بازگشت افتخاری با پرنیا: «ریرا» دارد هوا که بخواند
خبرگزاری تسنیم: کنسرت به پایان رسید، اما این، آغازی دوباره است. آغازی دوباره برای علیرضا افتخاری، خوانندهای که در چند سال گذشته جای خالی او در موسیقی ایرانی احساس میشد.
خبرگزاری تسنیم - یاسر شیخی یگانه
نخستین کنسرت رسمی علیرضا افتخاری، شب گذشته با شعری از اخوان ثالث آغاز شد؛
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر با آن پوستین سرد و نمناکش
«پادشاه فصلها» با آهنگسازی حسین پرنیا نام نخستین قطعه بود. این بار افتخاری به جاری پرداختن به ترانههای عامه پسند به سراغ شعر نو رفته بود تا با تکیه بر خلاقیتهای پرنیا شعر سخت و دشوار را بخواند.
افتخاری با تکیههای درست بر روی کلمات و تحریرهایش توانسته بود معنای شعر را به درستی منتقل کند.
پرنیا پیش از برگزاری این کنسرت و اجرای قطعه «پادشاه فصلها» گفته بود که در آهنگسازی این قطعه، هدفش به تصویر کشیدن شعر بوده است؛ که به حق هم در این کار موفق بود.
حسین پرنیا برای این کنسرت ارکستری از سازهای ایرانی و سازهای موسیقی کلاسیک غرب را تشکیل داده بود. در میان ارکستر نوازندههای پیشکسوت و جوانی دیده میشدند که حضور آنها در کنار هم صدادهی مناسبی را برای ارکستر رقم زده بود.
پرنیا برای ایجاد تنوع درمیان قطعهها، تکنوازیهایی را به نوازندههای مختلف داده بود تا آنها هم بتوانند تواناییهای خود را نشان دهند.
پیش از اجرای قطعه «آتش کاروان» با آهنگسازی زنده یاد علی تجویدی و شعری از معینی کرمانشاهی، دونوازی کمانچه و کمانچه آلتو شنیدنی بود. این قطعه را سالها پیش، افتخاری اجرا کرده بود و اکنون با اجرایش در کنسرت دیشب، خاطرههای بسیاری را برای حاضران تداعی میکرد.
«اهل دردم»، نام قطعهای دیگر با آهنگسازی حسین پرنیا بود.
تکنوازی ویلن، مقدمهای بود برای اجرای قطعه «سنگ خارا» که آهنگسازش تجویدی و شعرش را معینی کرمانشاهی سروده بود.
اجرای برخی از قطعههای علی تجویدی در این کنسرت، یاد آور همکاری علیرضا افتخاری و زنده یاد تجویدی در زمان حیات این آهنگساز بود.
افتخاری در نشست خبری کنسرتش به خبرنگاران گفته بود که تجویدی به صورت مکتوب اجازه اجرای آثارش را به افتخاری داده است.
«بیبیجون» نام قطعه دیگری بود که حسین پرنیا آن را آهنگسازی کرده است. پیش از این قطعه نیز دونوازی تار و تنبک نواخته شد. حاضران در سالن همایشهای برج میلاد از قطعه «بیبیجون» استقبال قابل توجهی داشتند.
پیش از اجرای هر قطعه، علیرضا افتخاری توضیحهایی را درباره قطعهها ارائه میکرد. اما این بار حسین پرنیا خودش دست به کار شد و درباره قطعه بعدی توضیحهایی را ادائه داد.
پرنیا گفت: زمانی که پرویز مشکاتیان در قد حیات بود، گاهی به او سر میزدم. روزی برای دیدن او به خانهاش رفتم. روزی سرد و دلگیر و تلخ بود. مشکاتیان تنها در خانه مشغول فکر کردن بود. او همیشه عادت به اندیشیدن داشت. چرا که مشکاتیان بیش از اینکه موسیقی را اجرا کند؛ موسیقی را میاندیشید. همان روز این شعر را با خودم زمزمه میکردم که؛ «قاصد تلخ به جا مانده از روز و شبم...» برای این شعر آهنگی نوشتم و امشب آن را با اجرایش به پرویز مشکاتیان تقدیم میکنیم. مشکاتیان هنرمندی بود که از سوی خودِ هنر به انزوا کشیده شد.
