«مردن به وقت شهریور» مقابل تهاجم فرهنگی گارد گرفته است
خبرگزاری تسنیم: هاتف علیمردانی امسال با فیلم «مردن به وقت شهریور» در بخش سودای سیمرغ حضور دارد فیلمی که به گفته خودش آسیبهای فرهنگی و مشکلات نسل دهه هفتادی ها را تصویر میکند.
به گزارش خبرنگارفرهنگی خبرگزاری تسنیم، هاتف علیمردانی کارگردان جوانی است که با دو فیلم کودک «راز دشت تاران» و «یک فراری از بگبو» فعالیت خودش را شروع کرد، فیلم سینمایی «به خاطر پونه» در اکران سینمای امسال با استقبال از سوی مخاطبان مواجه شد. این بار این کارگردان جوان با فیلم «مردن به وقت شهریور» مشکلات و آسیبهای جوانان دهه هفتادی را به تصویر کشیده است. با این کارگردان از روند ساخت این فیلم و دغدغه های ساخت چنین فیلمی گفتگو کردیم.
تسنیم: ایده اصلی این فیلم چطور شکل گرفت و نگارش فیلمنامه چقدر طول کشید؟
علیمردانی: ایده اصلی «مردن به وقت شهریور» پارسال بعد از جشنواره فجر در ذهن من شکل گرفت. مسائل و مشکلات جوانان و مشکلاتی که آنها با والدین خود دارند، عدم تفهیم والدین در رابطه با روابط فرزندانشان و مسائلی از این دست زمینه ساز نگارش این فیلمنامه شد. نگارش این فیلمنامه 6 ماه به طول انجامید. فیلمنامه را خودم نوشتم اما در این مسیر با افراد متخصص بسیاری هم فکری کردم. این فیلمنامه جزء فیلمنامههایی است که خیلی شهودی نوشته شده و سعی کردیم در نگارش آن با جوانان رابطه گرفته و نظراین نسل از دهه هفتادیهایی که امروز از دوران کودکی به جوانی پا گذاشتند و در حال کسب تجربههایی جوانی هستند، استفاده کنیم و سعی کردیم به زندگی این گروه سنی نزدیک و نزدیکتر شویم تا فضای ناتورئالیستی کار حفظ شود.
فیلمنامه سه بار بازنویسی شد و خوشبختانه اینبار خیلی درگیر مسائل ممیزی نشدیم و در کمترین زمان ممکن پروانه ساخت گرفت. در حین نوشتن فیلمنامه ما یک پیش تولید حدودا 3 ماهه داشتیم و بازیگران با استعدادی را از آموزشگاهها گرفته و نزدیک به 35 نفر را برای حضور در این پروژه انتخاب کردیم، بیشتر سکانسهای این اثر بارها تمرین و فیلمبرداری شد. در واقع میشود گفت یکبار این فیلم به صورت آزمایشی ساخته شد و دوباره با حضور بازیگرهای انتخاب شده و ترکیب آنها با بازیگرهای حرفهای جلوی دوربین رفت. روند فیلمبردای این کار حدودا یک ماه طول کشیدو مراحل پس تولید آن هم سه ماه است انجام شد و فیلمبرداری از 24 شهریور آغاز و 25 مهر پایان گرفت.
تسنیم: در خلاصه داستان آمده جوانی به نام سینا درگیر مشکلات پشت کنکوری میشود، بعد در عین حال که دغدغه کنکور دارد جوانی هم به آن اضافه میشود، دوستی پیدا میکند که خانوادهاش هم درگیریهایی دارند، قصه اصلی کدام است؟
علیمردانی: من خیلی معتقد به قصه نویسی خطی به این شکل نیستم، البته من خیلی کلاسیکتر از پونه فیلمنامه نوشتم، اما معتقدم بار دراماتیک آدمها و فضای اکسپرسیونیستی که شخصیتهای داستان در یک بستر ایجاد میکنند، قصه را رقم میزند، من بیش از آنکه به قصه بپردازم، به ماهیت آدمها و کنش و واکنش و ارتباط این آدمهای میاندیشم، مثل زندگی واقعی. زندگی دنیای ما با قصه رقم نمیخورد با شخصیت است که رقم میخورد. وقتی من و شما به عنوان دو شخصیت با هم دیالوگ میکنیم قصهها را میسازیم.
