شیخ عباس قمی بزرگ‌ترین ناقل احادیث و روایات


شیخ عباس قمی بزرگ‌ترین ناقل احادیث و روایات

خبرگزاری تسنیم: انگار مولا به این جوان که چکیده اخلاص قمیان بود و اکنون طالب علوم، چنین خطاب کرد: «سیراب از کوثر حدیث‌، ای دلباخته‌ چشمه زلال معرفت، آرام بگیر و نویدت باد که در آینده نزدیک یکی از ناقلان اخبار و راویان احادیث ما خواهی بود».

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، دریکی از شب‌های سال‌های دور حاج محمدرضا قمی قنداقه کودکی سپید بخت را در آغوش گرفت و در گوش کودک اذان و اقامه گفت و پشت جلد قرآن این گونه نوشت: عباس قمی سنه 1294. حاج محمدرضا قمی کاسبی زاهد بود که همه او را به نیک نامی و تقوا می‌شناختند و آنقدر در بین مردم مورد اعتماد بود که مردم برای یادگیری احکام دین به او را مراجعه می‌کردند و حتی صیغه عقد دختران زیادی را خوانده بود و زیر قباله و اسناد زیادی را امضا زده بود.

در چنین شرایطی بود که عباس رشد کرد و در فضایی ملکوتی نفس کشید. عباس تمام دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاهش قم، در محضر علمایی همچون حاج میرزا محمد ارباب قمی که از علمای به نام قم بود و در هیچ حال امر به معروف و نهی از منکر را ترک نمی‌‎کرد و در هر محفل و مجلسی این دو فریضه را متذکر می‌‎شد و استاد بسیار دقیق و پرمایه عصر خود بود زیرا ایام زیادی را شاگردی کرد.

در آن ایام بود که عباس احساس کرد علوم آن زمان قم ظرف او را قانع نمی‌کند و نخواست اندوخته‌هایش را محدود کند، بنابراین کوله بار سفر بست و راهی نجف اشرف شد. عباس به محض رسیدن به نجف در کنار مضجع شریف امیرالمومنین (ع) آرام گرفت و با چشمانی اشکبار از مقتدایش در خواست عنایت و توجه کرد، و انگار مولا به این جوان که چکیده اخلاص قمیان بود و اکنون طالب علوم، چنین خطاب کرد: «سیراب از کوثر حدیث‌، ای دلباخته‌ چشمه زلال معرفت، آرام بگیر و نویدت باد که در آینده نزدیک یکی از ناقلان اخبار و راویان احادیث ما خواهی بود»، که عباس مردی بزرگ و ماندگار دل تاریخ شد.

دیگر شیخ جوان ساکن نجف شده بود و اشتیاق وصف ناپذیری به شناخت راویان و محدثان راستگو و نقل اخبار اهل بیت (ع)، داشت؛ بنابراین از محضر حاج میرزا حسین نوری که محدث و محققی بزرگ بود طلب علم کرد. شیخ عباس همه دروس را ثبت می‌کرد و دوباره برای استاد بازگو می‌کرد. همین جهد شیخ سبب شد تا در‌‌ همان ایام استنساج کتاب با ارزش استادش، مستدرک الوسائل را در اختیار گرفت و به خوبی از عهده این کار بزرگ برآمد، البته او در دیگر تالیفات استادش با او ‌‌نهایت همکاری را داشت و بعد از 4 سال شاگردی در محضر محدث نوری جز شاگردان طراز اول استاد به شمار رفت.

شیخ عباس در سال 1322 ق به قم بازگشت و در آنجا مشغول تالیف و تدریس شد و تا 1329 ق در قم ساکن بود. در‌‌ همان ایام بود که عازم خانه خدا شد و بعد از بازگشت از سفر حج باز هم در قم ساکن بود تا این که در سال 1332 ق بنا به دلایلی ساکن مشهد شد.