هنگام نواختن قطعه «قاصد تلخ»، چشمانت را که میبستی انگار که صدای گروه عارف را میشنیدی. مضرابهای پرنیا بر سنتورش نوید بخش مشکاتیان دیگری در موسیقی ایران بود.
کسانی چون مشکاتیان از میان ما رخت بر بستند و رفتند اما کسانی چون پرنیا هستند که موسیقی را با همان جدیت و ظرافت ادامه دهند. کسانی چون پرنیا هستند که همت کنند و خوانندهای بزرگ چون علیرضا افتخاری را به صحنه موسیقی ایران باز گردانند.
«ما چون دو دریچه روبه روی هم» قطعه دیگری بود که اجرا شد. پس از آن، گروه چهارمضرابی نواخت و سپس پرنیا، سنتور نواخت و افتخاری آواز «ری را» را خواند. محمد دلنوازی از نوازندههای پیشکسوت عود نیز در اجرای این آواز عود نواخت.
«ری را» نام شعری از نیما یوشیج است.
در لغتنامه دهخدا برای توضیح کلمه «ری را» اینچنین مینویسد: در زبان مازندرانی به معنای هان!، آگاه باش!، بیدار باش! و هشدار! است.
در دومین معنا نیز، ری را، نام پرندهای کوچکتر از گنجشک است. از نظر مضمون: «ریرا» میتواند یک «صدای اسطورهای» باشد. صدایی از درون «روان جمعی آدمی». نیما، شعرپراز رمز و راز «ریرا» را چنین پایان میدهد:
«ریرا... ریرا... دارد هوا که بخواند در این شب سیاه او نیست
با خودش، اورفته با صدایش اما خواندن نمیتواند!...»
در پایان این کنسرت، گروه بار دیگر به سراغ ساختههای علی تجویدی رفت و دو قطعه از ساختههای این آهنگساز را به عنوان قطعههای پایانی این کنسرت اجرا کرد.
«امید جانم» و «آمد آمد» دو قطعه پایانی بودند که با همخوانی مخاطبان همراه شد. برخی از حاضران در سالن همایشهای برج میلاد با چنان هیجان و احساسی با افتخاری همخوانی میکردند که نشان از سالها خاطره از این آهنگها داشت.
کنسرت به پایان رسید و تشویقهای بسیار مردم افتخاری و گروهش را بار دیگر به صحنه بازگرداند تا قطعهای را به عنوان «بیز» کنسرت اجرا کنند.
«از دوری صیاد دگر تاب ندارم»، افتخاری بخشی از قطعه «صیاد» را به صورت آواز خواند و سپس قطعه «آمد آمد» را بار دیگر تکرار کرد.
کنسرت به پایان رسید. اما این آغازی دوباره است. آغازی دوباره برای علیرضا افتخاری. خوانندهای که اگر بیشتر قدر صدایش را بداند یا میدانست، اکنون بر قله آواز ایران ایستاده بود. جای خالی او در موسیقی ایرانی در چند سال گذشته به خوبی محسوس بود.
اما اکنون افتخاری باز هم به صحنه موسیقی ایرانی بازگشته و در این بازگشت، انتخاب درستی داشته است. حضور او در کنار حسین پرنیا میتواند نوید بخش روزهایی خوش برای موسیقی ایرانی باشد...
باید از همه کسانی که زمینه بازگشت او را به موسیقی ایرانی فراهم کردند سپاسگزار بود.
البته کنسرت علیرضا افتخاری در سالن همایشهای برج میلاد، ضعفهایی هم داشت که چندان چشمگیر نبودند و شوق شنیدن صدای افتخاری برای باری دیگر این ضعفها را نادیده میکرد.
عکاس: امیر حسینی
انتهای پیام /