تخم مرغ‌های حماس در سبد جریان سازش


خبرگزاری تسنیم: جنبش حماس در سالهای گذشته همواره توجه ویژه و همکاری های گوناگونی با ایران داشته و تهران در واقع یکی از پشتیبانان اصلی حماس به شمار میرفت.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، دیدبان نوشت؛ جنبش حماس در سالهای گذشته همواره توجه ویژه و همکاری های گوناگونی با ایران داشته و تهران در واقع یکی از پشتیبانان اصلی حماس به شمار میرفت. اما با بروز دگرگونیهای دو سال گذشته در سوریه رویکرد حماس در قبال سوریه و ایران اندک اندک متحول شده است. در ماه های اخیر نیز ما شاهد رویکردها و اظهارات نوین حماس در مورد منطقه بوده ایم.

جنبش مقاومت اسلامی (حماس) که در طی سال های گذشته با رویکرد ضد صهیونیستی و مبارزاتیش علیه رژیم اسرائیل، اعتماد ساکنان نوار غره را به خود جلب کرده بود، در نتیجه وقوع بیداری اسلامی در کشورهای عربی منطقه به ویژه در مصر و موفقیت جماعت اخوان ‌المسلمین در حال پوست‌ اندازی است. این تحول در نگاه رهبران سیاسی حماس به مسائل مهمی چون مقاومت، رابطه با جنبش فتح، آشتی ملی، بحران سوریه و تجدید نظر در نوع روابطش با جمهوری اسلامی، کاملاً به چشم می‌خورد.

ریشه تغییر در رویکرد حماس اخوانی را در قبال محور مقاومت، بایستی در تبعیت این جنبش از اخوانی‌های حاکم در ترکیه و مصر جستجو کرد. تحرکات سیاسی دولت اردوغان در منطقه و پیروزی اخوان‌المسلین در دوره اول انتخابات ریاست جمهوری مصر موجب شد تا حماس چنین تصور کند که با وجود برادران اخوانیش دیگر نیازی به محور مقاومت، همکاری با سوریه و ایران ندارد. از همین رو خالد مشعل در بازگشت به نوار غزه، برای اعلان این سیاست، پرچم مخالفان حکومت «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه را در دست گرفته و شروع به چرخاندن آن کرد. اسماعیل هنیه نیز با تشکر از قطر، ترکیه، مصر و سایر دولت‌های عربی با اشاره به ایران و سوریه جدایی خود را از محور مقاومت رسماً اعلام کرد و گفت: «ما جزو هیچ محوری نبوده و نیستیم. نه جزو محور سوریه و نه ایران».
 
اسماعیل هنیه در حال بوسیدن دست شیخ قرضاوی، مفتی گروه های تکفیری فعال در سوریه
 
احساس بلوغ سیاسی در رهبران حماس تنها دلیل رویگردانی این جنبش از مقاومت نبود بلکه سیاست‌های تهدید و تطمیع دولت قطر به عنوان یکی از حامیان مالی حماس سبب جدایی هر چه بیشتر دولت حماس از محور مقاومت شد. چنانکه شیخ حمد بن خلیفه امیر پیشین قطر، از مشعل خواسته بود تا فوراً به همراه هیئتی از حماس به دوحه سفر کند؛ وی در این دیدار از رهبران حماس خواست هر چه سریع ‌تر موضع روشنی در کنار آنچه وی «انقلاب سوریه» خواند، اتخاذ کنند. امیر وقت قطر به آنها تأکید کرد بشار اسد دیر یا زود سرنگون خواهد شد و از آنها خواست روی اسب بازنده شرط بندی نکنند. شیخ حمد قول داد تا با حمایت کافی از حماس این جنبش را از حمایت ایران بی‌ نیاز کند.
 
اسماعیل هنیه در سفر به قطر و دیدار با امیر سابق این کشور. در این دیدار بود که امیر قطر قول حمایت های همه جانبه از حماس را داده بود.
 
تقویت خط سازش در جنبش حماس که با سیاست ورزی ترکیه، مصر و ترزیق مالی قطر پیگیری می شد، موجب گردید تا حماس به کلی در اصول خود یعنی مقاومت و انتفاضه تجدید نظر کند؛ اما به نظر دیدبان چشم پوشی از مقاومت و ورود به بازی مذاکره نتوانست نتیجه دلخواه رهبران سیاسی حماس در منطقه را به دنبال داشته باشد؛ دولت بشار اسد علی‌رغم فشار نظامی و سیاسی محور غربی-عربی پا برجا ماند، دولت اخوانی مرسی در مصر به دلیل اتخاذ سیاست-های فرقه‌ای از سوی نظامیان ساقط شد، امیر قطر ناچار شد تا تخت پادشاهی را به نفع فرزندش ترک کرده و از سیاست کناره گیری نماید و ترکیه نیز ناکام از اهداف منطقه‌ اش، درگیر منازعات داخلی و اعتراضات مردمی شد. مزید بر این، بدقولی قطر برای تأمین مالی حماس و کاهش حمایت مالی ایران از جنبش، مجموعاً مقامات سیاسی ارشد حماس را با بحران مالی روبرو کرد.
 
