بحران سوریه محصول عملکرد غرب است


خبرگزاری تسنیم: نویسنده و فعال سیاسی آمریکایی می‌گوید ناامنی‌های سوریه محصول عملکرد غرب در منطقه ‌است و هر تلاشی از سوی غرب با ادعای بازگرداندن امنیت به‌ این کشور دروغ و تزویر است.

کوین بارت، نویسنده و فعال سیاسی آمریکایی در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری تسنیم می‌گوید ناامنی‌های سوریه محصول عملکرد غرب در منطقه ‌است و هر تلاشی از سوی غرب با ادعای بازگرداندن امنیت به‌ این کشور دروغ و تزویر است.

بارت همچنین تصریح کرد: آمریکا با همدستی همسایگان خائن و اعراب بی‌حمیت موفق شده ‌است ضربات جبران ناپذیری به پیکره سوریه وارد کند که قابل جبران نیست.

مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانیم:

تسنیم: همان‌طور که می‌دانید پس از شکست نشست‌های صلح سوریه، غرب برای چهارمین بار دارد سعی می‌کند به بهانه نه میلیون سوری جنگ‌زده در خاک این کشور قطعنامه‌ای را علیه دولت مستقر و مشروع سوریه به شورای امنیت سازمان ملل ببرد تا رأی سایر اعضا را هم برای عملگرایی بر ضد این دولت به‌سود خود جلب کند. این در حالی است که در سه دوره پیشین هر بار روسیه و چین قطعنامه‌های ضدسوری را وتو کرده‌اند و این بار معلوم نیست طرفین در باب آن چگونه عمل کنند. به‌نظر شما اوضاع سوریه در این زمینه چگونه ‌است و آینده تلاش‌های سازمان ملل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بارت: برای دست اندرکاران رسانه و اهالی سیاست در دنیا روشن است که ‌این مشکلات و ناامنی‌ها در خاک سوریه مشخصاً به‌خاطر عملکرد غرب اتفاق افتاده ‌است. خشونت طلبان مسلح ضددولتی در منطقه فرزند نامشروع سرمایه داری و اهرم فشار تازه غرب پس از فروپاشی شوروی بر سر کشورهای خاورمیانه هستند.

ارتباط آمریکا با این گروه‌های ناآرام ارتباطی ناخواسته و از سر اجبار است. از سویی آن‌ها را شکل داده حمایت می‌کند و از سویی در پاکستان و کنیا به‌اتهام انفجار کلیسا و گروگان گیری در مراکز خرید مورد اهانت قرار داده و در قطع‌نامه‌های بی‌شمار و بی‌فایده خود محکومشان می‌کند.

از سویی آن‌ها را اجیر می‌کند و برای تأمین منافعی که در کشورهای مختلف آمریکای جنوبی و قفقاز دارد به جان مردم، دولت‌ها و بلکه گروه‌های همکار و موازی خودشان می‌اندازد و از سوی دیگر در نیجریه و مصر به‌خاطر کشتار مسیحیانی که سال‌هاست دارند در این کشور زندگی می‌کنند متهم و محکومشان می‌کند.

مبارزین ضددولتی که در خاک این کشور در قالب پرچم‌ها و نام‌های مختلف دست به آدم‌کشی می‌زنند در جریان حمله شوروی به کشورهای آسیای میانه شکل گرفتند تا هم ناراضیان دولتی و هم مردم بی‌سیاست کشورهای به‌ظاهر اسلامی‌ را به خود جلب کنند تا دوستان خود در منطقه را راضی نگه دارد و در قالب مبارزه مجاهدین اسلام‌گرا جلوی پیشروی کمونیسم شوروی در منطقه را بگیرد.

به همین دلیل بود که پس از شکل‌گیری انقلاب اسلامی ‌در ایران هم برای مدت کوتاهی در ظاهر با آن موافقت و مأمورین سازمان امنیت و اطلاعات نظام پهلوی را محکوم اعلام کرد تا این تصور را ایجاد کند که با شکل‌گیری انقلاب اسلامی‌ ضدسلطنتی موافق است.

در واقع هدف هم مبارزه با شوروی و هم مصادره انقلاب‌های مردمی‌ به‌نفع اردوی غرب بود، ولی وقتی برایش روشن شد انقلاب اسلامی ‌به‌سوی اردوی غرب پیش نمی‌رود دشمنی با آن را آغاز کرد.

