«علی صنقور» صاحب معروفترین تصویر انقلاب ۱۴ فوریه بحرین
خبرگزاری تسنیم: «علی صنقور» صاحب معروفترین تصویر انقلاب ۱۴ فوریه است که در زندانهای رژیم آل خلیفه به سر میبرد و با سرنوشتی نامعلوم مواجه است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری مرآة البحرین، تصاویر بخش قابل توجهی از بیان واقعیتهای جاری در انقلاب 14 فوریه بحرین را به خود اختصاص داده است، به گونهای که این تصاویر به فرهنگ و قاموس این انقلاب تبدیل شدند که حقایق بازگو نشده آن را بیان کردند.
به همین دلیل تصاویر به نمادی از انقلاب بحرین و بیانگر اهداف و وجدان و ضمیر آن تبدیل شدند و برخی از آنها به رسانهها و مطبوعات غربی نیز راه یافتند و جلد این مجلات و نشریهها شدند و توجه افکار عمومی جهان را به واقعیتهای جاری در بحرین از 14 فوریه 2011 را به خود جلب کردند.
کسانی که شاهدی بر انقلاب 14 فوریه بحرین بودند، یا از دور و نزدیک آن را دنبال میکنند، نمیتوانند، تصویر «علی صنقور»، جوان بحرینی را فراموش کنند که در 18 فوریه 2011 گرفته شد. در این تصویر «علی صنقور» با دستانی باز و سینهای برهنه تانکهای رژیم آل خلیفه را به مبارزه میطلبد.
در بحرین از پیر و جوان، زن و مرد و حتی کودکان کسی نیست که این تصویر را ندیده باشد و یا با نام قهرمان آن آشنا نباشد. بسیاری از جوانان بحرینی با دیدن این عکس آرزو کردهاند که ای کاش جای قهرمان آن تصویر بودند، تصویری که در بسیاری از رسانههای جهان منتشر شد تا بیانگر مسالمت آمیز بودن انقلاب مردمی 14 فوریه در برابر سرکوب گریهای رژیم حاکم بر بحرین باشد.
«علی صنقور» در زمان گرفتن آن عکس جوانی 31 ساله بود که به همراه هزاران معترض بحرینی از سرکوبگری رژیم آل خلیفه در پایان دادن به تحصن میدان اللؤلؤة یا همان شهدا که سپیده دم 17 فوریه برای اولین بار صورت گرفته بود و موجب شهادت 4 شهروند بحرینی و زخمی شدن 250 نفر دیگر شده بود، به ستوه آمده و اینگونه رژیم را به مبارزه میطلبید.
همچنین این تصویر نشان میدهد که خون اولین شهید انقلاب بحرین یعنی «علی مشیمع» که در روز 14 فوریه به دست نیروهای امنیتی رژیم آل خلیفه بر زمین ریخته شد، به در رفته است. در این روز نیروهای امنیتی رژیم آل خلیفه در جنایتی هولناک از مسافتی نزدیک به «علی مشیمع» به صورت مستقیم شلیک کردند و او را به شهادت رساندند تا نام وی به عنوان اولین شهید قیام مردمی 14 فوریه بحرین در تاریخ به ثبت برسد. جنایتی که طی 3 سال گذشته بارها و بارها تکرار شد و در جدیدترین آن و نه آخرین آن «مهدی القفاص» نوجوان 17 ساله بحرینی از اهالی منطقه «السنابس» هدف شلیک مستقیم این نیروها قرار گیرد و از ناحیه سینه و شکم به شدت مجروح شود.
اما در 14 فوریه 2011 تظاهر کنندگان میدان اللؤلؤة در این محل تجمع کرده بودند تا به صورت مسالمت آمیز اعتراض خود را نسبت به ظلم و ستم و سرکوبگریهای نظام آل خلیفه بیان کنند و بالطبع این حق مسلم آنها بود که در تجمع و تحصنی مسالمت آمیز داشته باشند.
معترضین بحرینی آمده بودند تا مسالمت آمیز بودن اعتراضهای خود در قبال خشم و غضب و سرکوبگری رژیم را به تصویر بکشند و «علی صنقور» این برداشت را چقدر زیبا به تصویر کشید، هنگامی که با سینهای برهنه و با دستانی باز از تانکهای رژیم آل خلیفه استقبال کرد.
روز 14 فوریه 2011 هزاران معترض بحرینی در حالی که دستهای خود را بالا برده و با سر دادن شعارهایی بر مسالمت آمیز بودن انقلاباشان تاکید میکردند، هدف گلولههای نیروهای نظامی و امنیتی رژیم آل خلیفه قرار گرفتند و به این ترتیب بود که سر شهید «رضا بوحمید» هدف این گلولهها قرار گرفت و غرق در خون بر زمین اقتاد.
در این روز دهها زخمی بر زمین افتادند و این خون معترضان بحرینی را به شدت به جوش آورد و در حالی که آنچه را که اطرافاشان روی میداد، باور نداشتند، مجروحان را بر دوش و دستهای خود حمل کرده به سمت بیمارستان السلیمانیه به راه افتادند.
در اینجاست که «علی صنقور» به سمت خون ریخته شده از سر «رضا بوحمید» نزدیک میشود، دستهای خود را به نشانه تبرک به آن خونها آغشته میکند و آن را بر سینه برهنه خود میمالد و به سمت تانکها و زرهپوشهای نیروهای نظامی آل خلیفه با دستهای برهنه به راه میافتد، چون غیر از این دستهای برهنه سلاحی برای مقابله با آل خلیفه ندارد، این گونه میخواهد نشان دهد که چقدر مظلوم است، چقدر عشق به وطن سراسر وجود او را فراگرفته و حاضر است، با سینهای برهنه به جنگ تانکها و زره پوشها برود.
«علی صنقور» فریاد میزند: مادرم سنی است و پدرم شیعی، اگر تو بحرینی هستی نزدیک بیا و با من حرف بزن.
«علی صنقور» در حین بیان این جملهها بود که دوربینهای خبرگزاریهای مختلف جهان از همه طرفها و سمتها عکس او را گرفتند و این عکس در بسیاری از خبرگزاریها منتشر و به عنوان جلد بسیاری از مجلات بین المللی چاپ شد و به همراه فیلم بر زمین افتادن شهید «رضا بو حمید» تبدیل به تیری در قلب رژیم آل خلیفه شد که تلاش دارد، با دروغ پردازیهای خود واقعیت انقلاب جاری در بحرین را تحریف و خود را نظامی دمکراتیک معرفی کند.
در آن زمان «رابرت فیسک»، روزنامه نگار و خبرنگار بسیار معروف و برجسته انگلیسی، به عنوان خبرنگار ویژه روزنامه انگلیسی «اندیپندنت» در بحرین به سر میبرد و در روز بعد از حادثه با انتشار این تصویر در ذیل آن مقالهای تحت عنوان «آنها فرار نمیکنند، بلکه با تیرها رو در رو مقابله میکنند» به رشته تحریر در آورد.
در آن زمان صاحب تصویر هم چنان ناشناخته بود و در عین حال تحت پیگرد رژیم آل خلیفه.
«علی صنقور» 17 ساله بود که برای اولین بار در دهه نود قرن بیست و در زمان انتفاضه و قیام مردمی آن سالها از سوی نیروهای امنیتی بحرین بازداشت شد. دادگاه آل خلیفه در آن زمان «علی صنقور» را به اتهام دروغین دست داشتن در یک قضیه بمبگذاری به 4 سال زندان محکوم کرد تا به این ترتیب این نوجوان بحرینی نتواند به تحصیل خود ادامه دهد و به جای کلاس درس و نشستن پست میز و نیمکت پشت میلههای زندان انواع و اقسام شکنجهها را متحمل شود و در اثر آن شنوایی یکی از گوشهایش را از دست بدهد.
از اولین روزهای انقلاب 14 فوریه بحرین و پس از انتشار تصویرش در رسانهها و مجلات و مطبوعات جهان، «علی صنقور» دریافت که هدف تعقیبها و پیگردهای رژیم آل خلیفه قرار گرفته شده و نیروهای امنیتی نظام همه در پی او برای گرفتن انتقام هستند، به همین دلیل از همان روزهای اول انقلاب همواره در خفا و پنهانی زندگی کرد، اما لحظهای از مشارکت در راهپیماییها و تظاهراتها و اعتراضهای مسالمت آمیز مردمی غافل نماند.
در روز حمله نیروهای امنیتی رژیم آل خلیفه به بندر «المالی» در 13 مارس 2011 «علی صنقور» به صورت مستقیم رو در روی نیروهای امنیتی رژیم آل خلیفه روی قرار گرفت که در مقابل میدان اللؤلؤه قرار داشت و به آن مرتبط میشد، این بار کفن پوش بود و در یکی از دستهایش قرآن و در دست دیگرش شاخه گلی بود. پاسخ نیروهای امنیتی رژیم آل خلیفه به شاخه گل و قرآن «علی صنقور» دو گلوله پلاستیکی بود که یکی به قرآن اصابت کرد و دیگری به شکمش، اما پاسخ «علی صنقور» به نیروهای امنیتی رژیم آل خلیفه این بود: «من فرزند این درخت نخلی هستم که شاخههایش سر به فلک کشیده است».
