ناکامی سیاست نا متوازن در رسانه ملی


خبرگزاری تسنیم: نامه ضرغامی به شورای نظارت نشان می‌دهد که اصرار وی بر تعیین مجری و در پیامد آن تأخیر یک ساعت و نیمی مصاحبه رئیس‌جمهور امری سلیقه‌ای بوده است وگرنه وی مجبور نبود جهت روشن شدن آن از شورا کسب تکلیف کند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، ستون سرمقاله روزنامه مردم سالاری را مرور میکنیم که مطلبی را با عنوان«ناکامی سیاست نا متوازن در رسانه ملی»نوشته شده توسط اشکان بنکدار جحرمی به چاپ رساند:

دومین گزارش تلویزیونی رئیس‌جمهور کشورمان در شامگاه چهارشنبه گذشته، 16 بهمن، از رسانه ملی با یک ساعت و نیم تأخیر آن هم به دلیل ممانعت رئیس سازمان صداوسیما برای حضور یکی از مجریان تلویزیونی انجام شد. بعد از این گفت‌وگو عزت اله ضرغامی رئیس سازمان صداوسیما در اقدامی شتابزده در نامه‌ای به رئیس شورای نظارت بر صداوسیما خواستار آن شد که در موضوع انتخاب مجری توسط رؤسای قوا اظهارنظر کند. نامه ای که گفته می‌شود ضرغامی به انگیزه تطهیر عملکرد خود آن را نوشته است. ابراهیم رئیسی، رئیس این شورا نیز، پس از تشکیل جلسه، رسانه‌ها به ویژه صداوسیما را در انتخاب مجریان مُحقّ دانسته و گفته است که مجری‌ها طبیعتاً باید از جانب صداوسیما انتخاب شوند. با وجود این، رئیسی گفته است که اگر مصاحبه‌شونده رئیس یکی از قوای سه‌گانه باشد، هماهنگی با ایشان در انتخاب مجریان امری ضروری است. رئیس شورای نظارت بر صداوسیما همچنین اضافه کرد که تأخیر در پخش مصاحبه رئیس جمهوری ایران به هر دلیلی صورت گرفته باشد امر پسندیده‌ای نبوده و با توجه به آمادگی مردم و عموم جامعه نسبت به شنیدن این مصاحبه ، باید در زمان خودش انجام می‌گرفت.

نامه ضرغامی به شورای نظارت نشان می‌دهد که اصرار وی بر تعیین مجری و در پیامد آن تأخیر یک ساعت و نیمی مصاحبه رئیس‌جمهور امری سلیقه‌ای بوده است وگرنه وی مجبور نبود جهت روشن شدن آن از شورا کسب تکلیف کند. مطمئناً رسانه ملی که در رعایت بی طرفی از نظر برخی فعالان سیاسی، علی رغم وظیفه فرا جناحی تعریف شده آن، چندان کار نامه روشنی ندارد پس از پخش اولین گزارش رئیس جمهور از تلویزیون، زیر فشار جریان افراطی برای در تنگنا گذاشتن روحانی قرار گرفته است و ضرغامی نیز جهت اعلام برائت از همکاری با دولت یازدهم چاره را در ایجاد فضای نامطلوب در مصاحبه اخیر دیده است. البته وی گمان می‌برد که در صحنه رویارویی با ریاست جمهوری پیروز میدان خواهد بود اما مقاومت رئیس جمهور و تصمیم شورای نظارت، علی‌رغم ادبیات دو پهلوی آن، باعث شد تا نتیجه کار چندان هم به نفع او تمام نشود. اکنون جا دارد که وی به سبب هدر دادن یک ساعت و نیم وقت میلیونها ایرانی از مردم عذر خواهی کند.

(گرچه می‌دانیم شجاعت پوزش در کمتر مقامی در کشور ما وجود دارد و پیش بینی می‌کنیم او نیز هیچ گاه چنین کاری را انجام نخواهد داد.) در مقابل اما ایستادگی نهاد ریاست جمهوری و شخص روحانی در مقابل دستور ضرغامی قابل ستایش است. روحانی بارها نشان داده که در برابر پرسشها و مصاحبه‌های چالشی کم نمی‌آورد و مجری هرکسی می‌خواهد باشد فرقی برایش نمی‌کند. وی در مناظرات انتخاباتی توانست از طریق همین ویژگی برجسته، بالاتر از رقبای خود قرار گیرد. اما سخن این است که رئیس یک سازمان برای رییس جمهور یک مملکت با پشتوانه رأی 18 میلیونی تعیین تکلیف کرده است. رئیس جمهور هم ناچار شده بایستد و از اقتدار ملت، دولت و ریاست جمهوری دفاع کند. این بحث کوچکی نیست.

