«آرایش غلیظ» نمایشی واقعی از عواقب بی‌قیدی

«آرایش غلیظ» نمایشی واقعی از عواقب بی‌قیدی

خبرگزاری تسنیم: نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «آرایش غلیظ» در سومین شب محفل سینما انقلاب با حضور هادی مقدم‌دوست، فیلم‌نامه نویس و منتقدان در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «آرایش غلیظ» در سومین شب محفل سینما انقلاب با حضور هادی مقدم‌دوست، فیلم‌نامه نویس و منتقدان (آقایان خسروشاهی و حسینی) در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد.

در ابتدای جلسه نقد وبررسی مجری جلسه از هادی مقدم‌دوست خواست که روند شکل‌گیری فیلمنامه «آرایش غلیظ» را برای حاضرین در جلسه توضیح دهد.

مقدم دوست با اشاره به اینکه کارگردان این اثر از مدت‌ها پیش طرحی را برای نوشتن فیلمنامه در ذهن داشته است، گفت: ما عناصر جذابی که در طرح قبلی آقای نعمت الله وجود داشت را برداشتیم، اما اصل طرح را به طور کلی کنار گذاشتیم سپس روی یک طرح تازه کار کردیم و مبنا را این گذاشتیم که با کلیتی که کار می‌کنیم اگر این عناصر جذاب مربوط به طرح قبلی را از لحاظ مضمون هماهنگی داشت از آنها استفاده می‌کنیم. در غیر این صورت این عناصر را هم کنار خواهیم گذاشت. معمولا فیلم نامه از جایی نوشته می‌شود که ما قصد می‌کنیم که تاثیری بر تماشاگر بگذاریم. ما در این فیلمنامه قصد داشتیم که به مفهوم نامردی و بی‌وفایی بپردازیم و قبح نامردی و بی‌وفایی را نشان دهیم.

سپس آقای خسروشاهی درباره تکنیک‌های هنری در غرب پرداخت و به جایگاه سیدمرتضی آوینی و نقش ایشان در تسخیر تکنیک هنر پرداخت. وی گفت: کسانی که اهل ایمان باشند شعبده تکنولوژی غرب در آنها کارگر نمی‌شود و در مقابل هنر غرب به تسخیر اهل ایمان در می‌آید. کما اینکه سید مرتضی این کار را کرد. سید مرتضی جوهر فیلم مستند را تسخیر کرد. ما  شاهد هستیم که در سینمای مستند دنیا از شیوه دوربین روی دست ایشان در فیلم‌های مستند جنگی تقلید می‌شود.

آقای حسینی دیگر منتقد حاضر در جلسه سخنان خود را درباره جشنواره فیلم فجر این‌گونه آغاز کرد: من خیلی از فیلم‌های این دوره را در کاخ جشنواره دیده‌ام و در آنجا شاهد فیلم‌هایی بودم که دوربین‌ها در فضای آپارتمان‌ها حبس بودند. این کارگردان‌ها با این ویژگی ساخت فیلم در فضای بسته تصور کردند که همگی «سیدنی لومنت»" هستند و همه باید «12 مرد خشن» بسازنند، حتی اگر منتقدین هم برای اینگونه فیلم‌ها حرف بزنند اما این به معنای اقبال مردمی اینگونه فیلم‌ها نیست. خوشبختانه در مورد فیلم آرایش غلیظ ما شاهد فیلمی بودیم که خودش را در آپارتمان حبس نکرده بود و لوکیشن‌های متعددش را در فضای باز پیدا کرده بود.

در ادامه این جلسه مجری از حاضرین در سالن خواست که سوالات خود را برای پاسخگویی بیان کنند.

یکی از تماشاگران ضمن تحسین موسیقی فیلم از فیلم‌نامه نویس خواست که درباره داستان توضیحاتی ارائه دهد و بگوید چرا داستان فیلم فدای دادن تعدادی پیام شده است.

مقدم دوست در پاسخ به این تماشاگر گفت: پیشنهاد من این است که شما به عنوان مصداق مثال بزنید. صحنه‌ها در فیلم را که این ویژگی بر آن غالب شده است را به من بگویید. ضمن اینکه ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که این ایراد نیست که تماشاگر متوجه محتوای داستان و نکته‌ای از فیلم شود. خوب است که فیلم منظور خود را به صورت نامحسوس بیان کند. زمانی حرف شما درست است که داستان فیلم پاس شود و شخصیت‌های فیلم شروع به سخنرانی کنند.

تماشاگر دیگری درباره الهام پذیرفتن ارایش غلیظ از فیلم «از نفس افتاده» پرسید؛ که مقدم دوست در پاسخ به این سوال گفت: در مورد شیوه نوشتن من  و آقای نعمت‌الله هیچ وقت به یاد نمی‌آورم که به شیوه مهندسی معکوس عمل کرده باشیم. ما هیچ وقت از تأثیر مستقیم فیلمی وارد یک مقوله نشده‌ایم.

در ادامه این جلسه نقد و بررسی خسروشاهی، با اشاره به شریف بودن فیلم آرایش غلیظ گفت: اگر از من بپرسند که چه فیلمی را برای دیدن پیشنهاد می‌کنید، من این فیلم را توصیه می‌کنم. در این فیلم تلاش شده است که اشمئزاز یک عمل غیرانسانی به تماشاگر القاء شود. البته نباید فراموش کنیم که ما در این فیلم داستان‌های رها شده بسیاری داریم. به عنوان مثال مجید که در اول فیلم چاقو می‌خورد و یا اتفاقی که در فیلم می‌افتد که چندان منطقی به نظر نمی‌رسد؛ مثلا محموله‌ای که به نام دیگری چگونه ا مکان دارد که مسعود بتواند این محموله را مرجوع کند و 70 درصد از پول محموله را پس بگیرد.

