حماسه شهر هزار سنگر آمل

خبرگزاری تسنیم: امام خامنه‏اى در باره حماسه دفع هجوم وحشیانه گروهک تروریستى منافقین از سوی مردم حماسه‏آفرین آمل فرموده اند: «تعبیر واقعى هزار سنگر، به‏معناى سنگر دل‏هاست که به عدد هر انسان مؤمن و با انگیزه‏اى، سنگرى در مقابل تهاجم دشمن وجود دارد.»

به گزارش خبرگزاری تسنیم، یکى از حماسه‏هاى مردمى در انقلاب اسلامى، مربوط به شهر هزار سنگر آمل است.  مرورى بر تاریخچه و عملکرد جریانات کمونیستى فعال در تاریخ معاصر، موضوعى است که مى‏تواند در ترسیم تصویرى واقع‏بینانه از حماسه ششم بهمن آمل تأثیرگذار باشد. از این‏رو در نگاهى گذرا به پیشینه سازمانى و بنیان‏هاى فکرى این جریان مى‏پردازیم.
پس از شهریور 1320 سه گرایش عمده در عرصه سیاسى اجتماعى ایران، متجلى شد، «گرایش ملى، گرایش چپ و مارکسیستى و گرایش اسلامى» که سابقه‏ى گرایش چپ و سوسیالیستى در ایران به روزگار مشروطه باز مى‏گردد. تشکیل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروى به‏عنوان حزب مادر احزاب چپ در سراسر دنیا را باید عامل گسترش سازمان‏یافته این تفکر دانست.
حزب توده ایران، قدیمى‏ترین تشکل وابسته به اتحاد جماهیر شوروى بود که همواره نقش خائنانه‏اى را در مقاطع حساس تاریخ معاصر ایفا کرد. یکى از این گروه‏هاى کمونیستى، «اتحادیه کمونیست‏هاى ایران» بود که سابقه‏ى تشکیل آن در آمریکا به پیش از انقلاب باز مى‏گردد. اعضاى اتحادیه کمونیست‏ها با پیروزى انقلاب، نخست موضعى متعادل را نسبت به انقلاب اسلامى در پیش گرفتند، با این وجود به‏شدت از ماهیت اسلامى انقلاب، منزجر بودند و از هر فرصتى براى ایجاد خدشه بر چهره اسلام استفاده مى‏کردند. از سوى دیگر با بهره‏جویى از فضاى باز سیاسى، در میان دانشجویان، دانش‏آموزان، کارگران کارخانجات، زنان، اقدام به تشکیل ستادهاى تبلیغى کردند.
به‏دنبال صف‏بندى‏هاى سیاسى و شکاف بین بنى‏صدر و یاران امام، اتحادیه کمونیست‏ها به پیروى از سایر گروه‏هاى ضدانقلاب، به جبهه طرفداران بنى صدر پیوست و پس از سقوط وى، به این نتیجه رسید که انقلاب دچار انحراف شده است و باید براى نجات آن به اقدامى عاجل دست زد.
طبق اعترافات حسین تاجمیر ریاحى (از رهبران سربداران) اتحادیه در پى گشودن جبهه سومى علیه جمهورى اسلامى ایران بود، جبهه اول جنگ تحمیلى عراق علیه ایران بود که بخش عمده‏اى از امکانات و نیروهاى نظام را به خود مشغول کرد، جبهه دوم مبارزات کردها و گروه‏ها بود، بنابراین ایجاد یک جبهه سوم در جنگل بدون مقاومت چندانى از سوى حکومت مى‏توانست موفقیت بیشترى را در پى داشته باشد و نهایتاً به سقوط حکومت بیانجامد که به پروژه «جبهه سوم» معروف بود.
با اجراى طرح «مالک و مستأجر» از سوى کمیته انقلاب اسلامى که در پى آن مالکان، موظف شدند هویت مستأجران خود را اعلام کنند، امکان موفقیت خانه‏هاى تیمى در شهر تهران، از بین رفت. اتحادیه کمونیست‏ها با نام سازمانى گروهک سربداران، شهر آمل را براى طرح قیام فورى خود انتخاب کرد.
بى‏شک مهم‏ترین دلیل این انتخاب، ظرفیت‏ها و موقعیت جغرافیایى خاص این منطقه است، منطقه‏اى که داراى عمق استراتژیک بوده و به‏دلیل وجود سلسله کوه‏هاى البرز، به‏مثابه گذرگاهى راهبردى براى ارتباط پایتخت با مناطق شمالى مطرح بود.
از سوى دیگر آنچه که به‏عنوان طرح عملیاتى در دستور کار این گروهک جاى داشت، حمله ناگهانى و تسخیر شهر آمل و به‏تبع آن دعوت از مردم براى شکل‏دهى به یک قیام گسترده بوده است. بر اساس مراحل بعدى این طرح، دیگر شهرهاى استان مازندران نیز یکى پس از دیگرى به تصرف جریانات هوادار این جریان درآمده و این حرکت تا آن‏جا ادامه مى‏یابد که به خیال باطل آن‏ها به یک قیام سراسرى تبدیل شود.
چگونگى عملیات گروهک‏ها و واکنش مردم 
