شخصیت حضرت امام و رهبر معظم انقلاب در نگاه استاد پرورش
خبرگزاری تسنیم:استاد پرورش :بنده در حدود ۶ سال از نزدیک با حضرت آقای خامنهای بودم (منظور دوران جنگ است) و در این زمان، بسیاری از روزها با هم بودیم و یا حتی بعضی از شبها سرمان را روی یک بالش میگذاشتیم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری تسنیم، متن بخش نوزدهم از خاطرات اختصاصی تسنیم از استاد پرورش با عنوان «شخصیت حضرت امام و رهبر معظم انقلاب در نگاه استاد پرورش» به قلم مرتضی نجفی قدسی به شرح ذیل است:
وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنینَ (سوره ذاریات، آیه 55)
یعنی یادآوری کن، بدرستی که در این یادآوری و تذکر، مومنان نفع میبرند.
به حول و قوه الهی در این مدت که این نوشتار، قلمی گردیده است، علاوه بر اینکه پارهای از ارزشهای اسلامی و قرآنی تبیین گشته است و الگویی عملی از اخلاق و منش یک انسان والا در مکتب اسلام ارائه گردیده است، نکاتی از تاریخ انقلاب اسلامی هم پرداخته شده که شاید تاکنون کمتر به آن اشاره رفته است.
کلیه عزیزان و بزرگوارانی که در این سالها استاد پرورش را از نزدیک دیدهاند، شهادت میدهند که ایشان هیچگاه اهل تملق گویی و چاپلوسی نبود و اگر هم از کسی تعریف میکرد، مجامله نمیکرد و در اصل، حقیقتی را بیان میکرد و بارها این جمله را از ایشان شنیده بودم که با قاطعیت میگفتند در قاموس من، تملق احدی جز پروردگار نیست.
ایشان برداشت زیبایی از فرازی از دعای عرفه را داشتندو میفرمودند که امام حسین (ع) در این دعا، اهل عرفان را به دو گروه تقسیم کردهاند که عدهای را اصطلاحا «اهل هیبت» و عده ای را «اهل محبت» نامیدهاند و در توصیف آنها چنین بیان فرمودهاند که: «یا من البس اولیائه ملابس هیبته، فقاموا بین یدیه مستغفرین» یعنیای کسی که اولیائت را در جامهای از «هیبت» میپوشانی، پس آنان در برابرت استغفار کننده و آمرزش خواه برمی خیزند و در توصیف اهل محت نیز فرمودهاند: «یا من اذاق احبائه حلاوة الموانسه فقاموا بین یدیه متملقین» یعینای کسی که به دوستان و عاشقانت، شیرینی مناجات و انس و همنشینی با خودت را چشاندهای، پس آنان در برابرت به تملق گویی برمی خیزند. ایشان معتقد بودند که اینها دو مشی عرفانی هستند که عدهای اهل هبیت و عدهای هم اهل محبت میباشند و این را هم اضافه میداشتند که طریقه عرفانی حضرت امام خمینی (ره) «اهل بیت» بوده است و طریقه عرفانی رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای (مدظله العالی) نیز «اهل محبت» است.
البته این نکته را باید توجه داشت که اینها مانعة الجمع نیست، یعنی هستند افرادی که هر دو طریقه را دارند ولیکن معمولا یکی از این طریقهها در آنها بروز و ظهور بیشتری دارد و از این جهت مشی عرفانی آنها را متمایز مینماید.
ایشان دعای عرفه امام حسین (ع) را یکی از گنجینههای معرفت الهی میدانستند که به لطف الهی بر زبان مبارک حضرتش جاری گشته و هر کلمه کلمه آن، مخازنی از علم و معرفت است.
استاد پرورش، عرفان واقعی را، و شناخت صحیح و همه جانبه پروردگار را در این دعا فوق العاده میدید و بر تعمق و مطالعه عمیق بیانات و فرمایشات حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) در این دعا برای جویندگان معرفت و عرفان، تأکید داشت.
با توجه به مطالبی که عرض کردم، اکنون اگر جملهای از استاد پرورش در تعریف کسی نقل کنم، ارزش و قیمت آن معلوم میشود.
استاد پرورش در خصوص حضرت امام خمینی (ره)، ایمان و اعتقاد بسیار عمیقی داشتند و ابعاد وجودی ایشان را گسترده میدیدند، اما آنچه که در فضایل حضرت امام (رض) برایشان بیشترین جلوه را داشت، عرفان حضرت ایشان بود و معتقد بودند که ایشان اعرف عرفای عصر حاضر هستند که قدرت «تصرف» هم دارند.