بعد از خسروشاهی نوبت به حسینی، منتقد دیگر رسید ایشان درباره موضوع و مفهومی که فیلم به آن می‌پرداخت گفت: من مفهوم نامردی و بی‌وفایی را به آقای مقدم دوست که اول جلسه به آن اشاره کرد را در فیلم ندیدم. من در این فیلم بی‌قیدی انسان‌ها را نسبت به خود و دیگران را دیدم؛ همچنین نظربازی و عواقب آن را.

در ادامه حسینی درباره ساختار و شکل فیلم این توضیحات را ارائه داد:‌در فیلم هنگامی که آقای برقی خودش را به خاطر دیدزدن زن‌ها سرزنش می‌کند و مدام بر سر خود می‌کوبد که درصدد بهبودیش کاهش یافته، این عمل آقای برقی موجب خنده تماشاگر می‌شود، اما بیننده با شخصیت مسعود که حامد بهداد نقش او را بازی می‌کند، علیرغم ضد قهرمان بودنش احساس همذات‌پنداری بیشتری می‌کند. فیلم‌نامه «آرایش غلیظ» یک انکشاف در پرداختن به دنیای فانتزی دارد.

این منتقد فیلم در ادامه صحبت‌هایش به موضوع «غض بصر» در قرآن پرداخت: در قرآن توجه جدی به موضوع دیدن،‌ شده است. در اینجا موضوع فانتزی آقای برقی و چشم بستن او می‌تواند خود موضوعی باشد که به طور جامع‌تر در یک فیلم به آن پرداخته شود. کسی که چشمش را بر باطن می‌بندد این موضوع می‌توانست دستمایه یک فیلم دیگر شود. اما در آرایش غلیظ خیلی فانتزی به آن پرداخته شده است که ما آن را در قالب آقای برقی می‌بینیم. این شخصیت فانتزی قرار است که من تماشاگر آن را جدی نگیریم و این سبب می‌شود که ما این مقوله جدی در قرآن را که لزوماً‌ به طور جدی به آن نپردازیم. باید قبول کنیم که در این فیلم به موضوع «غض بصر» به طور جدی پرداخته نشده است. شما فیلم‌سازان اگر متوسل به قرآن می‌شوید حرف خودتان را محکم بزنید.

آقای مقدم دوست در پاسخ به سخنان اقای حسینی گفت: این جدی نگرفتن از بدی روزگار است که حتی اگر جدی هم بگوییم باز جدی گرفته نمی‌شود.

خسروشاهی دیگر منتقد فیلم بار دیگر به شخصیت آقای برقی پرداخت و اشاره کرد: حساسیت آقای برقی به زنان موجب پدید آمدن نوعی ریاکاری شده است و این تمسخر ریاکارانه است که می‌گوید باید چشم‌ها را بست.

فیلمنامه نویس اثر سینمایی در پاسخ به این موارد اشاره کرد: ماسعی کردیم فیلمی بسازیم که مثالی شود از یک حکمت،‌ شخصیت آقای برقی را ما سعی کردیم که در داستان تنیده شود و چنانچه که ما این شخصیت را از کلیت فیلم‌نامه جدا کنیم. به تنهایی نیز قابل ارزیابی شود. تماشاگر می‌تواند به این نتیجه برسد که این آدم باید چگونه باشد. یا چگونه باشد بهتر است. تماشاگر ابتلا آقای برقی را درک میکند من فکر میکنم که موقعی یک شخصیت خوب خلق می‌شود که تماشاگر بتواند در مورد آن نظر بدهد.

مقدم دوست درباره شخصیت هایی که در فیلم رها می‌شود و اتفاقاتی که فیلمنامه نویس برای پایان بندی فیلم به کار می‌بندد گفت: من موافقم که نباید دست فیلمنامه نویس دیده شود . اما کجا است که داستان باور پذیر نیست. ایا برای شما باور پذیر نیست که مسعود به این راحتی با یک پزشک دوست شود. باور پذیری این شخصیت‌ها به معنای ماورایی بودن آنها نیست. من و آقای نعمت‌الله تمهیدی داریم برای نوشتن که می‌گوییم «می‌تواند باشد» آیا چنین پزشکی می‌تواند وجود داشته باشد که عمری را به بطالت بگذراند و این می‌تواند یک شخصیت را باور پذیر کند. آدم‌های  فیلم خرد خرده به فیلم اضافه می‌شود. پیش‌نیازهای معرفی آقای برقی یواش یواش به فیلم اضافه می‌شود و این از ترفندهای فیلمنامه نویس است. در مورد دکتر که مسعود او را تنها در مسافرخانه رها می‌کند،‌ هدف هم همین است که تماشاگر بگوید عجب پسر نامردی بود. این مفهوم درستی که ما می‌خواهیم. ما نباید از مسعود توقع داشته باشیم که پیرمرد را به بیمارستان برساند. او باید پیرمرد را رها کند تا مفهوم نامردی شکل بگیرد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران