پیامهای دستور ملک عبدالله درباره مجرم بودن مبارزان سعودی در سوریه
خبرگزاری تسنیم: پایگاه خبری المنار در مقالهای به بررسی ابعاد و پیامهای دستور شاه عربستان سعودی در جرم بودن حضور شهروندان سعودی در سوریه پرداخته است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، فواد ابراهیم تحلیلگر مسایل منطقهای در مقالهای که در پایگاه خبری المنار لبنان منتشر کرد، به پیامهای دستور جدید شاه عربستان سعودی مبنی بر جرم شناختن حضور عناصر جهاد گرای این کشور در خارج از عربستان از جمله سوریه اشاره کرده و ابعاد این عقب نشینی سعودیها را مورد بررسی قرار داد.
در این مقاله آمده است: اعلام عربستان سعودی در اوایل هفته در مورد مبارزه با روند حضور شهروندان سعودی در مبارزات خارجی از جمله در سوریه شاخص بسیار مهمی از میزان فشارهای آمریکا و تهدید به لغو سفر باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به عربستان است. این قضیه همچنین بعد دیگری نیز دارد که شامل نگرانی ریاض از بازگشت عناصر این گروههای مبارز به داخل کشور است، به همین علت ریاض این گروهها را در مقابل دو گزینه قرار داده است: اول اینکه تحت نظارت نیروهای امنیتی و از طریق سفارت عربستان و ترکیه به این کشور بازگردند، این نکته را دیروز سفیر عربستان در آنکارا اعلام کرد. گزینه دوم این است که آنها در میان جبهههای خارجی مبارزه آواره شوند و تجربه جهادگریهای سعودی ها در افغانستان باز هم تکرار شود.
پیام های دستور شاه سعودی
برخی از اطلاعات مشخص در مورد دستور اخیر شاه عربستان شامل موارد زیر است:
دستورات شاه سعودی در عربستان معمولا زمانی صادر می شود که موضوع برکناری یک شاهزاده یا نصب فرد دیگری در میان باشد، یا اینکه موضوع به مسایل مهم در زمینه تمامیت ارضی این کشور نیاز داشته باشد و لازم باشد تا از بالاترین مقام این کشور دستور مستقیم صادر شود. صدور این دستور از سوی شاه سعودی که دوشنبه و در روز انعقاد شورای وزیران این کشور انجام شد، نشان داد که این موضوع فراتر از اختیارات کابینه است و میطلبد که در این مورد دستور و تعهد دستنویس از سوی شاه سعودی صادر شود.
در مورد پیام های این دستور می توان به سه نکته اشاره کرد:
اول: دستور شاه سعودی در زمان کشمکش رسانهها در زمینه دیدار باراک اوباما از عربستان صادر شده و قرار است در مارس آینده برگزار شود، برخی روزنامه ها مانند وال استریت ژورنال یا نیویورک تایمز اوایل این ماه خبر این سفر را منتشر کردند، اما سفارت آمریکا در ریاض بلافاصله در روز بعد از انتشار این خبر تاکید کرد که کاخ سفید چیزی در این مورد مطرح نکرده است. "استوارت وایت" مشاور وابسته فرهنگی سفارت آمریکا در ریاض گفت که این سفارت هیچ اطلاعی از این دیدار ندارد و نمیتواند نسبت به آن واکنش نشان دهد.
اما با صدور دستور شاه سعودی در روز سوم فوریه ماه جاری کاخ سفید در همان روز اعلام کرد که این دیدار در پایان ماه مارس انجام خواهد شد. خلاصه دستور پادشاهی در این مورد که به نوبه خود طولانی ترین دستور پادشاهی در تاریخ عربستان به شمار می رود، این است که تمام اقدامات تروریستی با تمام انواع خود در صورت دست داشتن سعودیها شامل غیرنظامیان و نظامیان و صاحبان فتواهای تحریکآمیز و وابستگان به گروه ها و کمک کنندگان مالی و تمجید کنندگان از گروه های دینی و افراطی محکوم شناخته میشوند و اشد مجازات در مورد آنها اعمال خواهد شد.