یک بار نیز به این دلیل که کارت شناساییاش را با خود به همراه نداشت، در یکی از نقاط ایست و بازرسی بازداشت شد. در آن زمان نتوانستند که او صاحب آن تصویر معروف است، به همین دلیل پس از دریافت غرامت مالی، او را آزاد کردند. بار دیگر هنگامی که به یکی از مجروحان انقلاب در منطقه بلاد قدیم کمک میکرد، بازداشت شد و یک ماه و نیم در حبس به سر برد، در آن زمان نیز نتوانستند، او را شناسایی کنند، به همین دلیل پس از یک ماه و نیم از زندان آزاد شد.
سومین باری که بازداشت شد، سپیده دم 21 ژانویه 2013 پس از یورش نیروهای امنیتی رژیم آل خلیفه به منزلش بود. نیروهای امنیتی این بار تحت این عنوان که وی صاحب آن تصویر معروف است، برای بازداشت وی به سراغش آمده بودند. طی بازجویی «علی صنقور» در معرض شکنجهها و آزار و اذیتهای بسیاری قرار گرفت، به گونهای که روی شنوایی گوش دیگرش هم تاثیر گذاشت، طی زمان بازجویی او را مجبور کرده بودند که با چشمان و دستهای بسته و بدون اینکه اجازه خواب و استراحت داشته باشد، به صورت مستمر بایستد.
به این ترتیب «علی صنقور» از آن زمان تاکنون در معرض انواع و اقسام اتهامات بزرگ و کوچک قرار گرفت، یکی پس از دیگری. هنوز بازجویی از قضیهای به پایان نرسیده بود که بازجویی در قضیه دیگر شروع میشد و آخرین اتهام وارد شده به او در این خصوص عضویت در گروهی تروریستی به نام «جیش الاسلام» است تا پس از آن اتهام عضویت در «ائتلاف بند شماره 10» و ضرب و شتم یک افسر نیروی امنیتی بحرینی به وی وارد شود. هریک از این اتهامات چنان سنگین هستند که به تنهایی میتوانند، سرنوشت او را تغییر دهند، چه رسد به اینکه تمام این اتهامات به وی وارد شده است.
از زمانی که «علی صنقور» در قبضه نیروهای امنیتی رژیم آل خلیفه گرفتار آمد، فرصت مناسبی برای رژیم فراهم شد تا از وی هر آنچه میخواهد، انتقام بگیرد، به همین دلیل تنها به وارد آوردن انواع و اقسام اتهامات به او اکتفا نکردند، بلکه بارها با وجود رد اتهامات او را تحت بازجویی و تحقیق قرار دادند.
هنگامی که درگیریهای بند شماره 10 روی داد، از این بند ربوده شد و خانواده و دوستان و آشنایانش برای مدت 3 روز هیچ خبری از او نداشتند. همچنین تمام لباسها و اسباب و وسایل شخصیاش مصادره شدند و به نگرانی خانواده و بستگانش زمانی به اوج رسید که لباسها و اسباب و وسایل شخصی تمام زندانیان بند ده به جز «علی صنقور» به آنها باز گردانده شد. در آن زمان بود که «علی صنقور» تصمیم گرفت دست به اعتصاب بزند و به این ترتیب وی از 7 ژوئیه تاکنون در اعتصاب به سر میبرد تا خواستهاش مبنی بر باز گرداندن لباسهایش محقق شود.
هم اکنون 7 ماه است که «علی صنقور» تنها لباسهایی را در اختیار دارد که بر تن کرده است و این یکی از دلایل عدم حضور وی در آخرین جلسه دادگاهش در 23 سپتامبر 2013 میلادی بود.
«علی صنقور» همچنان بهای سنگین آن تصویر را پرداخت میکند، بهای برهنه ایستادن و سینه سپر کردن در برابر تانکها و زره پوشهای رژیم آل خلیفه، بهای خون رضا که آن را به سینهاش مالید، بهای درخواست آزادی و دمکراسی، بهای درخواست اینکه بحرینی و نه شیعی و سنی باشد و همچنان معلوم نیست که چه سرنوشتی در انتظار اوست و رژیم چه سرنوشتی برای وی رقم زده است، با این حال در نامهای که برای خانوادهاش نوشت، خدا را سپاس گفت که او را با دیگر مردم بحرین مساوی و برابر گرداند تا در کنار آنها به خیابانها و میدانها بیاید و با آنها در زندان باشد.
انتهای پیام/