یکی از مواردی که استاد پرورش برای اثبات نظر خود در این زمینه ابراز داشتند، نقل جلسهای از شورای عالی دفاع در زمان جنگ در محضر حضرت امام (رض) بود. ایشان گفتند: روزی اعضای شورای عالی دفاع جهت عرض گزارش و استفاده از رهنمودهای ایشان در مشکلات جنگ در خدمت حضرت امام بودند و یکی از فرماندهان نظامی از وضعیت دشمن و اینکه شرق و غرب دنیا پشت سر آنها هستند و چنین دارند و ما چه نداریم و... خلاصه از قدرت شرق و غرب، توصیفی وحشتناک کرد و در طول صحبت هم حضرت امام (ره) سرشان زیر بود و گوش فرا میدادند و همه اعضای جلسه هم در سکوت فرو رفته بودند که ناگهان حضرت امام سرشان را بلند کردندو کف دستشان را نشان دادندو یک جمله بیان فرمودند که: «شرق و غرب، کف دست ماست» پس آنگاه کف دست را به پشت برگرداندند و فرمودند «بخواهیم، اینطور میشود، اما نمیخواهیم»!
استاد پرورش میگفتند این جمله حضرت امام (ره) را بسیاری از اعضای جلسه نفهمیدند!
این جمله به لحاظ عرفانی، قدرت «تصرف» امام را میرساند ولیکن خیلیها نفهمیدند! به هر حال استاد پرورش، دیدشان نسبت به حضرت امام، یک دید معرفتی و عرفانی بود و البته حضرت امام نیز نسبت به استاد پرورش، توجه خاصی داشتند و گاهی ایشان را احضار فرموده و دیدار خصوصی هم داشتند.
استاد پرورش هیچگاه دأب این را نداشتند که از آبرو و اعتبار حضرت امام (رض) و یا مقام معظم رهبری برای خود کیسهای بدوزند و معتقد بودند بسیاری از اینها که ادعای خط امام میکنند، امام را به درستی نمیشناسند و نمیدانند خط امام چی هست! ولیکن بخاطر کسب موقعیت و تحکیم پایگاه خود، دم از امام و ولایت میزنند!
استاد پرورش در افقی دیگر سیر میکرد و اصلا نیازی به این مسائل نداشت و اگر هم تعریفی میکرد از روی اعتقاد و با معرفت بود، در اینجا مناسب میدانم به توصیفی از رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای (دامت برکاته) از لسان استاد پرورش بپردازم.
استاد پرورش در خصوص مقام معظم رهبری و ویژگیهای ایشان از دوران ریاست جمهوری الی الحال، سخنان فراوان داشتهاند و من قصد تکرار آنها را ندارم ولیکن یک ویژگی را میخواهم اشاره کنم که کمتر کسی توجه کرده است و تاکنون این تبیین را فقط از استاد پرورش شنیدهام که منحصر به فرد است.
استاد پرورش میفرمودند: بنده در حدود 6 سال از نزدیک با حضرت آقای خامنهای بودم (منظور دوران جنگ است) و در این زمان، بسیاری از روزها با هم بودیم و یا حتی بعضی از شبها سرمان را روی یک بالش میگذاشتیم، اما آنچه که من برایم جالب بود و به عینه میدیدم، این بود که دو روز حضرت اقای خامنهای یکسان نبود، هر روز ایشان را از روز قبل نورانیتر و الهیتر میدیدم و این سیر تکاملی را در ایشان نظاره گر بودم.
این جمله، اشاره به فرمایش حضرت امیرالمومنین علی (ع) دارد که انسان مومن نباید دو روزش یکسان باشد، یعنی همواره باید در حال سیر تعالی باشد، و البته بسیار سخت است، معمولا افراد، خیلی که هنر کنند، درجا میزنند! و یا حتی عقب گرد میکنند! یعنی به جای اینکه سیر صعودی داشته باشند، سیرنزولی دارند و یا در موقعیت خود، متوقف میشوند و غافل از آن هستند که باید سیر تکاملی داشته باشند.
استاد پرورش همواره بر لزوم سیر تکاملی و معنوی تأکید داشتندو میفرمودند: دائره عصمت، خاص و محدود به ائمه اطهار (علیهم السلام) است ولیکن راه تا «سلمان شدن» که فرمودند «السلمان منّا اهل البیت»، باز است و میتوان در همین دنیا و در همین زمان با تلاش و کوشش و جهاد و عبادت و... به درجه حضرت سلمان رسید!
«اللهم ارزقنا عیش السعداء و مرافقة الابرار»
انتهای پیام/