بر اساس اطلاعات موجود آمریکایی ها به مقامات سعودی پرودنده بلند بالایی را در پایان سال گذشته میلادی ارائه داده بودند که شامل اسناد محکمی از دست داشتن سعودی ها در اقدامات تروریستی در عراق و سوریه و لبنان و یمن و حتی روسیه بوده است. قرار گرفتن این پرونده در دست افکار عمومی جامعه جهانی می توانست این کشور به سمت محکومیت از سوی شورای امنیت سوق داده و این کشور به عنوان دولت حامی تروریسم در جهان معرفی کند.
عربستان سعودی احساس خطر کرد و این موضوع می طلبید که موضع فوری از سوی بالاترین مقامات کشوری در این مورد اتخاذ شود، برخی از خاندان حاکم سعودی محتوای این پیام را دریافتند که نشان میداد شرط لازم برای سفر اوباما به ریاض و از بین بردن سختی های هم پیمانان آمریکا و جامعه جهانی به صورت عمومی این است که عربستان در دخالت در بیشتر اقدامات تروریستی در منطقه و کل جهان دست بردارد.
دوم: دستور پادشاه سعودی پیامی به مبارزه سعودی شامل نظامیان و غیر نظامیان مستقر در سوریه و عراق و لبنان و دیگر کشورها بود مبنی بر اینکه در حال تصمیم برای بازگشت به این کشور عواقب وخیمی در انتظار آنهاست. بنابراین این عناصر برای جلوگیری از این سرنوشت بهتر است خارج از مرزها باقی بمانند و روند مبارزاتی خود را تا از بین رفتن یا ورود در میدانهای دیگر دنبال کنند. این همان کاری بود که اولین نسل از افغانیان عرب حاضر در گروههای تروریستی انجام داده و بعد از درگیریهای این کشور در سال 2003 وارد عراق شدند و بعد از حوادث نهرالبارد در سال 2007 به لبنان رفتند و بعد از آن وارد معرکه سوریه شدند.
شکی نیست که دستور پادشاهی با این تندی خنجری سمی به شمار می رود، بویژه برای کسانی مانند بندر بن سلطان که این موضوع را پایانی برای مأموریت خود می داند. واکنش هواداران القاعده نیز بر اساس چیزهایی که در سایتهای اجتماعی مطرح شده است، نشانگر خشم گسترده از سعودیهاست، چرا که آنها معتقدند عربستان آنها را بارها فریب داده است، این فریبکاری از افغانستان آغاز شده تا عراق و لبنان و الان در سوریه ادامه پیدا کرده است. بسیاری از سعودی ها شامل هواداران مالی و عناصر حاضر در میان گروه های مبارز اعتقاد دارند که این دستور یک اقدام تحریکآمیز است و ممکن است عناصر مبارز را به انجام حماقتهای امنیتی برای تخریب وجهه عربستان سعودی و ایجاد رویکرد حمایت این کشور از گروههای تروریستی وادار کند.
طبعا عربستان سعودی می تواند پشت این بهانه مخفی شود که هرگز طرفدار مبارزه در خارج از این کشور نبوده و چیزی در مورد جمع آوری کمک های مالی و تحریک به جهاد در کشورهای مختلف نشنیده است. این استدلال در ظاهر قانع کننده است، حامیان فتواهای تحریک آمیز و ائمه مساجد نیز مورد بازجویی و تحقیق قرار خواهند گرفت تا از جمعآوری کمکهای مالی برای مبارزه با سوریه دست بردارند. در مقابل فتواهایی نیز صادر شده است که اتفاقات سوریه را فتنه خوانده است. اما در نقطه مقابل دلایل زیادی نیز وجود دارد که نشان از دست داشتن موسسات سیاسی و تبلیغاتی و دینی سعودی در مهاجرت هزاران سعودی به سوریه برای مبارزه در این کشور دارد. در غیر این صورت چگونه می توان حضور صدها نفر از نظامیان در این مبارزه را توجیه کرد، این در حالی است که آنها بدون اجازه رسمی از مقامات نظامی این کشور امکان سفر خارجی ندارند.
از سوی دیگر ذکر نام نظامیان سعودی و مجازات سخت آنها نیز بیهوده نبود، چرا که اگر گزارشهای موثق در مورد حضور تعداد زیادی از این نظامیان در درگیریهای سوریه وجود نداشت، این بخش به دستور شاه اضافه نمیشد. این در حالی است که این نظامیان از طریق اردن و با نظارت سلمان بن سلطان معاون وزیر دفاع سعودی و برادر ناتنی بندر بن سلطان رئیس اطلاعات عربستان سعودی وارد این کشور شدهاند تا در آنجا مبارزه کند.
در حال حاضر نیز به نظر میرسد سعودی ها قوانین بازیهای دوگانه را خوب یاد گرفتهاند، آنها به صورت علنی از شدت رفتار در مورد مشارکت سعودی ها در میان مبارزان خارج از کشور و حامیان مالی آنها سخن می گویند و به صورت مخفیانه برای آنها پول و سلاح و نفرات جمعآوری میکنند و بدون نظارت یا محاسبه آنها را برای تروریستها میفرستند.
سوم: شاخصهای ثانویه ای در دستور شاه عربستان وجود دارد که نشان می دهد جنگ در سوریه در دست پایان است و گروه های مسلح باید فکری برای خود بکنند، آنهم بعد از اینکه حمایتهای مالی و تسلیحاتی و آموزشهای نظامی را از دست دادهاند، این بدان معنی است که ضرورتا دیگر بندر بن سلطان که برای یک مرخصی نامحدود درمانی به آمریکا رفته است، جایگاهی در این میان نمیتواند ایفا کند.
در این زمینه باید به پیشنهاد ایران – ترکیه در مورد ایجاد برون رفت شایسته برای سعودیها از باتلاق سوریه اشاره کرد که شامل کنار گذاشتن تدریجی حمایت از تروریستهاست. واضح است که این دو کشور هماهنگیهای مشترکی را در سطوح عالی برای مقابله با پرونده تروریسم در منطقه به کار گرفتهاند، این در حالی است که ترکیه پیشتر تردیدهای جدید در مورد این پرونده داشت، اما الان به آن بازگشته است، آنهم بعد از سفر اخیر رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه به ایران که در سطوح بالایی این پرونده را باز کرد.
از سوی دیگر باید گفت که عربستان سعودی از بازگشت شهروندان مبارز خود به داخل اراضیاش می ترسد و به همین علت تصمیم گرفته آنها را در لیست محکومیت های سخت قرار دهد تا از هر پیامد خشن که ممکن است در مرحله حسابرسی با آن مواجه شوند در امان باشد. اما خطرناک تر از اینها در دیدگاه عربستان مجازات بینالمللی است که در صورت عدم پرداخته هزینههای شکست این کشور در سوریه و انفجار حالت تروریسم در عرصه بینالمللی انتظار ریاض را میکشد. اتفاقی که باعث شده دستگاههای جاسوسی غربی عازم منطقه شوند تا با روند بازگشت شهروندان مبارز خود به کشورهایشان همراه شوند و بر آن نظارت کنند.
باید توجه داشت که امتیاز داده شده از سوی سعودیها برای دور کردن شبح اتهام حمایت از تروریسم است، در سفر اخیر جان کری وزیر خارجه آمریکا به این کشور، وی موضع ریاض را در مورد سازش بین طرف فلسطین و اسرائیل با عبارت جالبی بیان کرد. وی گفت که اشتیاق بالایی از سوی عربستان در این موضوع را حس کرده است، این در حالی است که پیشتر این اشتیاق وجود نداشته است.
اطلاعات زیر از این منظر با هم تطابق دارند: پرونده تروریسم که آمریکاییها به سعودیها ارائه کردهاند و پرونده سازش فلسطین و اسرائیل که منابع نزدیک به تشکیلات خودگردان فلسطین در رامالله تاکید میکند نشان می دهد که کری از محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان خواسته است تا به یهودیت دولت اسرائیل در مقابل برپایی دولت فلسطینی به پایتختی قدس شرقی تن دهد، البته به شرطی که وی موضوع حق بازگشت آوارگان را زیر پا بگذارد و پروژه اسکان آوارگان در کشورهای دیگر را در سطحی وسیع کلید بزند تا بسیاری از این آوارگان در کشورهای عربی و استرالیا و کانادا باقی بمانند.
این منابع اعلام کردند که محمود عباس تا زمانی که از پوشش دولت های عربی از جمله عربستان سعودی با این طرح مطلع نشد، نسبت به اعلام موافقت با آن تردید داشت.
جان کری در این راستا به عباس اطمینان داده که خودش این مأموریت را بر عهده خواهد گرفت، حال باید دید ارتباطی بین اطمینان دادن کری و اشتیاق ملک عبدالله در این راستا وجود دارد یا نه.
انتهای پیام/