ادعای ضرغامی بر استقلال رسانه ملی که به باور او در سنگ‌اندازی در مسیر دولت اعتدال محقق می‌گردد در حالی بیان می‌شود که وی در هشت سال گذشته رسانه ملی را همچون ملک شخصی در اختیار احمدی‌نژاد قرار داده بود. مردم به خوبی به خاطر می‌آورند که چگونه مجریان تلویزیون در برابر رئیس جمهور پیشین همچون بازیگران فیلم صامت مرتباً سر خود را به نشانه تأیید تکان می‌دادند و هر از گاهی نیز لبخندی را چاشنی ارائه آمارهای خود ساخته وی می‌نمودند. کسانی که امروز در قالب تعیین یک مجری سرد و بی روح برای رئیس جمهور تعیین تکلیف می‌کنند چگونه می‌خواهند حضور مهدی کلهر مشاور رئیس جمهور سابق در دولت نهم در مقابل احمدی نژاد در یکی از گفت‌وگوی‌های تلویزیونی با وی به عنوان مجری برنامه، حضور تقوی‌فردکه بعدها مدیر مسئول یکی از روزنامه‌های حامی دولت شد به عنوان مجری گفت‌وگو با رئیس‌جمهور سابق، حضور پژویان رئیس سابق شورای رقابت در مقابل رئیس دولت پیشین دریکی دیگر از گفت‌وگوی‌های وی که اختصاص به هدفمندی یارانه‌ها داشت،را توجیه نمایند؟

ویدویی که در فضای مجازی قابل دسترسی می‌باشد نیزنشان می‌دهد که مجری تلویزیون دقایقی پیش از مصاحبه احمدی‌نژاد از او می‌پرسد آیا می‌تواند این سؤال را بپرسد یا خیر؟ صداوسیما نشان داده که به سوی یک جریان خاص بیش از حد تمایل نشان می‌دهد و در مقابلِ جناحی دیگر به عنوان مانع و رادعی تمام عیار می‌ایستد. کنشگران سیاسی به ویژه فعالان عرصه انتخابات به یاد دارند که چگونه در مبارزات انتخاباتی سال 76 صداوسیما علناً به مردم هشدار می‌داد که به سید محمد خاتمی رأی ندهند و در عوض آنان را ترغیب می‌نمود به نفع کاندیدای مقابل آرای خود را به صندوقها بریزند. گرچه مردم با اقبال به کاندیدای مغضوبِ رسانه ملی تنفر خود را از رفتار جناحی این رسانه نشان دادند ولی این شکست مانع از ادامه رفتار نا بهنجار صداوسیما در هشت سال دولت اصلاحات نگشت. در حال حاضرنیز برخی بخش‌های خبری و برنامه‌های خاص و میزگرد‌ها، اغلب جهت‌گیری تخریبی در قبال دولت اعتدال دارند اما مسؤولان صدا و سیما بر این نکته چشم بسته‌اند که اگر چنین تبلیغاتی می‌توانست بر افکار عمومی تأثیر گذارد، مردم در 24 خرداد نباید به روحانی رأی می‌دادند.

چنین رویکرد دوگانه‌ای از چشمان تیزبین افکار عمومی پنهان نمانده و نخواهد ماند و سبب خواهد گشت اعتماد اکثریت مخاطبان به رسانه ملی تضعیف شود. برخورد افراطی با دولتی که پشتوانه آرای مستقیم ملت است و تمام تلاش خود را در جهت بهبود امور آنان قرار داده چه توسط تعداد معدودی تند‌رو در مجلس صورت پذیرد و چه در رسانه ملی که با بودجه بیت‌المال اداره می‌شود، سودی برای عاملان آن نخواهد داشت اما گویا، بعضی اصرار دارند اشتباهات چند باره گذشته را تکرار کنند و تمایلی ندارند از خروجی نهایی اقدامات ناکام پیشین خویش، پند گیرند.

منبع:روزنامه مردم سالاری

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود