اسرائیل حمایت دولت بوش را در زمان اوباما تجربه نکرده است
خبرگزاری تسنیم: سناتور سابق آمریکایی میگوید: اسرائیل حمایت آمریکا در زمان دولت بوش را در دولت اوباما برخوردار نبوده است و اختلافات اخیر این دو متحد بر سر مسائل مختلفی از جمله تحریمها و مسئله هستهای ایران حکایت از این موضوع دارد.
مایکل گراول، سناتور سابق آمریکایی در گفتوگوی اختصاصی با خبرگزاری تسنیم تأکید کرد که اتفاقاتی که در پاییز و زمستان بر سر مسئله هستهای ایران، حل و فصل مسئله انقلاب بحرین و نشستهای صلح سوریه افتاد، نشان داد تفاوتی چشمگیر و حلناشدنی بین منافع آمریکا و اسرائیل وجود دارد که در چنین مواردی ممکن است نمایان شود.
وی گفت: صدور انقلاب اسلامی ایران به کشورهای منطقه، بیداری اسلامی و انقلابهایی که در این مدت در کشورهای عرب رخ داد، باعث شد برنامههای کشورگشایی اقتصادی و سرزمینی مشخصاً در خاورمیانه بهطرزی ناکام بماند که در ذهن رهبران این جریان عقده ایجاد کند تا جایی که مسائل سیاسی را دستمایه گشودن عقدههای روحیشان قرار دهند.
مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانیم:
تسنیم: همانطور که میدانید بخشی از بدنه سیاست داخلی آمریکا از جمله بیش از صد نماینده کنگره در این کشور با مشاهده رفتارهای دولت ایران موافقت خود را با عملکرد سیاست خارجی آمریکا نشان دادهاند و از موضع او درباره تحریمها حمایت کردهاند. پیش از این نیز با وجود فشار شدید حزب جمهوریخواه، گروههای مختلفی در دولت آمریکا راهکارهای حزب دموکرات را برای حل مناقشات هستهای تأیید کرده جایگزین سیاست جنگافروزی و کنترل قهری میدانستند که در دو دوره پیش از آن جاری و مورد توجه دولت بود. نظر شما در مورد آرای این بخش از کنگره آمریکا چیست؟
گراول: همانطور که گفتید این آرا محصول بخشی از لابی سیاست داخلی این کشور است. اصرار من برای تأکید بر این نکته به این خاطر است که بدانیم وضعیت فعلی که نسبت به گذشته نزدیک تفاوت چشمگیری دارد صرفاً محصول رفتارهای جدید نیست بلکه نشان میدهد جامعه آمریکا آن چیزی نیست که حزب حاکم بر رژیم اشغالگر قدس میخواسته از این دولت نشان بدهد.
رژیم صهیونیستی در تمام طول تاریخ خود، و خصوصاً امروز با این حزبی که بر این سرزمین حاکم است و میراث نامیمون بوش را هرلحظه در چشم جهان و منطقه زنده میکند، دولت آمریکا را حامی همیشگی و همهجانبه خود معرفی کرده است تا به هر عملی که میخواهد، بتواند دست بزند و سایه حمایت ابرقدرت غرب را بهطرز تهدیدآمیزی بر سر کسانی بگسترد که با سیاستهایش مخالفت میکنند.
امروز برای دنیا روشن شده است که چنین نیست و علیرغم تمام تبانیهای موجود بین این دو نظام برای تصرف داشتههای مردم مستضعف دنیا و دولتهای ضعیف، که ضعفشان هم محصول عملکرد غرب است، تضادها و بلکه تناقضهایی بین این دو وجود دارد که باعث میشود در تمام حوزههای مختلف با یکدیگر بهطور کامل همرأی نباشند.