اگر این تحلیل را بپذیریم می‌تواند توضیح دهد چرا با وجود جریان یازده سپتامبر و انتساب آن به ‌القاعده باز هم پنهان و آشکار از ‌تروریست‌های سوریه حمایت نظامی ‌می‌کند و عربستان را مجبور می‌کند کلیه هزینه‌های هنگفت این ارتش نامتقارن متشکل از کنشگران غیردولتی را که در همه‌جای منطقه پراکنده هستند پرداخت کند.

به‌ این دلیل است که می‌گویم ناامنی‌های سوریه محصول عملکرد غرب در منطقه ‌است و هر تلاشی از سوی غرب با ادعای بازگرداندن امنیت به‌ این کشور دروغ و تزویر است. آن‌ها اگر می‌خواهند سوریه‌ امن شود کافی است جنگجویان حقوق‌بگیر خود را از ایجاد ناامنی پرهیز بدهند. از سوی دیگر اختیار در این زمینه کاملاً به دست غرب نیست.

مدت‌هاست که به‌خاطر افتراق منافع امنیتی بین آمریکا از یک‌سو و دوستان تاکتیکی نظیر‌ ترکیه و عربستان، و استراتژیکی نظیر فرانسه و اسرائیل کشمکشی در تصمیم گیری رخ داده است که به‌خاطر آن فقط تصمیماتی مورد قبول حتی دوستان وی خواهد بود که در مسیر مشی معمول غرب یعنی خشونت‌طلبی و ایجاد بی‌ثباتی حرکت کند.

دورانی که آمریکا می‌توانست در مخالفت مستقیم با رأی مردم خود به خاک عراق لشکرکشی و مساجد آن کشور را خوابگاه سربازان خود کند سپری شده است. دیگر غرب نمی‌تواند در لوای مخالفت با روند صلح جهانی اسرائیل و انگلیس را جلو بیندازد و برای منافع کوتاه‌مدت خود به سودان و مصر حمله کند.

مهمتر از هرچیز اهمیت اسرائیل میان مسلمانان عربی است که روز از پی روز بیشتر درگیر بیداری اسلامی می‌شوند و این به هیچ عنوان به‌نفع بازاریان نومحافظه‌کار یهودی‌مذهب آمریکا نیست.

تسنیم: به‌نظر شما نتیجه ورود این قطعنامه به دستور کار شورای امنیت سازمان ملل چه می‌شود و کشورهای مختلفی که در این نشست شرکت کرده‌اند چه رأیی در این باب صادر می‌کنند؟

بارت: کسانی که متولی معرفی این قطعنامه شده‌اند اردن، لوگزامبورگ و استرالیا هستند و زمان رأی‌گیری آن روز شنبه 22 فوریه ‌[3 اسفند ماه] بود و قرار شد در صورت عدم امکان ارسال کمک از طریق مرزهای هوایی و توقف بمباران و گلوله‌باران، گام‌های بعدی علیه دولت این کشور برداشته شود که به گزارش رسانه‌های آلمانی به‌روشنی استفاده از زور در آن ذکر شده است.

این اسباب تأسف است از سوی ابرقدرتی که ‌ادعا می‌کند می‌خواهد دموکراسی برای سوریه به‌ارمغان بیاورد و دلیل حضور تجاوزگونه خود در منطقه را چنین اعلام می‌کند.

طبعاً اگر نظر اردوی شرق در این زمینه مثبت نباشد مثل موارد پیش غرب کاری نمی‌تواند علیه دولت سوریه بکند. هم به‌این خاطر که تمام تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل با وتوی چین و شوروی قابل رد است و هم به‌این خاطر که ‌اولین بار نیست آمریکا می‌کوشد به خاک سوریه حمله کند و در مرتبه پیش هم با شکست تحقیرآمیزی روبه‌رو شد.

خشونت طلبی مزدوران آمریکا در این کشور تاکنون دو و نیم میلیون نفر را آواره کرده است، جان صد و سی و شش هزار نفر را گرفته است و شش و نیم میلیون نفر را آواره کرده است.

