بحران در روابط قطر عربستان با درگیری لفظی مقامات دو کشور
خبرگزاری تسنیم: به نظر میرسد، با درگیری لفظی که میان امیر جوان قطر و وزیر خارجه عربستان سعودی در نشست شورای همکاری خلیج فارس ایجاد شده و هریک دیگری را به اموری متهم کرده، بحران دوحه - ریاض وارد فاز جدیدی شده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری القوه الثالثه، وزرای خارجه عضو شورای همکاری خلیج فارس نشستی را در ریاض، پایتخت عربستان سعودی برگزار کردند تا طی آن جدول اعمالی را مورد بحث و تبادل نظر قرار دهند که مسائل و قضایای متعددی را در بر میگرفت. مسائل و قضایایی که برخی از آنها داخلی و مربوط به اختلافات داخلی علنی و یا غیر علنی اعضای شورا و یا درباره مسائل و قضایای منطقهای و جهان عرب مانند جدیدترین تحولات در عرصه بحران سوریه و اوضاع بحرانی و متشنج در مصر بودند.
اختلافات نظر ودیدگاههای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس درباره مسائل و قضایای عربی امر جدیدی نیست، همان گونه که وجود اختلاف میان این کشورها درباره مشکلات و بحرانهای مرزی نیز موضوع جدیدی نبود، اما آنچه در این امر جدید و مهم مینمود، 2 موضوع و قضیه اصلی بود:
یک: انفجاری که در شهر «منامه»، پایتخت بحرین در روز دوشنبه گذشته رخ داد و منجر به کشته شدن 3 نیروی امنیتی از جمله یک افسر اماراتی شد.
دو: روابط بحرانی کشور قطر و اغلب کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به خاطر حمایت دوحه از جنبش و جماعت اخوان المسلمین و شبکهها و دفاتر آن به ویژه در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و پناه دادن به آنها و دادن تابعیت به برخی از معارضان خلیجی و رد درخواست کشورهای متبوع آنها جهت تحویل دادن این افراد.
در خصوص قضیه اول که انفجار در بحرین را در برمیگیرد، باید گفت که این انفجار تحولی امنیتی و پدیدهای بسیار خطرناک و بیسابقه در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از زمان آغاز تجاوز عراق به ایران در دهه هشتاد قرن گذشته و بازتابهای آن بر امنیت کویت شمرده میشود، چون در آن دوره شاهد وقوع 4 انفجار در سفارتخانههای کشورهای خارجی در کویت از جمله آمریکا و انگلیس و فرانسه و تلاش برای ترور شیخ «جابر الصباح»، امیر اسبق کویت و کاروانش بودیم. اما انفجار بحرین در اثر انفجار یک بمب حاصل شد و این حادثه نه تنها خطر و منبع نگرانی برای بحرین بلکه برای تمام کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تشکیل میدهد.
انقلاب مردم بحرین که از 14 فوریه 2011 در این کشور رقم خورد، انقلابی مسالمت آمیز و خواهان انجام اصلاحات سیاسی و برقراری عدالت اجتماعی بود، در حالی که اصلاحات مورد درخواست همان اصلاحاتی بودند که شیخ «سلمان بن حمد آل خلیفه»، ولی عهد بحرین هنگامیکه باب گفتوگو و مذاکره با معارضان را گشوده بود، به آنها اعتراف کرده و آنها را به رسمیت شناخته بود و در طول تمام این مدت 3 سال انقلاب بحرین و اعتراضهای مردمی در آن همواره مسالمت آمیز بود و معارضان بحرینی هیچ گاه به سلاح روی نیاورده و شدیدترین خشونتهای آنها پرتاب سنگ و در مواردی انگشت شمار پرتاب بمبهای مولوتوف بود و این اولین باری است که اگر گفته شود، عامل این انفجار معارضان بحرینی بودهاند، آنها به مواد منفجره و بمبگذاری روی میآورند، اما سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا این انفجار نقطه تحولی در روند این انقلاب که تاکنون ثابت کرده، انقلابی مسالمت آمیز است، ایجاد میکند و آیا این به معنای وجود جناحی تندرو و افراط گرا در میان معارضان بحرینی است که هم اکنون روند مبارزه با رژیم بحرین را در دست گرفته و جناح میانه رو معارضان را به کنار نهاده و تصمیم گرفته است تا پس از 3 سال مذاکرات بیهوده و بینتیجه که رهاورد آن تنها ناکامی و شکست بوده به و ذرهای نتوانسته از فشار و سرکوب معارضان بکاهد و خواستههای آنها را برآورده سازد، به سلاح و خشونت روی آورد؟ این درحالی است که باید توجه داشت حکومت بحرین ائتلاف 14 فوریه این کشور را و «گردانهای الاشتر» را در فهرست سازمانها و گروههای تروریستی خود و تحت پیگرد قرار داده است.