مهمترین تأثیری کهاین رخداد میگذارد این است که میبینیم این دو نظام هر دو کنار هم بر سر ملتی نمیکوبند و این شاید نخستین بار نباشد، قبلاً هم رویدادهایی از این دست در تاریخ سیاسی جهان رخ داده است، از جمله در اوج دعوای اسرائیل با اعراب، با تحریم کوتاهمدتی که کشورهای عرب نفتخیز توانستند با اتحادی سازنده بر غرب تحمیل کنند، آمریکا در نهایت سراسیمگی وضعیت را بهسود اعراب تغییر داد و اسرائیل مجبور شد از موضع خود پایین بنشیند.
اهمیت دیگر این مسئله آنجاست که غرب این مسئله را در این دوره خاص بدون ترس از متهم شدن به تشتت در سیاست داخلی به دنیا مخابره میکند و دنیا از این مسئله بوی بهبود و اصلاح میشنود، چرا که با تمام فشارهای سانسوری و ژورنالیستی که غرب بر تمام دنیا از جمله و مخصوصاً بر همپیمانانش وارد میکند تمام مردم دنیا به عملکرد دولتهای قبلی و مشخصاً دولت بوش انتقادهای تندی دارند که باعث میشود از هر نوع تغییری در نظام سیاسی آمریکا استقبال کنند.
همسایههای آمریکا خود را در برابر دولتی میبینند که از دیدگاه سیاسی اختیاردار چیزی حدود پنجاه کشور است، انواع سلاحهای مختلف را در زاغههای خود جمعآوری کرده است، هرروز دانشگاهیانی دارد که ایدههای تفکیکمحور لیبرال خود را با عناوین تازهای بسط میدهند، هرروز سایه تهدید آن و دوستانش بر سر ملتی جدید است.
طبیعی است که وقتی اسرائیل خود را مورد حمایت کلی و جزیی آمریکا نشان میدهد تمام دولتهای دنیا همان حسابی را که از آمریکا میبرند از آنها هم خواهند برد. به همین دلیل بهنظر من این اتفاق که در پاییز و زمستان بر سر مسئله هستهای ایران، حل و فصل مسئله انقلاب بحرین و نشستهای صلح سوریه افتاد، نشان داد چنین تفاوتی بین منافع آمریکا و اسرائیل هم ممکن است نمایان شود.
اسرائیل حمایتی را که از دولت بوش میدیده است از دولت اوباما ندیده است و خاطرمان هست که پس از نشستهای ژنو دولت اوباما را عملاً تعطیل کرد چون محتوای نشست بهشدت مورد انتقاد اسرائیل بود. بهنظر من آن نوع حمایت دیگر حاکم بر ارتباط بین این دو نخواهد بود و این دنیا را یک قدم بهسوی پیروزی خلق مبارز در منطقه علیه اسرائیل نزدیک میکند.
تسنیم: سایر دوستان اسرائیل و آمریکا در جهان و منطقه نسبت به این اوضاع در چه وضعیتی هستند؟
گراول: پیرو مسئلهای که در باب تفکیک بین منافع اسرائیل و آمریکا گفتیم، بهنظر من یکی از دلایل این تفکیک را باید در گذار از دید جهانی به دید منطقهای جستوجو کرد.
صدور انقلاب اسلامی ایران به کشورهای منطقه، پدیده بسیار مهم بیداری اسلامی و انقلابات چشمگیری که در این مدت در کشورهای عرب رخ داد، باعث شد برنامههای کشورگشایی اقتصادی و سرزمینی مشخصاً در خاورمیانه بهطرزی ناکام بماند که در ذهن رهبران این جریان عقده ایجاد کند و طبق آنچه در این مدت دیدهایم فقط فشار را افزایش دهند و بر خواستههای غیرمنطقی که دارند پافشاری کنند.
در این مسیر هر که با خواستههای این سیاستگذاران مخالفت عملی یا تئوریک کند، بهنحوی کنار زده میشود یا دشمن تلقی و اسیر جنگ تبلیغاتی این گروه میشود. دولتهایی در دنیا که به هر دلیلی با سیاستهای این جریان مخالفت میکنند عاری از عقلانیت، وحشی و غیره تلقی میشوند ولی دوستانشان علیرغم تمام خشونتمحوری و اشکالات داخلی و خارجی که دارند در رسانههای تمام همپیمانان غرب بهشت برین خوانده و بهخلاف واقع بهعنوان مهمترین مقصد مهاجرت از تمام دنیا معرفی میشوند.