این محدث قمی آثار و تالیفات گرانمایه‌ای در علوم مختلف از جمله، تاریخ، رجال، تراجم، علوم قرآن، اخلاق، عقاید و علم حدیث دارد که نشان از روح تلاشگر و عظمت علمی این عالم ژرف‎نگر دارد. برخی از تالیفات این عالم بزرگ شامل؛ کلمات لطیفه، الدر النظیم فی لغات القرآن العظیم، کحل البصر فی سیره سید البشر، کتاب نقد الوسائل شیخ حر عاملی، تقسیم بدایه الهدایه شیخ حر عاملی، شرح الوجیزه شیخ بهائی، مفاتیح الجنان و الباقیات الصالحات و رساله‎ای در گناهان کبیره و صغیره است.

مفاتیح الجنان، کلید بهشت در منزل مومنان

اگرچه از شیخ عباس صاحب آثار گرانمایه زیادی هست، اما در فهم عموم، مردم شیخ را به مفاتیح الجنان می شناسند؛ همان گنج عظیمی که سال هاست در کنار قرآن، در منزل هر مسلمان وجود دارد. در جمله جمله این کتاب، در آداب، اعمال و زیارات وارد شده هزاران کلید بهشتی نهفته است که فقط قلب مشتاقان قرب خداوند به آن آگاهی دارد.

حاج عباس دیگر در این سال‌ها چنان انس و الفتی با کتاب داشت که کمتر دیده می‌شد که این عالم وارسته در کتابخانه یا مشغول بررسی کتابی نباشد. این خصلت شیخ را حتی در میان خاطرات فرزندان شیخ نیز می‌توان فهمید، تا جایی که فرزند بزرگ شیخ نقل کرده است: «در ابتدای کودکی با مرحوم پدرم هر وقت از شهر بیرون می‌‎رفتم او از اول صبح تا به شام مرتب به نوشتن و مطالعه مشغول بود». محدث قمی حتی در سفرهای زیارتی به کشورهای دیگر هم از کتاب غافل نبود.

محدث قمی چنان علقه‌ای به کتاب داشت که تا مختصر پولی به دست می‌آورد آن را برای خرید کتاب هزینه می‌کرد، «زمانی که در قم تحصیل می‌‎کردم، خیلی تنگدست بودم تا جایی که یک قِران و دو قِران جمع می‌‎کردم تا این که مثلاً سه تومان می‌‎شد. آن را برداشته، از قم تا تهران پیاده می‌‎رفتم و با آن کتاب خریده، به قم برمی‎گشتم و به تحصیل ادامه می‌‎دادم».

این دریای علوم به قدری در زندگی تواضع داشت که همه مردم را احترام می‌کرد و در مجالسی که وارد می‌‎شد در صدر نمی‌‎شست و هرگز خود را بر دیگران مقدم نمی‌‎دانست و از خودستایی و خودپسندی به شدت دوری می‌‎کرد. امر به معروف و نهی از منکر یکی دیگر از ویژگی‌های بارز این حدیث اخلاص بود. او خود هرگز گرد گناه نمی‌‎گشت و در ذهنش هم فکر گناه را جای نمی‌‎داد و از منکرات ناراحت می‌‎شد و دیگران را از ارتکاب آن بازمی‎داشت اصلا کسی جرات غیبت کردن در محضر او را نداشت.

شیخ زندگی ساده‌ای داشت زندگی که حتی از سطح زندگی طلبگی هم پایین‌تر بود. شیخ با این که لباسش یک عبای کرباس بود اما همیشه این عبا تمیز و معطر بود، که چند سال زمستان و تابستان را با آن عبای کرباسی سپری می‌کرد.

شیخ عباس قمی در یکی از شب های سال 1359 هجری قمری، حالش منقلب گردید و پی در پی نام ائمه اطهار (ع) را بر زبان جاری می‌کرد، آن شب به علت کسالت فراوان نماز‌هایش را نشسته خواند و نیمه شب، در سن شصت و پنج سالگی دعوت حق را لبیک گفت و در صحن مطهر بارگاه امام علی(ع) و در جوار استادش؛ مرحوم حاجی نوری، در دل خاک آرام گرفت.

یادداشت از زهرا رئیسی

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
triboon