«مسیح دوم کردستان» در قاب تصاویر
خبرگزاری تسنیم: سعید قهاری سعید در سال ۱۳۳۱ در یکی از روستاهای اسدآباد همدان متولد شد. جزء اولین کسانی بود که در سال ۵۸ با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد سپاه شد. در ۱۰ شهر و ۵ استان خدمت کرده و اهم خدمتش هم در کردستان و آذربایجان بوده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سعید قهاری سعید در سال 1331 در یکی از روستاهای اسدآباد همدان متولد شد. جزء اولین کسانی بود که در سال 58 با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد سپاه شد و پس از طی سالیان حضور در سپاه تحصیلات نظامی خود را در مقطع فوق لیسانس به اتمام رساند. دوسال فرماندهی سپاه نهاوند در استان همدان را برعهده گرفت و پس از آن بنا به ضرورت شرایط منطقه سنقر در کرمانشاه برای مبارزه با نیروهای ضد انقلاب که تا نزدیکی شهر پیشروی کرده بودند به آن منطقه اعزام شد و در مدت سه سال حضور خود در آن جا در درگیریهای مکرر با آنها از ناحیه پا مجروح شد. مدتی بعد راهی کرمانشاه شد و مدت دو سال فرماندهی سپاه و تیپ انصارالرسول جوانرود، یکی از شهرستانهای کرمانشاه را برعهده گرفت. سپس به پاوه رفت و دوسال نیز فرمانده سپاه پاوه بود. در جنگهای نامنظم دو جانبه با رژیم بعثی عراق و ضد انقلاب شرکت فعال داشت.
بنا به صلاحدید فرمانده نیروی زمینی سپاه در آن زمان برای آموزش دوره دافوس به تهران رفت اما با توجه به شرایط جنگ دوره یک ونیم ساله را به شکل فشرده در مدت یک سال به اتمام رساند و پس از بازگشت برای چندمین بار راهی مناطق مرزی کردستان شد و فرماندهی سپاه مریوان را برعهده گرفت،با وجود پایان یافتن جنگ تحمیلی، مدت سه سال با نیروهای ضد انقلاب مبارزه کرد و در همان جا برای چهارمین بار از ناحیه کمر مجروح شد. سپس به مدت شش ماه نیز جانشینی قرارگاه شهید شهرام فر سنندج را برعهده گرفت و پس از آن با درخواست فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء، سردار شهید کاظمی، جانشین لشکر سه حمزه سیدالشهداء شد و در این مسئولیت خطیر نیز سه سال خدمت صادقانه کرد و سپس مسئولیت ستاد قرارگاه حمزه سیدالشهداء رابرعهده گرفت. در سال 73 نیز در منطقه اشنویه برای چندمین بار با ضد انقلاب در یک منزل درگیر شد. مدت سه سال نیز جانشین قرارگاه نجف در کرمانشاه و پس از آن فرمانده ارشد سپاه استان یزد (و فرمانده تیپ الغدیر) شد، باتوجه به اینکه در یزد مشغله کاری کمتری داشت خود را از نظر معنوی و عبادی تقویت کرد به طوریکه عبادات او دو برابر شد و گویی از نظر روحی آمادگی شهادت را پیدا کرد. بنابراین دیگر طاقت ماندن در یزد را نداشت و ترجیح میداد در منطقه جنگی باشد و به آرزوی دیرینه قلبی خود که همانا رسیدن به دیدار یار بود برسد، دیری نپایید که پس از چهار ماه خدمت به عنوان فرمانده لشکر سه در ارومیه در درگیری با گروهک تروریستی پژاک در چهارم اسفند ماه سال 85 به شهادت رسید.
انتهای پیام/