 حماسه شش بهمن‏ماه سال 60 آمل یکى از برگ‏هاى افتخار تاریخ انقلاب اسلامى ایران است. این حماسه موجب شد تا جبهه‏ى سومى که قرار بود به جبهه‏هاى جنوب و کردستان اضافه شود، در کمتر از 24ساعت، متلاشى شود.
آغاز مرحله عملیاتى آن‏ها، تقریباً ساعت 11، 12شب پنجم بهمن بود که به‏تدریج حدود 100 نفر از آن‏ها وارد شهر مى‏شوند و در خانه‏ى یکى از اعضاى اتحادیه جمع مى‏شوند. نقشه‏ى آن‏ها به این شکل بود که گروهى مأمور تصرف سپاه بودند. گروهى باید مقر بسیج را مى‏گرفتند. گروه دیگر وظیفه‏ى تصرف فرماندارى و دادگاه انقلاب را برعهده داشتند. یک گروه هم که مى‏خواستند جاده‏ى هراز را ببندند. اما همان‏طورکه اشاره شد، گروهى نیز باید مردم را همراه مى‏کردند. براى این امر، روستایى به‏نام «اسپى‏کلا» را انتخاب کرده که از آن‏جا به شهر حمله کنند و تهاجم این گروه به آمل، با شلیک آرپى‏جى آغاز مى‏شود.
آنچه که در همان ابتدا مشخص شد، اشتباه استراتژیک آن‏ها تلقى همراهى مردم بود؛ به‏طورى‏که در عمل و در همان آغاز درگیرى‏ها، مردم به‏صورت خودجوش تا ساعت 4 صبح با آن‏ها درگیر شدند، به‏طورى‏که حتى نتوانستند وارد مقر بسیج شوند و چند نفر از آن‏ها نیز کشته شدند. پس از اولین هسته‏ى مقاومت مردمى، به‏تدریج نیروهاى نظامى و مردمى از شهرهاى اطراف مثل بابلسر، محمودآباد، قائم‏شهر، بابل، لاهیجان و... وارد آمل شده و شروع به سنگرسازى و رساندن مهمات کردند. براى اتحادیه‏ى کمونیست‏ها باورپذیر نبود که حتى بانوان نیز نظیر روزهاى انقلاب، به صحنه آمده‏اند و کمک مى‏کنند. یک عده سنگر درست مى‏کردند، عده‏اى کیسه‏ى شن مى‏آوردند، یک عده آذوقه مى‏دادند، گروهى کمک‏هاى امدادى مى‏کردند. این حضور مردم، آن‏ها را با موجى از حمایت‏هاى مردمى از نظام مواجه کرد. آن‏ها در تحلیل خود از اوضاع اجتماعى و سیاسى شهر آمل اشتباه کردند. این شهر ریشه‏ى مذهبى داشت و زمانى مرکز علویون بود. شهرى عالم‏پرور و داراى شخصیت‏ها و مراجع دینى و علمى فراوان بود اما آن‏ها فکر نمى‏کردند که آمل این‏گونه در برابرشان بایستد.
یکى از ابتکارات جالب نیروهاى بسیجى در نبرد با دشمن این بود که پشت یک وانت نیسان، سنگر درست کرده بودند و وانت با دنده عقب به سمت دشمن حرکت مى‏کرد؛ نیروهاى بسیجى پشت سنگرهاى ساخته‏شده در وانت به سمت دشمن تیراندازى مى‏کردند و راننده هم از تیراندازى دشمن در امان بود.
آمل تقریباً تا غروب ششم بهمن‏ماه پاک‏سازى شد و محور هراز هم پس از حدود سى - چهل ساعت باز شد. در مجموع نتوانستند کارى پیش ببرند و یکى پس از دیگرى به درک واصل شده و خیلى‏هاشان نیز دستگیر شدند. با زحمات عملیاتى و اطلاعاتى، تقریباً تمام عناصر این اتحادیه که به جنگل‏ها و شهرهاى دیگر فرار کرده بودند، دستگیر شده و خیلى‏هاشان به‏عنوان محارب و مفسد فى‏الارض به دار مجازات آویخته شدند.
این حادثه از چنان اهمیتى برخوردار بود که حضرت امام(ره) راجع به آن صحبت کردند و به خیال خام دشمنان ملت درباره‏ى همراهى شهر آمل اشاره کردند و مردم شهر آمل را به واسطه‏ى مقاومت‏شان مورد تحسین قرار دادند. این حماسه موجب شد تا دشمن و ایادى داخلى آن‏ها که به برخى خبرها و تحلیل‏هاى غلط تکیه کرده بودند، به عظمت و جایگاه این مردم پى ببرند. با این حضور، غائله‏ى جنگل که مى‏توانست تهدیدى براى نظام نوپاى اسلامى باشد، برطرف شد.
در آن روز حماسى، مردم آمل ظرف مدت 10 ساعت، چشم فتنه را از کاسه درآوردند و با اهداى چهل شهید به انقلاب، توانستند فضاى شهر را از لوث وجود منافقین و مزدوران اجنبى پاک و به خون پاک شهیدان‏شان عطرآگین کنند و بى‏جهت نبود که حضرت امام خمینى(ره) فرمودند: «ما باید از شهر آمل و مردم آن‏جا تشکر کنیم؛ دیدید که مردم آمل چه به روز آنان آوردند...»

تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره حماسه آمل
در پایان جا دارد نگاهى بر کلام رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت امام خامنه‏اى خطاب به مردم حماسه‏آفرین آمل داشته باشیم. ایشان در دیدار با مردم این سامان فرمودند: «تعبیر واقعى هزار سنگر، به‏معناى سنگر دل‏هاست که به عدد هر انسان مؤمن و با انگیزه‏اى، سنگرى در مقابل تهاجم دشمن وجود دارد.»

فرازهایی از فرمایشات حضرت امام خمینی(ره)

مسیر یک ملت مسلمانِ فداکار را نمى‏شود منحرف کرد

  بدترین انحراف؛ نفاق‏
بدترین انحراف این است که انسان در ظاهر، یک جورى نمایش دهد که واقعش برخلاف او است. این نفاق است و نفاق از بدترین خبرهایى است که در قرآن مجید آمده. براى خود منافقین به‏خصوص یک سوره آمده است و براى غیر منافقین بالخصوص سوره نیست، البته براى کفار آمده که کفار، منافقین هم هستند. آنقدرى که اسلام تکیه کرده است بر این‏که منافقین را از بین ببرد یا اصلاحشان کند، براى کفار این‏طور نیست. انسان مى‏داند با آدم کافر چه بکند، اما با منافقین نمى‏داند چه کند.(2)

  منافقین بدتر از کفار
منافق‏ها بدتر از کفارند(3) (و) عذاب (آن‏ها) بیشتر از عذاب کفار است.(4) اسلام با این عناصر در طول تاریخ مواجه بوده و طبقه منافقین از صدر اسلام تاکنون، لکه ننگى بوده‏اند که خواسته‏اند مسلمانان حقیقى را از راه حق با حیله و تظاهر به اسلام بازدارند.(5)
در زمان رسول الله(ص) هم آن گرفتاریى که اسلام از دست منافقین داشت، از دست کفار نداشت. امروز هم مسلمان‏ها مبتلاى به دسته‏اى از منافقین هستند که کار مسلمان‏ها با این منافقین مشکلتر است با کارشان با (امثال) محمدرضا. محمدرضا ایستاده بود و مى‏زد و مى‏کشت و تکلیف ملت با او معلوم بود، ملت به جنگش مى‏رفت، اما یک دسته‏اى که در ظاهر، اظهار اسلام مى‏کنند، در ظاهر براى اسلام دعوت مى‏کنند، در ظاهر حرف اسلام (را) مى‏زنند، قلم‏هایشان و قدم‏هایشان براى اسلام است، لکن زیر پرده با اسلام مخالفند، با این‏ها باید چه بکنیم؟ کار با این‏ها بسیار مشکل است.
حل مسأله منافقین از اعظم مشکلاتى است که براى ملت ما و براى اسلام از اول بوده است. با معاویه چه باید کرد که امام جماعت است و براى خدا - به قول خودش - براى اسلام مى‏خواهد جنگ هم بکند؟!(6)


  منافقین؛ شیاطین انسى‏
همان‏طورى که شیطان با هر صورتى در مى‏آید و با هر حیله‏اى انسان را منحرف مى‏کند، این‏ها هم شیاطین انسى هستند که به هر صورتى و به هر شکلى در مى‏آیند و ممکن است که در بین شما خداى نخواسته، نفوذى بکنند و اگر خداى نخواسته یک همچو نفوذى بشود، بدانید که انحراف در پیش است، گرچه به کوتاه‏مدت نشود، در درازمدت انحراف خواهد شد.(7)

  ادعاى خدمت به میهن و خادم دشمنان کشور؟!
ملت شریف ایران باید اذعان کند که منافقان سیه‏بخت و هم‏قطاران آنان، گوى سبقت را از جنایتکاران تاریخ و گوى رذالت و خباثت را از سفلگان جهان ربوده‏اند. بمب‏گذارى کنند و آن را جنگ خیابانى مسلحانه بنامند و ادعاى قدرتمندى کنند و چون دزدان و روبهان فرار کرده و در بیغوله‏ها بخزند. ادعاى سیاستمدارى کنند و این‏گونه با اعمال احمقانه، خود را از ملت، جدا و رسوا و منزوى کنند. ادعاى علم و جهان‏بینى کنند و این‏گونه در مسائل واضح، جاهل باشند که با جهل و نادانى خود، تار و پود خود را بگسلانند. ادعاى خدمت به میهن و کشور کنند و این‏گونه به دشمنان سرسخت کشور و میهن خدمت کنند و از استقلال و آزادمنشى دم زنند و این‏گونه وابسته به قدرت‏هاى شیطانى باشند.(8)

  منافقین: «مردم با ما هستند»!!!
تبلیغات مى‏کنند که تنها صدى شش و یا صدى ده از مردم، طرفدار جمهورى اسلامى مى‏باشند(!)(9)
این‏ها اکثراً عقده‏هایى در دل دارند و روى همین عقده‏ها است که این صحبتها را مى‏کنند. اگر عقده‏هاى درونى آن‏ها حل مى‏شد، چنین صحبتهایى را نمى‏کردند. همین منافقین و دیگران که مردم آن‏ها را از ایران بیرونشان کرده‏اند، در خارج نشسته‏اند و مى‏گویند: مردم با ما هستند.(10)

  همه آمالشان را به شمال دوخته بودند
شما ملاحظه فرمودید که این‏ها در داخل زیاد تبلیغات مى‏کردند، به خارج هم که رفتند، زیاد تبلیغات مى‏کنند به این‏که مردم در اختناقند و خودشان همه با جمهورى اسلامى ایران مخالفند. در صد، شش تا موافق دارد جمهورى اسلامى یا فوقش ده تا، ولى سایرین همه مخالف هستند. دیدند که همه آمالشان را به شمال دوخته بودند و بیشتر تبلیغات این بود که شمال دیگر تقریباً صد در صد مخالف با جمهورى اسلامى هستند. این‏ها همه قوایشان را جمع کردند و به آمل، آن حمله وحشیانه غافلگیرانه را کردند، به امید این‏که مردم آمل هم با آن‏ها همدست بشوند و آمل را مرکز استان قرار بدهند و بعد مازندران و جاهاى دیگر و رشت و همه جاها را بگیرند و جلو بروند. این‏ها به خیال خودشان با دست ملت مى‏خواستند که - همان ملتى که آن‏ها تراشیدند که مخالفند با جمهورى اسلامى - با این‏ها بیایند و مرکز را هم بگیرند و حکومت را تغییر بدهند و بعد هم هر طورى که دلشان مى‏خواهد، عمل بکنند، مرتجعین را هم از بین ببرند! وقتى مواجه شدند با مخالفت مردم - مهم مخالفت مردم بود - (شکست خوردند) و ما باید تشکر کنیم از شهر آمل.(11)

  دیدید مردم آمل چه به‏روزتان آوردند
مردم چنان با آنان به مبارزه برخاستند (و) توى دهان آنان زدند که حتى براى چند ساعت نتوانستند مقاومت کنند. ما باید از شهر آمل و مردم فداکار آن تشکر کنیم. با کمال تأسف، عده‏اى شهید شدند، ولى با شهادت خود به آنان ثابت کردند که در جایى‏که تمام آرزو و اعتمادتان به آنجا بود، دیدید مردم دلیر و مسلمان آمل چه بر روزتان آوردند.(12)

