گزینهها و سناریوهای پیشِروی تشکیل دولت در لبنان
خبرگزاری تسنیم: ژانویه ۲۰۱۴ در حالی پایان یافت که قرار بود دولت جدید لبنان در این ماه برگزار شود و هماکنون سه سناریو پیشِروی تشکیل دولت در این کشور قرار دارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری لبنانی «النشره» در مقالهای بهقلم «سرکیس ابوزید»، تحلیلگر لبنانی امور سیاسی این کشور به بررسی احتمالات تشکیل دولت در لبنان میپردازد و دراینباره مینویسد:
در حالی که انتظار میرفت ژانویه سال 2014 میلادی سرنوشت پرونده تشکیل دولت در لبنان روشن و این دولت تشکیل شود، اما ماه ژانویه به پایان رسید، بیآنکه این دولت تشکیل شود، و امیدهای موجود در این زمینه را بر باد داد.
محافل لبنانی که بهنوعی با پرونده تشکیل دولت در لبنان مرتبط هستند، عدم تشکیل دولت در این کشور را به دلایل و عوامل چندی ارتباط میدهند که برخی از آنها منطقهای است، مانند برگزاری کنفرانس ژنو2 و روند درگیریهای جاری در سوریه و بحران این کشور و برخی عوامل دیگر را داخلی ارزیابی و در نزاع جریانها و گروههای فعال در عرصه سیاسی لبنان برای به دست گرفتن قدرت بیشتر و تقسیم پستها و مناصب در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در این کشور ملاحظه کردند.
این درحالی است که از هفتهها پیش بحث و مناقشههای بسیاری در لبنان میان محافل سیاسی این کشور مبنی بر تشکیل دولت جدید پس از 9 ماه بنبست در دستیابی به راهحلی برای تشکیل این دولت در جریان بود.
بر این اساس پیشبینی میشود که سه گزینه پیشِروی تشکیل دولت در لبنان وجود داشته باشد:
یک: تشکیل دولت بیطرف
اولین گزینهای که در خصوص تشکیل دولت در لبنان مطرح است، تشکیل دولت بیطرف در این کشور است که احتمال آن بسیار اندک و پایین است و حتی میتوان گفت، در شرایط امنیتی که لبنان در آن به سر میبرد، گزینهای محال و غیرممکن حتی در محاسبات «میشل سلیمان»، رئیس جمهوری این کشور که به نظر میرسد تا 2 ماه پیش از آن بهعنوان اهرم سیاسی برای تشکیل دولت استفاده میکرد، میباشد، بهویژه آنکه موعد انتخابات ریاست جمهوری در لبنان نیز نزدیک میشود.
اما با گشوده شدن پرونده تشکیل دولت و مقرر شد، تشکیل دولت سیاسی جامع و فراگیر و فراهم کردن فرصت جدی برای تشکیل آن، رئیس جمهوری لبنان دیگر خود را چندان برای تشکیل چنین دولتی متمایل نشان نمیداد، چون تمدید و تشکیل مجدد چنین دولتی بهدلیل وجود چالشها و موانع بسیار سیاسی که در معرض آن قرار دارد، غیرممکن نشان میدهد.
«نبیه بری»، رئیس پارلمان لبنان در این خصوص میگوید که تشکیل چنین دولتی امری غیرممکن به نظر میرسد، بهگونهای که حتی احتمال معرفی شدن آن در پارلمان برای گرفتن تأیید نمایندگان هم وجود ندارد.
«ولید جنبلاط»، رهبر حزب سوسیالیست ترقیخواه لبنان و یکی از برجستهترین رهبران دروزیهای این کشور نیز در این خصوص میگوید: میدانم در چنین دولتی عضویت ندارم و بر این باور اگر چنین دولتی تشکیل شود، پس از اعلام تشکیل بیش از یکسوم از اعضای آن از کابینه کناره گیری خواهند کرد و همین احتمال سرنگونی و فروپاشی آن را تقویت میکند و چهبسا ممکن است احتمال بازگشت «نجیب میقاتی»، نخست وزیر مستعفی لبنان مطرح شود.
دو: تشکیل دولت امر واقع
دومین سناریوی مطرح درباره تشکیل دولت در لبنان، گزینه تشکیل دولت امر واقع در این کشور است و بالطبع چنین تشکیل چنین دولتی با توافق میشل سلیمان، رئیس جمهوری و تمام سلام، نخست وزیر کنونی لبنان انجام خواهد شد و تقسیم پستها و مناصب در آن براساس ملاحظات سیاسی و طایفهای صورت میگیرد، اما در این راه موافقت پیشاپیش رهبران و سران سیاسی گرفته نمیشود و رؤسای جریانها و جناحهای این کشور در برابر امر واقع قرار میگیرند، در چنین شرایطی اگر تمایل داشته باشند، در دولت شرکت خواهند کرد و در صورتیکه اظهار تمایل نکرده باشند، میتوانند از آن کناره گیری کنند.
ناظران احتمال تشکیل چنین دولتی در لبنان را دور از انتظار نمیدانند، البته بهشرط آنکه برای آن پوششی اسلامی متشکل از سعد الحریری، نبیه بری و ولید جنبلاط و پوششی مسیحی متشکل از میشل سلیمان، امین جمیل و جناحهای جداشده از 14 مارس ایجاد کنند.
همانطور که گفته شد، اگرچه احتمال تشکیل چنین دولتی وجود دارد، اما اگر این دولت با تحریم میشل عون مواجه شود که امری حتمی است، چون بر این باور خواهد بود که این دولت با همه بهجز وی هماهنگیهای لازم را انجام داده، تشکیل این دولت را با ناکامی مواجه خواهد کرد، چون مخالفت وی، تحریم دولت از سوی گروه 8 مارس بهاضافه ولید جنبلاط را در پی خواهد داشت، چون در این راه حزبالله با میشل عون؛ نبیه بری با حزبالله و ولید جنبلاط با نبیه بری اعلام همبستگی خواهد کرد و به این ترتیب تشکیل دولت را با مانع مواجه خواهند کرد.
سه: تشکیل دولت سیاسی جامع و فراگیر مورد توافق
اما سومین سناریو، گزینه تشکیل دولت سیاسی جامع و فراگیر و مورد توافق گروهها و جریانهای سیاسی لبنان که نهتنها بحرانزا نباشد، بلکه ضامن و حامی مرحله سیاسی آینده پیشِروی لبنان که مهمترین آن برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این کشور است. اگر چنین دولتی تشکیل شود، بدون تردید تشکیل چنین دولتی زمینه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آرام و بهدور از جار و جنجالهای سیاسی و توافق بر سر رئیس جمهوری جدید را فراهم میکند و اگر به هر دلیل زمینه و امکان برگزاری چنین انتخاباتی در کشور فراهم نشود، در این صورت این دولت اداره امور کشور را تا زمان برگزاری انتخابات بهعهده خواهد گرفت و مانع بروز مشکلات و شکاف سیاسی در کشور خواهد شد.
در هر صورت تشکیل چنین دولتی بازتابی مثبت در عرصه سیاسی و اجتماعی لبنان خواهد گذاشت و موجب آرام شدن منازعات جاری در آن و جلوگیری از برافروخته شدن آتش فتنههای طایفهای و جلوگیری از بروز بحران در دولت و نظام چه در صورت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آن و چه در صورت عدم برگزاری آن خواهد شد.
برگزاری این دولت با یک چالش بزرگ مواجه است و آن مشارکت مسیحیان لبنان در آن است، چون عدم حضور مسیحیان در آن بهمعنای عدم مشارکت جریان ملی آزاد و دیگر نیروها و جریانهای مسیحی لبنانی در آن است و این دولت شبیه دولتی خواهد شد که در اواخر سال 2006 میلادی توسط فؤاد سنیوره پس از عقبنشینی وزرای حزبالله و جنبش امل از آنها، تشکیل شد و در این میان اگرچه موضع «سمیر جعحع» تعیین کننده و سرنوشت ساز است، اما تمرکز در این دولت به بررسی طرحهای میشل عون و تقسیم پستها و مناصب خواهد بود.
در این میان پیشنهادات چندی برای مقابله با اعتراضهای میشل عون و قانع کردن وی برای مشارکت در رایزنیهای تشکیل دولت ارائه شده است. در این میان برخی بر این باورند که میشل عون وزارت نیرو است و آماده گفتوگو و مذاکره درباره وزارت ارتباطات است، به این ترتیب میشل عون مورد حمایت حزبالله توپ را به زمین بازی تمام سلام میاندازد. در این حالت اگر تمام سلام با خواسته میشل عون موافقت کند، «جبران باسیل» در وزارت نیرو باقی میماند و این بهای تشکیل دولت جدید خواهد بود.
اما در صورتی که تمام سلام با این خواسته میشل عون مخالفت کند، در این صورت دو گزینه مطرح خواهد شد، اول آنکه رئیس جمهوری لبنان به تشکیل دولت امر واقع قانع و راضی شود و یا اینکه از تشکیل چنین دولتی چشمپوشی کند و تمام سلام را بار دیگر در شرایطی قرار دهد که ماههای گذشته با آن مواجه بود، حتی اگر چند روز بیشتر به بقایش در منصب ریاست جمهوری باقی نمانده باشد.
نتیجه:
از آنچه درباره پرونده تشکیل دولت در لبنان گذشت میتوان نتیجه گرفت که این پرونده در برابر دو گزینه بیشتر قرار ندارد:
1 ــ تشکیل دولت سیاسی فراگیر براساس توافق گروهها و جریانهای سیاسی فعال در عرصه لبنان، که این امری بسیار سخت به شمار میآید، مگر آنکه رضایت میشل عون را بشود جلب کرد.
2 ــ عدم تشکیل دولت و از بین رفتن تمام سناریوهای تشکیل دولت و این بهمعنای کنار نهادن احتمال تشکیل دولت و چشم داشتن به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. در چنین شرایطی باید گفتوگو بر سر تشکیل دولت را با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در لبنان مرتبط دانست و این گزینه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری پیش از موعد مقرر را مطرح میکند.
به این ترتیب باید گفت که لبنان میان شکلگیری دولت جدید و یا مخالفت تمام سلام با تشکیل آن و یا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری پیش از موعد مقرر و یا حاکمیت آشوب و هرج و مرج در لبنان در نوسان است.
انتهای پیام/*