نوشتن قصه خیلی ساده است، فومول ثابتی دارد، این فرمولی است که میتوانی همه چیز، هر حادثهای را در آن بچینی. منتهی سادهترین قصهها وقتی زیبا هستند و بزرگترین فیلمهای وقتی فیلم هستند که آدمهای درون قصهها بار دراماتیک یک عالم را به دوش بکشند. مثالهای سینمایی بسیاری وجود دارد، آثاری که داستانهای بسیار پیش پا افتاده و ساده دارند، اما وقتی بار دراماتیک قصه و شخصیت با هم ترکیب میشود قصه، قصه درستی میشود. من معتقدم در «مردن به وقت شهریور» سعی کردیم فضای اکسپروسیونیستی شخصیتها و داستان را بر اساس آن شخصیتهای رقم بزنیم.
تسنیم: پس برای شکلگیری شخصیت های این فیلم و شکل گیری ارتباطات این آدمها باید خیلی با بازیگرها کلنجار رفته باشید؟
علیمردانی: دقیقا! ما آدمها را به شخصیتها شناساندیم و سعی کردیم برای بازی (خصوصا دو بازیگر اصلی) کسانی را انتخاب کنیم که به واقعیت داستان نزدیکترند، یعنی از بطن جامعه آمدهاند و این شخصیتها را درک کرده و دیدهاند.
اگر ما بخواهیم یک تعریف جامع برای نوع زندگی جوانان امروزمان تعریف کنیم، ماهیتی دارند که حدود 70 تا 75 درصد آنها یک فضا و یک شکل تربیتی رفتاری (به خصوص در مورد تهران و شهرستانهای بزرگ) بر آنها حاکم است. شما میدانید آنها در معرض چه اتفاقهایی هستند، باور من این است که آنچه امروز ما به عنوان تهاجم فرهنگی از آن نام میبیریم و راه کاری هم برای مقابله با آن نداریم، درون خانههای ماست، ولی فرهنگ ما بیرون از خانه است. این داستان که است که ما بیشتر به آن پرداختیم، داستان ماهوارههایی که با پارازیت از کار نیافتادند. داستان تهاجم فرهنگی که از آن ترسیدیم و هیچ وقت در مورد آن بچههای خود را تفهیم نکردیم، امروز درون خانههای ماست و فرهنگ ما بیرون خانه.
تسنیم: یعنی تلاش هایی که در مقابله با تهاجم فرهنگی صورت می گیرد برای اصلاح در خانواده ها تاثیری نداشته است؟
علیمردانی: بله، یعنی این تلاشهای ما تا پشت در خانه است، وقتی ماهواره در خانهها نفوذ میکند شما چه کاری میتوانی در موردش انجام بدهید؟ با پارازیت مشکل حل میشود یا گرفتن ماهواره؟ به اعتقاد من هیچ کدام از این کارها به نتیجه نمیرسد باید کار فرهنگی انجام داد، نشان بدهیم که اگر مدرنیته در جریان است و قرار است وارد ایران بشود باید با فرهنگ ایرانی وارد شود. و اینکه ما بتوانیم تفهیم کنیم بسیاری از جوانانمان را از خطر بسیاری از نابسامانیها. مثلا الان شبکههای ماهوارهای آمدند که به شدت بیبنداری را ترویج میدهند و آثار آن در جامعه امروز ما مشهود است. اما در خارج از ایران تعریف است، مثلا آرم میخورد بالای 18 سال، در کنار ان تلویزیونهای آزاد وجود دارد و.. اما در ایران ما یک اوضاع قمر در عقربی مواجه هستیم و ماهواره بدون کنترل، فرهنگ و صحبت درباره آن وارد جامعه ما شدهاند. باید توجه داشت که نفی مشکل باعث حل مشکل نمیشود، امروز جوانان ما با مشکل اساسی مواجه شدند، نقش نسل بیآرمان و یاغی که نمیشود با آنها گفتگو کرد. با حربههای مثل ترس و تردید هم نمیشود انها را بر حذر کرد. راه مقابله با این آثار سوء فرهنگسازی درست و اعتماد به آدمهای است که در عرصه هنر با نیت خیر در حال فعالیت هستند.
