ازدواج دیرهنگام!
خبرگزاری تسنیم: جوانان ما پس از ازدواج با تفاوت چشمگیر در کاهش هیجانات و بهبود رفتار و تصمیم عاقلانهتر، تغییر کردهاند.نسبت دادن ناسازگاری برخی خانوادهها به ازدواج در سنین نوجوانی نیز ادعایی غیر مستند است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود نوشت:استحکام بنای خانواده بعد از مسئله همترازی در انتخاب همسر (1) تحت تاثیر شدت محبت و دلبستگی طرفین نسبت به یکدیگر است.خدای متعال در آیین زندگی انسانها زمینه تشدید محبت به همسر را از زمان بلوغ و قبل از ازدواج فراهم آورده است.فرو بستن چشم از نگاه ناروا (2) به معنی پاک نگاه داشتن دل از یک سو و انباشتهسازی میل به جنس مخالف، پشت سد اراده، از سوی دیگر است. سدی که قرار است صرفا با ازدواج شکسته شود و توفانی از عشق و محبت را نثار همسر کند تا بهترین پیوند قلبها صورت گیرد و بنیان خانواده در مستحکمترین حالت، شکل گیرد.
اما چه عواملی باعث میشود که چشمها خیانت میکنند و دلها آلوده میشوند (3) و "ادب عشق ورزیدن" از دست میرود؟ (4)
چگونه با چشم و دلی این گونه، میتواند یک پیوند پاک اتفاق بیفتد؟ و خانواده در برابر حوادث و تند بادهای احتمالی پایدار بماند؟بدون تردید ازدواجهای دیر هنگام و فاصله بسیار زیاد بین زمان احساس نیاز به ازدواج تا فراهم شدن زمینههای عرفی آن را به عنوان دوره اصلی آسیبپذیری جوانان میتوان تلقی کرد. آسیبهایی که آثار سوء آن حتی تا سالها بعد از ازدواج کیان میتواند خانواده و پایداری آن را تهدید کند. بدیهی است که اقلیم و اقتضائات گوناگونی در تعیین سن مناسب ازدواج دخالت دارند و نیازی وجود ندارد که صاحب نظرانی بیگانه از اسلام و ایران و از آن سوی مرزها، زودهنگام و دیرهنگام بودن سن ازدواج را برایمان تعریف کنند.
مهمترین عامل تعیین و تعریف زمان بهنگام بودن ازدواج فرزندانمان را نظام آفرینش مشخص میکند و خوشبختانه در قانون مدنی کشورمان نیز این قاعده پذیرفته شده است اما برخی ملاحظات عرفی (5) فاصله طولانی و غیرقابل قبولی را بین سن اقتضائی و زمان ازدواج تحمیل کرده است و نتیجه آن ابعاد نگران کننده آسیبهای روانی، اجتماعی، فرهنگی آشکار و پنهانی است که از هزینههای بسیاری به وجود آورده است و گاهی باعث از دست رفتن بهترین ایام شکوفایی استعدادهای فرزندانمان و تحمل فشارهای روحی و اضطراب و باز ماندن از تحصیل و موفقیت شده است. غریزه جنسی که نشانههای بلوغ است یک نعمت و فرصت خدادادی است که اگر در مسیری که نظام آفرینش تعریف کرده است مورد استقبال و حمایت واقع شود، موجب آرامش نوجوان و زمینهساز رشد و بروز خلاقیتها و در نتیجه کسب آمادگی برای مسئولیتپذیری انسان و دوام نسل و بندگی خدای متعال میگردد.همین نعمت اگر مورد تجاهل یا تغافل واقع شود و به هر حال خود گذاشته شود به تهدیدی جدی تبدیل میشود که بسیاری از فرصتها را نابود میسازد.
بعضیها توازن بلوغ بین ظرفیتهای مختلف رشد را شرط بهنگام تلقی شدن ازدواج میدانند و چون به نظر میسد تدبیری برای این توازن در نظام تعلیم و تربیت خانواده و مدرسه وجود ندارد، بلوغ زودرس جنسی تحمیل شده به فرزندانمان را مورد تغافل قرار میدهند. اگر بلوغ زودرس جنسی را "غرب" برایمان به ارمغان! آورده است، چرا نتوانیم زمینه بلوغ متوازن عقلی و علمی و فرهنگی را نیز فراهم کنیم؟مگر فرزندان روستایی ما به دلیل مشارکت در اقتصاد خانواده و امر تولید درک معیشتی بهتر و زودرستری نسبت به فرزندان شهری ندارند؟ و خود اتکایی اقتصادی را زودتر نمیفهمند؟پس این مسئله قابل تدبیر است.اگر چه زمینهسازی برای دسترسی زودتر فرزندانمان به بلوغ عقلی و تجربی و مسئولیتپذیری در شرایط متعارف هم متصور است و نمونه آن وجود نخبگان و مخترعان و... است اما در مسئله رشد و ایجاد ظرفیت مسئولیتپذیری باید اذعان داشت که "ازدواج" خود زمینهساز عملی این رشد است.
شاهد هستیم که جوانان ما پس از ازدواج با تفاوت چشمگیر در کاهش هیجانات و بهبود رفتار و تصمیم عاقلانهتر، تغییر کردهاند.نسبت دادن ناسازگاری برخی خانوادهها به ازدواج در سنین نوجوانی نیز ادعایی غیر مستند است چرا که این ناسازگاری در همه سنین وجود دارد و آمار طلاق افراد بالای 40 و 50 سال هم کم نیست.اکنون به دلیل اجتنابناپذیر تلقی شدن زمان تکمیل تحصیلات دوره متوسطه و دانشگاه و دوره سربازی و اشتغال فاصلهای بین 10 تا 15سال بین زمان احساس نیاز به ازدواج با فراهم شدن شرایط عرفی به وجود آمده است با همه مسائل و آسیبهای آشکار و پنهان آن. حال برای حل این مسئله نظام آفرینش باید خود را با نظام اجتماعی تطبیق دهد! یا نظام اجتماعی ما باید در مصلحتاندیشی خود تجدید نظر کند؟ درقسمت بعد به این موضوع خواهیم پرداخت. انشاءالله
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.