حال کشورهایی نظیر فرانسه و عربستان که به اسرائیل نزدیکی سرزمینی دارند میان سایر اعضای اردوی غرب در پیروی از اسرائیل و فاصله گرفتن از آمریکا تندترند چنانکه دیدیم عربستان در زمان جنگ عراق بر ضد آمریکا با تعلل در باز کردن مرزهای شمالی بهعنوان پایگاه آمریکا در منطقه باعث عقب افتادن ارتش آمریکا از تقویم از پیش تعیین شده نظامیاش شد و هزینههای بسیاری را تحمل نمود ولی برای سرکوب کردن نیروهای انقلابی بحرین و حمایت از اختلاف طبقاتی در عراق نیروهای خود را در پوشش سپر جزیره بهنام تصمیم شورای همکاری وارد خاک این کشورها کرد و تهمت دخالت نظامی در مسائل یک کشور دیگر را به جان خرید.
این حرکات از سوی عربستان سعودی بهعنوان یکی از متحدین منطقهای طولانیمدت جبهه غرب نشان میدهد در برخی موارد ممکن است بین همپیمانان قدیمی هم مشکلاتی از این دست به وجود بیاید. انگلیس به این خاطر که در هر دو مسئله خود را طرف حساب ایران میشناسد و معرفی میکند، چند وقتی است از تندروی در باب مسائل مورد بحث پرهیز میکند.
فرانسه ارتباطی قدیمی با اسرائیل داشته است و حتی بهروایت برخی تحلیلگران و تاریخدانان در جریان هستهای شدن مهمترین کمک دولت اسرائیل بوده است. به همین دلیل بهنظر من قیم حرکات ضدصلح منطقه را در این چند وقت میتوان دولت فرانسه قلمداد نمود که بهزودی هم نتایج این حرکات را خواهد دید. دولت اولاند از نخستین روزهای پاگیریاش بهخاطر بدعهدی و قولشکنی چندان مورد توجه فرانسویها نبود.
تسنیم: در دولت اوباما بهطور کلی چهمیزان مخالفت و موافقت با سیاستهای او در جریان است؟
گراول: میدانید که در آمریکا دو حزب اصلی دموکرات و جمهوریخواه در کار است و دو لابی اصلی سیاست داخلی در این کشور مبتنی بر همین دو محور است. جمهوریخواهان اهرمهای مالی و سیاسی بسیاری در اختیار دارند ولی پایگاه مردمیچندانی ندارند.
در مقابل حزب دموکرات نزد مردم محبوبیت بیشتری دارد و همیشه تلاش حزب جمهوریخواه چنانکه در دوران حکومتداری کلینتون دیدیم در جهت تخریب وجهه مردمی دموکراتها بوده است. البته اینطور نیست که تمام همحزبیهای اوباما با تمام سیاستهای خارجی او موافق باشند ولی این نخستین بار است که جهتگیری در باب یک مسئله خارجی چنین افتراقی را در آمریکا به جهانیان نشان میدهد.
مخالفتهای دموکراتها در جریان جنگ عراق با دولت بوش هیچوقت چنان نبود که بتواند پاسخگویی یا حتی توجهی جدی از سوی دولت طلب کند، و این در حالی است که مردم هم بهطور جدی در جنگ عراق کوشیدند با دولتشان رایزنی و مخالفت خود را اعلام کنند. این بار دیگر دولت دست حزب دموکرات است که با موضعگیریها و اعمالی که در پیش گرفته است سوی مقابل را به واکنش واداشته است. به همین دلیل است که در آمریکا برای کمونیست قلمداد کردن اوباما کمپینهایی در جریان است و سعی میکنند حتی نمادهایی را که وی برای ستادهای انتخاباتی خود انتخاب کرده است مربوط به نمادهای حزب کمونیست شوروی کنند.
انتهای پیام/*