تسنیم: در «مردن به وقت شهریور» قصد دارید همین موضوع و دغدغه را تصویر کردید؟
علیمردانی: بله! ما در این فیلم به شدت در مقابل تهاجم فرهنگی گارد گرفتیم، این فیلم آثار سوء تهاجم فرهنگی و افرادی را که تحت تاثیر این مسئله قرار گرفتند و جوانانی را که تحت تاثیر این آثار قرار دارند را نشان میدهد، ما باید بیاییم درباره این موضوعات صحبت کنیم، این فرهنگ که خانوادهها میگویند بچه من که اینطور نیست، غلط است. خوب پس این همه افراد معتاد فرزند چه کسانی هستند؟ اینکه ما ساده انگارانه از کنار مسائل عبور کنیم؛ درد بزرگی است که باید فکری به حال آن کرد.
به اعتقاد من تا وقتی آسیبشناسی دقیق صورت نگیرد، به نتیجهای نخواهیم رسید. امروز من در مقایسه نسل خودم نسلی که حداقل 15 سال از دوره جوانی آن میگذرد، با نسل امروز نوعی بیآرمانی و نداشتن ایدئولوژی میبینم، جهان بینی غلطی که بر اثر تقابل سنت و مدرنیته و عدم تفهیم این دو برای این نسل به وجود آمده، یعنی در درون خانه فرهنگی ترویج میشود که در بیرون رایج نیست و این دو قطبی و دو شکلی بودن باعث دردسرهای شده و ما امروز به شدت با معضلی به نام مرگ صداقت و شرافت اخلاقی مواجه هستیم که اگر در موردش صحبت نکنیم و به آن نپردازیم، وضعیت بسیار خطرناک خواهد شد.
تسنیم: این فیلم دو قهرمان اصلی دارد، اینها نابازیگر هستند این انتخاب به چه صورت انجام شد؟
علیمردانی: من اساسا جمله نابازیگر را نمیپسندم، تمام کسانی که با من کار کردند همگی از هنرمندان با استعداد کشور هستند، که کار آکادمیک کردهاند. یا تحصیلات این رشته را دارند.
بازیگرها کاملا قانونمند انتخاب شدهاند، بدون لابی و لابی بازی. چون به نظر من تعداد آدمهای بااستعدادی که کار نمیکنند، از تعداد آدمهای بیاستعدادی که کار میکنند، بیشتر است. به همین جهت مهمترین سیاست این دفترکمک به جوانها و باز کردن راه برای جوانهای با استعداد است.
تسنیم: این فیلم چه شاخصه ای دارد که به واسطه ی آن در جشنواره دیده شود؟
علیمردانی: یکی از مهمترین چیزهایی که در این فیلم رعایت شده، به لحاظ ساختار فیلم و تکنیکال، ریتم فیلم است. من در چهارمین فیلمم یاد گرفتم که ضرب آهنگ و ریتم فیلم مهمترین اصلی است که باید در فیلمسازی رعایت کرد، اساسا این ضرب آهنگ است که سینما را میسازد و فیلم من به نظرم به لحاظ ریتمیک، تند است، به شدت شهودی نوشته شده و به شدت از قلب واقعیت جامعه امروز ایران برخواسته است و مسئله دوم اینکه به لحاظ استاندارد بازی به دلیل اینکه وقت گذاشتیم و تمرین زیادی انجام دادیم به نظر من کیفیت خوبی دارد.
تسنیم: این نوع روایت مستند در نوع فیلمبرداری هم لحاظ شده است؟
علیمردانی: اینجا جا دارد از مهدی جعفری فیلمبردار کار تشکر کنم. یکی از چیزهای است که ما هم در این اثر و هم در بخاطر پونه به شدت مورد توجه قرار دادیم، اصل رعایت فضای ناتورئایستی فیلم، حرکتی که به نفس فیلمبردار مصطلح شده و حرکتهای آرام و بدون تکان، نزدیک شده به کاراکتر و نماهایی که بیشتر باحرکت بازیگر صورت میگیرد. تصمیم بر این بود که به سمت دیده نشدن دوربینها برویم .
تسنیم: در چند سال اخیر فیلم سازان جوانی وارد عرصه فیلمسازی شدند که مورد استقبال مردم و منتقدین قرار گرفتهاند. به نظر شما این استقبال به خاطر این است که فیلمسازان قدیمی ما دچار یک تکرار شدند و یا فیلم سازان جدید حرفهای نویی برای گفتن دارند که به واقعیتهای جامعه امروز ما نزدیک تراست؟
علیمردانی: آنچه مسلم است ما اساتید بزرگی در سینما داشتیم و داریم و ما خودمان را شاگرد آنها میدانیم و سعی میکنیم فیلم به فیلم بهتر شویم، من خودم به لحاظ سینمایی دچار ضعف علمی و تجربی هستم و سعی میکنم فیلم به فیلم روند رو به رشدی داشته باشم. ولی هر آنچه میسازم همه آن چیزی است که از سینما بلدم، در واقع تمام خود را خرج فیلم میکنم و اگر در این میان نقصی ایجاد میشود از قصور من نیست، از نابلد بودن من است. در مورد خودم تصور میکنم کار من فیلم به فیلم بهتر شده، چرا که تجربه و علم من بیشتر شده و مسئله مهمی که امروز با آن به نتیجه رسیدم، دیوار بین فضای تجاری و هنری که امروز در سینمای ما تعریف میشود، اما من در «به خاطر پونه» موفق شدم به جایی برسم که فیلمی استاندارد بسازم، فیلمی که به لحاظ تجاری هم موفق بوده است.
در «مردن به وقت شهریور» هم از همین مدل به شکل پختهتر و بهتر استفاده کردم و به نظرم میآید این اثر فیلمی قابل قبولتر و در واقع منتقد پسند تری نسبت به «به خاطر پونه» باشد. سعی کردیم ایراداتی که در آن فیلم داشتیم در این اثر اصلاح کنیم، اما قطعا این اثر هم ایرادهایی دارد که مطمئنا در اثر بعدی بهتر خواهد شد. آنچه مسلم است باید بین صنعت سینما، تجارت آن و فضای آرتیستی و هنر خطی تعریف شود. بتوانیم به سینمایی شبیه سینمای فرهادی برسیم. سینمایی که در آن فیلم سالم ساخته میشود و پول در میآورد. به نظر من سینمای ایران به استقلال برسد، باید از دولتی بودن جدا شود و برای این تعریف باید پاپیولار بودن را لازمه کار خود قرار دهد.
تسنیم: جشنواره فیلم امسال را چگونه دیدید و منتظر دیدن چه فیلمهایی هستید؟
علیمردانی: امسال جشنواره جذابی است، ترکیبی از جوانان و بزرگان، به همین دلیل تصور میکنم این جشنواره یکی از بهترینهای چند سال اخیر خواهد بود. این جشنواره بزرگانی مثل مهرجویی، درویش، کیمیایی، میر کریمی، بنی اعتماد را در کنار جوانان با استعداد قرار داده ست.
امسال در فیلم اولیها آثار خیلی خوبی دیدم. فیلم چند متر مکعب عشق را دوست دارم ببینم و منتظرم «انارهای نارس» را ببینم، فیلم «خانوم» موگویی را دوست دارم ببینم. دوست دارم فیلم ابراهیم ابراهیمیان و هومن سیدی را تماشا کنم.
تسنیم: فیلم بعدی خود را در چه قالبی خواهید ساخت؟
علیمردانی: نوشتن فیلم بعدی را آغاز کردم، دارم اتودهایی میزنم، باز شخصیت و آدمهای مختلف در ذهن من هستند. این فیلم هم درباره مسائل جوان هاست منتهی اینبار قهرمانهای اصلی قصه من سه تا دختر خواهند بود. قصد دارم در فیلم بعدی به مسئله دختران و مشکلاتی که با آن گریبانگیر هستند بپردازم.
تسنیم: باز هم برای جوانهای دهه 70 می سازید؟
علیمردانی: بله امروز جوانهای ما دهه 70 هستند.
گفتگویی کوتاه با ملیسا ذاکری یکی از بازیگران دهه هفتادی «مردن به وقت شهریور»
تسنیم: نحوه انتخاب شما برای فیلم «مردن به وقت شهریور» به چه صورتی بود؟
ذاکری: من متولد 71 هستم، هنرستان سوره درس خواند، سپس به اکادمی رفتم که با این موسسه کار میکردند از همین طریق به آقای علیمردانی معرفی شدم، از من تست گرفتند و برای بازی در پروژه ایشان انتخاب شدم. در این فیلم نقش ساحل را بازی میکنم، صدف و ساحل در اصل دو کاراکتری هستند که از مدرسه فرار میکنند و اوقات خود را با دوستان پسر خود میگذرانند. تصور میکنم این اتفاق برای خیلی از جوانان ما افتاده. این فیلم نخستین تجربه بازیگری من است و از تجربه آن بسیار احساس رضایت دارم.
در دومین کارم هم به نام «روایت ناپدید شدن مریم» که در بخش نوعی تجربه جشنواره فیلم فجر حضور دارد، شخصیت من بیشتر است، فضا مستند داستانی است و ژانر، ژانر ترسناکی است.. درآن فیلم بیشتر داستان روی من است و کارم سخت تر است.
تسنیم: فیلمنامه «مردن به وقت شهریور» برای شما چه جذابیتهایی را دارد؟
ذاکری: من وقتی سکانسهای مربوط به خودم را میخواندم خیلی شهودی بود، این اتفاق برای همه ما افتاده بوده، یعنی تمام اتفاقات فیلم را میشود به واقعیت سرایت داد. وقتی میخواندم فضاسازی در ذهنم میآمد و اینکه این اتفاق برای خودم و اطرافیانم افتاده است.
تسنیم: پس فضای فیلم به شما نزدیک است و این فیلم را برای جوانان هم نسل شما جذاب میکند؟
ذاکری: فضای فیلم خیلی به واقعیت امروز جوانان نزدیک است و همین موضوع فیلم را جذاب میکند، این وقایع برای همه جوانها اتفاق افتاده، خود من شاید فرار نکردم اما این اتفاق را مکرر دیدم. میتوانم بگویم وقتی فیلمنامه را میخواندم فکر میکردم میتوان راحت بازیش کنم.
تسنیم: از تجربه بازیگران با تجربه تر چقدر استفاده کردید؟
ذاکری: من در این فیلم با ترلان پروانه همبازی بودم، بازی با فرخنژاد و هانیه توسلی را نداشتم، اما خوب عوامل پشت صحنه خیلی حرفهای بودند. میتوانم بگویم در این پروژه به عنوان نخستین فیلمم تجربههای بسیاری کسب کردم. درست است که من کم در این کار حضور داشتم اما میتوانم بگویم به اندازه کلاسهای یک موسسه تجربه کسب کردم. بیشتر از آقای مهدی جعفری و آقای افشاری راد و البته خود آقای علیمردانی چیزهایی را یاد گرفتم.
انتهایپیام/