 
از سوی دیگر تشکیلات خودگردان فلسطین محمود عباس نیز که هم‌ پیمانان سنتی خود را در مصر، تونس و لیبی از دست داده بود تلاش داشت تا از شکاف موجود میان حماس و محور مقاومت استفاده کند و طرح آشتی ملی را مجدداً بر روی میز رهبران حماس قرار دهد. روابط فتح و حماس از سال 2006 و به دنبال پیروزی حماس در انتخابات نوار غزه تیره شد و در نتیجه درگیری‌های سال 2007 فتح مجبور به ترک نوار غزه شد. رئیس جمهور سابق مصر محمد مرسی تلاش کرد تا با میانجی گری میان این دو گروه فلسطینی فضا را برای روند سازش هموار نماید که در عمل چنین نشد.
 
حالا با تغییر در صحنه معادلات منطقه، تمام آنچه رهبران حماس در ذهن خود می‌ بافتند پنبه شده و انگشت سازش به سوی سران سیاسی این جنبش نشانه رفته است.
 
این تحولات که بازی دو سر باختی را برای مقامات حماس رقم زده، زمینه را برای طرح دوباره اجرای موافقت نامه آشتی ملی فراهم ساخته تا شاید اندکی بار تصمیمات غلط سران سیاسی این جنبش را پنهان کند. از این رو اسماعیل هنیه در یک نشست مطبوعاتی به عدم مخالفتش با سفر نمایندگان جنبش فتح در مجلس قانونگذاری فلسطین به نوار غزه اشاره کرد و گفت: «اعلام می‌کنیم که سال 2014 ، سال آشتی فلسطینیان خواهد بود». 
از سوی دیگر ماه گذشته سرلشکر جبریل الرجوب عضو شورای مرکزی جنبش فتح به نمایندگی از سوی محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به تهران سفر کرد. فرستاده محمود عباس در تهران درباره وضعیت خاورمیانه، سوریه، مسئله فلسطین، وضعیت حماس و مذاکرات صلح میان فلسطین و اسرائیل و برای آشتی فتح و حماس مذاکره کرد. این در حالی است که آخرین سفر خالد مشعل دبیرکل حماس به تهران مربوط به حداقل سه سال پیش یعنی قبل از آغاز بحران در سوریه است.
 
«ابومرزوق»، معاون مشعل است که سفری به ایالات متّحده داشته است. این سفر از نظر برخی کارشناسان و اعضای حماس مشکوک بوده است.
 
دیدبان معتقد است که تغییر در سیاست‌های فتح به رهبری عباس را بایستی در سطح کلان‌تری تحلیل نمود و علت تغییر در رویکرد سران جنبش فتح نسبت به حماس و حتی جمهوری اسلامی ایران را تغییر در موازنه منطقه و ناگریزی بازیگران فرامنطقه در سیاست تجدید نظر آنان دانست. چنانکه سفیر سابق آمریکا در سوریه چندی قبل اعلام کرد: «طرح (بندر، پترائوس) درباره سوریه که در سال 2012 میلادی تدوین شد، نتایج فاجعه باری برای سوریه و منطقه داشت و سوریه را به یک مرکز قوی برای القاعده تبدیل کرد که برای آمریکا مقابله با آن دشوار است» . از این رو سیاست جدید دولت ایالات متحده برای رهایی از نتایج فاجعه آمیز سیاست خاورمیانه این کشور موجب شده تا علاوه بر تغییر در راهبرد واشنگتن در قبال سوریه، سیاست اعمالی در عربستان، لبنان و فلسطین اشغالی نیز تا حدودی تعدیل شود. شاهد این تغییرات اظهارات سعد حریری درباره موافقت با مشارکت در دولت ائتلافی است که حزب‌الله در آن حضور داشته باشد.  از همین رو محمود عباس به نمایندگی از جریان سازش مأمور شده تا ضمن پیگیری روند سازش با رژیم صهیونیستی، توافقنامه آشتی ملی میان فتح و حماس را مجدداً مطرح نماید.
 
 
انتخابات آتی در فلسطین برای تعیین دولت فلسطینی از یک سو و سیاست جدید ایالات متحده در منطقه از سوی دیگر سبب نزدیکی سران فتح به حماس شده است. رهبران سیاسی حماس نیز که از همراهی با دولت ترکیه، قطر و مصر نتیجه نگرفته اند؛ حالا برای ترمیم وجه داخلی خود و کسب دوباره کرسی قدرت، گام در بازی آشتی در زمین حریف نهاده اند. 
 
نتیجه گیری
 
در حال حاضر، حماس با واقعیت‌های جدید منطقه‌ای سازگار شده و ساختار سیاسی داخلی اش را با این شرایط پیش آمده تنظیم کرده است. هرگونه تغییرات درونی جنبش، ممکن است تغییراتی اساسی به شمار نیاید. با این وجود، جنبش حماس با چالش‌هایی مواجه است. به نظر دیدبان مهم‌ترین چالش، دور شدن جنبش از مقاومت به خاطر رسیدن به قدرت سیاسی است. حماس، برای بقا باید درباره اولویت هایش تجدید نظر کند پیش از آنکه سرنوشتی مانند جنبش فتح نصیبش شود. این موضوع، تنها منوط به گوش دادن و اختیار دادن به مردم فلسطین است. همچنین حماس باید به جنبش ملی فلسطین که با اعتراضات ملی در حال پیشرفت در جهان عرب همراه شده است، بپیوندد و مبارزه علیه رژیم صهیونیستی و امپریالیسم غربی را تقویت کند. بدون در نظر گرفتن این تدابیر، حماس و فلسطین، در آینده با خطرات مهم و اساسی مواجه خواهند بود.

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.