  به‏خاطر نشناختن اسلام و جامعه ایران‏
این‏ها جامعه‏اى که اسلام در او وجود پیدا کرده است و پیاده شده است، این جامعه را ندیدند تا بفهمند. در کتابها هم همچو جامعه‏اى را نخوانده‏اند تا بفهمند. افکار کوتاه آن‏ها هم نمى‏رسد به این امر که بتوانند بفهمند جامعه اسلامى یعنى چه. در تاریخ، در عین حالى که خوانده‏اند که عده‏هاى بسیار کم و ارتش بسیار کم اسلام بر دولتهاى طاغوت بسیار قدرتمند مثل ایران سابق و مثل روم غلبه کردند و این غلبه، غلبه ایمان بود، آن‏ها را آن‏طور غربیها غرب‏زده کردند و تبلیغات بر ضد اسلام و بر ضد ایمان و بر ضد انبیا کردند که غفلت کردند از ایمان و اسلام و روى آن غفلت مشغول این‏طور خرابکاریها هستند.(13)
اگر این عده‏اى که در جنگل بودند، اسلام را فهمیده بودند، به آمل حمله نمى‏کردند. این حمله در عین حالى که براى ما تأسف‏انگیز بود و عده‏اى از برادرهاى ما را از دست ما گرفت، لکن به این دسته‏هاى غیرانسانى فهماند که این‏طور نیست که شما خیال مى‏کنید که اگر یک صدایى بلند کنید، مردم با شما هستند.(14) شماها که مى‏دانید - و اگر ندانید، بسیار ساده‏لوحانه فکر مى‏کنید - که ملت با شما نیست و ارتش با شماها دشمن است و اگر فرض بکنید با شما بودند و دوست شما بودند، حرکات ناشیانه شما و جنایاتى که با تحریک شما رخ داد، آنان را از شما جدا کرد و جز دشمن‏تراشى کار دیگرى نتوانستید بکنید.(15)

  ثمره برخوردارى حکومت از پایگاه مردمى‏
اگر مردم پشتیبان یک حکومتى باشند، این حکومت سقوط ندارد؛ اگر یک ملت پشتیبان یک رژیمى باشند، آن رژیم از بین نخواهد رفت. این‏که رژیم سابق از بین رفت، براى این‏که پشتیبان نداشت، ملت پشتیبانش نبود، ملت پشت به او کرد، بلکه خود ملت او را بیرونش کرد.(16)

  مسیر یک ملت فداکار را نمى‏شود منحرف کرد
نصیحت و وصیت من به گروهها و گروهکها و اشخاصى که در ضدیت با ملت و جمهورى اسلامى و اسلام فعالیت مى‏کنند، اول به سران آنان در خارج و داخل، آن است که تجربه طولانى به هر راهى که اقدام کردید و به هر توطئه‏اى که دست زدید و به هر کشور و مقامى که توسل پیدا کردید، به شماها که خود را عالم و عاقل مى‏دانید، باید آموخته باشند که مسیر یک ملت فداکار را نمى‏شود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ‏پردازیهاى بى‏سر و پا و غیر حساب‏شده منحرف کرد و هرگز هیچ حکومت و دولتى را نمى‏توان با این شیوه‏هاى غیرانسانى و غیرمنطقى ساقط نمود، به‏ویژه ملتى مثل ایران را که از بچه‏هاى خردسالش تا پیرزنها و پیرمردهاى بزرگسالش، در راه هدف و جمهورى اسلامى و قرآن و مذهب جانفشانى و فداکارى مى‏کنند.(17)

1)  فرازهایى از کلید واژه های مقام معظم رهبرى به مناسبت سالروز حماسه مردم آمل: «ایمان مردم از هر سلاحى کارآمدتر است» و  «دستاورد بزرگ انقلاب»، «هویت جمهورى اسلامى و وسیله حمایت از نظام»، «هزار سنگر»، «یعنى فراموش نشود»، «لزوم استقامت»، «دو توصیه راهبردى»، «این دو نیروى قوى را حفظ کنید» 
2) صحیفه نور، ج 17، ص 133
3) صحیفه نور، ج 12، ص 201
4) صحیفه نور، ج 12، ص 161
5) صحیفه امام، ج 3، ص 211
6) صحیفه نور، ج 10، صص 285 - 287
7) صحیفه نور، ج 17، ص 88
8) صحیفه نور، ج 17، ص 12
9) صحیفه نور، ج 16، ص 23
10) صحیفه امام، ج 17، ص 106
11) صحیفه امام، ج 16، ص 2
12) صحیفه نور، ج 16، ص 23
13) صحیفه امام، ج 16، ص 105
14) صحیفه نور، ج 16، ص 76
15) صحیفه امام، ج 21، ص 436
16) صحیفه امام، ج 8، ص 372
17) صحیفه امام، ج 21، ص 436

انتهای پیام/