به‌این‌ترتیب می‌توان گفت متأسفانه با همدستی همسایگان خائن و اعراب بی‌حمیت موفق شده است ضربات جبران ناپذیری را به پیکره این کشور وارد کند و این ضربات با گذر زمان قابل فراموش شدن نیست.

پس از سپری شدن این دوران و بازگشتن حاکمیت ملی به خاک سوریه، این کشور هم مثل عراق و افغانستان تبدیل به مهم‌ترین مرکز آمریکاستیزی و تنفر از غرب خواهد شد که گرچه تاکنون به‌همت دوستان سوریه طعمه لشگرکشی مستقیم آمریکا نشده است ولی تا مدت‌ها طعم رخدادهایی که غرب برای مردم این کشور به وجود آورده است باعث می‌شود برای همیشه‌ از میل به عضویت در اردوی وی بپرهیزند.

من هرگز تصور نمی‌کنم در آینده سوریه حزبی متمایل به غرب شکل بگیرد و مطمئنم به یکی از مأمن‌های مطرح آمریکاستیزی تبدیل خواهد شد. به همین دلیل به‌نظر من پیشنهاد طرح قطع‌نامه در شورای امنیت سازمان ملل به‌نوعی آخرین تیر‌ ترکش اردوی غرب است چرا که مطمئن است جز مبارزین مسلح هیچ نهاد دست نشانده‌ای در این کشور مجری آرای او نخواهد بود.

اوباما خیلی مایل است بتواند این مسئله را به‌عنوان مدخلی مثبت در کارنامه سیاسی خود ثبت کند و برای حزب متبوع خود پس از تشویش دوره کلینتون به‌عنوان دوست، و آشوب دوران بوش به‌عنوان رقیب دوباره‌ آبرویی کسب کند ولی متأسفانه ‌اطرافیان وی، بازوهای عملگرای او در منطقه و دوستان استراتژیکش چیزی جز راه نظامی ‌برای خود باقی نگذاشته‌اند و این پروژه در عمل یک یتیم سیاسی است؛ هم به‌این دلیل که یک بار شکست خورده است و هم به ‌این خاطر که دولت‌های مختلف آمریکا پس از فروپاشی شوروی همه در پی تسخیر کشورهای اسلامی‌ بوده‌اند. دولت این کشور باید بتواند پاسخ جنبش‌های مردمی‌ و دانشگاهیان معترض خود را هم بدهد.

هزینه‌های سیاسی جنگ‌طلبی اردوی غرب در اجرای سیاست‌های دست راستی حزب حاکم بر رژیم اشغال‌گر قدس تاکنون هم بیش از حد بالا بوده است. این به‌اضافه شکست طرح‌های آمریکا در مصر و برنامه دولت اوباما برای بیمه باعث می‌شود بتوانیم از پیش بی‌نتیجه بودن طرح فعلی در شورای امنیت را هم انتظار بکشیم.

محاسبات آمریکا همیشه مبتنی بر منافع مادی و کوته‌بینانه است و این همه تشتت در سیاست خارجی در این کشور به همین دلیل ایجاد شده است. برای تمام دنیا مشاهده وضعیت امروز زندگی مردم در سوریه ناراحت کننده است ولی چه می‌توان کرد با دشمنی که وارد خاک یک کشور می‌شود و به‌جای کمک به حل مشکل می‌خواهد از آب گل‌آلود ماهی بگیرد.

کسانی که نشست برگزار می‌کنند همان کسانی هستند که مشکل را به وجود آورده‌اند و کسانی که قطعنامه به شورا می‌برند همان کسانی هستند که قرار است به آن رأی بدهند و آن را اجرایی کنند.

تأسف می‌خورم چرا تحلیلگران به این وضعیت انتقادی وارد نمی‌کنند ولی جدا از آن به‌نظر من بعید است که غرب از آن‌چه به شورا می‌برد همان هدفی را به دست بیاورد که سه بار تلاش کرده است و با شکست روبه‌رو شده است. در ضمن قطعنامه در شورای امنیت مطرح می‌شود نه در مجمع عمومی سازمان ملل و به‌جز اعضای باشگاه هسته‌ای رأی سیاسی تمام کشورهای دیگر عملاً بی‌اثر است.

انتهای پیام/*