت تا تصمیم‌گیران اقتصادی روسیه بسنجند در صورتی که اوکراین نسبت به اجرای DCFTA اقدام کند، وضعیت چگونه خواهد شد.  

به موازات این اقدام، روسیه سازمان‌های رسانه‌ای و روابط عمومی خود را به کار انداخت تا نخبگان اوکراین را از ایجاد روابط نزدیک‌تر با اتحادیه اروپا منصرف کند. در این سیاست، روسیه کوشید القاء کند تا زمانی که اتحادیه اروپا پشتیبانی مالی را فراهم نکرده باشد، دستیبابی به مواد غذایی DCFTA ممکن نیست. روسیه همچنین تأکید داشت به دلیل توافقنامه آزاد تجاری روسیه و اوکراین، DCFTA کالاهای اوکراین را در بازارهای روسیه وارد خواهد کرد و بر اقتصاد روسیه تأثیر منفی خواهد گذاشت و این موضوع هم در جای خود واکنش روسیه را برای دفاع از منافع اقتصادی خود در پی خواهد داشت.

در مقابل، اتحادیه اروپا آشکارا سکوت اختیار کرد. حتی یک نفر از مسئولان اتحادیه اروپا هم با ارائه استدلال‌های روشن ادعاهای روسیه را به چالش نکشید. هیچ یک از آنان نگفت DCFTA فرصت‌های ممتازی در اختیار اوکراین قرار می‌دهد تا بازارهای خود را در اروپا گسترش دهد و برای مدرن کردن صنایع خود، سرمایه جذب نماید،  قابلیت تولید را بالا برد و توان رقابتی اقتصاد خود را در درازمدت ترفیع دهد. روسیه چنین پیشنهاداتی به اوکراین ارائه نداد. مکزیک یک توافقنامه آزاد بازرگانی با اتحادیه اروپا دارد و عضو پیمان آزاد تجاری آمریکای شمالی (NAFTA) است، بنابراین دلیلی ندارد که اوکراین نتواند یک توافقنامه آزاد تجاری با اتحادیه اروپا منعقد کند و در عین حال با روسیه به خوبی تجارت کند.

اتحادیه اروپا ابزار و امکانات قدرتمندی دارد تا پیشنهادات خود به اوکراین را از مشوق‌های روسیه متمایز نماید. از جمله اینکه اصرار دارد پیوستن به اتحادیه اروپا کاملاً داوطلبانه است. در کارنامه این اتحادیه، سابقه درخشان حمایت از اصلاحات ساختاری دیده می‌شود که به کشورها کمک می‌کند کارآمدی خود را بالا ببرند و استانداردهای زندگی مردم خود را ارتقاء ببخشند. DCFTA باعث رونق و رشد خواهد شد و توان رقابت اوکراین در بازارهای جهانی را بالا خواهد برد. شهرهای اوکراین از محصولات بهتر و خدمات پیشرفته منتفع خواهند شد.      

اوکراینی‌ها می‌دانند که در مقابل، روسیه رکود را تشدید می‌کند. رکودی که عمدتاً نتیجه ناتوانی در مدیریت اصلاحات ساختاری کشور است. تردیدی نیست که این اصلاحات، پیش‌نیاز توسعه اقتصادی محسوب می‌شود. البته در نهایت این اوکراینی‌ها هستند که باید تصمیم بگیرند که چگونه بر آنها حکومت می‌شود و خود آنها باید تعیین کنند که چگونه می‌خواهند کشور را توسعه بدهند.  وقت آن رسیده که اتحادیه اروپا قدر این فرصت را بداند و قدرت نرم خود را برای بهره بردن از این مجال به کار گیرد.

انتهای پیام/