در بحرین بیش از 1500 نظامی وابسته به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس حضور دارند که اغلب آنها دارای تابعیت سعودی و جزو ارتش عربستان به شمار میآیند که از 14 مارس سال 2011 میلادی به درخواست حکومت بحرین و برای کمک به سرکوب انقلاب مردمی در این کشور با تجهیزات نظامی کامل وارد این کشور شدند و هم اکنون نزدیک به 3 سال است که در کنار نیروهای امنیتی و پلیس بحرین به سرکوب اعتراضهای مردمی در این کشور مشغول هستند.
اما اگر به قضیه دوم باز گردیم که اختلافات قطر با دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و عربستان سعودی به دلیل حمایت دوحه از جنبش و جماعت اخوان المسلمین را در بر میگیرد، باید گفت که چه بسا این قضیه مهمتر از قضیه اول باشد، به ویژه آنکه قطر از سوی عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به عدم التزام و وفا به تعهداتش در خصوص توقف حمایت از اخوان المسلمین و پناه دادن و دادن تابیعت به آنها و تسلیم آنان به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس متهم شده است. به ویژه آنکه 3 روز پیش دادگاه امارات متحده عربی تعدادی از شهروندان اماراتی و قطری را به اتهام عضویت در جماعت اخوان المسلمین و توطئه جهت کودتا علیه امنیت و ثبات و استقرار امارات محکوم کرده بود.
نشست سابق وزرای خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس که در کویت و به ریاست شیخ «صباح الاحمد»، امیر این کشور برگزار شد، بنابر تاکید منابع بیشمار شاهد درگیری لفظی شیخ تمیم بن حمد، امیر قطر و شاهزاده «سعود الفیصل» وزیر خارجه عربستان سعودی بود و پس از آن بود که شاهد میانجیگری امیر کویت جهت پایان دادن به این اختلاف بودیم، اما واقعیت این است که این اختلاف پایان نیافت و به صورت آتش زیر خاکستر باقی ماند.
امیر قطر شیخ تمیم که به دعوت همتای کویتیاش در این نشست حضور یافته بود، تلاش داشت، با رد برخی انتقادات و محکومیتهای صورت گرفته از دوحه و سیاستهایش اوضاع را کمی آرام و از شدت انتقادها بکاهد، در عین حال وی از اعتماد مسئولان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به گامهای برداشته شده از سوی قطر که بنابر ادعای وی همه به سود این کشورها و در راستای منافعاشان بود، انتقاد کرد و از وزیر خارجه عربستان سعودی خواست مستندات و دلایلی درباره اتهامات وارده به قطر و اینکه دوحه در راستای منافع کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس گام برنداشته و به تعهدات خود عمل نکرده، ارائه دهد.
در این میان شاهزاده سعودی دلایل بیشماری را به صورت بریدههایی از روزنامهها ارائه کرد، تا بنابر تصریح یک مقام دیپلمات ارشد خلیجی، امیر قطر به این بریدههای روزنامهها اعتراض کند و از وزیر خارجه عربستان سعودی بخواهد مستندات و دلایل رسمی ارائه دهد.
این سخن شاهزاده سعودی را خشمگین کرد و واداشت تا در پاسخ تاکید کند که کشور متبوعش دلایل و مستندات رسمی بسیاری دارد که شخص وی به خوبی از آنها آگاه و مطلع است و اینکه وی و دیگر مسئولان کشورش نمیتوانند، اعتمادی به دوحه و مسئولان قطری داشته باشند و به همین دلیل دلایل خود را ارائه نمیدهم تا منابع آنها بر همگان آشکار و افشا نشود.
آنچه مورد تاکید است، آن است که بیانیه پایانی نشست وزرای خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از حیث شکل و ظاهر بیانیهای دیپلماتیک خواهد بود که در آن به اختلافات مذکور در سطور بالا اشاره نخواهد شد و به عبارتی تلاش میشود، به نوعی روی این اختلافات سرپوش گذاری شود، اما آنچه مهم است اینکه این اختلافات را به هیچ وجه نمیتوان نادیده گرفت.
انفجار بحرین شاید بیانگر بحرانهایی باشد که هم اکنون به صورت آتش زیر خاکستر نه تنها در بحرین که در دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس باشد و اختلافات قطر و عربستان سعودی اختلافات ساده و بیاهمیتی نیستند، چون اگر غیر از این بود، هیچ گاه کشورهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی و بحرین اقدام به فراخواندن سفرای خود از قطر نمی کردند.
انتهای پیام/